به گزارش پایگاه عدالت خواهان" داستان از انجا شروع شد که می خواست مردم را مقابل قانون و نظام قرار دهد ولذا سه دسته به خیابان امدند ، که عده ای ضد انقلاب ومعاندین ومنافقین بودند که با نظام مشکل داشتند و دارند و برای سرنگونی نظام اقدام به هر کاری می نمایند. این افراد از نظر کمی وکیفی به هیج عنوان قابل اتکا نیستند.
دسته دوم ان عده ای هستند که واقعا به زعم خود اصلاح طلب و خواهان اصلاحات هستند و اگر چه خوب می دانستند که آقای موسوی چرند می گوید که پیروز انتخابات ایشان است و تقلب شده و .... اما به هر حال مدام دنبال بهانه ای هستند که به خیابان ها بیایند ، صورت خود را بپوشانند واگر شد شب ها در یکی از محل هایی که برایشان تهیه وتدارک دیده شده ، بزمی بپا نموده وعیش و نوش نمایند. این عده هم افرادی هستند که واقعا نان به نرخ روز خورند ، سوسول واشرافی هستند و به هیج عنوان حاضر به هزینه دادن برای اهدافشان نیستند . ضمنان مهمترین اهداف این گروه ، بی بند باری و آزادی مفرط در رابطه با مسائل جنسیتی و . است.
دسته سوم شامل حال آنهایی می شود که واقعا فریب خورده بودند ، انها باور کرده بودند موسوی برنده انتخابات بوده ولذا تقلب یاران احمدی نژاد موجب بازنده شدن ایشان شده است. لذا به خیابان ها امدند واتفاقا جمعیتی قابل اعتنا بودند. اما ماجرا زمانی تغییر نمود که این جمعیت متوجه شدند پشت این جریان ، عناد ونفاق وبی دینی ولا مذهبی قرار دارد ولذا صف خود را تغییر داده ودر مقابل فتنه گران ایستادند.
اما داستان احمدی نژاد از این باب شبیه محصوران فتنه است که آقایان این روزها خیلی «ظاهرا» با اتکا به مردم وهواداران کذایی والکی ، دل خوش نموده ومدام قوه قضائیه را از صدور حکم برای اتهامات اثبات شده می ترسانند .
مثلا مشایی توئیت میکند ؛ قاضی از مخالفت اجتماعی وسیع در قبال حکم بقایی می ترسد و....
یا بقایی هم می گوید ؛ هر حکمی جز برائت را نمی پذیرم وان را آتش می زنم و ....
خوب اقای احمدی نژاد هم که به رهبر معظم انقلاب ان نامه را نوشت وعلی ایحال ، پشیزی نه برای قانون ، نه برای عرف ونه برای شرع ونه برای آن رای میلیونی که مردم به احمدی نژآد دادند قائلند و لذا خود را مرجع مسلم هر تصمیمی می گیرند .
دلا به حال مردمی باید سیر بگرید که افسار خود دست این افراد داده ومی دهند که خود بنده گناهکار دو بارعنان خویش به ایشان دادم وحتی حاضر بوم جانم را هم برایش بدهم . چه اشتباهی !! البته سوء تفاهم نشود ، نه من که همان روزها خیلی از خواص حاضر در اردوگاه احمدی نژاد از بقایی ومشایی متنفر بودند واین دو جایگاهی در بین احمدی نژآدی ها نداشتند وخود بنده هم واقعا نمی دانم چرا ، اما حتی از عکس آقای بقایی بیشتر از مشایی بدم می امد که شاید تعبیرش همین قلدر مآبی ها وبازی نقش دیکتاتوری این روزهایش باشد .
اماآن برای گذشته بود ومیزان حال افراد است و الحمد الله امروز شناخت ها از سه دالتون روزگار برای مردم بیشتر از گذشته است واین بندگان خدا درست مانند موسوی ضمن هوای نفس ، کله شان هوا برداشته و بوی قورمه سبزی دارد که به نابودی شان در صحنه سیاسی کشور تمام خواهد شد. انشا الله
اما نکته ای که نباید فراموش شود ، احمدی نژاد و دو فرد دیگر ، اشتباه نکنند که در این گیر ودار ، طرفدار و هواداران بسیار و جان فدا دارند، چراکه با جرآت می گویم و حاضرم شرط ببندم که یک ده هزارم طرفداران آقای کروبی در انتخابات دهم را هم ندارند ، انجایی که حتی از آراء باطله هم شکست خورد و حتی رئیس و برخی از اعضاء ستادش هم به ایشان رای ندادند .
خود دانید!! وسلام