از همان روزهای ابتدای دولت یازدهم، رئیس جمهور روحانی و برخی از همراهان مدعی اعتدال توپخانه تخریب را به روی رقیب گشودند و اوج این حملات طی عملیاتی با رمز «گزارش صد روزه» به منصه ظهور رسید. بعد از این نیز آنچه از قول دولتی ها در رسانه ها بازتاب یافت، آن بود که مقصر اشتباهات گسترده ما در طول این چند ماه که هنوز دولت یازدهم به یک سالگی هم نرسیده، دولت قبلی بوده است! این در حالی بود که با وجود درخواست مناظره رئیس جمهور سابق و برخی از وزرای کابینه دولت نهم و دهم، هیچ فرصتی در اختیار آنان گذاشته نشد تا از خود و عملکردشان دفاع کنند. در همین حال روز به روز بر شعاع تخریب های دولت مدعی تدبیر و امید علیه دولت گذشته و منتقدان خود که در جریان سیاسی دیگر قرار دارند، افزوده شد و دولتی ها در همزبانی و همرزمی و هموزنی با اصلاح طلبانی که نقش عمده ای در وقوع و تعمیق فتنه 88 داشتند، توپخانه تخریب علیه رقیب را خاموش نگذاشتند. با این حال در همین حین می شنویم که رئیس جمهور در مراسم افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب اظهار می کند: «آنچه پسندیده نیست آن است که با هزینه بیت المال و در برابر دولتی که منتخب مردم بوده و با رای اکثریت مردم شروع به کار کرده به جای نقد، شیوه تخریب را پیش بگیریم.» و همچنین در گفت و گوی تلویزیونی اخیر تاکید می کند: «اتهام، دروغ، تخریب و هوچیبازی که عدهای شروع کردهاند خوب نیست ... امسال سال فرهنگ و اقتصاد است.»
انتقاد روحانی از منتقدان یا مدافعان؟
یادآوری این اظهارنظرات و تذکرات از آن جهت است که شاید به بعضی ها تلنگری بخورد که آنچه خود می گویند، در درجه اول خود به آن عمل کنند و پایبند به آن باشند. اما نکته دیگر که کمی عجیب هم به نظر می رسد این است که هر چند ادبیات رئیس جمهور در بیان برخی جملات و عبارات جنبه انتقادی به منتقدان دولت دارد اما ضمیر آن حرف ها و کسانی که بیش از سایرین باید نقدهای آقای رئیس جمهور را به خود بگیرند خود جناب آقای رئیس جمهور و برخی حامیان و مدافعان دولت یازدهم هستند.
آنچنانکه رئیس جمهور در مراسم افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب در جملاتی انتقادی ابراز داشت: «اگر عدهای میخواهند ذهن ملت را از تعالی اخلاقی بازداشته و با تهمت و دروغ به تخریب بپردازند، به یاد داشته باشند که امسال سال فرهنگ است و نباید مردم را به رویدادهای تخیلی که از اذهان کوچک برمیخیزد مشغول کرد.»
این جملات به همراه انتقادات و پیشنهادات عجیب دیگر در حالی از سوی رئیس جمهور به سمت منتقدان دولت شلیک می شود که همین چند روز پیش بود که خبر دیدار هاشمی رفسنجانی با برخی خانواده های زندانیان بند 350 منتشر شد و هاشمی که از مدافعان سرسخت و پدر معنوی دولت یازدهم به حساب می آید، ضمن فراموشی نام امسال که سال فرهنگ است در آن دیدار حرف هایی آغشته به تهمت، دروغ و تخریب به زبان آورد که بازدارنده ذهن ملت از تعالی اخلاقی بود چراکه وی سعی داشت با تکرار حرف رسانه های بیگانه در خصوص حادثه بند 350 اوین، مردم را به رویدادهای تخیلی که از اذهان کوچک برمی خیزد مشغول کند!
هاشمی در این دیدار که خبر آن توسط برخی از رسانه ها منتشر شد، در حالی اتفاقات اخیر در زندان اوین را یک «بحران» و اقدام گروهی «خاص» می نامد که در بند 350 که متعلق به محکومان فتنه 88 و اعضای گروهک منافقین است، نه بحرانی رخ داده و نه اقدامی برای سنگ اندازی در مسیر دولت روحانی از سوی گروهی خاص پیش آمده که هاشمی مدعی آن شده است. حقیقت ماجرا حاکی از آن است که آنچه در بند 350 اوین رخ داده ناشی از مقاومت بیجای برخی زندانیانی بود که در بند خود از مشروبات الکلی گرفته تا تلفن همراه و قمه نگهداری می کردند و هنگام بازرسی برای آنکه ابزارآلات خود را از دست ندهند بعد از ناسزاگویی به ماموران، با کوبیدن دست های خود در شیشه های اطراف بند، به خود آسیب رساندند.
همراهی برخی از داخلی ها با کینهجویان خارجی
در میدان انتقادات دولتی ها و حامیان دولت یازدهم تنها روحانی نیست که در بیان انتقاداتش با وجود آنکه سعی دارد منتقدین را هدف قرار دهد اما بیشتر نشانه های مدافعان دولت را بازگو می کند؛ هاشمی رفسنجانی هم در این میدان با سرعت فراوانی در حال حرکت است. وی هفته گذشته در دیدار جمعی از ایثارگران و جانبازان و خانواده های شهدای شهرستان های برخوار، شاهین شهر و میمه از استان اصفهان، در بخشی از سخنانش، همراهی خواسته یا ناخواسته برخی از داخلی ها با کینهجویان خارجی را مایه تأسف دانست و گفت که مخالفت با دولت وجه مشترک آنهاست.
در درستی این حرف که بر زبان هاشمی جاری شده، شکی نیست اما عجیب است که هاشمی از یک سو خود از همراهی خواسته یا ناخواسته برخی از داخلی ها با کینه جویان خارجی اظهار تاسف می کند و از سوی دیگر خود با کینه جویان خارجی همراه می شود و در بزرگنمایی حادثه اوین که خوراک رسانه های کینه جوی خارجی طی روزهای گذشته بوده، گام برمی دارد و در دیدار با برخی از خانواده های آنان بعضا حرف هایی را به زبان آورد که به تیتر یک برخی از رسانه های ضدانقلاب تبدیل شد.
این همراهی البته مسبوق به سابقه است؛ در فتنه سال 88 نیز بارها و بارها اظهارنظرات هاشمی رفسنجانی و دیدگاه های خاص وی درخصوص حوادث کف خیابان تبدیل به تیتر یک بسیاری از رسانه های کینه جوی خارجی می شد و آنها بدون آنکه به خود زحمت نگارش تحلیلی ولو تخیلی و دروغ بدهند، سخنان و واکنش های هاشمی را به عنوان خبر یک و تیتر اول منتشر می کردند.
با آنکه چنین نشانه هایی در کارنامه کاری هاشمی درج شده است اما وی مدام سعی دارد دیگران را به خطاکاری متهم کند و کارنامه سیاسی جریانات و افراد رقیب را با آن نشانه هایی که در کارنامه خودش پررنگ است، سیاه و مغشوش جلوه دهد و به دیگران برچسب اتهاماتی را بزند که بعضا خود مرتکب شده است.
فعالیت سیاسی با شناسنامه ممهور به مهر فتنه
این قبیل اظهارنظرات از سوی افراد نزدیک دولت نظیر رئیس دولت یازدهم و پدر معنوی دولتی ها که هاشمی رفسنجانی است، در حالی هر از چند گاهی منتشر می شود که اگر با دقت به روند اتفاقات و ماقبل آن حرف ها بنگریم، خواهیم دید که ضمیر انتقادات آنها بیشتر خودشان و یا نزدیکانشان هستند. روحانی در شرایطی به دوری همه از افراط سخن می گوید و نام سال را برای منتقدان خود یادآوری می کند که حامیان وی بیش از منتقدانش در دایره افراط قدم می زنند. نگاهی به تیترها و مطالب روزنامه های حامی دولت مدعی اعتدال که عمدتا از حامیان افراط در سال 88 هستند، این ادعا را ثابت می کند.
آنها در تحلیل های خود از آنجا که کوچکترین مخالفتی با خود و خط و جریان سیاسی خود را نمی پسندند، به جای آنکه رفتار و کردار رقیب را نقد کنند، به طور کامل تخطئه می کنند و به آنها با هزار عنوان ساختگی، برچسب می چسبانند. این تناقض رفتاری و گفتاری، امروز رویکرد بسیاری از اصلاح طلبان شده است و در اوضاعی که خود قائل به اخلاق مداری و حرکت روی ریل اعتدال نیستند دیگران را با برچسب افراط به تندروی و خشونت متهم می کنند حال آنکه ریشه جناح بسیاری از آنها همچنان در زمین افراط و خشونت فتنه سال 88 می روید و شناسنامه آنها ممهور به مهر فتنه و اغتشاش است.