به گزارش پایگاه عدالت خواهان"در ماههای گذشته در باره طرحی بنام" هانسون" زیاد مطلب شنیده و خوانده بودیم که در آن قرار بود هیئت حاکمه آمریکا طی یک برنامه حساب شده و با فشار اقتصادی تعادل روانی مردم را بر هم زده و با القای ناامنی معیشتی و گرانی افساز گسیخته زمینه بروز چالش های امنیتی در سطح خیابانهای شهرهای بزرگ را فراهم آورد. بازه زمانی این حرکت نیز خردادماه و تیرماه سال 1397 اعلام شده بود و هدف از آن تغییر رفتار و تغییر رژیم با استفاده از شرایط بومی و فرهنگی ایران بوده است.
بنا بر این گزارش امروز که این سطور را برای شما به رشته تحریر می آوریم این دومینوی خطرناک بین اصلاح طلبان و دولت حسن روحانی با طرح عناوینی چون عدم کفایت سیاسی – اقتصادی و سوء مدیریت رئیس دولت یازدهم و دوازدهم به نقطه اوج خود نزدیک می شود و نکته جالب قضیه نیز در اینجاست که اصولگرایان هم با قرار گرفتن در عقبه روحانی تلاش می کنند تا او را به اردوگاه خویش بکشانند و سه سال باقی مانده از عمر دولت را با کنار زدن حریف به آرامی و بهره برداری از جایگاه سیاسی و اقتصادی قوه مجریه از سر بگذرانند البته در اینکه این چرخش مواضع سیاسی روحانی و موضعگیری های باب میل اصولگرایان یک بازی سیاسی است و یا از واقعیت عبور اصلاح طلبان از روحانی حکایت دارد و یا اینکه اصولگرایان حاضر می شوند تا ریسک شکست های اقتصادی – سیاسی دولت تدبیر و امید را که با گذشت زمان چشم اندازهای آن به وضوح قابل رویت می گردد را خواهند پذیرفت محل تردید وجود دارد لاکن سه سال باقی مانده دولت روحانی و وضعیت خطرناک بی برنامگی و فقدان استراتژی و بسترهای مناسب مقابله با تحریم های پیش روی دولت ترامپ باعث می شود تا ریسک پذیری اصولگرایان بالا برود و آنان بپذیرند که به هر نحو ممکن دولت روحانی را در برابر هجمه اصلاح طلبان مورد حمایت قرار دهند خصوصا اینکه هنور از انتخابات سال 96 ریاست جمهوری مدت زمان زیادی نگذشته و پایگاه اجتماعی روحانی اگر درست مدیریت شود با پایگاه رای اصولگرایان که شانزده میلیون رای رئیسی را شامل می گردد می تواند قدر و قیمت این ریسک را بیافزاید.
در هرحال می خواهیم با بیان عناوین رخ داده در دوماه گذشته تاکنون، این پازل خطرناک را در کنار هم چینش کرده و طرح کلی عبور از روحانی اصلاح طلبان و براندازان یاد شده را بازنمایی کنیم ..خوشبختانه طلیعه وحدت در ساختار سیاسی کشور و جریانهای سیاسی در چند روز گذشته فروزانتر از همیشه دیده می شود اما اطمینان یافتن طرفین در اینکه چقدر صداقت در طرف دیگر وجود دارد یا خیر نیازمند گذر زمان و رصد مناسب حوادث سیاسی است.
علی ایحال این حرکت های میدانی در دو ماه گذشته عبارت بودند از:
1- درگیری و چالش های خیابانی در استانهای مرزی و مهم از نظر اقتصادی کشور.(خوزستان، کردستان و...)بمنظور القای ضعف و ناتوانی جمهوری اسلامی در برقراری امنیت کشور همسو با رسانه های معاند داخلی و خارجی .
2- تظاهرات خیابانی در مرکز اقتصادی کشور یعنی بازار تهران و اجرای نمایش همراهی بازاریان با فتنه گران که می توان این ادعا را در شعارهای سیاسی فتنه گران در حوادث بازار تهران به عینه مشاهده کرد .
3- رها سازی افسار گسیخته قیمت اقلام و کالاهای مورد نیاز اقشار مختلف به روند ساعتی و روزانه .
4- عدم ناتوانی در کنترل بازار ارز و طلا حتی در ابعاد ساعتی آن و سرمایه خواری عده ایی محدود به قیمت فلاکت اقشار زیادی از مردم که سرمایه های کم خود را در این مواقع به سمت بازار ارز و طلا هدایت می کنند.
بنا بر این گزارش امروز که این سطور را برای شما به رشته تحریر می آوریم این دومینوی خطرناک بین اصلاح طلبان و دولت حسن روحانی با طرح عناوینی چون عدم کفایت سیاسی – اقتصادی و سوء مدیریت رئیس دولت یازدهم و دوازدهم به نقطه اوج خود نزدیک می شود و نکته جالب قضیه نیز در اینجاست که اصولگرایان هم با قرار گرفتن در عقبه روحانی تلاش می کنند تا او را به اردوگاه خویش بکشانند و سه سال باقی مانده از عمر دولت را با کنار زدن حریف به آرامی و بهره برداری از جایگاه سیاسی و اقتصادی قوه مجریه از سر بگذرانند البته در اینکه این چرخش مواضع سیاسی روحانی و موضعگیری های باب میل اصولگرایان یک بازی سیاسی است و یا از واقعیت عبور اصلاح طلبان از روحانی حکایت دارد و یا اینکه اصولگرایان حاضر می شوند تا ریسک شکست های اقتصادی – سیاسی دولت تدبیر و امید را که با گذشت زمان چشم اندازهای آن به وضوح قابل رویت می گردد را خواهند پذیرفت محل تردید وجود دارد لاکن سه سال باقی مانده دولت روحانی و وضعیت خطرناک بی برنامگی و فقدان استراتژی و بسترهای مناسب مقابله با تحریم های پیش روی دولت ترامپ باعث می شود تا ریسک پذیری اصولگرایان بالا برود و آنان بپذیرند که به هر نحو ممکن دولت روحانی را در برابر هجمه اصلاح طلبان مورد حمایت قرار دهند خصوصا اینکه هنور از انتخابات سال 96 ریاست جمهوری مدت زمان زیادی نگذشته و پایگاه اجتماعی روحانی اگر درست مدیریت شود با پایگاه رای اصولگرایان که شانزده میلیون رای رئیسی را شامل می گردد می تواند قدر و قیمت این ریسک را بیافزاید.
در هرحال می خواهیم با بیان عناوین رخ داده در دوماه گذشته تاکنون، این پازل خطرناک را در کنار هم چینش کرده و طرح کلی عبور از روحانی اصلاح طلبان و براندازان یاد شده را بازنمایی کنیم ..خوشبختانه طلیعه وحدت در ساختار سیاسی کشور و جریانهای سیاسی در چند روز گذشته فروزانتر از همیشه دیده می شود اما اطمینان یافتن طرفین در اینکه چقدر صداقت در طرف دیگر وجود دارد یا خیر نیازمند گذر زمان و رصد مناسب حوادث سیاسی است.
علی ایحال این حرکت های میدانی در دو ماه گذشته عبارت بودند از:
1- درگیری و چالش های خیابانی در استانهای مرزی و مهم از نظر اقتصادی کشور.(خوزستان، کردستان و...)بمنظور القای ضعف و ناتوانی جمهوری اسلامی در برقراری امنیت کشور همسو با رسانه های معاند داخلی و خارجی .
2- تظاهرات خیابانی در مرکز اقتصادی کشور یعنی بازار تهران و اجرای نمایش همراهی بازاریان با فتنه گران که می توان این ادعا را در شعارهای سیاسی فتنه گران در حوادث بازار تهران به عینه مشاهده کرد .
3- رها سازی افسار گسیخته قیمت اقلام و کالاهای مورد نیاز اقشار مختلف به روند ساعتی و روزانه .
4- عدم ناتوانی در کنترل بازار ارز و طلا حتی در ابعاد ساعتی آن و سرمایه خواری عده ایی محدود به قیمت فلاکت اقشار زیادی از مردم که سرمایه های کم خود را در این مواقع به سمت بازار ارز و طلا هدایت می کنند.
5- بروز درگیریهای مرزی و احتمال ورود سلاح به کشور و استفاده آن در اغتشاشات خیابانی که در حوادث روزهای اخیر خرمشهر شاهد آن بودیم و این احتمال که این روند در دیگر نفاط نیز دیده شود دور از انتظار نیست.
6- آغاز یک جنگ رسانه ای – پروپاگاندایی گسترده در تمام انواع مختلف فنآوریهای مدرن رسانه ای به منظور تشکیک در مقبولیت و توانایی دولت حسن روحانی در اداره بهینه کشور و درخواست ترمیم کابینه، ترمیم تیم اقتصادی / وبالاخره استعفا و برکناری وی ومشروعیت نظام جمهوری اسلامی با در خواست برگزاری نوعی رفراندوم در داخل و خارج از کشور بگونه ای که برخی از جریانات معاند حتی به زعم خویش نوعی قانون اساسی نیز تدوین کرده و فراریان سیاسی از تمام جریانات آمادگی بازگشت به کشور را نیز نمودند!.
7- بزرگنمایی مشکلات اقتصادی – سیاسی و اجتماعی و بیکاری اقشار آماده ورود به بازار کار و فعالیت به منظور یاس و ناامیدی مردم نسبت به آینده و بستر سازی بمنظور ایجاد اغتشاش و چالش های ضد امنیتی در کشوربا گسترده ترین امکانات نرم افزاری و پیام رسان های خارجی مانند :اینستاگرام و تلگرام.
8- ایجاد دو قطبی و چند قطبی های طبقاتی – اقتصادی بین مردم و مسئولان اجرایی، حزبی و هتک حیثیت سیاسی ایشان که می توانند در زمان عملیات میدانی براندازان نقش هدایت گر و مرجع تصمیم گیری مردم قرار گیرند که در این صورت کنترل مردم توسط معاندان براحتی انجام گرفته و در خوشبیانه ترین حالت استراتژی "فشار از پایین و چانه زنی از بالا" و در بدبینانه ترین حالت نیز امکان اجرایی کردن هدف نهایی طرح صدر الاشاره را فراهم خواهند ساخت.
در مجموع خیابان های شهرها، عناصر مسلح در مرزها، فتنه گران بعنوان سربازان برانداز، ایجاد یاس ونا امیدی در مردم با بزرگنمایی مشکلات و ناتوانی مدیران در حل آنها، بکارگیری شبکه ایی از رسانه های مجازی و مکتوب از یک سو و فناوریهای روز در امر پیام رسانی بین مردم از سوی دیگر، ترس زدایی و فبح شکنی حمل و بکارگیری سلاح های سرد و گرم و تلاش برای کشته سازی در حوادث مختلف کشور و...همه و همه مهرهای پازلی هستند که طره "هاریسون" آمریکایی از این طریق قصد تغییر رفتار در مرحله اول و براندازی و تغییر نظام سیاسی ایران در مرحله نهایی را پیگیری می کند لذا آمادگی انقلابیون و مردم ولایتمدار همچون روزهای اول انقلاب که بسیار شبیه این روزهای برخی از استانها می باشد از اهم واجبات است و البته تفاوت عمده آن روزهای ما با امروز در توان فوق العاده در امر نیروی انسانی و تجهیزات دفاعی و مقبولیت مردمی و رویش نیروهای جوان انقلاب است که قطعا این توهمات "ترامپیستی" را نقش بر آب خواهد ساخت .
رضا احمد زاده
کد مطلب :
