در مدت زمانی که از عمر دولت یازدهم می گذرد ، بارها مشاهده شده که هر وزیری یا معاون رئیس جمهور و مدیر کلی، به زعم و خیال خویش ومتناسب با دیدگاهها وتفکرات سیاسی خویش، نسخه ای برای نجات کشور می نویسند . گویا هریک از دولتمردان به طریقی می خواهند در نجات کشور از دیگر همکاران خود سبقت بگیرند .
اما آنچه که در عمل و نتیجه دنبال شده، قرینه و اماره ای دال بر اینکه، نشان دهداین اهتمام قولی و شعاری دولتمردان ، در مسیر کمال وفعلیت یافتن ودر راستای صیانت از منافع ملی سیر وسلوکی داشته باشد، مشاهده نشده است .
بدون شک دولتمردان دولت یازدهم ودر رأس آن جناب اقای روحانی رئیس جمهور محترم ورئیس دولت ، حتماً این سخن دقیق و تاریخی و بدون تردید نتیجه بخش و نجات دهنده ی مولایمان امام خمینی ( ره ) را به یاد دارند که فرموده اند : « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به کشور شما آسیبی نرسد .» و بدون تردید بهتر از نگارنده می دانند که، این سخن امام نیز همچون سایر فرمایشاتشان ، ریشه در قرآن و روایات معصومین علیهم السلام دارد .
از آنجا که حضرت امام ( ره ) معتقد بودند که ولی فقیه عادل و جامع الشرایط، از همان ولایت رسول الله ( ص ) و امام معصوم ( ع ) برخوردار هستند، و از دیدگاه ایشان ،ولایت فقیه همان حبل الله و عروه الوثقی ای است که خداوند سبحان ،به همه ی مسلمین در کتاب آسمانیشان قرآن مجید ، به آن ها برای نجات و رستگاریشان و پیروزی در برابر دشمنان بیرونی و داخلی و تهذیب نفس توصیه فرموده اند:« و اعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا[1] »و« فقداستمسک بالعروه الوثقی[2]» . لذا منظور امام از پشتیبانی از ولایت فقیه در مرحله ی اول ، کسب معرفت نسبت به جایگاه ولی فقیه و شناخت حق ولایت و سپس وحدت و انسجام حول محور ولایت و اطاعت بدون چون و چرا از اوامر و نواهی مقام عظمای ولایت بوده است .
نشانه ولایت مداری ولایت پذیری ، این نیست که به هنگام سخن گفتن ، درهر جمله ای ، چند بار از ولی فقیه ورهبری عظیم الشأن با احترام نام برده شود . ویا در قلم وبیان خودرا مطیع ورهرو ولایت بدانیم . ویه به تعبیری تظاهر به ولایت مداری وولایت پذیری داشته باشیم .
« فَلا وَ رَبِّکَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَکِّمُوکَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليماً[3] »
« پس به پروردگارت سوگند، اینهاایمان نمی آورند، مگر وقتی که تو را در مشاجراتی که بین آنها پیش می آید حاکم قرار دهند . و در دل خود از هر حکمی که راندی احساس آزردگی نکنند . و دربرابر حکم تو کاملا تسلیم باشند »
علامه طباطبائی در ذیل این آیه شریفه در کتاب ارزشمند تفسیر المیزان آورده است :
در این آیه خداوند برای اثبات اینکه مبداءحاکمیت تنها خداست ، و هیچ حاکمی جز آنکه خدا تعیین نموده و هیچ حکمی جز شریعتی که خدا آن را وضع کرده وجود ندارد، به ذات مقدس خودسوگند می خورد و صفت ایمان را ازکسانی که حکم غیر خدا را بپذیرند ، نفی می کند، لذا منافقین که خود را مؤمن می دانند، اما محاکمه به نزد طاغوت می برند، در واقع مؤمن نیستند و ایمان آنها کامل نیست ، مگر زمانیکه پیامبر(ص ) را حکم خود قرار دهند و باطنا و ظاهرا تسلیم او باشند و از حکم او آزرده نشوند ، چون هر کس از حکم پیامبر آزرده شود در واقع از حکم خدا آزرده شده است ، و شرط ایمان به خدا، اطاعت از پیامبر و نافذ دانستن حکم اوست . و تسلیم به معنای رضایت باطنی و قلبی و ظاهری است ، چون هر اعتراض یاسختی و تنگی احساس کردن از هر حکمی از احکام خدایی در واقع شرک است (وَ ما يُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکون[4] ) اکثر ایشان به خدا ایمان نمی آورند، جز درحالیکه مشرکند[5]).
امام صادق ( ع) در تبیین نشانه های ولایت پذیری فرموده اند : « شیعه ما نیست كسی كه به زبان بگوید شیعه هستم ولی در عمل با ما مخالفت كند و آثار ما را زیر پا گذارد، ولكن شیعه كسی است كه با زبان و دل با ما موافق باشد و آثار ما را پیروی كند و مانند ما رفتار نماید، چنین كسانی شیعه (واقعی) ما هستند[6].»
حضرت عباس(علیهالسلام) که باور و اعتقادش، تمام تلاشها و موضعگیریهای او را در مسیر ولایت قرار داده است، بهترین اسوه ولایتپذیری است؛ چون خط سیاسی او پیوسته بر اطاعت از امام و مخالفت رفتاری و گفتاری با دشمنان امام استوار بود. او، این ویژگی را تا لحظه شهادت زنده نگه داشت که بهترین گواه بر این سخن، تقاضای دشمن برای جدا شدن او از صف هواداران ولایت و رد کردن آن از سوی حضرت عباس(علیهالسلام) بود.
بدن تردید ، نقش ولایت دراین این دنیا ، نقش خورشید است ، تا پرده های ظلمانی را پاره کند وحجابهارا از بین ببرد . نقش مهتاب در شب تاریک است ، تا سالکان الی الله ، راه را گم نکنند . نقش فانوس دریایی در شبهای ظلمانی وطوفانی دریا واقیانوس است ، تا پویندگان راه حق وحقیقت ؛ خود ومرکبشان در این دنیای وانفسا ومتلاطم ، اسیر موجهای شیطانی وطوفان نفس اماره نشوند وبا برخورد به سخره های گناه ومعصیت ؛ ناقص از این دنیا نروند .
تاریخ اسلام ثابت کرده که در هر برهه ای از موقعیت زمانی ومکانی ، که برای مسلمانان مشکلاتی ایجاد شده وخطراتی آنها را تهدید نموده است ؛ بدون استثناء ریشه وسرچشمه آن مشکلات فاصله گرفتن از ولایت وبی تفاوت بودن نسبت به مواضع ولایت وتمرد از امر ولایت بوده است .
بنابراین ، بطور متیقن اگر امروز خطری کشور عزیزمان ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را تهدید می کند ، که آنگونه که ذکر شد؛ دولتمردان را بر آن داشته که برای نجاتش نسخه های متفاوت ومتعدد بپیچانند ، چنانکه با نگاهی واقع گرایانه ودیده ای بصیرت ، به آن خطریا بحران نگریسته شود ؛ بدون تردید ، به این نتیجه خواهیم رسید که نقطه آغازین وپیدایش وتولد چنین خطراتی ، دوم خرداد 76 وهشت سال حکومت دولت به اصطلاح مدعی اصلاح طلبی بوده که ، آهنگ تضعیف ولایت وفاصله گرفتن از ولایت را برای خود کوک کردند و نامه ننگین وذلیلانه برای فرعون زمان نوشتند ، ودست شستن از اصول وآرمانهای انقلاب اسلامی را برای خود افتخار دانستند ؛ وازصحن علنی مجلس ششم (بخوانید مجلس اصلاحات )زمزمه جام زهر شماره 2 وفتوای وجوبیت ترس از آمریکا ولایحه های دوقلوووحذف تدریجی ولایت فقیه به گوش می رسید .
آری ، امروز تنهاراه نجات کشوروبقای نظام مقدس جمهوری اسلامی وپاسداری از خون شهدای عزیزمان وزمین گیر نمودن تمام دشمنان وبد خواهان ، دراعتماد واتکای دولتمردان به جایگاه رفیع ولایت وادای حق مقام عظمای ولایت که همانا ، سر تسلیم فرود آوردن بلاقید وشرط ، در برابر نواهی و اوامرولی فقیه زمان حضرت امام خامنه ای عزیز است ولاغیر. نه اینکه در قول وشعاردم از ولایت بزنیم ، ولی درعمل هر آنچه هوای نفس ومطامع حزبی وجناحی ایجاب می کند انجام دهیم . که این خود بزرگترین خیانت ممکن به ولایت وجامعه ولایی ایران اسلامی خواهد بود .سید مختار موسوی