به گزارش پایگاه عدالت خواهان"وقتی میخواهیم از باب عبرت برای اولی الابصار گزارههای تاریخی را نقل کنیم، باید بهیاد داشته باشیم که نقل تمام مؤلفههای اصلی، شرط عبرت برای صاحبان بصیرت است وإلا نقل با تحریف حاصلی نخواهد داشت.
این نوشته را نه از باب نقد یا مخالفت با حسن روحانی که از باب دفاع از مظلومیت امام حسن مجتبی علیهالسلام مینویسم.*
چندسالی است مُد شده هرکس از مقاومت و دفاع میترسد، دم از صلح میزند و منتش را بر سر امام حسن(ع) میگذارد!
کیست که نداند امام از ابتدای امامتش بهدنبال کار ناتمام مانده پدر بزرگوارشان در کنار گذاشتن بلایی مانند معاویه ملعون از جامعه مسلمین بود و هرگز در این مسیر به صلح فکر نمیکرد.
کیست که نداند امام مجتبی (ع) مانند امیرالمؤمنین (ع) تمام تلاشش حذف ننگ معاویه و سیره و روش وی از جامعه اسلامی بود.
رئیسجمهور محترم در روز ولادت کریم اهل بیت و در جمع فعالان قرآنی بیاناتی داشتند که از چند جهت میتوان به آن نقد وارد کرد.
یکی از مهمترین مؤلفههای تاریخی در واقعه صلح حسنی، همراهی نکردن بخش بزرگی از خواص و عموم مردم با امام مظلوم است؛ مطلبی که جناب روحانی از آن بهراحتی میگذرد.
روحانی هیچگاه اشارهای به تحمیل شدن صلح نمیکند، فقط صلح را میستاید و صبر بر صلح را جمیل میداند و با اشاره به قطعنامه، امام خمینی را مانند امام حسن (ع) صابر بر صلح میخواند و میخواهد با مشابهسازی حضرت امام، این بار خود را مصلح دوران معرفی کند.
روحانی ابتدا باید شرایط حاکم بر اردوی امام حسن را صادقانه بازگو کند و بگوید بزرگان و امیران لشکر را معاویه تهدید و تطمیع کرده بود و متحجران و عقبماندههای سیاسی را نیز با وعده و سیم و زر خریده بود.
او باید بگوید امام در یکسو که مینگریست جای خالی عبیدالله بن عباس را میدید که امام را ترک کرده بود و در سوی دیگر جای پُرِ خنجر بهدستان و بددلان سپاه و تهماندههای خوارج که منتظر آغاز فرمان حمله از اردوی معاویه بودند.
روحانی به مخاطبانش نمیگوید فرماندهان و بزرگان نالایق اطراف امام حسن بودند که صلح را به ایشان تحمیل کردند.
و هیچ اشارهای به کسانی که امروز در صدد تحمیل صلح به امام جامعه هستند نمیکند.
رئیس جمهور و همه ما باید بدانیم همانطور که ما الان به قضاوت در مورد صلح امام حسن و سایر وقایع تاریخ مینشینیم و یاران و خواص و مردم دوران امام حسن را بهعلت تنها گذاشتن امامشان نکوهش میکنیم، در آینده نیز در مورد ما به قضاوت خواهند نشست و خواهند گفت عدهای فریب خوردند و ترسیدند و امام خود را تنها گذاشتند و خواسته دشمن را برآورده کردند.
در نهایت نیز آنچه از تاریخ بر ذهن مخاطبان مانده، صلح امام است نه سازش با معاویه.
کیفیت و چگونگی تعامل با دشمن است که در نهایت نام صلح یا سازش به خود میگیرد.
همانطور که تعامل امام خمینی (ره) با دشمن آن روز هیچگاه حتی در ذهن مخالفان سیاسی امام و نظام عنوان سازش نگرفت و از آن با تعبیر آتش بس یا قطعنامه صلح نام برده میشود و عراق متجاوز شناخته شده و مجبور به پرداخت غرامت میشود.
در موضوع صلح امام حسن (ع) و مقایسه آن مثلا با برجام و امثالهم که جناب روحانی سعی در مشابهسازی دارد، نکتهای کاملا مغفول مانده است؛ همیشه جنگ و جدال گروههای سیاسی در اصل دوگانه جنگ و صلح، لیبرال و انقلابی و یا مقاومت و سازش است، در حالی که با ورود به محتوای صلح امام حسن(ع) و مطالعه چگونگی آن نیز میتوانیم در مقابل این جماعت به مقصود برسیم.
امام حسن(ع) با جبر و بیلیاقتی اصحاب و خدعههای فراوان دشمن از حق الهی و قطعی خود یعنی امامت و خلافت در مقابل معاویه ملعون گذشتند، اما در مقابل با متنی بهعنوان صلحنامه موافقت کردند که برنده و پیروز میدان خودشان باشند؛ متنی که معاویه یا باید آن را قبول کند که بازنده است یا باید زیر آن بزند که باز هم در تاریخ بازنده خواهد بود.
ریاست محترم جمهور موارد صلح تاریخی و نرمش قهرمانانه امام را با متنی که ایشان بهعنوان برجام امضا کرده مقایسه کند تا دریابد که مخالفانش چه میگویند.
غیر از واگذاری خلافت به معاویه که همه میدانیم جبر زمانه و اصحاب بر «شیر صفین» بوده، هرآنچه در صلحنامه موجود است همه متضمّن خواسته امام و در حقیقت معاویه ناچار به امضای آن شده بود، اما در متن برجام چه چیزی به نفع ماست؟
اگر حتی بنا بود امروز پا جای قدوم متبرک امام مجتبی (ع) در پذیرش صلح و نگارش صلحنامه بگذاریم، آیا متن برجام با متن صلح حسنی ذرهای نزدیکی و همخوانی دارد؟
البته وقتی رئیسجمهور محترم کربلا را درس مذاکره میداند، اینگونه برداشتها از صلح امام حسن (ع) جای تعجب ندارد!
برداشت ما از صلح حضرت، نرمش قهرمانانهای است که تبیینکننده خلافگوییها، قدرتطلبیها و فسادانگیزی معاویه و نسل خبیثش باشد و در عوضِ واگذاریِ جبریِ خلافت، سایر خواستهها را تثبیت کند.
اگر متن برجام به دقت و صلابت متن صلح با معاویه بود، آیا کسی باز هم با آن مخالفت میکرد؟
در واقع در گزاره مقاومت و سازش بحث بر چگونگی سازش نیز هست؛ اینکه ما در مقابل دشمن نرمش قهرمانانه داشته باشیم یا سازش منفعلانه؟
تعطیلی همه مراکز هستهای و بتنریزی اراک و... در مقابل هیچ، در مقابل وعده نسیه و حفرههای حقوقی بیشمار و قابل خدشه در متن برجام از طرف دشمن امروز چهچیزی در اختیار داریم؟
چه نشانهای از جنگطلبی در تاریخ کشور عزیزمان و در منابع دینی ما وجود دارد که امروز رئیسجمهور منت صلح را بر سر ما میگذارد؟
نکته دیگر در تاریخ، کربلای جنگ امام زمان با یزید است. باید دید آنانکه مدعی صلح با اوباما بهعنوان معاویه زمان بودند، در جنگ با ترامپ یعنی یزید زمان نیز ثابتقدم هستند یا نه؟
دشمن یک روز با نقاب معاویه و یک روز با چهره لخت و عیان یزید به میدان میآید. باید آماده مقابله با هردو چهره بود. وقتی با نام صلح و در حقیقت با «سازش منفعلانه» تمام داشتههایمان را به حراج بگذاریم، دیگر توانی برای مقابله با یزید نخواهیم داشت.
در پایان باید بگویم با شنیدن نام رئیس جمهور بیشتر از اینکه به یاد صلح امام حسن در تاریخ بیفتم، به یاد پرزیدنت حسن در سریال آمریکایی "بیست و چهار" خواهم افتاد.
فاعتبروا یا اولی الأبصار