به گزارش پایگاه عدالت خواهان" به نقل از نسیم؛ چه باور کنیم یا نه فرقی در اصل ماجرا ندارد زیرا موعد وعده های سال 92 دولت خواه، ناخواه به سر رسیده و هنوز به درستی نمی دانیم سرنوشت وعده های 96 پس از آن حکایت ناتمام به کجا ختم می شود.
به زعم بسیاری از کارشناسان و حتی مدافعین و حامیان حسن روحانی بررسی و ارزیابی عملکرد قوه مجریه حکایت از این دارد که دولت یازدهم در عمل به وعده هایش کارنامه قابل قبولی از خود ارائه نداده است، مشکلات اقتصادی به عنوان اصلی ترین مسائل این روزهای کشور همچنان به قوت خود باقی هستند و با استناد به سخن صاحب نظران در این حوزه وعدههای سال 92 به سرانجام مشخصی نرسیده است.
بیکاری 40 درصدی فارغالتحصیلان دانشگاهی
یکی از مهمترین شعارهایی که حسن روحانی چه قبل از رسیدن به کرسی ریاست جمهوری در سال 92 و چه در حین دولت یازدهم بر آن تکیه و تاکید داشت، حل مسئله اشتغال بود، مسئله ای که تمامی آمارها و نظرسنجی ها گواهی میدهند که این روزها "پاشنه آشیل" دولت روحانی شده است. آن طور که مرکز آمار ایران اعلام کرده، نرخ بیکاری در سال گذشته با افزایش ۱.۴ درصدی حدود ۱۲.۴ درصد بوده و این در حالی است که نرخ بیکاری براساس آمار همان مرکز در سال 94 حدود 11 درصد اعلام شده است.
البته این افزایش نرخ بیکاری وقتی جدی تر هم میشود که ماجرای بیکاری سرسام آور این روزهای کشور که از میان دانشگاهیان کشور پدیدار می شود. هرچند که رسانه ها و مراکز حامی دولت اعتراف می کنند که نرخ بیکاری فارغ التحصیلان 20 درصد را گزرانده است اما برخی دیگر از کارشناسان قاطعانه معتقدند که آمار بیکاری در میان تحصیلکردگان دانشگاهی کمتر از 40 درصد نیست و این یعنی دولت با بحرانی فراتر از بیکاری عامه مردم مواجه است.
غلامرضا کاتب عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی معتقد است: نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی کشور از چهار درصد در سال ۱۳۷۵ به ۱۵ درصد در سال ۱۳۹۰ رسیده و این رقم در سال ۱۳۹۵ نزدیک به ۴۰ درصد است.
همه اینها در حالی است که حسن روحانی در وعده های انتخاباتی سال 92گفته بود: «برنامه اقتصادی من حل معضل اشتغال به خصوص برای تحصیلکردههاست». «کشور بزرگ ایران نباید این همه بیکار داشته باشد». «ما در زمینه مشاغلی که سرمایه زیادی نمیخواهد باید فعال شویم. به اعتقاد من یکی از مهمترین وظایف دولت آینده بحث اشتغال است. من در برنامه دولت مهر و امید برنامه جامعی را برای این کار تدوین کردهام و این برنامه در اختیار مردم قرار گرفته است».
تعطیلی 60 درصدی کارخانه ها و مراکز تولیدی
روحانی در 8 خردادماه 92 در برنامه ای تلویزیونی عنوان کرده بود: «کارخانههای کشور بین 20 تا 40 درصد در حال فعالیت هستند، ما باید همه مراکز تولیدی را به فعالیت کامل 100 درصدی برسانیم و این کار امکانپذیر است»، حال آنکه این وعده هم روی زمین مانده و عملا اتفاقی در این عرصه نیفتاده است و بنا به روایت کارشناسان 60 درصد کارخانه ها و مراکز تولیدی و صنعتی در دولت یازدهم تعطیل شده لذا این مقوله هم نتوانسته به رونق اشتغال کمک کند.
فارغ از مسائلی که ذکر شد باید به این وعده رییس جمهور که در برنامه تلویزیونی رویکردها و برنامهها، شبکه چهار سیما، ۱۶ خرداد ۹۲ گفته شد نیز گریزی زد. وی مطرح کرده بود: «سانتریفیوژها باید بچرخد و زندگی مردم نیز باید بچرخد؛ یادمان باشد کشور توسعه میخواهد؛ ما برای بمب که هستهای نمیخواهیم به دنبال توسعهایم و اگر دنبال توسعه هستیم باید درست رفتار کنیم و این بسیار تدبیر میخواهد».
این وعده هم نتوانست دردی از دردهای این جامعه دوا کند زیرا نه تنها سانترفیوژها نچرخید بلکه چرخ زندگی مردم نیز دچار اخلال شد. مردم کشور ما به رغم القائات دولت یازدهم نتوانستند با مذاکرات هسته ای، تحرکی اقتصادی را شاهد باشند چرا که واضح است حل چالش های اقتصادی نیازمند اصلاحات سیستمی و ساختاری است.
واردات بی رویه و کاهش قدرت مانور تولیدکنندگان داخلی
چرخ سانتریفیوژها از چرخیدن باز ایستاد و قلب راکتور اتمی اراک نیز با بتن پُر شد در حالی که مصائب اقتصادی ایران بیش از همه سرمنشاء داخلی دارد و منوط کردن حل مشکلات اقتصاد در سایه اجرای برجام یکی از مهمترین اشتباهات استراتژیک دولت یازدهم بوده و این وعده دارای اثربخشی و کارآیی لازم نبوده چرا که بعد از این اتفاق یعنی لغو تحریمها و بازگشت پولهای بلوکه شده با واردات بی رویه مواجه شدیم.
به روایت آمارها بعد از پسابرجام بیش از 86 تن تفلون و در هفت ماهه نخست سال 95، از چین و ترکیه بیش از 218 تن سنجاق قفلی و در شش ماه ابتدایی سال گذشته بالغ بر دو تن دستگاه ضربان قلب جنین از آمریکا، تایوان و چین وارد کشور شده است. این موارد که به آن اشاره شد، نشان می دهد این کالاها جزء نیازهای مردم نیست و اساسا واردات آنها لزومی نداشته است.
از سوی دیگر صاحب نظران بر این باورند که اقتصاد ما برای جذب سرمایههای خارجی ظرفیت و توان لازم را ندارد به همین علت با لغو تحریم ها و به تعبیر دیگر بعد از پسابرجام به بازارهای ما به عنوان یک بازار مصرفی نگاه شده و این چشم دوختن به مرزهای بیرون، قدرت مانور را از تولیدکنندگان داخلی گرفته و اکنون رهاورد برجام ورود کالاهای کم مصرف است.
مطابق آمار گمرک از نیمه دوم سال 1392 تا پایان مهرماه 1395 بیش از 35 میلیارد دلار کالا از چین وارد ایران شده و این امر نشان می دهد که نه برجام و نه مذاکره با قدرت های جهانی هیچ فایده ای برای اقتصاد ایران نداشته است. جالب تر از همه اینکه حسن روحانی پیش از این مطرح کرده بود که«دولت قبل شغل ایجاد کرد، اما برای چینیها». این سخن رییس جمهور در شرایطی بیان شد که در حقیقت این دولت نیز به مراتب بدتر از دولت گذشته عمل کرده است.
تضعیف قدرت خرید عمومی راهاورد دولت یازدهم
یکی دیگر از مهمترین وعده های دولت یازدهم در رابطه با یارانه ها بوده است. رییس جمهور 6 خردادماه 92 در برنامه گفتگو ویژه خبری صراحتا مطرح کرد: «دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنند که اصلا به یارانه ۴۵هزار تومانی نیازی نداشته باشند و به جای اینکه مردم دست به سوی دولت دراز کنند، دولت به سوی مردم دست دراز کند». اما به راستی این وعده دولت نیز محقق نشد و به دلیل ضعف در اجرای سیاست های اقتصادی درست، قدرت خرید مردم کاهش یافت و سفره هایشان کوچکتر شد.
به هر روی مجموعه وعده های داده شد بسیار زیاد است و نمی توان به همه آنها پرداخت ولی هنوز این وعده ها محقق نشده، حسن روحانی در قامت رییس جمهور دولت دوازدهم شعارها و وعده و وعیدهای دیگری را برای انتخابات 29 اردیبهشت امسال مطرح کرد که در اینجا به بخشی از آنها اشاره می شود:
«کارورزی و اشتغال برای جوانان (کاج)، افزایش حقوق کارگران و مستمری بگیران، افزایش دو برابری صادرات غیرنفتی، میدان دادن به جوانان و ایجاد کابینهای جوانتر، مبارزه با فساد، لغو همه تحریمهای غیرهستهای، سهام 10 میلیون تومانی هر ایرانی از کارخانهها، ایجاد سالانه 955 هزار شغل در کشور، از بین بردن فقر مطلق در سال ۱۴۰۰،
جذب سرمایه بیشتر و ایجاد اشتغال، ارائه وام مسکن به زوجین تا 200 میلیون، ارائه سبد غذایی به 8 تا 10 میلیون نفر، حذف قاچاق 12 میلیاردی، پرداخت یک سوم حقوق بیکاران حاضر در سامانه کارورزی، کسب جایگاه لازم برای زنان شایسته کشور، حمایت از تولید و ایجاد اشتغال»......
نمی دانیم این وعده ها چگونه قرار است به سرمنزل مقصود رسیده و محقق شوند اما به هر روی وقتی بسیاری از وعده و وعیدهای گذشته در کمال کم الطافتی محقق نشده اند، چگونه می توان به تحقق شعارها و وعده های دیگر امید بست.