سوالات زیادی در افکار عمومی در خصوص ویروس کرونا وجود دارد که به برخی از این ابهامات پاسخ داده شده و مابقی آنها هم بدون پاسخ همچنان باقی مانده است. پاسخ های داده شده به برخی از این مطالب اصلاً قانع کننده نبوده و گره های ذهنی افکار عمومی در این خصوص بیشتر شده است.
یکی از سوالاتی که امروز در افکار عمومی وجود دارد این بوده هست که این ویروس در کدام یکی از آزمایشگاههای دنیا به وجود آمده؟ بعضی ها اعلام کردند که این ویروس را آمریکا تولید کرده، برخی ها هم اعلام کردند که کار خود چین بوده هست.
نظرات مختلفی در این خصوص بیان شده؛ هر چند که ممکن هست همه اینها در حد فرضیه بوده و غیرقابل اعتنا باشد ولی لازم هست که با دقت بیشتری به این مسائل بپردازیم تا متوجه شویم که این مطالب قابل اعتنا هست یا خیر؟
اینکه آمریکا در به وجود آوردن این ویروس نقش موثری داشته یکی از مسائلی است که افکار عمومی را با خود درگیر کرده است. تعدادی از کاربرها هم این را اعلام کردند که اگر آمریکا سازنده این ویروس و پشت پرده آن هست، پس چرا شهروندان خود هم به کرونا مبتلا شدند؟
قسمتی از این مسئله به طور کامل در رسانه ها توضیح داده شد و اعلام شدهکه چطور میتواند ضربه های بسیار سنگینی به مردم آن کشور وارد کند ولی در عین حال آن اقدام به نفع همان دولت باشد و منافع آن دولت را تامین کند.
در ابتدا یک چیز را بررسی کنیم و ببینیم که آیا اقدامات بیولوژیک دولت ها علیه مردم خودشان سابقه داشته یا نه؟ زمانی که این مسئله را به صورت دقیق مورد بررسی قرار میدهیم متوجه میشویم که اقدامات بیولوژیک تحت عنوان آزمایش های بیولوژیکی از سالهای ۱۹۴۹ به بعد در دنیا مطرح شد.
برای اولین بار آمریکایی ها بعد از جنگ جهانی دوم یک آزمایش عمومی انجام دادند؛ دانشمندانشان باکتری های بی ضرری را در سیستم تهویه هوا در ساختمان پنتاگون قرار میدهند تا ببینند که سلاحهای بیولوژیکی به چه شکلی کار می کنند؟ یک سال بعد از همین اقدام عملیاتی توسط آمریکا انجام میشود و آنها در این عملیات دو نوع باکتری را در ساحل سان فرانسیسکو در کالیفرنیا می پاشند باسیلوس گلوبی و سراشیا مارسسنس اسامی باکتری هایی بوده که در آن سواحل پاشیده شده و قرار بر این بود که این مواد بی خطر باشند ولی سال ها بعد مشخص میشود که اینها جز مواد سمی بسیار خطرناکی هستند که باعث تضعیف سیستم ایمنی بدن میشوند.
یک سال بعد از این آزمایش ها، ۱۱ نفر به بیماری عفونی مبتلا شده و مشخص میشود که این افراد به همین باکتری ها مبتلا هستند. موضوعی را خارج از جنگ های بیولوژیک مورد بررسی قرار بدهیم؛ اتفاقی در آمریکا طی سال های گذشته افتاده و آن این بوده که یک پرونده از درون سازمان هایی که پروژه های محرمانه را برای آمریکایی ها تعریف می کردند، به بیرون درز پیدا می کند. عده ای شکایتی را تحت این عنوان که متوجه شدند تحت تاثیر پروژه فروپاشی ذهنی حکومت قرار گرفتند انجام میدهند.
ماجرا از این قرار بوده که این پروژه به سازمان سیا سپرده میشود تا این مسئله را بررسی کنند که تحت انجام این اقدام میتواند اثرگذاری هایی را بر شهروندان داشته باشد و با واسطه شهروندان و بدون اینکه آنها متوجه شوند، دستوراتی را برایشان تعریف کند؟ جالب هست که بعداً مشخص میشود سازمان سیا با همین اقدام موفق شد که فروپاشی ذهنی را در بعضی از افراد به وجود بیاورد و آنها را وادار کند تا قتلهایی را بدون اینکه خودشان متوجه شوند، در راستای منافع سازمان سیا انجام دهند.
بعد از رسانه ای شدن این ماجرا، این رسوایی باعث شد که آمریکایی ها اعلام کنند که این آزمایشگاه ها در راستای اثرگذاری بر درک مردم آمریکا به وجود آمده بود را برای همیشه تعطیل کردند. بعضی ها بر این باور هستند که بعدها شرکت های واسطه ای توسط سازمان سیا به وجود آمد و این قبیل اقدامات را به این شرکت ها میسپردند تا آنها برای اینکه سازمان سیا بدنام نشود، همان اقدامات را انجام بدهند
در سال ۱۹۹۷ هم یک خبر در رسانه ها منتشر شد و شورای ملی تحقیقات آمریکا فاش می کند که این کشور از مواد شیمیایی برای آزمایش پتانسیل سلاح های بیولوژیکی استفاده کرده است. خلاصه ماجرا این بوده که آمریکایی ها ماده سولفید کادمیوم را توسط هواپیماها در تعدادی از شهرها از جمله سنت لوئیس در میسوری و مینیاپولیس در مینه سوتا پاشیده و از این طریق، این شهرها را آلوده کردند.
دلیل اینکه این شهرها انتخاب شده این بوده هست که آمریکایی ها بررسی کنند تا ببینند کدام شهرها از نظر آب و هوایی و همچنین جمعیت به شهر مسکو شباهت دارد تا این آزمایش را بر روی شهروندان خود از آن شهر انجام بدهند.
آن زمان این شورا اعلام می کند که این آزمایش هیچ خطری نداشته و چیزی که رخ داده خطرناک نیست؛ ولی در سال ۲۰۱۲ شخصی به نام لیزا مارتینو به این نتیجه میرسند که در این دو منطقه میزان سرطان بسیار بالایی ثبت شده که مربوط به مواد رادیواکتیو هست.
بعدها خیلی ها اعلام کردند که این میزان سرطان نتایج همان آزمایشاتی هست که آمریکا بر روی مردم خود انجام داده است. در سال ۱۹۶۲ هم رابرت مک نامارا وزیر دفاع آمریکا پروژه ۱۱۲ را تصویب می کند و بعد از آن آزمایشات گسترده ای در آمریکا آغاز میشود. در راستای اجرای این پروژه دانشمندان در ایستگاه متروی شهر نیویورک لامپ های کم نوری را با باکتری های خاص پر می کنند و آنها را در مسیرهای مختلف تخلیه می کنند، این باکتری ها در فضای مترو پخش شده و هزاران شهروند آمریکایی را آلوده می کنند.
در سال ۲۰۰۸ دفتر پاسخگویی دولت آمریکا اعلام می کند که به علت آزمایشات پروژه ۱۱۲ و همچنین آزمایشات مشابه، ممکن هست ده ها هزار غیرنظامی در معرض عوامل بیولوژیکی از آمریکا قرار گرفته باشند. ارتش آمریکا باز هم مثل همان ماجرای فروپاشی ذهنی که CIA زیر بار آن نمیرفت، این را هم منکر میشود اما آزمایشات ثابت می کند که این افراد از بیماری های عفونی رنج میبرند و این ماجرا توسط آنها انجام شده است.
دسته ای از افراد بر این باور هستند که ارتش و حکومت آمریکا پشت پرده ترورها و عملیات های بیولوژیک هستند و بعضاً منافعشان در این موضوع بوده که تا جایی که مردم خود را هم تحت تاثیر قرار دهند. یک مطلب را هم باید در نظر داشته باشیم که همه اینها فقط یک فرضیه است. برخی افراد یک نکته فراتر را مطرح می کنند که اگر خود دولت مردان آمریکایی مبتلا به این ویروس شوند چطور؟ باز هم قصد دارید که این مطالب را بیان کرده و اعلام کنید که خود آمریکا پشت پرده است؟
ایده ای در همین خصوص در شبکه های اجتماعی و رسانه ها هست و کسانی که به ایده دوم اعتقاد دارند اعلام می کنند که چیزی به نام فرا دولت ها در آمریکا وجود دارد و آنها هستند که سیاست های کلی را مطرح کرده و در تصمیمات فرادولت ها هدف گذاری ها و برنامه هایی که در دستور کار هست اولویت دارد و مردم و حتی مسئولان در مواقعی اولویت پیدا نمی کنند. اینها هم دلایل خودشان را دارند که مفصل هست و جای شنیدن هم دارد.
اگر از هر دو نظریه بگذریم و آنها را توهم توطئه بدانیم، نمیشود این مهم را انکار کرد که در مسئله شیوع یک ویروس شاهد هستیم یک ابرقدرت در دنیا به چالش کشیده شده و آمریکایی ها ابتدا اعلام کردند که برای این ویروس اهمیتی قائل نیستند و همین هم باعث شد تا مردم آمریکا به راحتی به زندگی عامیانه خودشان ادامه دهند و ویروس در آمریکا به شدت گسترده شود؛ در همین چند روز اخباری اعلام شده که حداقل ۱۰ میلیون نفر در آمریکا مبتلا هستند و حتی اخباری منتشر شده که در بعضی از شهرها ۱۰۰هزار نفر به این ویروس مبتلا شدند.
در خصوص کرونا جلسه ای در کاخ سفید برگزار شد و مسئولان آمریکایی و در راس آنها ترامپ به این نتیجه رسیدند که برخلاف صحبت های قبلی خودشان، فوراً اعلام کنند که باید هر چه سریعتر وضع اضطراری در آمریکا اجرایی شود. برخی ها هم در این بین بر این باور هستند که این وضعیت اضطراری به دلیل شیوع کامل بیماری در آمریکا فایده ای ندارد. اتفاق خنده داری که در حال رخ دادن هست که ترامپ سفرهای دریایی به آمریکا را به مدت سی روز ممنوع کرده و حتی پروازها به اروپا را هم ممنوع اعلام کرده است.
خیلی ها اعلام می کنند که این اقدام لطفی هست که ترامپ به مابقی کشورها می کند چون بیماری به صورت کامل در آمریکا شیوع پیدا کرده و ترامپ دارد با اینکار احمقانه خود از انتقال بیماری از آمریکا به دیگر کشورها جلوگیری می کند. منشاء این ویروس هر چیزی که باشد، نکته مهمی برای ما دارد و آن هم این هست که دولتی که مانند یک مستکبر به تمام معنا، مغرورانه حرف میزد و از قدرت خود میگفت و در خصوص آن اقرار میکرد، توسط یک ویروس کوچک به زانو درآمد.
وقتی سرنوشت مستکبرها را در طول تاریخ بررسی می کنیم میبینیم که همیشه همین بوده است. در ماجرای نمرود خداوند یکی از ضعیفترین موجودات خود یعنی پشه را میفرستد و این مستبکر را به وسیله آن از بین میبرد. امام صادق(ع) یک حدیث در این خصوص دارند و می فرمایند که خداوند ناتوانترین خلق خود یعنی پشه را به سوی یکی از جباران حکام یعنی نمرود فرستاد و پشه در بینی او وارد شد و تا مغز او رسید و او را به هلاکت رساند و این یکی از حکمت های الهی است که ناتوان ترین مخلوقاتش می تواند قلدرترین موجودات را از پای درآورند.
جالب هست که در ماجرای نمرود میگویند که بعد از ورود این پشه به بینی نمرود، تا چهل شب این مستکبر عذاب داشت و بعد از چهل شب به هلاکت میرسد. باید منتظر بمانیم و ببینیم که در طول چهل روز آینده چه سرنوشتی در انتظار این مستکبر خواهد بود.
اسماعیلی