به گزارش پایگاه عدالت خواهان" رویاهای دوران کودکی را که مرور می کنیم به ذهنمان می رسد که روزی آرزو داشتیم مهندس شویم ، دکتر شویم و یا می خواستیم معلم ، خلبان و یا شخصیت سیاسی شویم که هر روز به خودمان ببالیم.
رویاهایی که هیچ گاه در آن خبری از بنا و نجار و نقاش و تراشکار و کشاورز و اینگونه مشاغل کم زرق و برق نبود.
گاهی پیچ و خم های زندگی ما را با خود می بَرَد و وقتی به خودمان می آییم روبرو را تنها سراب می بینیم و سراب .
گزینه ای برای انتخاب نداریم و خبری هم از رویاهای دوران کودکی نیست. دکتر و مهندس و معلم و خلبان هم پیشکش، باید به سختی کار کرد و کارگری کرد تا هویتت در جامعه حفظ شود .
اما سرمایه ای از جنس اميد، اراده و اعتماد به لطف خداوند پیامی به درونمان مخابره می کند . روزهای سخت یکی پس از دیگری می آید. نگاه های تحقیر آمیز و گاهی شکننده بر پیکر نحیف مردان کار تحمیل می شود. نگاه هایی که آمده اند تا پشیمانت کنند از تحمل سختی ها و عزم خود را جزم کرده اند تا کمرت را بشکنند.
تو می مانی و دو راهی ایستادن و مقاومت کردن و خم کردن کمر زیر بار مشکلات و یا راهی بی مشقت و درد مانند گریختن از سختی ها.
می ایستی و هر آنچه بر سر راهت دیوار می شود در می نوردی و ویران میکنی تا راهت هموار شود. آرام آرام کمرت راست می شود و می شوی یک مرد.
از امروز تو شدی صاحب یک حرفه و هنر که خودت به خودت می بالی و فراتر از آن جامعه هم به تو می بالد.
از امروز تو یک مرد شدی که عَلَم جوانمردی به دست گرفتی تا دهها نفر روزی حلال شان را از سفره تو بردارند و از سوی دیگر می شوی شریک بزرگان کشورت در راه کاهش وابستگی به تولیدات اجنبی ها.
آری ، دیگر دغدغه تحقق رویاهای کودکی شده است برایت خنده آور . دیگر به خودت خرده نمی گیری که چرا دکتر و مهندس خلبان و خیلی کاره های دیگر نشدی . آخر این مملکت خیاط هم می خواهد. بنا و نجار و کشاورز و رفتگر هم می خواهد . کافیست با خودت کنار بیایی که مردانگی و اعتبار اجتماعی به کار پر زرق و برق نیست به کسب روزی حلال است و بالنده تر آنکه عده ای را هم بر سر سفره انسانیتت بنشانی.
بگذریم ...
فرشاد مصدق جوان کارآفرین کردکویی ( محله ولاغوز ) بعد از دو دهه کار و تلاش شبانه روزی در تهران آمده است تا هنرش را وقف توسعه شهرش کند.
او اکنون صاحب یک کارگاه دوزندگی است که ۱۸ نفر به صورت مستقیم و ۸ نفر هم غیر مستقیم در آن مشغول به کار و تلاش و فعالیتند.
این کارگاه با سرمایه شخصی و اندک پایه گذاری شده و ویژه بانوان است .
محصولات این کارگاه با کیفیت دوخت و پارچه مناسب داخلی و قیمت پایین به سایر استان های کشور صادر می شود که می تواند با تولیدات مشابه خارجی هم رقابت کند .
بانوان شاغل در این تولیدی از اینکه در محیطی کاملا صمیمی و زنانه مشغول کار و کسب روزی حلال هستند احساس رضایت می کنند .
او معتقد است اگر حمایت شود می تواند تا چند برابر ظرفیت فعلی، اشتغال واقعی ایجاد کند .
مصدق می گوید تنها باید بخواهی و اراده کنی و از سختی ها و پیچ و خم های راه و حتی اخم و کنایه های این و آن نترسی تا بتوانی جاده های پیش رویت را هموار کنی.
او ثابت کرد که می تواند . حال نوبت مسئولان است که با بهره گیری از تجربه، صداقت و مدیریت سالم مصدق و امثال مصدق و جوانان شایسته ای که منتظر نمایاندن گوشه چشمی بی ریا از مسئولان هستند ، اشتغال منطقه را به تکاپو وادار کنند.
اگر می خواهید از شعار محوری خارج شوید بسم الله
گزارش : اسماعیل البرزی