پایگاه عدالت خواهان گلستان " هر انسانی با تعریف و تمجید موافق است او آهسته آهسته احساس غرور کاذب نموده و خود را منجی جامعه می داند. رفته رفته و با تکرار این گونه رفتارها از سوی افراد متعدد، آن فرد به تملق شنوی عادت می کند و از آن پس اگر کسی بسیار محترم و به طور منطقی خواسته خود را بیان کند به او اعتنائی نخواهد کرد
در نزد مسئولین هم تملق گوئی زیاد است. برخی برای دستیابی به اهداف بلند پروازانه که قطعا همچنین افرادی از عزت نفس برخوردار نمی باشند ـ به طور غیر باورانه ای دست به ریا و تظاهر می زنند. آن قدر تملق می گویند تا شاید وی را ارتقا سازمانی دهند و یا به مقامی بالاتر برسد. این جاست که شایسته سالاری جای خود را به مدح و ثنا گوئی می سپارد. درارتباط بین مسئولین و مراجعین هم طرح دیگری از ریا و تظاهر در حال نمایش است. مسلم است اگر ارباب رجوع، توصیفات مسئول را بیش از آن چه مستحق است بیان کند ممکن است آن مسئول از حالت طبیعی خود خارج و کاری خارج از حدود و ضوابط و موازات انجام دهد. اقتصاد ضعیف و در مقابل آن رشد فزاینده رفاه طلبی، تقابل غنی و فقیر و فاصله این دو طبقه از هم؛ برای زورگیران خشونت؛ مجرمان سرقت، و برای افراد معمولی تظاهر و مدح و ثنا به ارمغان می آورد.
جونز چاپلوسی را یک سری رفتارهای استراتژیک می داند که به صورت نامشروع برای نفوذ بر یک فرد خاص، با توجه به ویژگی ها و جذابیتهای شخصی، طراحی شده اند. وارتمن و لینزنمیر چاپلوسی را نوع رفتار استراتژیک تعریف می کنند که توسط فرد برای افزایش جذابیتهای خویش در نزد دیگران انتخاب می شوند. رندی گوردن چاپلوسی را یک نوع استراتژی رفتاری می داند که فرد از آن برای کسب وجهه مناسب و در نتیجه پیشرفت و ارتقای شغلی بهره می گیرد و اگر با زیرکی انتخاب گردد کارکنان را به جلو سوق می دهد. این تعریف، چاپلوسی را نوعی رفتار منفی و نامشروع نمی داند و به افراد پیشنهاد می کند که از چاپلوسی به عنوان وسیله ای برای افزایش محبوبیت و جلب توجه استفاده کنند.
از نظر تدسکی و ملبورگ چاپلوسی یک دسته از رفتارهای خود آگاهانه است که افراد آن را با هدف کسب رضایت اشخاص مجهز به کنترل پاداشها و منابع مورد نیاز به کار می گیرند. این تعریف متعادلی است و ماهیت رفتار چاپلوسی را به عنوان یک رفتار پویا و آگاهانه که برای افزایش احتمال دریافت پاداشهای مورد نظر استفاده می شود، به خوبی روشن می کند و به راحتی آن را به محیط سازمانی مربوط می سازد. همچنین چاپلوسی را نباید جزو رفتارهای دغلکارانه و فریبکارانه محسوب کرد.
دکتر کاظمی پور جامعه شناس معتقد است چاپلوسی و تملق در بین افرادی دیده می شود که تخصص و اطلاعات کافی ندارند و با این روش سعی می کنند خود را حفظ یا ارتقا بخشند (ولی آنچه به رواج این عادت رفتاری دامن می زند شرایط جامعه خصوصاً سیستم اداری ما است و ما شاهدیم که افراد متملق از جایگاه و موقعیت ویژه ای برخوردارند و البته مدیران و رؤسا نیز از این رفتار (احساس رضایت می نمایند) این رفتار ها در جوامع جهان سوم بیشتر به چشم می خورد و دلیل آن هم حاکمیت رابطه به جای ضابطه و قانون است. بنابراین چاپلوسی راه حلی برای برقراری ارتباط با افراد قدرتمند و بانفوذ قرار می گیرد.)
دکتر امید ناصری روان شناس می گوید: «تملق و چاپلوسی در جامعه ای رشد می کند که جایی برای اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد. هم جامعه و هم خانواده در بروز این رفتار مؤثرند».
ملیحه امنعی کارشناس ارشد روانشناسی با اشاره به نقش خانواده و نظام آموزشی می گوید: «تملق و چاپلوسی نوعی رفتار است که آموخته می شود و خانواده و مدرسه و رسانه های گروهی به عنوان کانون های مهم آموزشی و تأثیر گذار به صورت مستقیم و غیرمستقیم در این زمینه مؤثرند».
همچنین در خانواده نیز عواملی مانند مردسالاری ایجاد محدودیت اجبار و تحمیل، نظرخواهی نکردن از کودکان در مورد مسائل مربوط خودشان و در نتیجه مشارکت نداشتن آنها در انجام امور از جمله عوامل ایجاد کننده روحیه تملق است.
همچنین در مطالعه چنگ رابطه بین جو سازمانی و میزان رفتار چاپلوسی بدین صورت بیان گردیده که کارمندانی که معتقدند جو سازمانی آنها منفی است، تمایل بیشتری به استفاده از رفتار چاپلوسی نسبت به کارمندانی که احساس جو و فرهنگ سازانی مثبتی می کنند، دارند.
مطالعات لیندن و میچل: علاوه بر این لیندن و میچل نشان داده اند در سازمانهایی که دارای سیاستهای پرسنلی کمی هستند و یا در سازمانهایی که این سیاستها در آنها وجود دارد اما به نحو مطلوبی کنترل و نظارت نمی شوند، رفتار چاپلوسی بیشتری دارد.
حجت الاسلام جعفر پژوم سعیدی- پژوهشگر متون ادبیات، معنا و بازخورد واژه های تملق و چاپلوسی را چنین می خواند: «تملق کلام غیرواقع جلوه دادن حقیقت و چاپلوسی نوع تزویر و خدعه برای فریب مخاطب است.
بیان مسئله و موضوع
تعاریف
- در فرهنگ لغت دهخدا، چاپلوسی یعنی تملق. چرب زبانی. خوشامدگویی.
- ستایش و ستودن کسی که در انجام وظایف خود سهل انگار است، چاپلوسی نام دارد. این کار نوعی آفت زبانی و اجتماعی است.
- چرب زبانی نیروی زیرمجموعه اش، یک غرور مافوق انسانی در کالبد مدیر توزیع می کند.
- چاپلوسی یک نوع باج دادن به طرف مقابل است.
- احساس کمبودی است که فرد برای جبران آن لب به تأیید دیگران می گشاید.
- هنر افرادی است که با به کارگیری روش های عادی و بهنجار جامعه یا محیط کار خود قادر به کسب موفقیت دلخواهشان نیستند و با توسل جستن به راه های گوناگون چاپلوسی، زبان بازی، خبرچینی، جاسوسی، دورویی، نوکر صفتی و خیانت می کوشند خلأ ناشی از ضعف های شخصیتی و تخصصی مورد نیاز خویش در جامعه یا محیط کار خود را جبران کنند. گاهی تملق گویی، نتیجه عادت های رفتاری برگرفته از تربیت خانواده باشد و در موارد نیز ممکن است افرادی به دلیل نداشتن مهارت در برقراری روابط درست اجتماعی، به این حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسی، ناشی از حقارت شخصیت فرد یا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگی و هوش و تدبیر ایشان است.
- چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که در برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت می گیرد.
- تملق، راهی کوتاه و بی هزینه برای کسب منزلت دروغین در اجتماع است.
- ستایش و ستودن کسی که در انجام وظایف خود سهل انگار است چاپلوسی نام دارد.این کار نوعی آفت زیانی و اجتماعی است.
- واژه تملق در فرهنگ معین به معنی «چرب زبانی کردن، چاپلوسی و اظهار فروتنی و محبت کردن» است در جامعه ای که راه های دستیابی به امکانات و منزلت اجتماعی بسته باشد و تمرکز در دست گروهی خاص، توزیعش معقول نبوده هرکس در جای واقعی خود قرار نداشته باشد یعنی تصاحب منزلت ها و مناصب اجتماعی تناسبی با شایستگی افراد نداشته باشد یکی از وسایلی که ابداع می شود تملق است زیرا راهی کوتاه و بی هزینه است.
- تملق دروغی است زشت که جامه زیبا بر آن می پوشانند و در نظر مدیران می آرایندو به عنوان کالا آن را می فروشند تا موقعی مناسبتر بدست آورند. تملق نوعی دروغ است و چاپلوسی نوعی ریا.
انواع چاپلوسی:
بدون توجه به قصد و نیت فرد خود شیرین از این رفتار، چهارنوع تاکتیک چاپلوسی عمده عبارتند از:
الف- تعریف و تمجید: در این تاکتیک فرد خودشیرین به بیان نظرات و قضاوتهای مطلوب درباره فرد هدف می پردازد، چرا که این حالت روانی در افراد وجود دارد که چنانچه متوجه شوند مطلوب و مورد توجه دیگران هستند، خود به خود تمایل و علاقه ویژه ای نسبت به آنها پیدا می کنند. رفتارهایی مانند تحسین و چاپلوسی از اشکال دیگر این تاکتیک هستند.
ب- لطف و مرحمت: دومین شیوه لطف و مرحمت است. در این شیوه که معمولاً به صورت ترکیب با تعریف و تمجید به تکار می رود، فرد خودشیرین، با لطف و مرحمت در موارد مختلف نسبت به فرد هدف و برآوردن نیازهای وی علاوه بر آنکه خود را فردی انسان دوست نشان می دهد، وی را نسبت به خود مدیون می سازد.
ج- همسویی عقاید: در همسویی عقاید فرد خودشیرین، خود را همسو و هم جهت با نظرات، عقاید و ارزشهای فرد هدف نشان می دهد. همسویی براساس این فرض شکل می گیرد که انسانها افرادی را دوست دارندکه دارای ارزشها و عقایدی نظیر خودشان هستند. برای مثال، زیر دستانی که می داند مافوقشان از همتای خویش راضی نیست و از وی در برابر مافوق خود انتقاد می کنند، از این شیوه غیرمستقیم چاپلوسی و رفتار چاپلوسی استفاده می کنند.
د- خودنمایی: چهارمین شکل از رفتار چاپلوسی خودنمایی است. یعنی رفتار به شیوه ای که از نظر فرد هدف مطلوب و مناسب است و یا رفتار به شیوه ای که فرد را دارای ویژگی خاصی نشان دهد و وی را برای فرد هدف جذاب کند.
آسیب های ناشی از چاپلوسی
1- مانع پیشرفت خلاقیت می شود
2- باعث ایجاد باورهای کاذب مدیران می شود
3- باعث پرورش افراد نان به نرخ روز خور می شود
4- تحول و پیشرفت و بدیع سازی را به چالش می کشاند
5- چاپلوسی، عزت نفس فرد چاپلوس را از او می گیرد
6- سبب تشویق دیگران به ادامه کارهای ناروایشان و نیز برانگیزنده غرور زیان آفرین انسان هاست.
7- تکبر را سبب می شود و شخص را از عزت دور می سازد.
8- بی انگیزگی
9- از بین رفتن خلاقیت
10- عدم استاندارد
11- آلودگی های فکری
12- عدم بهره وری
این حرکت، برای ستایش شوندگان دروغین فخرفروشی و خودبینی بار می آورد و برای ستمگران و خیانتکاران نیز، نوعی تأیید و تشویق عملی به شمار می آید. گروهی از افراد، از چاپلوسی دیگران مغرور می شوند و خود نیز به باوری بی اساس از خویش می رسند. اینان در وظایف و مسئولیت های خود، سستی و خیانت روا می دارند و در عین حال؛ خود را وظیفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم می پندارند و از آنان انتظار تأیید و سپاسگذاری دارند.
اهمیت و ضرورت پژوهش
چاپلوسی در سازمان، سبب آلودگی فرهنگی و اخلاقی محیط کاری می شود و به مرور، افراد غیر کارآمد سرپرستی امور را به دست می گیرند که کاهش ارتباط افراد سالم و کاردان و نیز پایین آمدن بهره وری در نتیجه فرو پاشی سازمان را منجر خواهد شد.
چاپلوسی و یا آفات اخلاقی در هر مجموعه ای نشانگر ناسالم بودن روابط و مناسبات و هنجارهای حاکم بر آن جامعه است. چنین فضایی در جامعه زمانی شکل می گیرد که منزلت ها و نقش ها آن گونه که شایسته افراد است توزیع نشود و در واقع شایسته سالاری به معنی واقعی آن وجود ندارد. اگر هر شخص در جایگاه در خور نشان خود قرار گیردو مطابق با منزل واقعی اش از نقش اجتماعی مناسب برخوردار شود، مناسبات در روابط اجتماعی نیز از سلامت کافی برخوردار خواهد شد.
انگیزه های چاپلوسی
با کندوکاو درباره تملق و علل بروز آن در جوامع، در می یابیم که در آن جوامع، فردیت رشد نکرده و افراد هویت خود را هضم شدن در جمع یا اشخاص بزرگ می جویند. در جامعه ای که راه های دست یابی به امکانات و منزلت اجتماعی بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهی خاص، و تصاحب جایگاه ها و منصب های اجماعی تناسبی با شایستگی افراد نداشته باشد، یکی از ابزارهایی که برای رهایی از این تبعیض پدید می آید، تملق است؛ راهی کوتاه و بدون هزینه برای رسیدن به خواسته های که نه شایستگی می خواهد و نه زحمت و کوشش.
علل پیدایش چاپلوسی
1- عدم احساس مسئولیت
2- فقدان باورهای اخلاقی
3- نبود وجدان کاری
4- پایبند نبودن به تعهدات خود در قبال سازمان
5- حاکمیت ارزشهای مادی در برابر ارزشهای معنوی
6- تجمل پرستی مدیر
7- خلأ منزلت و نبود شایسته سالاری در ساختار اداری
8- شدت زیاد تضاد طبقاتی
9- سیستم اداری و بوروکراسی
10- ضعف مدیریت سازمان در حاکمیت رقابت سالم
11- ضعف مدیریتی و سبک مدیریتی
12- عوامل فردی- شخصیتی
13- متغیرهای وضعیتی
14- تمرکز قدرت
راههای جلوگیری از چاپلوسی
روش بزرگان دین در برخورد چاپلوسان
پیشوایان اسلام نه تنها از چاپلوسی و ستایش نابجا بیزار بودند، بلکه مدح آمیخته به تملق را نیز عیب اخلاقی می شمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باری که با غرور و شرف انسانی مغایر بود، سکوت نمی کردند و اگر کسی مرتکب چنین عمل خلافی می شد، از او انتقاد می کردند مؤلف کنزالعمال، روایتی بدین مضمون آورده که:
جماعتی از قبیله «بنی عامر» به محضر پیامبر وارد شدند و شروع به مداحی و ستایش آن حضرت کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگویید، ولی مواظب باشید که شیطان شما را به زیاده روی در کلام وادار نسازد». حضرت با این سخن حکیمانه، گوشزد می کند که هرگاه زبان را به حال خود واگذارید، بیم آن می رود که از حد خود تجاوز کند و زیاده بر آنچه شایسته است، بگوید. در عین حال، به پیروان خود هشدار می دهد که حتی درباره شخصیتی چون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نیز از ستایش و چاپلوسی بپرهیزند.
خاموشی
یکی از بهترین و مناسب ترین روش های برطرف سازی رفتارهای تملق آمیز، اعتنا نکردن و پاسخ مثبت ندادن به رفتار چاپلوسان است که در حیطه روان شناسی، «خاموشی» نامیده می شود. بدین ترتیب، این گونه افراد، روش به ظاهر کارآمد خود را غیر مؤثر و تحقیرآمیز می یابند و به اجبار، با تجدیدنظر در شخصیت خود، سعی خواهند کرد رفتارهای مناسبی را جایگزین رفتار پیشین خود نمایند.
همانگونه که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در نکوهش چاپلوسی و مدح بی جا می فرماید: «اَحْثُّوا التُّرابَ عَلی وُجُوهِ الْمَدّاحینَ؛ به صورت چاپلوسان و مدحان خاک بپاشید».
تقویت مثبت
در مقابل، توجه و نیز پاسخ دهی مثبت به رفتارهای مناسب و اصلاح شده این گونه افراد، روش مکمل برای تکنیک خاموشی است و این تکنیک، در اصطلاح روان شناسان «تقویت مثبت» نام دارد.
پیامدهای اجتماعی چاپلوسی
چاپلوسی و تملق، غرور می آورد و مغرور به پند ناصحان گوش نمی دهد و اگر این حالت او با قدرت همراه شود، هرکس را به سختی و بدبختی می افکنند. بر این اساس، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علی و آله وسلم فرمود: «اذا مدحت اخاک فی وجهه امررت علی حلقه موسی؛ هرگاه برادرت را پیش رویش بستایی، چنان است که تیغ بر گلوش نهاده ای».
فرد چاپلوس، افزون بر اینکه مرتکب دروغ، نفاق و میدان دادن به ستمگران می شود، به نسبت موقعیت ستمگران و آثار ناگواری از تملق و چاپلوسی او پدید آمده، خود یکی از عوامل فساد و شریک جرم زیان ها و خسارت های وارد شده از این ناحیه به شمار می رود. هرکس به مقدار دخالت، همکاری، تأیید و تشویق خود از دیگران، در پیدایش فساد و ارتکاب جرم ها و ظلم، سهیم و شریک است.
چاپلوسی، عزت نفس فرد چاپلوس را از او می گیرد و شخص ستایش شونده را نیز به غرور و تکبر و واهی گرفتار می سازد، نیز بر ادامه جرم و گناه دامن می زند.
راه های کاهش تملق و چاپلوسی
1- باید به تدبیری برای حفظ و پاسداشت حریم حقوق و اخلاق فردی همت گمارد تا آن که اخلاق انسان دستخوش مطامع قدرتمند واقع نشود.
2- تنها می باید شایستگی کامل- هرچه بیشتر- کامل، مبنای نیل به امکانات قرار گیرد. در این زمینه، کم کاری و کم لطفی متولیان امور جامعه را هم نباید دست کم گرفت.
3- اصلاح ساختاری اداری و همچنین عملی و نه در حد شعار، باور به شایسته سالاری می تواند به از بین بردن عادات ناپسند دیرین چاپلوسی، کمک زیادی کند.
4- علت وجود تملق گویی در این است که مدیریت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازمانی خود به وجود آورد و یا نتوانسته است خلاقیت ها را کشف کند که در حقیقت، نشانگر ضعف مدیریت است. این مسئله سبب می شود که کارکنان چاپلوسی، دروغگو و چرب زبان شوند.
5- مدیر باید هنر حرفه ای بودن در کار موظف خود را یاد بگیرد. مسئولیت پذیر باشد. در آن صورت، زیرمجموعه او هم مسئولیت پذیر خواهد شد.
6- مدیر می باید تجارب کارکنان سازمان تحت مدیریت خود را مورد توجه خود قرار بدهد و حالت مشورتی و تأملی داشته باشد نه آن که فرضاً یک مدیریت خشک، بدون انعطاف و خودرأی باشد چرا که در چنین فضایی، جو چاپلوسی به وجود می آید.
7- یک مدیر پیش از هر اقدامی باید زمینه سازی محیط کار را مورد توجه قرار دهد و برآموزش و بهسازی منابع انسانی تأکید داشته باشد تا جریان بهره وری و کارایی سازمان را بالا رود. وقتی که یک مدیر دارای منابع انسانی کارآمد باشد، دیگر جایی برای حرف و حدیث، چاپلوسی و چرب زبانی باقی نمی ماند.
8- اصل تکنولوژی در اختیار مدیر و نه مدیر در اختیار تکنولوژی، معطوف به ابهام زدایی در سیستم مدیریتی است.
9- بی اعتنایی به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ریشه کنی تملق در جامعه است.
10- شیوع فرهنگ چاپلوسی، تصدی افراد غیر کارآمد و نالایق بر منصب های اجرای را در پی دارد
11- وجود مدیران مستحکم
12- پرورش فرهنگ شایسته سالاری
13- گسترش آزادی نقد و انتقاد
14- اصلاح ساختارها و عملکردها
15- رشد افراد غیرمتملق
16-ایجاد فضای مناسب و سالم
عوامل مؤثر بر جلوگیری و محو چاپلوسی:
1) شیوه های تربیتی حاکم بر خانواده نقش بسیار مؤثری در بروز این ناهنجاری ها دارد.
2) اصلاح روابط مناسب اجتماعی افراد از طریق آموزش و پرورش و متحول کردن ارزشهای اجتماعی
3) تأمین نیازهای مادی به منظور آلوده نشدن به اعمال غیر قانونی ضروری به نظر می رسد.
4) رفع کمبود های روانی و مدیریتی که موجب آگاهی افراد می شود.
5) داشتن روحیه انتقاد پذیری مسئولان که باعث تکامل و خلاقیت کارکنان می شود تا آنان را براساس لیاقت و شایستگی شان مورد محک و ارزیابی قرار دهند.
امامی- پژوهشگر علوم ارتباطات، درباره دلایل دیگر بروز چاپلوسی به ضعف مدیران سازمان در حاکمیت رقابت سالم اشاره می کند و می گوید: «علت وجود تملق گویی در این بوده که مدیریت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازمانی خود به وجود آورد و یا نتوانسته است خلاقیت ها را کشف کند که در حقیقت، نشانگر ضعف مدیریت است. این مسئله سبب می شود که کارکنانی چاپلوسی، دروغگو و چرب زبان شوند...
دلایل رفتار چاپلوسی:
چاپلوسی می تواند دو دسته دلیل داشته باشد:
1- دلایل تدافعی: رفتار چاپلوسی تدافعی به منظور حفاظت شخصی از نتایج عملکرد ضعیف صورت می گیرد. در این حالت فرد ممکن است به منظور برانگیختن حس دلسوزی سرپرست خود به این گونه رفتار کند.
2- دلایل سوداگرانه: رفتار چاپلوسی سوداگرانه واکنشی نیست. بلکه اهداف بلندمدتی را دنبال می کند و اغلب توسط فرد به عنوان وسیله ای برای ارتقاء و یا شیوه ای برای دستیابی به اهداف شخصی استفاده می شود.
تملق مانع پیشرفت خلاقیت
فرهنگ تملق و تکریم های بودار برخی از کنارکنان لطمه زیاد به تحرک و شیوه کاری می زند به خصوص زمانی که مدیر یک اداره یا شرکت آدمی باشد که از تشویق ها و تعظیم و تکریم های زیرمجوعه اش همواره استقبال می کند اما هیچ اقدام مؤثر در پیشرفت و تولید تحت نظارت خود به عمل نمی آورد.
کارفرما و رئیس ضعیف النفس خیلی لذت می برد که کارگر یا کارمند تحت امرش از او تمجید کند و چشم و گوش بسته فرامین او را اطاعت کند. چرب زبانی نیروی زیرمجموعه اش، یک غرورمافوق انسانی د رکالبدش توزیع می کند. تکرار این کرنش و پذیرش، انرژی و قوای فعالانه انسانی در تحول و پیشرفت و بدیع سازی را به چالش میکشاند و خمودگی در روحیه همه افراد جایگزین کوشش برای خلاقیت حرفه ای می شود نتیجه این شیوه های منع تحولات محیط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگی، مصرف گرایی و مهار نوآوری می شود. علت عقب ماندگی برخی جوامع، نداشتن سرمایه مادی (سرمایه ملی) نیست، بلکه تخمیر اندیشه های فعال، پژوهشی، تتبعات نوین و در یک کلام، وجود مدیریت ستایش پذیر و تملق طلب و بدون عرق ملی و تعهد اخلاقی است.
چاپلوسی و تملق معمولاً نسبت به چه افرادی صورت می پذیرد؟
چاپلوسی، اغلب نسبت به کسانی صورت می پذیرد که از توانمندی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا اداری بهره مندند و البته این وضع محدود به تاریخ معاصر نیست و پیش از این نیز گفتارهایی از تاریخ کهن وجود دارد که براساس آن می توان دریافت که چاپلوسی در مناسبات ایرانیان از دیرباز وجود داشته است و جانثاران دروغین زیادی در همه عرصه ها باعث می شوند تا حاصل زحمات و خدمات ارزنده بسیاری از افراد متین جامعه نادیده گرفته شود.
رابطه چاپلوسی و صداقت
در محیط هایی که چاپلوسی متداول است، هر نوع تغییری باید مورد پسند طبقه خاصی از جامعه باشد. در این حالت، نتیجه این می شودکه صداقت و پایبندی به اصولی که تأمین کننده منافع واقعی مردم است جای خود را به تحسین مبالغه آمیز و در نهایت به چاپلوسی می دهد.
نتیجه گیری شهودی
در جامعه ای که راه های دست یابی به امکانات و منزلت اجتماعی بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهی خاص، و تصاحب جایگاه ها و منصب های اجتماعی تناسبی با شایستگی افراد نداشته باشد، یکی از ابزارهایی که برای رهایی از این تبعیض پدید می آید، تملق است؛ راهی کوتاه و بدون هزینه برای رسیدن به خواسته های که نه شایستگی می خواهد و نه زحمت و کوشش.
چاپلوسی، هنر افرادی است که با به کارگیری روش های عادی و بهنجار جامعه یا محیط کار خود قادر به کسب موفقیت دلخواهشان نیستند و با توسل جستن به راه های گوناگون چاپلوسی، زبان بازی، خبرچینی، جاسوسی، دورویی، نوکر صفتی و خیانت می کوشند خلأ ناشی از ضعف های شخصیتی و تخصصی مورد نیاز خویش در جامعه یا محیط کار خود را جبران کنند. گاهی تملق گویی، نتیجه عادت های رفتاری برگرفته از تربیت خانواده باشد و در مواردی نیز ممکن است افرادی به دلیل نداشتن مهارت در برقراری روابط درست اجتماعی، به این حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسی، ناشی از حقارت شخصیت فرد یا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگی و هوش و تدبیر ایشان است.
چه بسا کسانی که با ستایش دیگران، فریب خوردند، ستایش بی اندازه(تملق گویی)خودپسندی می آورد و انسان را به سرکشی وا می دارد. آدمی که حیثیت و نفس انسانی اش را ولو در نگاه آشنایان و همکاران خرد میکند در مقابل شخصی به هر صورت توانمند و دارای تیتر کلاسیک و یا سازمانی تبدیل به یک موجود ذیروح مفلوک می کند تا مثلاً مشغول کاری شود، رتبه بگیرد، ارتقاء پست نصیبش شود و یا خلاصه به اصطلاح نورچشمی فلان مدیر و بهمان صاحب کارخانه و ... شود، این آدم هیچ گاه مورد اعتبار اخلاقی و دلبستگی از سر صدق و صفا واقع نمی شود و او به فردی که نان را به نرخ روز می خورد معروف است.
- تملق و چاپلوسی نشاندهنده عدم توانایی فرد است زیرا فردی که توانایی دارد نیاز به چاپلوسی ندارد.
- مدیرانی که به چاپلوسی و تملق کارکنان خود اهمیت می دهند جوی پر از رویا و دروغ را در سازمان خود ایجاد می کنند که در خاتمه به ضرر سازمان خودشان تمام می شود.
- بی اعتنایی به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ریشه کنی تملق در جامعه است.
- شیوع فرهنگ چاپلوسی، تصدی افراد غیرکارآمد و نالایق بر منصب های اجرایی را در پی دارد