عدالت خواهان گلستان"یک روز بر اساس وظیفۀ شرعی و قانونی و در راستای مطالبه گری عدالت و تلاش برای کاهش دغدغه های مقام معظم رهبری در حوزۀ مبارزه با فساد، از تخلفات گستردۀ شهردار بندرترکمن صدای رسانه ها به آسمان بلند می شود و روز دیگر فریاد رسانه ها از حاتم بخشی شهردار گرگان در خرید خودروهای خارجی برای اعضای شورا از پول مردم، گوش فلک را کر می کند.
یک روز رانت خواری و تضییع منافع عمومی از سوی اعضای شورای شهر بندر ترکمن زخم دل دلسوزان و مردم شهر را تازه می کند و روز دیگر نشستن شهردار گرگان بر خودروی 200 میلیون تومانی از خزانۀ بی زبان بیت المال داد، همه را در می آورد.
یک روز برکناری نابجا و بی دلیل شهردار کردکوی انگشت تعجب را به دهان مردم می چسباند و روز دیگر هزینۀ 300 میلیون تومانی شهردار گرگان برای تزیین اتاق کار خود و ترویج تجمل گرایی و کاخ نشینی ذهن مردم را در خصوص فلسفۀ وقوع انقلاب اسلامی با شبهه روبرو می کند.
یک روز به بهانۀ قانون مداری، قانون را زیر پا می گذارند و انتخاب شهردار از سوی اعضای شورای شهر کردکوی را نادیده میگیرند و روز دیگر مجریان قانون، به بهانۀ تفسیر سلیقه ای قانون، پایان حکم یک سالۀ شهردار گرگان را چهار ساله می خوانند.
یک روز پاسخ شهردار به سوالات شورا خط قرمز تعبیر می شود و درخواست مهلت شهردار کردکوی برای پاسخگویی به سوالات اعضای شورا، غیر قانونی، فرافکنی و فرار از پاسخگویی تعبیر می شود و غزل خداحافظی شهردار را قبل از پاسخگویی به سوالات برایش سر می دهند و روز دیگر تنها 25 کیلومتر آنطرف تر یعنی گرگان، پاسخ شهردار به سوالات اعضای شورا ی شهر، با بی توجهی شهردار و واکنش استاندار و معاون استاندار، مسکوت مانده و اکثریت شورا در نهایت مظلومیت، بی اعتبار نمایانده می شوند.
آنچه در همۀ این دل گفته ها مشترک است اینکه، یک قانون مشخص ، در هر شهر به فراخور حال و هوای آن شهر و بر اساس منافع منابع قدرت آن شهر تعبیر و تفسیر می شود و صدایی از کسی در نمی آید. آنچه در همۀ این دل گفته ها خود نمایی می کند اینکه، گوش هیچ یک از نهادهای نظارتی علی الخصوص حراست استانداری به فریادهای مردم و رسانه ها بدهکار نیست.انگار حراست شده محافظ شخصی استاندار و بس !!
با انتصاب ابراهیم کریمی با آن همه ...دردم دو چندان شد!!
ای کاش استاندار به همان اندازه که برای خرید یک کیلو بادمجان و گوجه برای خانه خود، حساسیت نشان می دهد و بهترین ها را سوا می کند برای انتصابات و امانت دادن کرسی های مردم به نزدیکان خود هم همان حساسیت را نشان می داد و بهترین ها را انتخاب و انتصاب میکرد !!
اصلا آقایان طوری عمل می کنند که انگار قانون برای همه یکسان نیست. و انگار بخاطر روابط هم میشود چشم ها را بر روی تخلفات بست حتی اگر تخلفات به اندازه شهرداری بندرترکمن باشد
آری ای برادر ! انگار آنچه هیچ جایگاهی در تصمیمات و رفتار مسئولین نظارتی در استانداری ندارد نظر مردم است و قانون.
با این احوال، از دست این مسئولین ،بی مسئولیت ،شکایت کجا برم ؟!...
محمد خادملو - مدیریت سایت عدالت خواهان گلستان
عماد
ای مسئولین جبهه ندیده وبسیجیان بعدازقطع نامه598حق داریدبه درددل این برادرجانبازتوجه نکنیدچراکه ازقدیم گفته اند:
تغاری بشکندماستی بریزدجهان /گرددبه کام کاسه لیسان
وایضا
...
آب می جویم ولیکن در سراب/کوفه بازار است این شهر خراب
...
ای خداوندان مُـلک عافیت/ والیان مسند اشرافیت
من یقین دارم مسلمان نیستید/چون ولی را تحت فرمان نیستید
من در این آشفته بازار شما /پرده بر می دارم از کار شما
نصرت حق را چو باور داشتم /با علی دست از دهان برداشتم
آه از تزویر خلق دلق پوش /مردم گندم نمای جو فروش
آه از این، گرگهای میش خوار /وین همه مستغنی درویش خوار
یاد دارم روزگار پیش را / مردم نزدیک دوراندیش را
هر که بارش بیش سر در پیش داشت/یک گلیم کهنه ده درویش داشت
شیوه همسایگی در پیش بود نوش در کام همه بی نیش بود
حرص مردم را اسیر خویش کرد/ خلق را یکباره نادرویش کرد
خلق دلواپس تراز دیروز خویش/سرگردان از یأس هستی سوز خویش
سینه ها در آتش تشویش ها /هفت اقلیم است و نادرویش ها
موجهای خسته سر درگمی /پس چه شد حال و هوای مردمی
از چه رو مردم فریبی می کنید/با هم احساس غریبی می کنید
ای دل آشوبان زخوف و اضطراب /چرخد از خون شما، هفت آسیاب
ای شرارت پیشـِگان هرزه گرد / در کجا بودید هنگام نبرد
در کجا بودید وقتی جنگ بود /عرصه بر شیران عالم تنگ بود
ای کمند اندازها از پیش و پس / توسن سرکش نگردد رام کس
دام بر چینید که ما مرغ دلیم / ماهی گرداب و دور از ساحلیم
مابه صید طور مولا رفته ایم / در پناه او به بالا رفته ایم
یوسف والا زکنعان دور کرد / چشم ظاهربین ما را کور کرد
لیک چشم باطن ما را گشود / هر چه را دیدیم جز مولا نبود
گفت فحشا در کجا آید پدید / گفتمش در کوچه های بی شهید
بی شهیدانند بی سوزو گداز / بر سر سجاده های بی نماز
بی شهیدان را غم لیلا کجاست / سوز و اشک و آه و وایلا کجاست
نصرت حق راچوباورداشتم یاعلی دست ازدهان برداشتم
من یقین دانم مسلمان نیستیدچون ولی راتحت فرمان نیستید
ای شرارت پیشگان هرزه گرددرکجابودیدهنگام نبرد
درکجابودیدوقتی جنگ بودعرصه برشیران عالم تنگ بود
رزمنده دفاع مقدس
ازمخلص بسیجی به بسیجی مخلص
آقای خادملوی عزیزخداقوت گرچه براین باورم
دورگردون گردوروزی برمرادمانرفت
دائمایکسان نباشدحال دوران غم مخور
خداقوت دلاور
رزمنده دوران دفاع مق
برادرعزیزجناب آقای خادملوضمن عرض ادب وارادت وخداقوت به شما درراه مبارزه با بی عدالتی های موجوددرمنطقه ترکمن صحراوگلستان بنده مطالب شما رامی خوانم هم ناراحت هم می شوم وهم خوشحال ناراحتی من ازواقعیت های تلخی است که به آن اشاره می کنید وخوشحال ازاین بابت که یک نفرهست که مردومردانه درخط مقدم مبارزه با بی کفایتی ها تبعیض ها وتضییع حقوق بیت المال رسالت خودراانجام می دهدولواینکه مسئولین جبهه ندیده امروزه بیمن خوش خدمتی درستادانتخاباتی افرادمعلوم الحال برمسندمدیریت تکیه زدندغافل ازاینکه این میزها پشتوانه اش خون شهیدانی چون حسین فهمیده هاست بهرحال بقول امام راحل رحمت الله علیه ماماموربه تکلیف هستیم نه نتیجه شما به تکلیفتان تاکنون بخوبی عمل کردیدان شاالله من بعدهم اینگونه خواهدبودوالعاقبت للمتقین
کریم
از مطالب خوب و بجای شما تشکر میکنم