پایگاه عدالت خواهان گلستان "همه انتظار دارند مشکلات مردم به ویژه در حوزه اقتصاد کشور کمکم تمام شود و دیگر شاهد رنج اقتصادی بیشتر نباشند.
حکومت و دولتمردان خوشبختانه با مردمی بینظیری مواجه هستند چرا که با درک شرایط حساس کنونی نظام را دوست دارند و حتی میفهمند که همه مشکلات فعلی کشور با وجود برخی وعدهها در 100 روز قابل حل نیست و ممکن است برطرف ساختن آنها تا سالها طول بکشد.
مردم با وجود تحمل رنجهای این چند ساله که جدا از فشارهای دشمنان ملت به دلیل برخی سوء تدبیرها بوده، حداقل انتظاری که دارند این است که دیگر شاهد سوءتدبیر نباشند و آقایان به وعدههای زیبا و سرشار از امیدشان در ابتدای حضور، عمل کنند.
سوء تدبیر منافع ملی و منطقه ای را تهدید می‌کند
اما سوءتدبیر به چه معناست، این کلمه منفی در این عرصه بدان معنا است که در انجام امور و وظایف محوله، خردورزی از یادمان نرود، به افکار جامعه بر مبنای قانون، منطق، عقلانیت و شایستهسالاری احترام بگذاریم و سعی کنیم تمام منافع ملی و منطقه ای را لحاظ کنیم.
اتفاقاتی که این روزها در استانداری گلستان شاید دارد کم کم به اشکال دیگری نمایان می‌شود، بیشک مطالبی که در این گزارش و گزارشهای پیشین ذکر شده، برآمده از خواست و جو غالبی است که بر این اوضاع سنگین حاکم است.
در دوران قبل و قبلتر شاهد بودیم که بسیاری از آدمهای نورسیده کلیددار مناصبی بودند که به هیچوجه در این حد و اندازه نبودند و استانداری به مکان اشغال شده برای این آدمهای نورسیده و بعضا ناتوان تبدیل شده بود.
سرباز امریهداری که مدیر شد!
گفتن این مطلب شاید خالی از لطف نباشد، که مثلا یک دفتردار استاندار، معلم مدرسه و حتی یک سرباز امریه در یکی از دستگاه‌های اجرایی در استانداری گلستان به واسطه ارتباطات سیاسی غیرمشروع وارد این مجموعه شده بودند طی مدت این هشت سال دارای دو یا سه رزومه مدیریتی شده که کارشناسان بسیار حاذق و توانمند مجموعه استانداری دریغ از یک پست کارشناس مسئولی بودند.
هر چند شاید بخشی از این مشکلات به خود مجموعه وزارت کشور و نیروهای آن بازگردد که متاثر از از رفتارهای سیاسی و کاسهلیستی برخی نیروهای خود آن مجموعه است که پس از تغییرات دولت جدید روی میدهد، اما با اندکی تدبیر و ممنوعیت حضور نیروهایی غیر از مجموعه استانداری، نگاه مدیر ارشد استان را به مجموعه درونی خود معطوف ساخت.
اکنون تقریبا دولت تدبیر در گلستان شکل و هیئت خود را به دست آورده و چنانچه در گزارشهای پیشین اشاره شد، مدیرانی از جمله معاونین و دیگر مدیران کل نیز به عنوان سرپرست «حالا چرا سرپرست؟ بماند»در برخی دوایر استانداری مشغول به فعالیت شدهاند.
در بین افرادی که انتخاب شدند، جدا از معاونین استاندار، شما کمتر ردپایی از نیروهای غرب و حتی مرکز استان را ملاحظه می‌کنید و البته با احترام به نظر استاندار اکثر این افراد همشهری ایشان یا بخش شرقی استان تشریف دارند.
اما مشکلی که بیشتر خود را نمایان میسازد، انتخاب مدیران استانداری بدون توجه به نامه صریح و روشن وزیر کشور مبنی بر استفاده از نیروهای مجموعه استانداری برای مناصب مدیریتی است.
در این دستور، وزیر کشور، صریحا از استانداران سطح کشور خواست تا ضمن عدم استفاده از بازنشستگان حتی برای معاونت‌های خود، برای پستهای مدیریتی از توانمندی مجموعه استانداری استفاده کنند.
تخطی از بخشنامه وزیر کشور در انتصابات استانداری گلستان
حرفی که تقریبا بدان توجه نشد و نمیشود و موید این مطلب است که در مدیریت محلی خواستها و امیال شخصی و گروهی «حالا شما اسمش را بگذارید اتاق فکر یا مشاوره » موثر است نه بخشنامه!
امروز نیز همسو با همان داستان بهزعم آقایان با توجه به فقر نیروی کارآمد و توانمند در استانداری، مدیرانی از جمله مدیر کل جدید اداری و مالی استانداری گلستان از جایی غیر از این مجموعه میخواهد مدیریت این حوزه را بپذیرد، وی از بانک توسعه و تعاون استان جایگزین مهمانی دیگر می‌شود که پیش از این، از اداره کل زندان‌های استان به استانداری گلستان آمده و این پست را عهدهدار شده بود.
«حسن غفاری» مدیر کل جدید اداری و مالی استانداری گلستان است که جایگزین «فریدون توان» مدیر کل سابق این اداره کل شد.
بیشک در این گزارش فرد مطرح نیست، و بنا ندارد، انتخاب فردی را زیر سوال ببرد، که اکنون عهدهدار این مسئولیت شده است بلکه حتما برای این مدیر جدید نیز آرزوی توفیق داریم اما منظور از طرح مطالب اینچنینی آن است که میخواهد کمی واقعیتها را عریان کند و بیرودربایستی نشان دهد که برخی کارها را میتوان با تدبیر به سرانجام بهتری به خاتمه رساند.
اکنون مراسم تودیع و معارفه مدیر کل جدید اداری و مالی استانداری گلستان انجام شده و وی مسنددار پستی شده است که جایگاه حساسی است که البته این انتخاب نشان داد که استاندار تاریخدان و متواضع گلستان زیاد اهل مطالعه تاریخ و سرگذشت قبلیها نیست.حسینی
