یه گزارش عدالت خواهان گلستان"برنامه شناسنامه امروز با حضور آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و با اجرای محمد رنجبران از شبکه سوم سیما پخش شد.
بخشهایی از سخنان آیت الله جنتی:
-وزیر علوم، آقای فرجی دانا را احضار کردم و به ایشان گفتم این افرادی را که شما به ریاست دانشگاه میگذارید برخی منحرف و اهل فتنه هستند و سابقه فتنه دارند و گفتم چرا این افراد را میگذارید حتی نام دو مورد هم بردم که سندهایشان هم موجود است که در فتنه نقش داشتند.
-اما اگر بدانم تذکرات خصوصی اثر گذار نیست خصوصی نمیگویم. اما خیلی وقتها با مسائل مربوط به مصلحت کشور سر و کار داریم که تذکر میدهیم و یا در رابطه با دستگاه قضایی کشور بیشتر. زیرا بسیاری از مردم از سیستم دستگاه قضایی شکایت دارند که مثلا پروندهای دارند، ولی رسیدگی نشده است من بسیاری از شکایات و نامههای مردم را به آیتالله لاریجانی، آقای اژهای و مسئولین مربوطه و دوستان در دستگاه قضایی میرسانم.
-گمان میکنم امام (ره) و مقام معظم رهبری از عملکرد من ناراضی نبودند؛ رفتار من به گونهایی نبود که موجبات نارضایتی رهبری را فراهم کند و شاید به این خاطر بوده که ضعفی و تخلفی نداشتم. من در زمان امام (ره) و زمان مقام معظم رهبری به تامین نظرات رهبری مقید بودم. در زمینههایی که از نظرات رهبری بیاطلاع بودم جویای نظرات میشدم و همان در زمان امام(ره) و هم اکنون نظرات مقام معظم رهبری را در مسائل جویا میشوم به عبارت دیگر تابع امام (ره) و رهبری بودم.
-عمدتا در انتخابات مواردی بود که نمیدانستیم چه اقدامی انجام دهیم و کار برای ما ابهام داشت، از رهبری نظرات را جویا میشدم؛ این مسئله در خصوص موضعگیریها نیز مطرح است. در خصوص موضعگیریها با امام (ره) و رهبری هماهنگ بودم.
-الان راجع به خبرگان افرادی با ابزار سوءسیاسی قصد قبضه کردن خبرگان را دارند؛ من از این افراد حسن نیتی سراغ ندارم؛ البته تعداد این افراد زیاد نیست ولیکن بیکار ننشستند؛ این امر به شورای نگهبان مربوط نمیشود و بیشتر از فضای سیاسی و اجتماعی است.
-علیالقاعده افرادی که تائید صلاحیت شدند باید تائید شوند ولیکن برخی مواقع ممکن است در دوران نمایندگی فردی شرایط لازم را از دست میدهد؛ مجلس هم همینطور است. این مسئله نه تنها در خصوص انتخابات خبرگان بلکه در خصوص احراز صلاحیت نمایندگان مجلس نیز وجود دارد.
-اتفاق افتاده است که افرادی که تعداد آنها اندک نبوده است، را در مجلس احراز صلاحیت کردیم، تائید صلاحیت شدند و رای نیز آوردند، در دوران نمایندگی خود در مجلس فعالیتهای خلاف انجام دادند که از آنها سلب صلاحیت شده است؛ در دورههای بعد صلاحیت آن ها رد میشود؛ این اتفاق در مجلس بسیار میافتد.
-این افراد به اتفاق آرا تائید نشدند و اختلاف رای وجود داشت؛ تائید این فرد بر اساس اکثریت رأی بود؛ اتفاق نبود بلکه اکثریت بود. همان موقع نیز عدهای نظر مخالف داشتند منتهی اکثریت رأی دادند. دوم این که مبنای رای اکثریت این بود که از این افراد سابقهای آن چنانی نداشتیم. مسائلی که بعد پیش آمد قبلا سابقه این چنینی نبود که دلیل بر رد صلاحیت باشد. زمان آقای موسوی و کروبی سوابقی که از آنها سلب صلاحیت کند و نشان بدهد که شرایط موجود در قانون اساسی را ندارند، ما نداشتیم. طبیعی است این افراد مانند بقیه تائید شوند؛ برخی مسائلی در جنبه کار وجود داشت که نمیخواهم متعرض شوم.
-به هر حال این اتفاقات بعد آمد و بعد هم ما ناراحت شدیم که چرا این ها را تأیید کردیم. اما نمیتوانستیم تأیید هم نکنیم. اگر تائید نمیکردیم خود اینها و دیگران اعتراض میکردند که به چه دلیلی اینها را تأیید نکردید در حالی که شرایط موجود در قانون اساسی را دارا بودند؛ به اعتراض آنها نمیتوانستیم جواب روشنی بدهیم.
-اینگونه افراد این مسئله را که عوامالناس کوچه بازار ما دریافتند درک نکردند و آن اینکه حرکت آنها با حمایت و پشتیبانی جدی آمریکا و اسرائیل بوده است.
-اسرائیلیها یکی از حرفهایی که گفتند این بود که حرکت سبز این افراد از سرمایههای بزرگ ما است. این عین مطالبی است که اسرائیلیها گفتند و اسناد این مسائل موجود است؛ بعد هم حرکتی که شد به عنوان تقلب مطرح کردند که دروغ محض هم بود باید برای همین ادعا مجازات میشدند یعنی اگر باقی مسائل را در نظر نگیریم اما این دو نفر باید برای ادعای تقلب در انتخابات که دروغ محض بود مجازات میشدند.
-دادگاه باید اینها را احضار کند و بگوید دلیل تقلبی که میگویید چیست و باید دلیل ادعای تقلب در انتخابات را از این دو نفر جویا میشدند؛ شما دارید نظام، شورای نگهبان، وزارت کشور، هیات اجرایی را متهم میکنید. دلیل ادعای تقلبتان چه بوده است؟
بعدش هم دو چیز مشخص شد؛ یکی این که از بیرون کشور حمایت میشدند و دلایل فراوانی مبنی بر این امر وجود دارد؛ دیگر این که در خیابانها خود را نشان دادند؛ در خیابانها مسجد به آتش کشیدند، عکس امام (ره) را پاره کردند، اینها گفتند نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر دادند، در خصوص ولایت فقیه اعلام نظر منفی کردند و ضدولایت فقیه و فقاهتشان را اعلام کردند. آدم کشتند، آتشسوزی کردند و یک نقطه سفید ندارند و همه کارنامهشان سیاه است. مسئله براندازی نظام بود به اسم تقلب. بعضی اینها که نام نمیخواهم ببرم و افرادی بودند که زندان بودند و بعد آزاد شدند و الان هم آزاد هستند و در تشکیلات ریاستجمهوری قبلی هم بودند، خودشان گفتند این تقلب رمز حرکت ضد انقلابی ما بود.
-بر سر این عوامل منت گذاشته شده است؛ اگر بنا به محاکمه این ها بود هیچ قاضی عادل و آگاهی جزء حکم اعدام برای آن ها صادر نمیکرد؛ در هیچ کشوری با افرادی که در مقابل نظام میایستند( نه در مقابل رئیسجمهور یا وزیر یا قاضی بلکه در مقابل نظام ایستادند)این گونه رفتار نمیشود؛ بنابراین منت سرشان گذاشتند و به هر دلیل که هر اسمی رویش بگذارند از جمله به دلیل لطف و مهربانی اسلامی تخفیف قائل شدند. و الا هر جای دیگر اینها را درجا اعدام میکردند.
-زمانی که ما در دادگاه انقلاب فعالیت میکردیم، بعضی را شک میکردیم که باید اعدام کنیم یا نه. امام (ره) میفرمودند در خصوص کسی که جرم او مسلم است نباید معطلش کرد؛ زمانی که موسولینی را به دادگاه آوردند قاضی پرسید اسمت چیست. جواب که داد دستور اعدام او را صادر کردند، چرا که جرم وی مسلم بود؛ تنها نیاز به شناسایی بود که فرد را اشتباهی نیاورده باشند. نظر امام این گونه بود. این گونه باید همان موقع اعدام میشدند اما نشدند.
-من تعجب میکنم از اینها که این حرفها را میزنند. چرا اینها سوال نمیکنند دو نفر دیگر از سران فتنه باید آزاد باشند؟ یکی از آنها که همین طور دارد راه میرود و زیرآبی میرود و راه دو نفر دیگر را ادامه میدهد. باید اعتراض شود که چرا این افراد دستگیر نشدند، نه این که چرا آن دو نفر در حصر هستند. این اعتراض به جا است و حق هم هست و جوابی ندارد.
-یکی دیگر از سران فتنه هم به من گفتند بیست هزار صفحه پرونده دارد و جرم او هم واضح واضح است و مدتی فراری بود و بعد هم برگشت. چرا این تا حالا مانده است.
-اعتراض به این مسائل به جا و درست است؛ خدا میداند رسیدگی به این پرونده تا چه زمانی قرار است ادامه یابد. تا زمان ظهور ادامه پیدا میکند.
-ما از این تجربه سال 88 که بسیار سخت و بد بود استفاده کردیم.آن تجربه برای ما تابلو بود که باید حواسمان را جمع کنیم و خیلی دقت کردیم این اتفاقات تکرار نشود. من نمی توانم خیلی توضیح بدهم.
-این امر مغالطهای است که اکنون فرصت شرح آن نیست؛ گاهی مسئله گرایش مطرح است به این معنا که هر فردی میتواند گرایش خاصی داشته باشد. حتی قاضی عادل که میتوان پشتش نماز خواند نیز ممکن است با مراجعه دو نفر نسبت به یکی علاقه داشته باشد و نسبت به دیگری علاقه نداشته باشد. منتها این محبت و علاقه نباید در حکم او بیعدالتی ایجاد کند.
شورای نگهبان نیز ممکن است برخی اعضاء (آن که مدعی هستند میگویند برخی از اعضا) به یک فرد علاقه داشته باشند ولیکن در رای آنها اثرگذار نیست؛ ما از اعضاء داوری بیطرفانه میخواهیم به این معنا که به دلیل علاقه به فرد خاص او را تائید نمیکنم و یا به دلیل این که فلانی را دوست ندارم ردش نمیکنم.این دو تا با هم خلط میشوند من اسم این دو را میگذارم مغالطه.