به گزارش پایگاه عدالت خواهان" شايد خيلی تکراری باشد و تکرار مکررات اما اتفاقاتی در فوتبال میافتد که بار ديگر بايد به سر خط برگشت و پرسيد اين همه هزينه ميلياردی که نه نظارتی بر آن است و نه خروجی مشخصی در ورزش کشور دارد، چه نفعی و چه سودی برای جامعه دارد که اينقدر برخی از مديران، بازيکنان و مربيان برای آن سر و دست میشکنند و کاسههايشان را جلوی هوادار و دولت دراز میکنند؟
مگر جز فساد، فساد و فساد، فوتبال باشگاهی در ايران خروجی ديگري داشته است؟ سالهاست باشگاههای ايرانی در آسیا درجا میزنند و نزديک به سه دهه از آخرين قهرمانی يک باشگاه ايرانی در آسيا میگذرد. آنقدر پولهای بیحساب و کتابی که نظارتی هم بر آن نيست از بيتالمال به جيب اهالی فوتبال رفته كه سال به سال بدون هيچ ضابطهای صفرهای قراردادهايشان بالا میرود.
وقتی نمیتوانند اين هزينههای افسارگسيخته را از جيب مردم و دولت بردارند، نتيجهاش میشود بدهبهاي هنگفتی که روی دست باشگاهها میماند، بدهیهايی که به خاطر آن امروز کنفدراسيون فوتبال آسيا به تيمهای ايرانی حاضر در آسيا اولتيماتوم داده كه اگر نتوانند تا چند روز ديگر آن را تسويه کنند بايد قيد حضور در ليگ قهرمانان را بزنند و فدراسيون فوتبال بايد تيمهای جايگزينی را به AFC معرفی کند.
اين بدهیهای کلان ميراث همان قراردادهای بیضابطه و بیمنطقی است که مديران باشگاهها پای آن را امضا کردهاند تا بار ديگری روی دوش بيتالمال بيندازند، مديرانی که مدير هزينه هستند و تنها هنرشان خرج کردن است، مديرانی که با قرارداد با اسپانسرهايی که نقش دلال را بازی میکنند، پولهای کلانی را ماهانه از حساب هواداران به حساب باشگاه میريزند و آن را صرف نقد کردن چک قرارداد فوتباليستهايی ميکنند که ارزش يکهزارم قراردادی را كه ميبندند، هم ندارند!
وقتي هم که کم ميآورند و خرج و هزينهشان با هم نميخواند، بدهي روي بدهي باشگاه است که تلنبار ميشود و مثل امروز بايد با تحميل هزينههاي چندده ميلياردي ديگري بر بيتالمال، بار ديگر محتاج کندن از بيتالمال و مردم شوند و باز هم اين مردم و هواداران هستند که بايد جور سوءمديريتهاي مديران باشگاهي را بکشند.
آن هم در زمانهاي که مشکلات اقتصادي مردم بيداد ميکند و سفرههاي آنها کوچکتر، آن سو اما انگار خبري از کوچک شدن سفره فوتباليها از بيتالمال نيست و با حاتمبخشي وزارت ورزش و وزارت صنايع و خودروسازان، اين سفره از حساب بيتالمال هر روز بزرگتر و گستردهتر ميشود.
در چنين شرايطي قابل پيشبينی بود که از يک سو طاهری و از سوی ديگر افتخاری، مديران سرخابيهای پايتخت با آسمان و ريسمان بافتن در روزهاي پيشرو با مصاحبههاي مظلومانه از دولت بخواهند تا بار ديگر دست در جيب بيتالمال کند تا بدهيهايي که از سوءمديريت مديران باشگاهها آب ميخورد را پرداخت کند تا نکند مردم ايران از عدم حضور تيمهاي محبوبشان در آسيا از زندگي زده شوند! به خصوص که برخي بارها براي توجيه هزينههاي چندصد ميلياردي از بيتالمال، فوتبال را عامل شادي و نشاط جوانان عنوان ميکنند تا با اين حربه دولت را مجبور به سراريز کردن پول به فوتبال کنند، ورزشي که با نگاهي به حاشيهها و فسادهاي گستردهاي که در آن رخ ميدهد، ميتوان دريافت كه هزينههاي چندده ميلياردي از بيتالمال نه تنها شادي و نشاط جامعه را به همراه نداشته، بلکه تنها سبب شده تا بخش کوچکي از اهالي فوتبال بدون هيچگونه زحمت و تلاشي، راه صد ساله را يک شبه طي كنند، آن هم از جيب هواداران و بيتالمال، بدون اينکه هيچ سودي براي هوادار و البته جامعه داشته باشند.
در چنين شرايطي روزي بايد جلوي اين فساد را گرفت، بايد روزي جلوي هزينههاي بيضابطه فوتبال را گرفت و بيتالمال را که حق تکتک همه آن هواداراني است که از شب تا صبح براي تماشاي يک مسابقه فوتبال پشت در ورزشگاه ميخوابند، در جاي درست و به جا هزينه کرد، اگر ميخواهند اين پول کلان در فوتبال هزينه شود، هزينه استعدادهاي ناب و ردههاي پايه و ساختن ورزشگاهها شود تا تعداد بيشتري از جوانان کشورمان بتوانند به قول برخي مدافعان هزينههاي چندصد ميلياردي از بيتالمال، بانشاط شوند و از گزند آسيبهاي اجتماعي دور بماند، نه اينکه اين پولهاي ميلياردي که گفته ميشود سالانه بالغ بر 230 ميليارد است مانند امروز خرج فساد و شب زندهداریهای فوتبالیهای تازه به دوران رسيدهای شود که برايشان فوتبال نه عشق و تعصب، بلکه بهانهاي براي عياشي و دوردورهاي شبانه است.
در چنين شرايطی به نوشته يکی از خبرگزاریها «اين 230 ميليارد تومان اگر دلسوزانه و درست هزينه ميشد چه خدمات عمومي و فرهنگي که نميشد با اين مبلغ ارائه کرد. با يک حساب و کتاب کوچک ميتوان به نتايج عجيبي دست يافت. با اين مبلغ ميشد بيمارستان 200 تختخوابي بسيار مدرن ساخت که مردم از آن استفاده کنند. با همين مبلغ ميشد چندين مدرسه خوب و مجهز ساخت يا براي چندصد نفر اشتغال ايجاد کرد.» هرچند به گفته برخيها، آنقدر منافع برخي مديران با اين حيف و ميل بيتالمال در فوتبال گره خورده که در چنين وضعيتي، رخت بربستن فساد از فوتبال سرابی بيش نيست!