"به نقل از ساحل گميشان، 13 دردانه خاكي ، دست بسته اما سرافراز مهمان مردم شهيد پرور گميشان شدند و بار ديگر، گميشان با رايحه بهشتي شهدا عطرآگين شد.
با وجود گرماي شديد هوا و برگزاري مراسم تشييع كه در ساعت اوليه صبح برگزار شد، مردم فهيم گميشان استقبالي گرم و كم نظير از فرزندان روح الله داشتند.
همسر شهيد ايزد يار با آنكه ساكن شهرستان تركمن بود اما منتظر ورود شهدا به اين شهرستان نشد و از صبح زود به گميشان آمد و از ابتداي ورود كاروان شهداي غواص تا انتهاي مسير حتي يك لحظه از آنان جدا نشد و تمام مسير با سوز و گداز عاشقانه با صداي بلند با شهدا درد دل مي كرد ، همه خبرنگاران علاقه مند به مصاحبه با ايشان بودند و هرازگاهي مزاحم خلوت عارفانه و عاشقانه اين همسر فداكار مي شدند اما انگار اين بانوي تركمن صداي هيچ خبرنگاري را نمي شنيد و هيچكس را جز شهدا نمي ديد ، به يكي از بانوان تركمن كه همراه او بود گفتم لطفا اين نجواي سوزناك را ترجمه كنيد ، گفت: تعريف كردني نيست از سالهاي فراق دوري از همسر شهيدش و مشكلات مادران و همسرا ن شهدا و فرزنداني كه بدون پدر بزرگ شدند براي شهدا درد دل مي كند ....
يك پدر سالخورده تركمن كه به سختي در گرما با عصا راه مي رفت پرسيديم پدر جان شركت در اين مراسم برايتان سخت نبود؟
در جواب گفت، ما هرچه داريم از شهداست اگر من امروز در آسايش و راحتي روزگار مي گذرانم به خاطر ايثار شهداست ، اين حداقل كاري بود كه بايد مي كردم من وظيفه خود ديدم و آمدم
مزاحم خلوت يكي ديگر از پدران تركمن شديم ، علت گريه هايش را پرسيديم در جواب گفت : من هم روزگاري در جنگ همرزم همين شهدا بودم من مي دانم و از نزديك ديده ام كه چه انسانهاي پاك و شريفي را از دست داده ايم دلم مي سوزد...وظيفه ام بود و آمدم..
آنطرف تر يك خانواده شهيد جاويد الاثر بودند كه عكس عزيزشان را در دست داشتند و گفتند آمده اند تا بوي فرزندشان را از شهداي گمنام استشمام كنند.....
امروز دستاني بسته اي در گميشان مهمان بودند كه از هزاران دست باز گره گشا تر بودند ، امروز شهداي مظلوم مان به دنيا نشان دادند اگر ديروز شيعه و سني در كنار هم شهيد دادند و درخت اسلام را آبياري كردند امروز در كنار هم براي شهدا اشك مي ريزند و دست در دست هم راه شهدا را ادامه مي دهند .......