به گزارش عدالت خواهان گلستان"هاشمی روزهای سخت و تنهایی را در خبرگان پیش رو خواهد داشت، شاید حتی فشارها آنقدر افزایش یابد، که دیگر دوست نداشته باشد در جلسات خبرگان حاضر شود؛ هاشمی روزی در انتخابات از قدرتش در تعیین رهبر می گفت و از شورای رهبری، امروز با توجه به فضای پدید آمده، حتی در خبرگان هم جایگاهی نخواهد داشت.
تقسیم کار انگلیس و آمریکا برای مهار ایران/ مشغول کردن در درون، فشار از بیرون
بسیاری از ناظرین سیاسی معتقدند، بعد از فتنه 88 یک تقسیم کار جدید بین انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها درباره‌ی ایران شکل گرفته است، انگلیس مسئول فتنه انگیزی و شیطنت در داخل ایران شده و آمریکا مامور به مهار ایران در سیاست خارجی شده اند، این رویه بعد از فتنه 88 و نقش انگلیس از یک سو و از سوی دیگر اعمال فشار آمریکا در سیاست خارجی ایران خود را نشان داد. هر چند نمی‌توان منکر این واقعه شد که آمریکایی‌ها بعد از برجام سعی می‌کنند نقش مخرب خود را به دیگر کشورهای همراه تفویض کنند، تا بزک کنندگان چهره‌ی آمریکا در داخل دچار مشکل نشوند و با عنوان "دیدید گفتیم" دست به تطهیر آمریکا بزنند و بگویند آمریکا تغییر کرده است!
یکی از دلایلی که رسانه‌های ضد انقلاب هیچ گاه از مجلس نهم راضی نبودند، این بود که انگلیسی‌ها به دلیل قطع روابط با ایران، توان دخالت در آن را نداشتند، هر چند بسیاری از اعضای مجلس از دولتی حمایت کردند که انگلیسی‌ها بین کاندیداهای ریاست جمهوری، رییس آن را ترجیح می‌دادند. حمایت غربی‌ها و رسانه‌های وابسته به آنها نشان می‌دهد برخی از افراد و لیست‌ها خواسته‌های آنها را برآورده می‌کنند و به همین دلیل مورد حمایت قرار می‌گیرند.
در انتخابات اخیر انگلیسی ها با رویکردی متفاوت نسبت به شش سال اخیر وارد انتخابات در ایران شدند، اولین تفاوت این بود که از مردم می‌خواستند رای بدهند، از طرف دیگر نمی‌گفتند به چه کسی رای بدهید؛ بلکه با رویه‌ی دیگر کسانی که نباید رای بیاورند را مشخص می‌کردند؛ آنان این بار نام‌های متفاوتی را برای آن ها مصداق سازی شود، مثلاً «مثلث جیم»؛ این عنوانی بود که به حضرات آیات جنتی، یزدی و مصباح داده بودند تا مرم به آن ها رای ندهند. هاشمی شاهرودی و علم الهدی در خراسان رضوی، صادق لاریجانی در مازندران و سید احمد خاتمی در کرمان از مغضوبین این روند رسانه ای بودند؛ یعنی شخصیت‌هایی در طول عمر انقلاب اسلامی کوچک‌ترین انحرافی از اصول و آرمان‌های امام و رهبری نداشته‌اند و در خط ولایت ایستادگی کرده‌اند و به همین جهت برای دشمنان تحمل‌شان مشکل است.
نتیجه انتخابات اما جالب شد؛ در کرمان سید احمد خاتمی حائز جایگاه اول شد، هاشمی شاهرودی و علم الهدی بیشترین رای را در خراسان رضوی کسب کردند و صادق لاریجانی بیشترین رای را از مازنی ها گرفت، تا استان‌های مختلف مملکت نشان دهند واکنش آن ها به دخالت انگلیسی‌ها تا چه اندازه قاطع خواهد بود.
اوضاع انتخابات در تهران اما متفاوت است، از دیرباز افرادی که در انتخابات خبرگان با نام مثلث جیم معرفی شدند، رای بالایی در تهران کسب نمی‌کردند و معمولاً در میانه‌های لیست به پایین قرار می گرفتند، این بار هم طبیعی بود که این سه کاندیدا در جایگاه بالایی قرار نگیرند، یعنی هدف گرفتن این سه نفر با محاسبه ی آرای دوره های گذشته بوده و تلاش بر این بود تا با فشار روانی، عدم رای آوری این سه نفر را حاصل محبوب نبودن گفتمان نشان دهند، حال آن که با رجوع به انتخابات گذشته مشخص می‌شود این هدف گیری هوشمند بوده و جریان هاشمی برای رقابت و تلاش برای حذف سراغ گزینه های دارای رای بالا نرفته است.
به‌هرحال اما جز شکستی که انگلیس در این دور انتخابات متحمل شد، هاشمی رفسنجانی از دو ناحیه ضرر بسیار بزرگی کرد، ابتدا حمایت انگلیس از وی و لیستش و عدم اعلام برائت بود، هاشمی را در موقعیت بدی برای تلاش جهت تصدی ریاست خبرگان قرار داد؛ از طرفی هاشمی در یک اشتباه بزرگ افرادی مانند هاشمی شاهرودی که می توانستند رقیب وی برای ریاست خبرگان باشند را در لیست نگذاشت و این باعث شد که رابطه ی قدیم وی با دوستانش را در شرایط نه چندان مناسبی قرار گیرد، از سوی دیگر وی سعی کرد با مهندسی آرا در تهران، با قرار دادن نام عده ای در لیست و قرار ندادن عده ای دیگر در لیست، فضای اختلاف ایجاد کند، که با اعلام برائت تعداد زیادی از لیست هاشمی این نقشه نیز ناکام ماند.
هاشمی شاهرودی بعد از فوت ایت الله مهدوی کنی در جایگاه خوبی برای تصدی ریاست خبرگان قرار داشت، اما به دلیل رفاقت قدیمی حاضر به رقابت با هاشمی نشد، اما این بار خیلی از اتفاقات تغییر کرده است. هاشمی را در خبرگان آتی افراد کمتری همراهی خواهند کرد. حمایت انگلیس از هر جریان ولیستی در ایران، باعث شکسته شدن احترام آن شخص و لیست در ایران شده است، اعلام عدم برائت از انگلیس همواره برای افرادی که مورد حمایت انگلیس قرار گرفته اند بد نامی و حذف از فضای سیاسی کشور را پدید آورده است، اما امثال مرحوم مدرس که در برابر انگلیس ایستادند توانستند محبوب مردم برای مدت ها شوند.
آنچه در 7 اسفند رخ داد، شکست برنامه‌ی انگلیس برای ایران بود، مردم نشان دادند اجازه ی نقش آفرینی غلط به کشورهای دیگر را نمی دهند و از طرفی مانع آن می شوند تا معتمدان روباه پیر استعمار در جایگاه نقش آفرین در درون ایران قرار گیرند.
