به گزارش پایگاه عدالت خواهان"فتنه 88 ویژگیهای خاصی داشت که در هیچ فتنهای در گذشته مشاهده نشده بود. نوع سازماندهی آن، حمایت برخی خواص و مسئولان کشوری فاقد بصیرت از آن، حمایت همهجانبه بیگانگان، یکی شدن همه ضد انقلابیون خارج و داخل برای اولین بار و در یک کلام، مشارکت همه دشمنان نظام در یک اجماع نانوشته برای سرنگونی نظام، از ویژگیهای منحصربهفرد این فتنه است. میتوان گفت، فتنه 88، هجمهای همهجانبه به اصل و بنیان نظام بود که با همکاری همه دشمنان خارجی و داخلی و خیانت و حماقت سران فتنه به وقوع پیوست.
قطعاً فتنه 88 خسارات مادی، معنوی و حیثیتی زیادی برای نظام و کشورمان چه در داخل و چه در سطح بینالملل به همراه داشته است. فتنهای که اگر انجام نمیشد، شیرینی حضور 40 میلیونی مردم و آرای بالای رئیسجمهور منتخب در آن میتوانست ضمن افزایش مشروعیت مردمی جمهوری اسلامی، باعث استحکام بیشتر کشور و نظام در همه زمینهها، چه در داخل و چه در خارج، شود و نظام میتوانست به پشتوانه این انتخابات بزرگ، در جوامع بینالمللی از موضعی قدرتمندتر در پیگیری خواستههایش، اقدام کند؛ اما این فتنه، همانگونه که اشاره شد، ضمن اینکه ذائقه مردم و دلسوزان انقلاب را تلخ کرد، باعث تحمیل خسارات زیادی اعم از سیاسی، اقتصادی، مادی و معنوی برای کشورمان در داخل و خارج شد؛ خساراتی که تبعات و پیامدهای آن هنوز هم برای کشور ادامه دارد که بهاجمال، تلاش میشود به برخی از این خسارات مهم اشاره شود.
1- تشویش اذهان عمومی و ایجاد شکاف در بین مردم؛
نقطه آغازین فتنه 88 و رمز آشوبی را که آن حوادث ناگوار برای کشور و نظام به وجود آورد، میتوان به بحث ادعای «تقلب» از سوی برخی از کاندیداهای شکستخورده انتخابات ریاستجمهوری، بهویژه آقایان موسوی و کروبی منوط دانست، بنا بر اسناد موجود ادعای تقلب در ماهها قبل از انتخابات، از سوی برخی بیگانگان و گروهها و جریانات سیاسی اصلاحطلب ازجمله این دو کاندیدای شکستخورده، مطرح شده بود که طرح بحث ایجاد «کمیته صیانت از آرا» در همین راستا ارزیابی میشود، ولی رسماً، با ادعای پیروزی از سوی آقای موسوی در ساعت 23 شب انتخابات که هنوز بسیاری از شعب اخذ رأی در حال جمعآوری آرای مردم بودند! ازجمله کلیدیترین و رمز اصلی آشوب فتنهگران بهحساب میآید. ادعایی که اولین خسارت و زیان آن برای کشور و نظام ایجاد تشویش در اذهان عمومی و بهتبع، ایجاد شکاف در اتحاد و همبستگی ملی بود. چراکه در ابتدا، بسیاری از کسانی که به موسوی رأی داده بودند، با واقعی دانستن ادعای تقلب، به گمان خود برای گرفتن حق رأی خود به خیابانها ریختند! که حوادث بعدی و به عبارتی فتنه ۸۸ به دنبال این ادعا و همین حضور به وقوع پیوست.
2- امیدواری دشمنان نظام به برخی جریانات داخلی؛
دشمنان قسمخورده انقلاب که همواره از هر بهانهای برای ضربهزدن به نظام استفاده میکنند، اگرچه در ابتدا، از حضور 40 میلیونی مردم بر سر صندوقهای رأی ناراحت بودند، اما ادعای تقلب از سوی سران فتنه و اردوکشی خیابانی فتنهگران در تهران باعث شد که به این بهانه وارد فتنه شده و شانس خود را یک بار دیگر برای سرنگونی نظام امتحان کنند. دشمنان مسرور از این موضوع، بلافاصله دستبهکار شده و به انحای مختلف اقدام به حمایت از این فتنهگران کردند. شاید مهمترین کارکرد فتنه برای دشمنان جمهوری اسلامی، سوءاستفاده و امیدواری آنان برای ضربه زدن به نظام از داخل بود. فتنهگریهای سران فتنه و فتنهگران از یک جهت دیگر نیز حائز اهمیت است و آن اینکه برای اولین بار در طول بیش از 32 سال که از پیروزی انقلاب میگذشت، تمامی دشمنان زخمخورده نظام اعم از داخلی و خارجی و حتی برخی کشورها، علناً وارد این فتنه شدند، تا به این بهانه نظام اسلامی را به زیر کشند. اتحاد و انسجامی که تاکنون علیه هیچ حکومتی نه در ایران که در هیچ جای دنیا نیز شاهد نبودیم.
در همین راستا «شکری» یکی از مسئولان وزارت اطلاعات در مصاحبه با هفتهنامه 9 دی در سال 89 عناصر مؤثر در فتنه 88 را به پنج دسته تقسیم کرده و در این خصوص میگوید: «دسته اول بیگانههایی با محوریت آمریکا و رژیم صهیونیستی و انگلیس، دسته دوم ضدانقلاب سنتی داخلی و خارجی کشور شامل؛ منافقین، لیبرال دموکرات (نهضت آزادی و...)، اسلامگرایان سوسیالدموکرات (جنبش مسلمانان مبارز و...)، اسلامگرایان سوسیالیست (بنیصدر و...)، ملیگرایان لیبرالدموکرات، چپگرایان سوسیالدموکرات، سوسیالیستها و کمونیستها، مشروطهخواهان و سلطنتطلبان، دسته سوم ضدانقلاب جدید که این دسته نیز از زمان دولت سازندگی و اصلاحات کمکم ادبیات خودشان را به ادبیات اپوزیسیون تبدیل کردند و دسته چهارم، خواص بیبصیرت بودند... و دسته پنجم فرقههای نوظهور استعماری مثل بهائیت و حجتیه و... بودند.» اما نکته مهم در فتنه 88 آنجاست که بدانیم نظام در فتنه 88 از یکی از خطرناکترین و مهلکترین فتنههای تاریخی جان سالم به در برد که اگر در هر کشور دیگری اتفاق میافتاد، سقوط حکومت آن را به دنبال داشت. اگرچه فتنه ۸۸ مهار شد، اما بزرگترین خیانت سران فتنه به نظام امیدوار ساختن دشمنان به داخل و به فتنهگران بود که بارها به آن اذعان کردند.
3- خسارات مالی و مادی فتنه؛
خسارات مادی و مالی یکی دیگر از پیامدهای منفی آشوبهای فتنه 88 میباشد که متأسفانه تاکنون تحقیق جامعی درباره میزان خسارتهای فتنه منتشر نشده و مواردی نیز که اعلام شده بهصورت پراکنده میباشد. بنا بر اسنادی که در اعترافات فتنهگران دستگیر شده اعلام شد، گروه زیادی از اراذل اجارهای، منافقان، کمونیستها و بهاییها برابر یک برنامه از قبل تعیینشده و در قبال دریافت وجوهی طی هشت ماه آشوب و اغتشاش، خسارات بسیاری به کشور وارد کردند که آتش زدن اتوبوسهای شهری، بانکها، مساجد، سطلهای زباله، اماکن دولتی و عمومی و... بخشی از خسارات میدانی فتنهگران در آشوبهای فتنه سبز بود که اگر خساراتی چون؛ تعطیلی مراکز دولتی در مرکز شهر اعم از بانکها، ادارات و حتی مراکز خرید و... را به آن اضافه کنیم، قطعاً رقم بسیار زیادی خواهد شد. البته همه اینها تنها بخشی از خسارات ظاهری واردشده به کشور میباشد، حال اگر خساراتی را که این آشوبها برای کشور در عدم عقد قراردادهای سرمایهگذاری خارجی به بار آورد، اضافه کنیم ارقام بالاتری را در بر خواهد گرفت.
بنابر اسناد، آشوبهای فتنه سبز باعث شد در آن برهه، خیلی از سرمایهگذاران خارجی رغبتی برای سرمایهگذاری در کشورمان نداشته باشند که معمولاً هم امری طبیعی در هر کشور آشوبزده است و نیاز به اثبات ندارد. از زاویهای دیگر، غرب و آمریکا به این بهانه و جهت حمایت از فتنهگران حتی تا امروز، تحریمهای گستردهای در داخل و یا خارج علیه کشورمان اعمال کرده و میکنند که از این راه نیز خسارات مادی زیادی به کشور وارد آمده است. البته همانگونه که گفته شد، متأسفانه سازمانی که دقیقاً این آمار را احصا کرده، اعلام نماید وجود ندارد، ولی درمجموع و بنا به برخی آمارها، فتنه 88 حدود 86 میلیارد تومان خسارت بر کشور وارد کرده است. همچنین در این سال هشت بسیجی شهید شدند. اینها بخشی از آماری است که خبرگزاری ایسنا از قول «علی صالح» فرمانده تیپ یکم سپاه ولی امر (عج) در همایش جنگ نرم تحت عنوان «بررسی فتنه 88» در سالن اجتماعی شهید رجایی مرکز تربیتمعلم قزوین در سال 89 اعلام کرده است.
بهطورقطع، فتنه سال 88 خسارات مادی و مالی زیادی به کشور و مردم و بیتالمال وارد نمود که بایستی مسببان اصلی آن، یعنی سران فتنه پاسخگوی این حجم گسترده از خسارات و زیانهای وارده به کشور و مردم باشند؛ کسانی که با ادعای دروغ تقلب، تهران را به آشوب کشیدند و این خسارات فراوان را بر این شهر و کشور وارد ساختند.
4- تخریب چهره نهادها، شخصیتها و مراکز قانونی نظام؛
اگرچه تخریب چهره نهادهای قانونی و انقلابی از همان سالهای اول انقلاب در رأس اهداف دشمنان داخلی و خارجی قرار داشت، اما هجمه و تخریب این نهادها پس از دوم خرداد تشدید شده و در فتنه 88 به اوج خود رسید. بهجرئت میتوان گفت؛ خطرناکترین و خسارتبارترین پیامد آشوبها و اغتشاشات در فتنه سبز، تخریب چهره نهادها و مراکز قانونیای چون سپاه، بسیج، شورای نگهبان، ولایتفقیه، صداوسیما و... بود. سران فتنه و فتنهگران، بیشترین حجم تخریب و ترور شخصیتی خود را بر روی این نهادها بهویژه سپاه و بسیج مصروف داشتند. در پس پرده تخریب چهره این نهادهای انقلابی، اهدافی نظیر؛ بیاعتماد کردن مردم به نهادهای انقلابی و قانونی، به انفعال کشاندن نهادهای انقلابی، سرنگونی نظام یا حداقل روی کار آوردن جریانی وابسته به غرب در کشور و... مدنظر فتنهگران و حامیان خارجی آنان بود که به فضل الهی خنثی شد.
5- بازی با حیثیت نظام در خارج از کشور؛
از دیگر آسیبها و پیامدهای منفی فتنه 88، میتوان به ضربات سهمگین حیثیتی که به ملت و نظام جمهوی اسلامی در سطح بینالمللی وارد شد اشاره کرد. سران فتنه و فتنهگران با ادعاهای بدون سندی چون؛ تقلب در انتخابات، دستگیری گسترده مخالفان نظام، کشتار مخالفان، عدم آزادی سیاسی، تجاوز و شکنجه و... با حیثیت نظام بازی کردند و از این راه فشار زیادی بر نظام اسلامی در سطح جهانی وارد کردند. فتنهگران داخلی با کمک رسانههای صهیونیستی غرب و آمریکا دست به چنان هجمه تبلیغاتی گستردهای علیه کشورمان زدند که در ابتدا، بسیاری از دولتمردان کشورها را که از حقایق پشت پرده این هجمه تبلیغاتی خبر نداشتند، دچار شک و تردیدهای زیادی کردند. این موضوع را در موضعگیریهای ابتدائی برخی از آنان به عینه میتوان دید و اگرچه بهمرورزمان و با کنار رفتن غبار فتنه، بسیاری از حقایق برای مردم و دولتمردان خارجی آشکار شد، اما تأثیر آن تخریبها و جنگ روانی دشمنان اگرچه کمتر، اما هنوز نیز در ذهن برخی از مردم جهان بهویژه در جهان غرب که دسترسی زیادی به اطلاعات واقعی و حقایق ایران نداشته و ندارند، شبهاتی در خصوص انتخابات ایران وجود داشته و دارد.
البته نباید فراموش کرد که هدف اصلی دشمنان و فتنهگران داخلی و خارجی در فتنه 88 بینالمللی کردن این فتنه بوده و هست؛ چراکه برای پیشبرد اهداف خود نیاز زیادی به این مهم داشتند. قطعاً تبدیل یک اعتراض عادی در کشور به بحرانی جهانی علیه نظام اسلامی میتوانست در رسیدن فتنهگران به اهدافشان کمک شایانی محسوب شود. ازاینرو، آنان بهعمد به دنبال ورود جهانیان به این فتنه بودند تا بدینوسیله، با تضعیف نظام در داخل و خارج کشور، بتوانند نظام را به زانو درآورده و از سوئی، نظام را مجبور به باجدهی در مسائل مهمی چون، بحث هستهای و قطع کمک ایران به گروههای مقاومت نظیر حزبالله و حماس کنند. آنها برای رسیدن به این منظور، از چند موضوع بهره بسیار بردند و حتی برای رسیدن به این مقصدشان، طرحهایی را نیز اجرا کردند و بهصورت گسترده در سطح جهان بر آن مانور دادند. طرحهایی چون؛ بزرگنمایی آشوبها، دروغ کشتهشدن معترضان، ماجرای کهریزک، قتل ندا آغاسلطان و... از عواملی بود که دشمنان داخلی و خارجی بهصورت هماهنگ برای زیر سؤال بردن نظام اسلامی روی آن، تبلیغات گسترده و مانورهای زیادی انجام دادند.
6- افزایش امید دشمن به بیثباتسازی سیاسی و براندازی در ایران
اگرچه براندازی و بیثباتسازی از راهبردهای اعلامی و اعمالی آمریکا و متحدین آن بوده و هست. اما امریکا نهتنها موفق به دستیابی به اهداف بیثباتسازی نمیشد بلکه شاهد رشد و توسعه روزافزون قدرت ملی ایران نیز بوده است. درحالیکه عراق و افغانستان در مرزهای غربی و شرقی به اشغال آنها درآمده بود و تحرکات فزاینده آمریکا در شیخنشینهای عرب حوزه خلیجفارس و کشورهای همسایه شمالی ایران، تلقی نوعی تلاش برای محاصره را تداعی میکرد، جمهوری اسلامی ایران به اعتراف دوست و دشمن، باثباتترین کشور خاورمیانه شناخته میشد.
همچنین باوجود تهدیدها و تحریمهای گسترده، بر ثبات سیاسی مستقر و توانمندی ایران در ابعاد فنی و تکنولوژیکی، اقتصادی، نظامی و سیاسی افزوده میشد و روند تأثیرگذاری ایران بر معادلات منطقهای و فرا منطقهای نیز غیرقابلانکار بود.
در این راستا، ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه وی در حاشیه اجلاس سران کشورهای حوزه خزر در تهران در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت: ایران کشور و قدرتی جهانی است و همواره در خاورمیانه تأثیرگذار و نقشآفرین بوده است. ایران ادبیات و تاریخ کهن و ریشهداری دارد که حتی بخشی از خاک شوروی سابق هم جزو خاک و سرزمین ایران بوده است. (خبرگزاری فارس،25/6/86)
یکی از پیامدهای فتنه این بود که آمریکا و غرب را به این باور رساند که اگر راهکار ایجاد و تقویت گروهکهای تروریستی نتوانست راهبرد بیثباتسازی را در ایران عملیاتی کند، جریان فتنه ارزش سرمایهگذاری دارد و این ظرفیت را خواهد داشت که بیثباتسازی را فراتر از راهبرد تغییر رفتار بلکه درواقع تغییر نظام دنبال کند البته اقدامات تروریستی و فعالیت گروهکهایی چون ریگی، نهتنها کنار گذاشته نشد بلکه وارد فازهای جدیدی نیز شد و با هدایت و آموزش سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) و همکاری برخی کشورهای همسایه، تا ترور نخبگان و دانشمندان هستهای ادامه یافت اما بااینحال، به باور دشمنان، جریان فتنه این ظرفیت را دارد که تحت حمایت برخی شخصیتهای دارای سابقه مثبت در انقلاب و مدیریت نظام در سالهای متمادی، و یا در سایه تردید و سکوت برخی خواص دیگر، بهسرعت بتواند شکاف اجتماعی ایجاد کند و آشوب را با سرعت فراگیر نماید؛ این تحلیل از برخی جهات قابلتأمل است اما عاملی که در محاسبات دشمنان نظام جای نگرفت و همان عامل نیز این باور را به هم ریخت و مجدداً یاس را به اردوگاه دشمن هدیه کرد، چیزی نبود جز مدیریت و رهبری بحرانها که به دست حکیم توانا و هوشمند میباشد و همچنین ظرفیت مردمی نظام است که همواره با بصیرت انقلابی و در سایه عنایت الهی، حماسههای تاریخساز را رقم میزنند.
7- افزایش فشارها و تشدید تحریمها
یکی از پیامهای فتنه 88 برای آمریکا و غرب این بود که میتوان با فشار بیشتر شرایط ایران را بیثبات و به براندازان برای پیشروی و تزلزل نظام کمک نمایند. از همین رو، راهبرد تحریم و فشار در سالهای پس از فتنه 88 روند فزایندهتری یافت. درواقع فتنه 88 این توهم را در میان دستاندرکاران و مقامات عربی ایجاد کرد که با فشارهای بیشتر میتوانند فتنه سبز را تقویت کرده، کار نظام جمهوری اسلامی ایران را تمام کنند. این در حالی است که تا قبل از فتنه 88 امیدهای غرب در تحول سازی داخل ایران از طریق فشار به نامیدی تبدیل میشد.
ازاینرو، «باراک اوباما رئیسجمهور دموکرات در ابتدای ریاست خود و علیرغم شعار تمایل به دوستی با ایران در مارس 2009، با تمدید شرایط اضطراری و خطر ایران، تحریمهای ایالاتمتحده علیه تهران را که بهموجب قانون «اعمال قدرت اقتصادی در شرایط اضطراری بینالمللی» (IEEPA) عمل میکرد، به مدت یکسال دیگر تمدید کرد. در تاریخ 1/10/2010 نیز قانون «قانون جامع تحریمها، مسئولیتپذیری و محرومیت ایران» (CISADA) در کنگره آمریکا تصویب و به اجرا گذاشته شد که شامل؛ تحریم انرژی، بانکی و فروش بنزین به ایران میشد.
یکی دیگر از پیامدهای بلافصل فتنه در رابطه با افزایش فشارها وارد شدن و همراهی برخی کشورهای اروپایی آمریکا است درحالیکه رفتار اروپاییها تا قبل تا حدودی متفاوت بود. لذا آنها نیز با نادیده گرفتن شورای امنیت و تصمیمات آن، بهسوی تحریمهای فرا قطعنامهای ناشی از تصمیمات شورای امنیت رو آوردند که مجموعهای از تحریم اقلام نظامی، صادراتی و وارداتی، سرمایهگذاری، مسافرت، حملونقل، همکاریهای فنی و برخی موارد دیگر را در بر میگیرد.
8- باجخواهی در پرونده هستهای ایران
یکی دیگر از تأثیرات فتنه 88 بر روند مذاکرات هستهای بود. تا قبل از فتنه شاهد روند عقبنشینیهای آمریکا در آستانه انتخابات با سرعت بیشتری بودیم، بهگونهای که 20 خرداد 88 درحالیکه تنها 2 روز به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران مانده بود، باراک اوباما به رهبر معظم انقلاب نامه نوشت که سعید جلیلی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی کشورمان اسفندماه 89 در اجلاسیه جامعه مدرسین درباره این نامه گفت: تنها 2 روز مانده به انتخابات، اوباما نامهای به رهبر انقلاب مینویسد و بهصراحت اعتراف میکند که بدون جمهوری اسلامی مسائل منطقه و بینالملل حل نخواهد شد. اتفاقات پس از انتخابات سال 1388 گرچه ارتباطی به فعالیتهای هستهای نداشت ولیکن کشورهای غربی آشوبهای داخلی را بهانه افزایش فشار در برنامه هستهای کشورمان کردند و حمایت ایالاتمتحده و تروئیکای اروپایی از عوامل فتنه که اوج آن با «الهامبخش دانستن موسوی» توسط اوباما علنی شد، نشان داد آمریکا و متحدانش در 1+5 فتنه را رهیافتی برای بازگشت به شرایط گذشته یافتهاند.
سعید جلیلی 3 ماه پس از وقوع فتنه یعنی در 18 شهریور 88 بسته پیشنهادی دوم ایران را به نمایندگان 1+5 در تهران تحویل داد و سرانجام پس از 17 ماه تعلیق مذاکرات، در مهرماه 88، مذاکرات در ژنو برگزار شد که در این نشست قرار بر مذاکره پیرامون بسته پیشنهادی بود اما طرف غربی بجای بسته پیشنهادی، از ایران خواست تا موضوع مبادله سوخت 5/3 درصد-یعنی 1200 کیلوگرم اورانیوم 5/3 درصد را در مقابل 120 کیلوگرم صفحات سوخت 20 درصد برای مصارف رآکتور تهران را موردبررسی قرار دهد.
18 روز بعد در نشست وین یک پیشنویس تهیه و تحویل ایران شد و ایران در پاسخ پیشنویس، طی نامهای اعلام کرد درباره مبادله شرایطی باید لحاظ شود: «اولاً هرگونه مبادله باید همزمان انجام شود، ثانیاً باید این مبادلات در خاک ایران انجام شده و ثالثاً هرگونه مبادله باید تدریجی انجام شود یعنی مبادلات در طول یک محدوده زمانی 15 ماهه انجام پذیرد.» پس از این نامه ناگهان موضع طرف مقابل تغییر کرد! و آنان با هرگونه تبادل همزمان مخالفت کردند. بسیاری از تحلیلگران دلیل این رفتار را اینگونه دانستند که آمریکا با سوءاستفاده از فتنه داخلی، ایران را یک کشور ضعیف میپندارد و به دنبال ایجاد فضاهایی است که ایران را محترمانه مجبور به «باجدهی» کند.
16 روز پس از اهانت بیسابقه فتنهگران به عزاداری سالار شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین (ع)، ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده سابق نیروهای آمریکایی در منطقه از احتمال حمله به تأسیسات هستهای ایران خبر داد، وی به CNN گفت: «حتماً میتوان تأسیسات هستهای ایران را مورد هدف قرار داد. تأسیسات ایران در مقابل حملات بمبها آسیبپذیر هستند».
قطعنامه 1929 با فشارهای فراوان آمریکا و اعطای امتیازهای فراوان به چین و روسیه در سالگرد فتنه 88 به تصویب رسید تا پیامی آشکار برای عوامل آشوب داخلی ایران داشته باشد.
کیمآرهولمز، تحلیلگر ارشد نشریه واشنگتنتایمز حدود 2 ماه پیش از قطعنامه 1929 در سرمقاله این نشریه نوشت: «تحریم بهتنهایی کافی نیست. ما باید دیپلماسی عمومی را به نقض حقوق بشر در ایران متمرکز کنیم. جمهوری اسلامی به دلیل وجود اپوزیسیون داخلی دچار نقاط ضعف شده و باید بر این نقطه فشار وارد کرد.» روزنامه آلمانی «ولت» نیز چند هفته قبل از تحریم 1929 نوشت: «توان گروههای اپوزیسیون ایران برای تغییر رفتار مقامات این کشور کافی نیست به همین علت است که غرب باید همزمان تهدیدهای چندباره خود در اعمال تحریمهای سخت علیه ایران را در پیش بگیرد».
آدام ارلی، سفیر آمریکا در بحرین قبل از مذاکرات اکتبر 2009 در ژنو افزود: «اگر مذاکرات ژنو موفقیتآمیز نباشد و در آن پیشرفتی حاصل نشود، آمریکا قصد دارد همزمان با تشدید تحریمها، اعمال فشار سیاسی علیه تهران را با حمایت «رسمی»، «علنی» و «گسترده» از موسوی و خاتمی وسعت بخشد چراکه هیچ فشاری به دولت ایران بدون تقویت جریانهای طرفدار غرب در ایران کارساز نیست». وی در بخش پایانی سخنانش میگوید: «همین حالا هم این موضوع پنهانی نیست که ما از موسوی و خاتمی حمایت میکنیم اما علنی شدن این حمایت همزمان با اعمال تحریمها میتواند این فایده را داشته باشد که مردم ایران به این نتیجه برسند که تنها راه رهایی از تحریمها گرایش به این افراد است. قطعنامه 1929 درواقع اقدام علنی آمریکا در حمایت از فتنه 88 بود». (رک: فتنه 88 و تغییر محاسبات غرب درباره ایران هستهای، سایت بولتن نیوز،20 فروردین 1391)
اینها تنها بخش کوچکی از خسارات و زیانهای وارده به نظام در فتنه 88 است که بهصورت خلاصه آمده است. حالآنکه، خسارات و زیانهای به سبب فتنه ۸۸ به سبب گستردگی و حجم بالا و وجوه پنهان در آن در حال حاضر هم قابلاندازهگیری نیست. در همین خصوص باید خسارات وارده بر کشور پس از تحریمهای یکجانبه و چندجانبه غرب علیه جمهوری اسلامی ایران که به بهانه حمایت از فتنهگران در این چند سال اعمال شده و میشود، را نیز گنجاند.
منبع: basirat.ir