پایگاه عدالت خواهان ایران" محمدحسین کروبی، فرزند مهدی کروبی از سران فتنه 88 که اصطلاحا در حصر خانگی به سر میبرد، در گفتگو با روزنامه اصلاح طلب آرمان، در اقدامی قابل تامل به سید محمد خاتمی تاخته و انتقادهای کمسابقهای از رئیس دولت اصلاحات انجام داده است. پسر کروبی در این گفتگو به افشای نقشه همزمان اصلاح طلبان به رهبری خاتمی علیه کروبی و هاشمی در سال 84 پرداخته و گفته است: «پدرم معتقد است حتما بايد جريان اصلاحات مورد آسيب شناسي قرار بگيرد که در سال84 چه کسي و چه کساني و به چه دليل جريان اصلاحات را به سمتي هدايت کردند که شوراي شهر و مجلس هفتم و در نهايت رياست جمهوري را به باد فنا دادند».
به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" بخش های مهم اظهارات فرزند کروبی را در ادامه خواهید خواند:
*ديدارهايي که در اين زمينه در سال 97 صورت گرفت يک گشايش بود که به خواست نيروهاي امنيتي به محصورين پيشنهاد شده بود... آقاي کروبي اعلام کردند که دوست دارند اين ديدارها با خانواده شهدا آغاز شود. در نتيجه اکثريت اين ديدارها با خانواده شهدا صورت گرفت. با اين وجود چند ديدار نيز با افرادي به جز خانواده شهدا صورت گرفت. مانند آقاي ذوالنور، عباس موسوي، دوستي، عباسيفر و چند عضو مجمع روحانيون مبارز مانند آقاي عليخاني، رحماني، جماراني، كيان ارثي...
*آنچه که مسلم است كميتهاي خارج از وزارت اطلاعات تصميم گير اصلي هستند البته مدت كوتاهي است سياستهاي کلي در اين زمينه تغيير كرده و با اشخاص محدودي كه نام بردم به اضافه آقاي موسوي بجنوردي ديدارها برقرار شده است.
*ولي با درخواست ايشان در اين زمينه موافقت نشده و تاکنون هيچکدام از اعضاي حزب اعتماد ملي موفق به ديدار نشدهاند. همچنين درخواست ديدار با بيت امام و خانواده شهيد مطهري را نيز داشتهاند که مورد موافقت قرار نگرفته است.
*پيشنهاد ديدار با بعضي ديگر از دوستانشان از قبيل آقايان عبدالله نوري، غلامحسين کرباسچي و هادي خامنهاي و بسياري ديگر از دوستانشان را مطرح کردهاند که مورد موافقت قرار نگرفته است.
*پدرم بهدليل اينكه بيش از هفت بار تجربه دستگيري و زندانهاي طولاني مدت را در دوران پهلوي داشته است از زماني که حصر شروع شد متوجه اين شرايط بود که ممکن است سالها طول بکشد. به همين دليل از شروع آن براي خود برنامهريزيهاي لازم را انجام داد. يکي از اين برنامهريزيها پياده روي به مدت دو الي سه ساعت در آپارتمان محل اقامتشان را جدي انجام دادند. بعد از سه سال که در شرايط بسيار سختي بودند به منزل خود در جماران منتقل شدند پياده روي را در حياط يا بالكن منزل بهصورت مرتب ادامه دادند. در نتيجه در طول روز در حدود دو تا سه ساعت از وقت پدرم صرف پياده روي ميشود. بقيه اوقات ايشان نيز صرف مطالعه و تلاوت قرآن ميشود و در مقاطعي مخصوصا سه سال اول به حفظ قرآن هم پرداختند و در طول روز بهصورت جدي مطبوعات را مطالعه و دنبال ميکنند. برخي از مقالات سايتهاي داخلي و خارجي را نيز براي ايشان تهيه ميکنيم و در اختيار ايشان قرار ميدهيم.
*ايشان معتقد هستند که براي تغيير وضعيت موجود جامعه اول نياز به اصلاح ساختار مديريتي داريم آن هم از طريق اصلاح و تغيير بعضي از اصول قانون اساسي، سپس كنار گذاشتن غيرمرتبطين با اقتصاد، فرهنگ و سياست داخلي و خارجي.
*پدرم معتقد است تنها راه همين انتخابات و صندوق راي ميباشد. اگر مردم با صندوقهاي رأي قهر کنند وضعيت به سود محافظهکاران خواهد بود و آنها به اهداف خود نزديکتر خواهند شد. در نتيجه بهتر است که مردم همچنان با استفاده از صندوقهاي رأي بهدنبال تغيير وضعيت موجود جامعه باشند.
*در آن انتخابات رئيس دولت اصلاحات چهرههايي مانند آقاي هاشمي، معين و مهرعليزاده را وارد مبارزات انتخاباتي کردند در حالي كه در انتخابات رياست جمهوري 76 به محض مطرح شدن مرحوم حبيبي براي كانديداتوري، ايشان به پدرم گفته بود شكست ما حتمي است و بخواهيد كه مرحوم حبيبي كناره گيري كند ولي در سال 84 همه را تشويق به كانديداتوري كردند.
*ايشان پس از مجلس ششم اين هشدار را به اصلاحطلبان داده بودند که جريان اصلاحات بهدليل عملکرد خود، شورا و مجلس شوراي اسلامي را از دست داده است. با اين وجود اصلاحطلبان بايد تلاش کنند رياست جمهوري را حفظ کنند و اجازه ندهند سرمايه اجتماعي و سياسي که در دولت اصلاحات در جامعه به وجود آمده به يک باره از بين برود. لذا از بزرگان اصلاحات خواستند که آسيب شناسي شود ولي نه تنها که گوش نکردند بلکه رئيس دولت اصلاحات در آن مقطع زماني به شکل ديگري عمل کردند و با وارد کردن گزينههاي مختلف به صحنه انتخابات، دو دستي قوه مجريه را تقديم آقاي احمدي نژاد كرد.
*پدرم معتقد است حتما بايد جريان اصلاحات مورد آسيب شناسي قرار بگيرد که در سال84 چه کسي و چه کساني و به چه دليل جريان اصلاحات را به سمتي هدايت کردند که شوراي شهر و مجلس هفتم و در نهايت رياست جمهوري را به باد فنا دادند.
*در انتخابات مجلس ششم برخي اصلاحطلبان به تصور اينکه آقاي هاشمي در آينده قصد ورود به انتخابات رياست جمهوري سال 80 را دارد هجمههاي گستردهاي را عليه ايشان به راه انداختند که نتواند در انتخابات بعدي رياست جمهوري بهدليل عدم مقبوليت در بين مردم شرکت کند. لذا در آن مقطع زماني رسانههاي اصلاحطلب عناوين زيادي مانند «عاليجناب سرخ پوش» و «آغاسي» به آقايهاشمي نسبت ميدادند و تا آنجا که امکان داشت ايشان را تخريب ميکردند. با اين وجود همين افرادي که عليه آقاي هاشمي هجمه ميکردند در انتخابات سال84 معتقد شدند آقاي هاشمي بايد در انتخابات حضور پيدا کند. ولي هدف اصلي شان اين بود که آقاي هاشمي با حمايت اصلاحطلبان به رياست جمهوري برسد تا بتوانند در سال88 حمايت خود را از وي بردارند و وي را پايين بکشند و گزينه خود رئيس دولت اصلاحات را به رياست جمهوري برسانند.
*پيشبيني آقايان اين بود که آقايان معين و مهرعليزاده تاييد صلاحيت نخواهند شد و مجددا ميتوانيم بدنه اصلاحات را متقاعد کنيم که از آقاي هاشمي حمايت کنند. ولي هر دو نفر تاييد صلاحيت شدند و بين اصلاحطلبان اختلاف داخلي شکل گرفت.
*بهدرستي برخي اصلاحطلبان دولتي به اين نکته آگاهي داشتند که اگر آقاي کروبي در سال84 به رياست جمهوري برسد به هيچعنوان نميتوانند ايشان را در سال88 پايين بکشند و گزينه خود را مجددا به رياست جمهوري برسانند.
*خودم از آقاي بهزاد نبوي شنيدم که ميگفت در سال84 ما وقتي آقاي هاشمي را وارد انتخابات کرديم مشاهده کرديم که بدنه جريان اصلاحات با اين انتخاب موافق نيست و زير بار حمايت از آقاي هاشمي نميرود. به همين دليل تصميم گرفتيم آقاي معين را وارد انتخابات کنيم. آقاي معين هم به صراحت در تمام مصاحبههاي خود عنوان کردند که رئيس دولت اصلاحات به ايشان گفته است که شما بايد در انتخابات ثبتنام کنيد و من نيز بهدليل اينکه رئيس دولت اصلاحات از من چنين درخواستي کرده بودند پذيرفتم و وارد انتخابات شدم. متاسفانه اين دوستان دولتي اصلاحطلب با فضاسازي و نظرسازي در جامعه عنوان ميکردند که آقاي کروبي راي ندارد و کف رأي آقاي معين در انتخابات 18ميليون رأي خواهد بود... اين در حالي است که در نهايت آقاي معين با چهارميليون رأي در انتخابات بعد از آقاي قاليباف نفر پنجم اعلام شد.