با استقرار دولت یازدهم آنانی که با ترکیب دولت و افکار و خط سیر راهبردهای مختلف دولت تدبیر و امید که ریشه در دولت های سازندگی و اصلاحات داشت این نگرانی قوت گرفت که شاید همان برنامه ها و همان برنامه ها در این دولت نیز با یک پوست اندازی سیاسی به اجرا در آید و زمانی این احساس اوج گرفت که حسن روحانی با خطاب قرار دادن منتقدان با عناوین مختلف سعی نمود تا بی برنامه گی و وادادگی سیاسی خویش را هرچه بیشتر در پشت این حرکت پنهان سازد.
به گزارش پایگاه عدالت خواهان" فضای رسانه ای برخی شخصیت های سیاسی کشور خصوصا سخنان کریمی قدوسی نماینده مجلس شورای اسلامی در باره جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس و مواضع محمد جواد ظریف و درباره اشتباهش در اعتماد کردن به جان کری و اصرار دولت بر درست بودن سیاست هایش نشان از ادامه روند فروپاشی مقبولیت دولت حسن روحانی است.
با استقرار دولت یازدهم آنانی که با ترکیب دولت و افکار و خط سیر راهبردهای مختلف دولت تدبیر و امید که ریشه در دولت های سازندگی و اصلاحات داشت این نگرانی قوت گرفت که شاید همان برنامه ها و همان برنامه ها در این دولت نیز با یک پوست اندازی سیاسی به اجرا در آید و زمانی این احساس اوج گرفت که حسن روحانی با خطاب قرار دادن منتقدان با عناوین مختلف سعی نمود تا بی برنامه گی و وادادگی سیاسی خویش را هرچه بیشتر در پشت این حرکت پنهان سازد لاکن امروز که در چند ماه ماندن به عمر دولت یازدهم قرار گرفته ایم سرریز اقدامات ضعیف دولت در ابعاد داخلی و خارجی به حدی رسیده است که دیگر نمی توان با سخنرانی و توقیف این نشریه و آن سایت و تذکرهای پی در پی به منتقدان و رسانه ها جلوی یک حرکت ملی را برای جلوگیری از تخریب دستاوردهای انقلاب اسلامی گرفت.
دولتی که آمریکا را کدخدا می دانست و غرب را آمال اقتصادی و مدینه فاضله ای برای رسیدن به تمدن غربی چنان در ورطه خود تخریبی و دیگر تخریبی منتقدان قرار گرفته است که دچار سرگشتگی و سر درگمی مفرط در اولویت بندی مسائل مهم کشور گردیده است.
البته سخن ما در باره ابعاد داخلی این شرایط نیست بلکه بعد "خارجی " مسئله مد نظر است که انعکاس عملکردهای دولت در خارج از کشور باعث شده است تا کسانی که تا دیروز یا در سلسله اقمار انقلاب اسلامی تعریف می شدند و ساختمان پارلمانشان هنوز بوی ایرانیان را می دهد و یا اینکه در مقایسه با ایران قطره ای بودند از دریا برای کشورمان زبان به تهدید بگشایند:
* سودان دوپاره و عمرالبشیری که نتوانست کشور را از تجزیه حفظ کند ما را تهدید می کند که سفارت ایران را منهدم می کند.
* آمریکایی ها تهدید می کنند که باید ایرلاین های ایرانی را با موشک منهدم کنیم.
* مصر کشتی ایرانی را توقیف می کند و بعد از بهره برداری رسانه ای آنرا آزاد می کند.
* رسانه های آمریکایی فروش بوئینگ به ایران را کلاه گذاشتن دولتمردان کشورشان بر سر ایران لقب می دهند.
* انگلیس و نخست وزیر منفورش در منطقه جولان می دهد و ایران را به اقدامات تهاجمی تهدید می کند.
* کشورهای عربی و غربی دائما ایران هراسی را در بوق و کرنا می کنند و نمی گویند اگر برجام توانست به زعم ایشان بمب اتمی ایرانی را نابود کند و ایران تحت شدیدترین تدابیر نظارتی خارج از قوانین آژانس انرژی اتمی قرار داده شد پس دامن زدن به ایران هراسی برای چیست؟
* اعلام و تاکید بر حضور ایران در یمن و بحرین و اعلام کشته شدن مسشتشاران ایرانی در یمن و راه اندازی جنگ روانی در منطقه و حمله مستمر عربستان در یمن بعد از برجام چیست؟
* روند صعودی بازداشت ایرانیان خارج از کشورو اشخاص غیر ایرانی به بهانه تقویت توان تهاجمی ایران در آمریکا و کشورهای اقماری غرب مانند: آمریکا ، کنیا، سنگاپور و ...
* حضور نیروهای مصری در بحرین برای سرکوب ملت بحرین که نشان از تحرکات نظامی رو به تزاید در مرزهای آبی ایران دارد.
* اتحادیه اروپا و مشخصا خانم موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پیامی غیر مستقیم به ایران اقدامات روسیه را در حلب سوریه محکوم کرده و وحشیانه خواند که شاید بتوان آنرا نشانه ای از همراهی اروپا با آمریکا درباره آینده برجام و برجام های 1و 2و... دانست که ایران باید رفتارهایش در سوریه را تغییر دهد.
* ترور سفیر روسیه در ترکیه نیز مانند مواضع مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا واجد پیامی غیر مستقیم برای ایران بود خصوصا وقتی که شعار ضارب را می شنویم (شما مردم حلب را می کشید و من انتقام آنها را می گیرم) موید این نکته است که مجموعه محور مقاومت می بایستی آماده مواجهه با امواج تروریستی در سطح منطقه و جهان باشند زیرا به هر میزان که پیروزی های محور مقاومت افزایش یابد بروز حوادثی اینچنینی دور از انتظار نخواهد بود.
در مجموع با تائید شدن سخنان ظریف در کمیسیون امنیت ملی مجلس و اصرار دولت حسن روحانی بر ادامه سیاست های ضعیف در باره برجام و برخوردهای منفعلانه با حرکت های سیاسی – اسلامی منطقه و جهان دامنه حمله به منافع ملی – اسلامی انقلاب اسلامی را هر چه بیشتر افزایش خواهد داد و با دیپلماسی لبخند و دیپلماسی سر و بدن دولتمردان حوزه سیاست خارجی شاهد گسترش فشار های تحریمی بر محور مقاومت و خصوصا ایران خواهیم بود.
با استقرار دولت یازدهم آنانی که با ترکیب دولت و افکار و خط سیر راهبردهای مختلف دولت تدبیر و امید که ریشه در دولت های سازندگی و اصلاحات داشت این نگرانی قوت گرفت که شاید همان برنامه ها و همان برنامه ها در این دولت نیز با یک پوست اندازی سیاسی به اجرا در آید و زمانی این احساس اوج گرفت که حسن روحانی با خطاب قرار دادن منتقدان با عناوین مختلف سعی نمود تا بی برنامه گی و وادادگی سیاسی خویش را هرچه بیشتر در پشت این حرکت پنهان سازد لاکن امروز که در چند ماه ماندن به عمر دولت یازدهم قرار گرفته ایم سرریز اقدامات ضعیف دولت در ابعاد داخلی و خارجی به حدی رسیده است که دیگر نمی توان با سخنرانی و توقیف این نشریه و آن سایت و تذکرهای پی در پی به منتقدان و رسانه ها جلوی یک حرکت ملی را برای جلوگیری از تخریب دستاوردهای انقلاب اسلامی گرفت.
دولتی که آمریکا را کدخدا می دانست و غرب را آمال اقتصادی و مدینه فاضله ای برای رسیدن به تمدن غربی چنان در ورطه خود تخریبی و دیگر تخریبی منتقدان قرار گرفته است که دچار سرگشتگی و سر درگمی مفرط در اولویت بندی مسائل مهم کشور گردیده است.
البته سخن ما در باره ابعاد داخلی این شرایط نیست بلکه بعد "خارجی " مسئله مد نظر است که انعکاس عملکردهای دولت در خارج از کشور باعث شده است تا کسانی که تا دیروز یا در سلسله اقمار انقلاب اسلامی تعریف می شدند و ساختمان پارلمانشان هنوز بوی ایرانیان را می دهد و یا اینکه در مقایسه با ایران قطره ای بودند از دریا برای کشورمان زبان به تهدید بگشایند:
* سودان دوپاره و عمرالبشیری که نتوانست کشور را از تجزیه حفظ کند ما را تهدید می کند که سفارت ایران را منهدم می کند.
* آمریکایی ها تهدید می کنند که باید ایرلاین های ایرانی را با موشک منهدم کنیم.
* مصر کشتی ایرانی را توقیف می کند و بعد از بهره برداری رسانه ای آنرا آزاد می کند.
* رسانه های آمریکایی فروش بوئینگ به ایران را کلاه گذاشتن دولتمردان کشورشان بر سر ایران لقب می دهند.
* انگلیس و نخست وزیر منفورش در منطقه جولان می دهد و ایران را به اقدامات تهاجمی تهدید می کند.
* کشورهای عربی و غربی دائما ایران هراسی را در بوق و کرنا می کنند و نمی گویند اگر برجام توانست به زعم ایشان بمب اتمی ایرانی را نابود کند و ایران تحت شدیدترین تدابیر نظارتی خارج از قوانین آژانس انرژی اتمی قرار داده شد پس دامن زدن به ایران هراسی برای چیست؟
* اعلام و تاکید بر حضور ایران در یمن و بحرین و اعلام کشته شدن مسشتشاران ایرانی در یمن و راه اندازی جنگ روانی در منطقه و حمله مستمر عربستان در یمن بعد از برجام چیست؟
* روند صعودی بازداشت ایرانیان خارج از کشورو اشخاص غیر ایرانی به بهانه تقویت توان تهاجمی ایران در آمریکا و کشورهای اقماری غرب مانند: آمریکا ، کنیا، سنگاپور و ...
* حضور نیروهای مصری در بحرین برای سرکوب ملت بحرین که نشان از تحرکات نظامی رو به تزاید در مرزهای آبی ایران دارد.
* اتحادیه اروپا و مشخصا خانم موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پیامی غیر مستقیم به ایران اقدامات روسیه را در حلب سوریه محکوم کرده و وحشیانه خواند که شاید بتوان آنرا نشانه ای از همراهی اروپا با آمریکا درباره آینده برجام و برجام های 1و 2و... دانست که ایران باید رفتارهایش در سوریه را تغییر دهد.
* ترور سفیر روسیه در ترکیه نیز مانند مواضع مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا واجد پیامی غیر مستقیم برای ایران بود خصوصا وقتی که شعار ضارب را می شنویم (شما مردم حلب را می کشید و من انتقام آنها را می گیرم) موید این نکته است که مجموعه محور مقاومت می بایستی آماده مواجهه با امواج تروریستی در سطح منطقه و جهان باشند زیرا به هر میزان که پیروزی های محور مقاومت افزایش یابد بروز حوادثی اینچنینی دور از انتظار نخواهد بود.
در مجموع با تائید شدن سخنان ظریف در کمیسیون امنیت ملی مجلس و اصرار دولت حسن روحانی بر ادامه سیاست های ضعیف در باره برجام و برخوردهای منفعلانه با حرکت های سیاسی – اسلامی منطقه و جهان دامنه حمله به منافع ملی – اسلامی انقلاب اسلامی را هر چه بیشتر افزایش خواهد داد و با دیپلماسی لبخند و دیپلماسی سر و بدن دولتمردان حوزه سیاست خارجی شاهد گسترش فشار های تحریمی بر محور مقاومت و خصوصا ایران خواهیم بود.
