به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان "انتخابات ۸۸ از چندین جهت می توانست دارای برجستگی های منحصر به فردی باشد: ۱- برگزاری مناظرات به شکل دو به دو و رو در رو در بین کاندیداهای ریاست جمهوری ۲- مناظرات صریح، بی پرده و گفتگوهایی در این سطح که تقریبا تا آن زمان، کم نظیر بود و افراد، این امکان را داشتند که با نقدها مواجه شوند و کیفیت مواجهه شان نیز تعیین کننده بود.۳-حضور گسترده طرفداران کاندیداها در میتینگ های خیابانی۴- نصاب بسیار بالای مشارکت مردمی که رکورد جدیدی را در مردمسالاری های دنیا به ثبت می رساند.
بی شک، این سطح از نوآوری که در انتخابات های قبلی بی نظیر بود می توانست به نقطه قوت بی نظیری برای مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی تبدیل شود کمااینکه چند روز قبل از انتخابات، اوباما در نامه ای به رهبر انقلاب با اشاره به قدرت منطقه ای ایران بیان داشته بود که آمریکا برای حل مسائل منطقه ای نیازمند همکاری ایران است و بدون ایران، این مسائل قابل حل نیست اما اقدام ناشیانه کاندیدای مغلوب در دعوت از طرفداران برای آمدن به خیابان و نافرمانی مدنی از سویی و رضایت ندادن به نتیجه ای جز ابطال انتخابات از سوی دیگر علی رغم تاکید بر قانون گرایی در همان بیانیه اول زمینه را برای بحران آفرینی فراهم می کرد و البته پیشتر از آن در اقدامی بی سابقه و قبل از پایان سررسید رای گیری، اعلام کرده بود که با قاطعیت، برنده انتخابات شده است.
این برخورد عملا فضای تیره ای را پیش رو نشان میداد و مذاکرات را به بن بست می کشاند. با فرض پذیرش شدن این بدعت خطرناک، از آن به بعد، هر کاندیدایی به مجرد برخی از اماره ها و شواهد دال بر تقلب که پاسخهایی نیز در مقابل برای آن وجود دارد و بدون ارائه مدارک محکمه پسند و با زیر سوال بردن نهادهای قانونی می تواند با کشاندن طرفداران به خیابان و عدم رضایت به هر نتیجه ای جز ابطال انتخابات، صحنه را دگرگون کند.
اگر چنین است پس چه نیازی به صندوقهای رای وجود دارد؟ اصلاح نقایص احتمالی و رفع اشکالها نیز می باید از طرق قانونی صورت بگیرد. تحلیل بیانیه های کاندیدای مغلوب به دقت نشان می دهد که وی علی رغم ایجاد فرصتهای متعدد برای بازگشت در فاصله ده ماهه از خرداد تا اسفند، رفته رفته بر نقارها و شکافها افزوده و کار را از انتخابات، فراتر برده و به صورت عملی در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایستاد.
به عنوان یک نمونه، هم شکل نشان دادن جنبش سبز در ایران با انقلابهای عربی و دعوت به راهپیمایی در ۲۵ بهمن! در همین راستاست.
آنچه در زیر می آید گوشه ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی و تلاشهای ایشان برای جلوگیری از جداشدن فتنه گران از انقلاب اسلامی و غلطیدن در دامن ضد انقلاب است. بیانات، بی هیچ شرحی و به ترتیب زمانی آمده است. نتیجه را به خواننده واگذار می کنم.
۱- رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار آقای میرحسین موسوی با ایشان، بر پیگیری مسائل از طریق مراجع قانونی تأکید کردند. در این دیدار، آقای میرحسین موسوی ضمن ارائه گزارشی، دیدگاه خود را درباره روند انتخابات بیان کرد. رهبر معظم انقلاب با تأکید بر لزوم حفظ آرامش و متانت خاطرنشان کردند: «در دورههای قبلی انتخابات نیز برخی افراد و نامزدها، مسائلی داشتند که از طریق شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی رسیدگی به شکایات انتخاباتی، پیگیری کردند و طبعاً در این دوره نیز مسائل باید از طریق قانونی دنبال شود.» ایشان با اشاره به تحریکات دشمن و برخی طراحیهای پشت صحنه برای به آشوب کشاندن خیابانها خطاب به آقای موسوی افزودند: “جنس شما با این گونه افراد متفاوت است و لازم است کارها را با متانت و آرامش پیگیری کنید.” (۳/۲۴)
۲- رهبر معظم انقلاب در جمع نمایندگان ستاد کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری با انذار نسبت به ایجاد شکاف بین صفوف مردم فرمودند:«قبلاً گفتهام و از جمله در دیداری که آقای موسوی با اینجانب داشت تأکید کردم و قرار شد چنین شود، شما هر اشکال و شبههای که دارید، بهطور مشخص و روشن به شورای نگهبان (به عنوان مرجع قانونی) اعلام کنید تا طبق قانون به آن رسیدگی شود. اینجانب به شورای نگهبان تأکید کردهام که حتی اگر لازم شد، صندوقهایی را بازشماری کنند، این کار انجام شود.»(۳/۲۶)
۳- این چهار نفرى که وارد عرصه ى این انتخابات جدى شدند، همه شان جزو عناصر نظام و متعلق به نظام بودند و هستند. یکى از اینها رئیس جمهور کشور ماست؛ رئیس جمهور خدوم، پرکار، زحمتکش، مورد اعتماد. یکى از آنها نخستوزیرِ هشت سال در دوران ریاست جمهورى خود بنده است. یکى از آنها فرماندهى سپاه در سالهاى متمادى و یکى از فرماندهان اصلى دوران دفاع مقدس بوده است. یکى از آنها دو دوره رئیس قوه ى مقننه ى کشور بوده است؛ رئیس مجلس شوراى اسلامى بوده است. اینها عناصر نظامند؛ اینها همهشان متعلق به نظامند. البته اختلافنظر دارند، اختلاف برنامه دارند، در جهتگیریهاى گوناگون سیاسى با هم تفاوتهاى متعددى دارند؛ اما همه شان مال نظامند؛ چهار نفر از عناصر نظامند. این رقابت درون نظام تعریف شد؛ نه رقابت بین درون نظام و بیرون نظام، که رادیوى صهیونیستى و رادیوى آمریکا و رادیوى انگلیسِ خبیث و دیگران هى میخواهند این را دامن بزنند. نخیر، رقابتى بود در درون نظام و بین عناصر وابسته ى به نظام؛ متعلق به نظام، و همه شان هم با این سوابق. همه شان را من از نزدیک میشناسم، افکارشان را میدانم، سلائقشان را میدانم، خصوصیات رفتاریشان را میدانم، با همه شان از نزدیک من کار کردم.(۳/۲۹)
در داخل کشور هم عوامل این عناصر خارجى به کار افتادند و خط تخریب خیابانى شروع شد؛ خط تخریب، خط آتش سوزى، اموال عمومى را آتش بزنند، حریم کسب و کار مردم را ناامن کنند، شیشه هاى دکان مردم را بشکنند، اموال بعضى از مغازهها را به غارت ببرند، امنیت مردم را از جانشان و مالشان سلب کنند؛ امنیت مردم مورد تطاول اینها قرار گرفت. این ربطى به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، این مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرویس هاى جاسوسى غربى و صهیونیست است. این کارى که در داخل، ناشیانه از بعضى سر زد، اینها را به طمع انداخت…(همان)
اگر هم کسی اشکالی دارد از مجاری قانونی طی کند…امروز اگر چارچوب های قانونی شکسته شود، در آینده هیچ انتخاباتی مصونیت نخواهد داشت.(همان)
باید در صندوق های رأی مشخص شود که مردم چه می خواهند نه در کف خیابان ها. اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتی ، طرفین اردوکشی کنند به خیابان ها ، اصلاً برای چه انتخابات برگزار می شود.
تقصیر مردم چیست ؟ این ها چه گناهی کردند که ما می خواهیم طرفداران خود را به رخ بکشیم؟(همان)
۴- اگر بی قانونی رائج شد، کارها گره خواهد خورد….در همین قضایای جاری هم بنده مُصر بودم و هستم و خواهم بود بر اجرای قانون؛ یعنی یک قدم از قانون فراتر نخواهیم رفت؛ قانون کشورمان، قانون جمهوری اسلامی. مطمئناً نه نظام، نه این مردم به هیچ قیمتی زیر بار زور نخواهند رفت. نقطهی مقابل قانونگرائی و انقیاد در مقابل قانون، دیکتاتوری است.(۴/۳)
۵- در همین قضایای اخیر هم ما عرض کردیم، بنده مخالفم که مردم کشورمان را، مردم عزیزمان را به دو بخش تقسیم کنیم؛ یک عدهای را مقابل یک عدهی دیگر قرار بدهیم. قضیه اینجوری نیست. در خیلی از مسائل، مردم سلیقههایشان، نگاههایشان، نظرهایشان یکی نیست، اما این به معنای اصطکاک و تزاحم و تعارض و دست به یقه شدن نیست. ما نباید مردم مان را وادار کنیم که با هم دست به یقه بشوند. من به هر دو طرف نصحیت میکنم: احساسات جوانها را تحریک نکنند، مردم را مقابل هم قرار ندهند. ملت یکپارچهای است، ایمان واحدی دارد، قلباً هم با نظام خود روابط حسنهای دارد؛ نشانهی این روابط حسنه، همین حضور در پای صندوقهاست. اگر امیدوار نبودند، اگر حسن ظن نداشتند، اگر اعتماد نداشتند، نمیآمدند پای صندوقها. پس این ملت با نظام خود هیچ مشکلی ندارد. نباید این ملت یکپارچه را دو شقه کرد، تقسیم کرد، یک گروه را بر علیه آن گروه دیگر، آن گروه را بر علیه این گروه دیگر تحریک کرد.
در همین جا هم برای حل و فصل قضایا، معیار قانونی وجود دارد. اگر قانون حاکم نشد، آن چیزی که از بیقانونی بر سرِ همه خواهد آمد، بسیار تلختر است از آنچه که اجرای قانون ممکن است در کام بعضی تلخی به وجود بیاورد؛ «و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق». عدل همان رعایت قانون است. اگر ما از رعایت قانون احساس ضیق کردیم، نخواستیم به قانون تن بدهیم، آنچه که بر سر ما از بی قانونی خواهد آمد، بمراتب از این تلخىِ تحمل قانون، سختتر است. این را باید همه توجه کنند.(۴/۷)
۶-سیاست نظام جمهوری اسلامی، سیاست روشنی است. رقابت در بین نامزدهای ریاست جمهوری به نگاه ما، به عقیدهی ما، یک رقابت درونخانوادگی است، گاهی به عصبانیت هم میکشد. دو برادر هم ممکن است داخل خانواده در مقابل هم قرار بگیرند؛ به دشمن چه ربطی دارد؛ به بیگانه چه ربطی دارد. بیگانگانی که در این قضیه در سطوح مختلف سیاسی و تبلیغاتی وارد این میدان شدند، نیتشان ایجاد شقاق و اختلاف بود؛ ایجاد شکاف بود. بعضی از سران کشورهای غربی در سطح رئیس جمهور و نخست وزیر و وزیر خارجه و مسئولان گوناگون، صریحاً در مسئلهی داخلی ملت ایران دخالت کردند. به شما چه؟ چرا در ماجرائی که مربوط به ملت ایران است، دخالت میکنید؟ دخالت میکنند، بعد هم میگویند ما دخالت نمیکنیم؛ پس دخالت معنایش چیست؟ تشویق اغتشاشگری دخالت نیست؟ مردم ایران را اغتشاشگر معرفی کردن، دخالت نیست؟ اهانت نیست؟ دو دسته، یک دسته به یک نامزد، یک دسته به یک نامزد دیگر رأی دادند، اکثریت و اقلیتی هست، قواعدی هست، آن کسانی که نامزدشان رأی نیاورده، طبیعی است افسرده باشند، اوقاتشان تلخ باشد؛ اما این معنایش اغتشاش نیست؛ اینها اغتشاشگر نیستند. اغتشاشگر یک عدهی معدودی هستند؛ همانهائی که بودجهی تصویب شدهی بعضی از دولتهای غربی را برای ایجاد اختلاف در داخل ایران مصرف میکنند، آنها اغتشاشگرند. در رسانههای آمریکائی و اروپائی – که غالباً تحت سلطهی صهیونیستهایند و از بن دندان دشمن ملت ایران و دشمن اسلام و دشمن نظام جمهوری اسلامیاند – اینجور وانمود میکنند که جمعی از ملت ایران اغتشاشگرند.(۴/۱۵)
۷- من میبینم تو همین قضایای سه چهار روز اخیر باز بعضیها هی میخواهند اختلافها و شکافها را بیشتر کنند؛ نه، نباید اختلاف به وجود بیاید؛ همه با هم برادرند، همه با هم همکاری باید بکنند؛ همه باید برای ساختن کشور به یکدیگر کمک بکنند. به کسی نباید بیهوده تهمت زد؛ کسی را نباید به خاطر یک امر، از همهی آن چیزهائی که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفی بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خدای متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی»؛ اگر با کسی دشمنید، این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بی انصافی کنید، بیعدالتی کنید؛ حتّی نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بیعدالتیها را همه کنار بگذارند؛ بیانصافیها را همه کنار بگذارند؛ همه در زیر پرچم نظام اسلامی و جمهوری اسلامی جمع بشوند؛ اصولی وجود دارد، به آن اصول همه پابندی خودشان را اعلام بکنند. در کنار هم باشند، اختلاف سلیقه هم باشد. چه اشکال دارد؟ همیشه اختلاف سلیقه بوده.(۵/۳)
۸- آنجائى که افراد در چهارچوب اصول رفتار کنند، دنبال خشونت نروند، درصدد بر هم زدن امنیت جامعه نباشند، آسایش جامعه را نخواهند به هم بزنند – از این کارهاى خلافى که انجام میگیرد؛ دروغپراکنى و شایعه – نظام هیچگونه مسئلهاى ندارد. مخالفینى هستند، نظراتى دارند، نظرات خودشان را بیان میکنند؛ نظام برخورد نمیکند. بناى نظام در اینجا، جذب حداکثرى و دفع حداقلى است. این، روش نظام است؛ این را همه توجه بکنند. آن کسانى هم که نظر مخالف دارند، نظرات مخالف با نظرات رسمى دارند، در این چهارچوب میتوانند خودشان را مقایسه کنند. اگر کسى با مبانى نظام معارضه کند، با امنیت مردم مخالفت کند، نظام مجبور است در مقابل او بایستد.(۶/۲۰)
۹- اصرار بنده بر این است که آحاد مردم، ملت ایران، جریانات مختلف سیاسى، همه در مقابل آن افراد معدودى که با اصل این انقلاب مخالفند، با اصل استقلال کشور مخالفند، هدفشان دودستى تقدیم کردن کشور به آمریکا و به استکبار است، با یکدیگر یکى باشند. …متن ملت، آحاد مردم، این تودهى عظیم مردمى – از خواص تا عامهى مردم – اینها را باید از آن عناصر معدود خودفروخته جدا کرد؛ نباید اشتباه اتفاق بیفتد. من مىبینم در بعضى از اظهارات، در بعضى از حرفها، فضا آنچنان مغشوش میشود که افراد سردرگم میشوند؛ مردم نسبت به همدیگر، نسبت به نخبگانشان، نسبت به مسئولانشان بدبین میشوند؛ این درست نیست.
۱۰- “آن کسى که براى انقلاب، براى امام، براى اسلام کار میکند، بمجردى که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهتگیرىاى علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه میشود. چرا متنبه نمیشوند؟ وقتى شنفتند که از اصلىترین شعار جمهورى اسلامى – «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» – اسلامش حذف میشود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط میروند، اشتباه میکنند؛ باید تبرى کنند. وقتى مىبینند در روز قدس که براى دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده میشود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم. وقتى مىبینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت میکنند، رؤساى آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهائى که مظهر ظلمند – هم در زمان کنونى، هم در دورهى تاریخىِ صد سال و دویست سالهى تا حالا – دارند از اینها حمایت میکنند، باید بفهمند یک جاى کارشان عیب دارد؛ باید متنبه بشوند. وقتى مىبینند همهى آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اینها حمایت میکند، تودهاى از اینها حمایت میکند، رقاص و مطرب فرارى از کشور از اینها حمایت میکند، باید متنبه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمیخواهیم حمایت شما را.”(۸/۲۲)
۱۱- از اول انقلاب و در طول سالهاى متمادى، کىها زیر پرچم مبارزهى با امام و انقلاب ایستادند؟ آمریکا در زیر آن پرچم قرار داشت، انگلیس در زیر آن پرچم قرار داشت، مستکبرین در زیر آن پرچم قرار داشتند، مرتجعین وابستهی به نظام استکبار و سلطه، همه در زیر آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همین جور است. الان هم شما نگاه کنید از قبل از انتخابات سال ۸۸، در این هفت هشت ماه تا امروز آمریکا کجا ایستاده است؟ انگلیس کجا ایستاده است؟ خبرگزارىهاى صهیونیستى کجا ایستاده اند؟ در داخل، جناحهاى ضد دین، از تودهاى بگیر تا سلطنتطلب، تا بقیهى اقسام و انواع بى دینها کجا ایستادهاند؟ یعنى همان کسانى که از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمنى کردند، سنگ زدند، گلوله خالى کردند، تروریسم راه انداختند. سه روز از پیروزى انقلاب در بیست و دوى بهمن گذشته بود، همین آدمها با همین اسمها آمدند جلوى اقامتگاه امام در خیابان ایران، بنا کردند شعار دادن؛ همانها الان مى آیند توى خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار میدهند! چیزى عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریکا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال بود، آزادى طلب بود، پشت سرشان همهی دستگاههاى ارتجاع و استکبار و استبداد کوچک و بزرگ دنیا صف کشیده بودند! امروز هم همین است. اینها علامت است، اینها شاخص است؛ (۱۱/۱۹)
۱۲- آیا حضور دهها میلیون انسان بصیر و پُر انگیزه در جشن سی و یک سالگی انقلاب کافی نیست که معاندان و فریب خوردگان داخلی را که گاه ریاکارانه دَم از «مردم» میزنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقیم اسلام ناب محمدی صلّی الله علیه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد؟(پیام به مناسبت ۲۲ بهمن)
۱۳- افرادی که حاضر نیستند قانون و رأی اکثریت را قبول کنند و نقطه قوتی همچون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه ضعف می کنند عملاً خود را از این کشتی نجات خارج می کنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می دهند که از دست داده اند.(۶/۱۲)