چه مردانه و چه نجیبانه از این سرزمین پرکشیدید، مثل من و ما بودید، نه مدعی نمازشب و نه طلبکارداغ مهر، ادبیات نگاهتان دلنشین بود و سیمای نوربالایتان لهجه اعتقاد داشت.
این روزها در شهر ما زمینیها، اتفاقهای زیادی میافتد، داستان همان داستان ما زنجیریهای محکوم زمینی است، وقتی فکر میکنم شما در آن تل و خاک، زیر آن گرما وسرمای پرسوز، دنبال رسیدن به نور بودید و ما در این سیاهچال روزگار دنبال عناوین کوچکی که بچسبانیم تنگ اسممان تا مثلا به آن خودمان ونزدیکانمان افتخار کنیم از این زمین حقیر بدم میآید.
وقتی در همین تنگنای تنفس، رفتار حقیرانه آدمهایی به ظاهر بزرگ، اما کوچک و حقیر که برای رسیدن به خرقه قدرت چگونه همدیگر را میدرند و اصطلاحا دور بر میدارند و پیش شما خود را عاری از این شیفتگی نشان میدهند، دلم به حال خاکی بودنمان میسوزد و بیشتر به احوال شما آسمانیها غبطه میخورم.
حکایت ما زمینیها حکایت ضرور زیان است، «وَالْعَصْرِ ﴿1﴾إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿2﴾» داستان آن یخ فروش که زیر گرمای سوزان آفتاب بانگ برمیآورد: یخ دارم و یخ دارم، فارغ از اینکه یخها آب شده و یخفروش زیانکار!
دوستی میگفت: عزیزی که این روزها نامزد پستی در این استان سراپا محروم و توسعهنایافته است، در جمعی اظهار داشت: اگر جای مدیر فعلی بودم، دم یک بنده خدایی را میگرفتم و از این اداره پرتش میکردم بیرون، حال که این حرف را چرا زد بماند. دلم گرفت نه بابت آن بنده خدا که بنده خداست، بلکه برای دنیا کوچک آن نامزد مدیریت که بندگی خودش را میکند و تصور میکند این پست ناچیز دنیایی برایش فرصتی است جهت احساس بودن و قدرتنمایی.
با مردم مهربان باشید
یاد چند سال قبل افتادم و از این دست رفتار که از آدمهای کوچک دیگری سر زده بود، آدمهایی که گویی یک بار خدا را سجده نکردهاند، نمیدانم اما بعید میدانم کسی که خدا را به واقع و نه به ظاهر سجده کند به خود اجازه تکبر دهد و فکر کند که صاحب، مالک و یا سخنگوی دیگران است.
وقتی حسن صادقلو هفتمین استاندار گلستان در نخستین روز حضورش در حوزه علمیه امام خمینی (ره ) گرگان حضور یافت خاطره ای از حضور نزد امام (ره) طی دوران نمایندگی خود گفت: در این دیدار که در زمان دفاع مقدس اتفاق افتاده بود در زمینه توقعات مردم از مجلس با توجه به موضوع جنگ تحمیلی خدمت امام (ره) مطالبی عرض کردم، ایشان فرمودند «هم مردم را داشته باشد و هم مجلس را، با مردم مهربان باشید چرا که مهربان بودن با مردم نیمی از عقل است».
در باب حکومتداری پیش از این نیز مطالبی بازگو کردهام و از رفتار مناسب این دولت در گلستان با مدیران سابق نیز سخن راندهایم اما حیفم آمد حال که مسئولیت در این نظام وامداری خون این همه ستاره روشن آسمانی است از سخنان مولای متقیان علی (ع) در این موضوع بهره نگیریم.
على(ع) دعوا بر سر قدرت را اختلاف بر سر آب بینى بز مىداند و در نکوهش دنیا گفته است: به خدا که این دنیاى شما در دیده من خوارتر از استخوان خوکى است که در دست دگرى باشد. (محمد محمدیریشهرى, سیاستنامه امام على(ع), ترجمه مهدى مهریزى, ص38.)
امام اول شیعیان، قدرت را وسیله آزمایش مى داند: «خدا ساختن کارشان را از تو خواست و آنان را وسیلت آزمایش تو ساخت».( شهیدى, ترجمه نهج البلاغه, کلمات قصار236, ص400).
توصیه امام اول شیعیان به مالک اشتر در جلب رضایت مردم
امام علی(ع) در فرمانش به مالک، بیشترین حساب را برای مردم باز کرده و وی را به جلب رضایت مردم و بر طرف کردن فاصلههای حکومت با مردم فرمان داده است :«ای مالک، قلب خویش را مملو از رحمت، محبت و لطف نسبت به مردم خود کن، و مبادا که چون حیوان درندهای خوردن آنان را غنیمت شماری»(نهج البلاغه).
و در جای دیگر به مالک فرمان میدهد که سعی او در جلب رضایت توده مردم باشد: «ای مالک! باید پسندیدهترین کارها نزد تو اموری باشد که با حق و عدل موافقتر و با رضایت توده مردم هماهنگتر است، زیرا خشم توده مردم خشنودی خواص را بیاثر میکند و ناخشنودی خواص و اطرافیان با رضایت عامه مردم جبرانپذیر است».
در قسمت دیگری از عهد نامه مالک، فرمان میدهد که با نیکوکاری، درجه وفاداری و خوشبینی مردم به حکومت را بالا ببرد تا بتواند به آنان اعتماد کند و در بخش دیگر از آن عهد نامه سفارش میکند: چنانچه مردم به تو مراجعه کردند با بذل و بخشش گره از کارشان بگشای و اگر کاری برایشان انجام ندادی با خوشرویی و عذرخواهی، از ناراضی شدن و فاصله گرفتنشان از حکومت جلوگیری کن.
قبل از پذیرفتن هر پستی عیار ظرفیت خود را محکسنجی کنیم
این ها گفته شد تا بدانیم، اگر خداوند از سر لطف عزتی به ما داد و مسئولیت دشوار سرپرستی بر عده محدود یا گروهی از مردم را به ما سپرد، باد در غبغب نیاندازیم و فکر نکنیم سرور این مردمیم، بلکه وظیفه داریم تنها به دنبال رضایت و اظهار محبت به آنان باشیم.
پست و یا قدرت جای خردورزی است و به دنبال نتیجه مطلوب خدمتگزاری، نه جایی برای آنکه فکر کنیم با آن میتوانیم کوچکیهایمان را بزرگ کنیم.
قبل از پذیرفتن هر پستی عیار ظرفیت خود را محکسنجی کنیم و اگر دیدم منیت حالمان را دگرگون ساخت بدانیم که هنوز هم ظرف وجودی ما نیازمند خودسازی است، چرا که صافی نشدن وجود دگرنوازی در پی خواهد داشت و شاید نیز سقوط از مقام انسانی.
کسی که بدون صلاحیت مسئولیتی را بپذیرد عمل نامشروعی انجام داده است
چنانچه این نظر مقام معظم رهبری در نخستین نشست اندیشههای راهبردی در «جمهوری اسلامی ایران، در آذرماه 89» در زمینه قدرت قابل توجه است، ایشان اعتقاد دارد: صلاحیتهای فردی در اسلام به گونهای مهم است که هر کس میخواهد مسئولیت و مدیریت بپذیرد باید صلاحیتهای لازم را در خود پدید آورد وگرنه با پذیرش مسئولیت، عمل نامشروعی انجام داده است.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین نکات دیگری از نگاه اسلام به حکومت، به نفی استعلا، اشاره کرده و افزود: در اسلام کسی که اهل استعلا و برتریطلبی است و یا همه چیز را برای خود می خواهد حق ندارد قدرت را قبول کند و مردم نیز حق ندارند چنین شخصی را انتخاب کنند که این نگاه سعادتبخش، باید در الگوی اسلامی، ایرانی پیشرفت، جاری شود.
انیها گفته شد تا نشان دهیم پذیرش قدرت به معنای تهدید و دم افراد را گرفتن و پرت کردن از یک اداره کل یا مجموعه نیست بلکه این موضوع و اظهارات این چنینی نشان میدهد: هنوز در برخی از ما آمادگی برای پذیرش مسئولیت وجود ندارد و هنوز تا پذیرش مدیریت فاصله بسیاری داریم.
این روزها اسامی پشت اسامی برای پذیرفتن مسئولیت بخشهای متعدد دستگاههای اجرایی استان و استانداری گلستان زمزمه میشود، که مثبتترین آن نگاه به مجموعه نیروهای استانداری است که البته هنوز تا نتیجه فاصله فراوانی دارد.
بهتر است که صاحبان قدرت در گلستان در مسیر سپردن مسئولیتها با تدبیر بیشتر عمل کنند و با درس از گذشته، گرفتار برخی خودخواهیها و بی ظرفیتیهای مدیریتی در برخی منتصبین نشوند.
حالا در این زمین خاکیف آسمانیها ببینید و حق بدهید، ما چگونه سخت در باتلاق منیتهای خودمان گیر افتادهایم و با وجود بسیاری افاضات به اصطلاح روشنفکرانه، هنوز نمیدانیم به عنوان یک مدیر با همنوع خود چگونه رفتار کنیم، دعا کنید تا ما هم آسمانی شویم.
آقایان از این مردان بی ادعا خجالت بکشند.
دامه داردادامه داردادامه دارد