به گزارش پایگاه عدالت خواهان"نماینده آمریکا در سازمان ملل مدعی شد که اجرای کامل برجام از سوی ایران به معنای پایبندی نیست! مقامات غربی به دنبال آن هستند تا محدودیتها و بازرسیهای بیسابقه برجام دائمی شده و مسائلی مانند نابودی یا مهار توان موشکی ایران و قدرت منطقهای کشورمان نیز به آن اضافه شود.
«نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل در اندیشکده «امریکن اینترپرایز» درباره ایران و «برجام» سخنرانی کرد. وی در این نشست مدعی شد رعایت محدودیتهای غنیسازی و سانتریفیوژ به معنی پایبندی کشور ایران به برجام نیست.
هیلی در آغاز این سخنرانی درباره سفر اخیرش به وین و دیدار با مقامهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: تیم آژانس و تلاشهای آنها ما را تحت تأثیر قرار داد.
او «یوکیا آمانو»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به عنوان یک «دیپلمات بسیار قابل» توصیف کرد و اضافه کرد: «او فردی بسیار جدی است که به وظیفهاش و حیاتی بودن آن اشراف دارد».
برجام، نوک کوه یخ
نیکی هیلی گفت که آمانو در سفر وین، نظارت بر پایبندی ایران به برجام را به «جورچین» تشبیه کرده و گفته که «برداشتن تنها یک قطعه از آن تصویر کاملی در اختیار شما قرار نمیدهد».
وی گفت: «در بحث ما، آمانو نظری مطرح کرد که توجه من را جلب کرد. او گفت نظارت بر پایبندی ایران، مانند جورچین است. برداشتن فقط یک قطعه، تصویر کاملی در اختیار شما قرار نمیدهد.
هیلی اضافه کرد: «این تشبیه بسیار مناسبی است و دامنه آن بسیار فراتر از حوزه فعالیت آژانس است. (این تشبیه)، کل مسیری که ما باید برای بررسی رفتار ایران طی کنیم را مشخص میکند.
مقامات آمریکایی ظرف 4 سال اخیر بارها تاکید کردهاند که مذاکرات هستهای با ایران مانند بازی روبیک است، بازی مکعبی که هر کدام از 6 مربع (وجه) آن از 9 قسمت قابل جابهجایی تشکیل شده و این قسمتها باید به نحوی جابهجا شوند که هر 9 قسمت یک مربع- با یک رنگ خاص- کنار هم قرار گیرند. آنها البته تلاش کردند این جورچین پیچیده را طبق منافع خود سرهم کنند. اما فراتر از سرانجام مذاکرات که به «برجام» منتهی شد، واقعیت این است که ماجرای هستهای با همه ابعاد و پیچیدگیهایش تنها یک وجه و یک مربع از مکعب چالش آمریکا و غرب با ایران است. برنامه هستهای بهعنوان نماد اعتماد به نفس و اقتدار فنی و پیشرفت ایران، با همه اهمیت، برای غرب آن قدر ارزش ندارد که «خاستگاه» این اعتماد به نفس و جرأت پیشرفت مستقل در میان ملت ایران و ریشه و شاخه و برگ گسترده انقلاب اسلامی در چهار گوشه غرب آسیا. توافق برجام به این معنا - برخلاف برخی خوشگمانیها- پایان ماجرا نیست بلکه شروع آن یا دستکم، مرحلهای جدید از ماجرای بزرگتر تقابل جبهه استکبار با ملت و حاکمیت ماست؛ یا به عبارتی نوک کوه یخ.
روح برجام
تغییر رفتار ایران است!
گفتنی است «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا- فروردین 95- در کنفرانس خبری نشست امنیت هستهای در واشنگتن با اشاره به اینکه روح برجام تغییر رفتار ایران است!، مدعی شد: شرط برخورداری ایران از امتیازات اقتصادی، کنار گذاشتن توانایی موشکی و متوقف کردن اقدامات منطقهای]یعنی همان قطع کمک به جبهه مقاومت] است.
پس از امضای برجام، دیگر مقامات آمریکایی نیز در اظهارنظرهای جداگانه، موضوع مطرح شده از سوی اوباما را با ادبیات مختلف بیان کردهاند.
«جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا- دی ماه 95- در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، از برد-برد در مذاکرات هستهای رمزگشایی کرد. کری تاکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هستهای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند».
وی تصریح کرد: «اهداف دیگر ما، فشار بر ایران برای دست کشیدن از حمایت تروریستها، پایان دادن به بیتوجهی به حقوق بشر و توقف مداخله ثباتزدایانه در امور همسایگانش است».
مقامات آمریکایی با همراهی اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی عضو 1+5 در پی تحقق دو امر فوقالعاده مهم هستند؛ نخست اینکه ایران با عقبنشینی از ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی در برابر غرب عدول کرده و خود را با سیاستهای سلطهطلبانه و استکباری آمریکا هماهنگ و همصدا کند که این آرزوی غرب در سالهای پس از انقلاب اسلامی بوده و این آرزو را نیز به گور خواهند برد. این هدف، هدف کلان و طولانی مدت آمریکا از بهانهتراشیها در موضوع رفع تحریمهای هسته ای و عقیم گذاشتن مسئله برجام است اما هدف ثانویه آنها از این بهانه تراشیها که به شدت درصدد رسیدن به آن هستند این است که ایران دست از حمایت جنبشهای حقمدار و آزادیبخشی همچون حزبالله برداشته و جبهه مقاومت را رها کند تا از این روزنه امنیت رژیم منحوس صهیونیستی تامین گردد.
برجام منطقهای
تعمیم خسارت محض برجام
پس از امضای برجام، کلیدواژههایی همچون «برجام منطقهای»، «برجام ۲ و ۳»، «منطقه قویتر به جای قویترین کشورِ منطقه» و... بارها از سوی مقامات غربی و روزنامههای زنجیرهای مطرح شد.
این ایده غلط و مغایر با منافع ملی، در حقیقت بر لزوم کوتاه آمدن از سیاستهای انقلابی ایران در منطقه، کاهش حمایت از متحدان استراتژیک منطقهای و گفتوگوی بیپشتوانه با کشورهای مرتجع منطقه تاکید دارد. در حالی که آمریکا و کشورهای مرتجع منطقه آشکارا از تروریستها حمایت میکنند و از لزوم کشاندن ناامنی به داخل ایران میگویند و با همراهی رژیم صهیونیستی در خیال راهاندازی ناتوی عربی علیه ایران هستند، بیان چنین مواضعی به نفع چه کسی است؟ در چنین منطقه آشوبزدهای آنچه تاکنون امنیت ایران را تضمین کرده، صرفا مولفههای قدرت آن بوده است. مولفه قدرتی که حاصل رشادتهای مدافعان حرم و محور مقاومت در منطقه بوده است.
گفتنی است الگوی پیشنهاد شده تحت عنوان برجام منطقهای به نحو دیگری توسط کشورهایی مانند اردن و مصر در دهههای قبل پیاده شده که آنها را در حال حاضر تبدیل به کشورهای فاقد قدرت و اقتدار کرده و توان بازیگری نه در منطقه و نه در جهان را دارند و همیشه آماده پذیرش قدرتهای بزرگ در داخل کشورهای خود هستند.
اجرای کامل برجام
نشانه پایبندی نیست!
نیکی هیلی در بخش دیگری از اظهارات خود در اندیشکده «امریکن اینترپرایز» مدعی شد: بسیاری از ناظران این نکته را فراموش میکنند. آنها تصور میکنند تا زمانی که ایران، محدودیتهای مربوط به غنیسازی و سانتریفیوژها را رعایت کند به توافق هستهای پایبند بوده است. این صحیح نیست.
او سپس بااشاره به گزارشی که دولت ترامپ بایستی ماه آینده درباره پایبندی ایران به برجام تقدیم کنگره کند گفت: «بایستی خاطرنشان کرد که الزام مربوط به بررسی پایبندی [ایران]، الزامی برآمده از خود توافق نیست.
این مقام آمریکایی مدعی شده است که اجرای کامل برجام از سوی ایران به معنای پایبندی نیست!.
رهبر معظم انقلاب - مهرماه 95 - در دیدار نخبگان فرمودند: «حالا آقایان آمریکاییها که با مسئولین ما دور هم مینشینند، از حقیر گله میکنند که چرا اینقدر به ما بدبین است؛ خب من خوشبین باشم؟ با این وضعیّتی که شماها دارید، میشود به شماها خوشبین بود؟ همین چند روز اخیر، یکی از این حضرات راجع به تحریمهای ایران که صحبت شده، در یک برنامهای که در تلویزیون ما هم پخش شد، اعلان میکند که تا وقتیکه جمهوری اسلامی ایران طرفدار «مقاومت» در منطقه است و به مقاومت در منطقه کمک میکند، تحریمها معلوم نیست درست تکان بخورد؛ ببینید! این همان چیزی است که من بارها و بارها میگفتم؛ هم به مسئولین در جلسات خصوصی گفتم، هم در جلسات عمومیِ اینجا گفتم که [خیال میکنید اگر] شما در قبال مسئله هستهای عقبنشینی کنید، مسئله شما با آمریکا تمام میشود؟ نه آقا، قضیّه موشک پیش میآید [که] چرا موشک دارید؛ از قضیّهی موشک مأیوس بشوند، قضیّه مقاومت پیش میآید که چرا شما از حزبالله، از حماس، از فلسطین حمایت میکنید؛ این قضیّه را اگر حل کردید، عقبنشینی کردید، یک قضیّه دیگر پیش میآید، [مثلاً] قضیّه حقوق بشر پیش میآید؛ قضیّه حقوق بشر را اگر حلّوفصل کردید و گفتید خیلی خب، ما در حقوق بشر طبق معیارهای شما عمل میکنیم، قضیّه دخالت دین در دستگاه دولت [پیش میآید]؛ مگر ول میکنند شما را؟ حضور یک نظام در یک کشوری با این وسعت، با این جمعیّت، با این امکانات را -که اینها استثنائی است- [نمیتوانند تحمّل کنند]».
کیهان در گزارشها و یادداشتهای متعدد بارها تاکید کرد که برای آمریکا «توانایی هستهای ایران تنها یک بهانه است». آمریکا در پی آن است تا با وعده دروغین لغو تحریمها - به خیال خام خود- مولفههای قدرت ایران را یکی پس از دیگری از کار بیندازد.
خلل و فرج برجام
و طمع آمریکا
متاسفانه متن برجام و ضمائم آن آنقدر خلل و فرج ریز و درشت دارد که آمریکاییها هر روز طمع کنند از یکی از این سوراخها چنگ و دندانی نشان دهند. مقامات غربی به دنبال آن هستند تا محدودیتها و بازرسیهای بیسابقه برجام دائمی شده و مسائلی مانند نابودی یا مهار توان موشکی جمهوری اسلامی نیز به آن اضافه شود.
برخی دولتمردان و رسانههای به ظاهر حامی دولت مدعی بودند که برجام ابزاری در دست ایران برای لغو تحریمهاست، ولیکن همانطور که منتقدان نیز با دلایل متقن تاکید داشتند، در حال حاضر برجام صرفا ابزاری در دست آمریکا برای افزایش فشار بر ایران است.
2 اهرم فشار؛ مکانیسم ماشه
و گزارش کاخسفید
در روزهای گذشته، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه تاکید کرده بود که:«برجام چارچوب کاملی است و در همه زمینهها هم راهکارهای خودش را مشخص کرده و بسیار هم دقیق مذاکره و نوشتهشده».
این اظهارنظر در حالی است که یکی از مصادیق سهل انگاری در تنظیم برجام از سوی تیم مذاکرهکننده ایرانی، «مکانیسم ماشه» است. علت عدم اعتراض رسمی ایران به نقض برجام، وجود بند ۳۷ یا همان «مکانیسم ماشه» در متن برجام است که در صورت اعتراض ایران به نقض توافق توسط طرفهای مقابل، در نهایت حتی تحریمهایی که به صورت نیم بند تعلیق شده است نیز باز میگردد! متن ضعیف برجام به گونهای تنظیم شده که طرف مقابل تعهدات را نقض میکند ولی اگر دولت ایران اعتراض کند در نهایت قطعنامههای شورای امنیت که به طور مشروط لغو شده دوباره علیه کشورمان باز میگردد! این بخشی از متن «فتح الفتوح برجام»! است.
از سوی دیگر کنگره آمریکا در سال 2015 قانونی به نام «قانون بررسی توافق هستهای ایران» به تصویب رساند که به موجب آن دولت این کشور موظف است هر 90 روز یکبار پایبندی ایران به این توافق را به کنگره گزارش کند. دولت ترامپ تاکنون در دو گزارش از زمان روی کار آمدن، پایبندی ایران به این توافق را تأیید کرده است. علیرغم این، گزارشها حاکی است ترامپ نتایج دومین گزارش را با اکراه پذیرفت.
نشریه فارینپالیسی اندکی بعد گزارش داد ترامپ تیمی از معتمدانش را مأمور زمینهچینی برای گردآوری شواهدی جهت اعلام عدم پایبندی ایران به برجام در گزارش بعدی کرد. موعد ارائه گزارش بعدی، ماه اکتبر (ماه بعد) است.
«نیکی هیلی» در این باره گفت: «من به هیچ عنوان قصد پیشقضاوت درباره اینکه رئیسجمهور قصد انجام چه کاری دارد، ندارم. با آنکه با او در این باره صحبت کردهام، نمیدانم چه تصمیمی خواهد گرفت. این تصمیمی است که او خواهد گرفت، و تنها هم این کار را انجام خواهد داد».
بر این اساس هرگاه آمریکا مدعی عدم پایبندی ایران به برجام شود، به راحتی میتواند مجددا تحریمهایی که نیم بند تعلیق شدهاند را برگرداند و از اهرم گزارش برای فشار بر ایران بهره ببرد.
این در حالی است که براساس تبلیغات گسترده مقامات دولت و اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای و رسانههای حامی دولت قرار بر این بود که برجام دو دستاورد عمده داشته باشد؛ اول «لغو تمامی تحریمها» و دوم «گشایش اقتصادی برای عموم مردم» اما همانطور که منتقدان نیز به درستیاشاره کرده بودند، به دلیل رعایت نکردن قاعده «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیشبینی برگشتپذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» که قاعده عقلی هر قرارداد عادی حقوقی است، برجام نمیتواند برآوردهکننده این شعارها باشد.
دائمی کردن برجام با مکمل
هیلی سپس به آنچه به گفته وی «تاریخ انقضای» مفاد برجام است اشاره کرد و گفت: «بعد از ده سال، محدودیتهای اورانیوم، سانتریفیوژهای پیشرفته و سایر محدودیتهای هستهای به پایان میرسند و ظرف کمتر از ده سال آنها فرصت خواهند داشت توانمندیهای خودشان را به طرق مختلف، ارتقا دهند. بنابراین، برجام توافقی بسیار معیوب و محدود است.
وی گفت: صدها سایت اعلام نشده وجود دارد که در آنها فعالیتهای مشکوک میشود و آژانس از آنها بازدید نکرده است.
در حال حاضر نتیجه ایدهآل برای آمریکا نه لغو برجام بلکه یک توافق ثانوی با حمایت متحدان اروپاییای است که برجام را امضا کردهاند. کارشناسان پیش از این تاکید کرده بودند که برجام از نظر آمریکاییها با اجرای تعهدات ایران تمام شده و تعهدات آمریکا روی کاغذ باقی خواهد ماند و اگر دولت ایران انتظار وعده نسیه جدیدی! از سوی آمریکا دارد باید امتیاز نقد جدیدی! بدهد.
در روزهای اخیر نحوه رفتار آمریکا با برجام با کلیدواژه «مکمل برجام» مطرح شده است. بر این اساس آمریکا و کشورهای اروپایی در پی آن هستند که برجام را از یک توافق مدتدار به توافقی دائمی تبدیل کنند. در روزهای گذشته فرانسه اعلام کرد که میتوان مکملهایی برای برجام در نظر گرفت. رئیسجمهور فرانسه نیز تاکید کرد که برجام در سالهای ۲۰۲۵ به بعد میتواند با یکسری اقدامات لازم در رابطه با موشکهای بالستیک ایران همراه باشد و تکمیل شود.
فشاردادن کلاه برجام
به گزارش فارس، «هیلی» بار دیگر موضوع بازرسی از سایتهای نظامی ایران را پیش کشید و گفت: اگر این هم کافی نیست، بزرگترین نگرانی این است که سران ایران علناً اعلام کردهاند اجازه بازرسی آژانس از سایتهای نظامی خود را نخواهند داد.
وی مدعی شد: اگر بازرسان مجاز به بررسی تمامی اماکنی که باید بررسی کنند نباشند، چطور ما میتوانیم بفهمیم که ایران به برجام پایبند بوده است؟
به زعم آمریکاییها، مخالفت جمهوری اسلامی با بازدید از مراکز نظامی میتواند برای کشاندن دوباره ایران پای میز مذاکره و گرفتن امتیاز بیشتر یا به زبان سادهتر فشار دادن بیشتر کلاهی باشد که در برجام بر سر ایران گذاشتهاند.
فروشنده بدهکار و مشتاق!
از آغازین روزهای روی کارآمدن دولت یازدهم، برخی اظهارنظرها، موضع مذاکراتی ایران در مقابل 1+5 و به خصوص آمریکا را تضعیف کرد. اظهاراتی همچون «خزانه خالی است»، «آمریکا ظرف 5 دقیقه میتواند تمام توان نظامی ما را نابود کند»، «باید توافق انجام شود تا مشکل رکود واشتغال و تولید و آلودگی هوا و آب خوردن حل شود» و...؛ بر همین اساس رادیو فرانسه در گزارشی نوشت: «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. برپایه این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر میکند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد».
آقای روحانی چندی پیش در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: «آمریکا نشان داد نه شریک خوبی است و نه طرف مذاکره قابل اعتماد». این اظهارنظر را مقایسه کنید با تعابیر به غایت غلطی نظیر اینکه «به مذاکره با آمریکا خوشبین هستیم»، «توافق نشان داد میتوان با مذاکره، به برجامهای جدید دست یافت»، «مذاکره هستهای میتواند الگویی برای دهها مذاکره دیگر شود» و «امضای کری تضمین است» و...
رئیسجمهور محترم در سال 92 تاکید کرد که «اروپاییها آقا اجازه هستند. آمریکا کدخداست و بستن با کدخدا راحتتر است». اما در حال حاضر همان کدخدا شاکله تصورات و توقعات دولتمردان را به چالش کشیده است.
لزوم اصلاح رویکرد خطا و عقیم
حال سؤال مهم این است که روحانی و دولت جدید او، این رویکرد خطا و عقیم را چگونه اصلاح میکنند؛ رویکردی که کمترین اهتمام را نسبت به انبوه ظرفیتهای معطل داخلی داشته است.
ریچارد نفیو - معمار شبکه تحریمهای آمریکا- شهریور 96- در یادداشتی در نشریه فارین پالیسی نوشت: «اظهارنظر صالحی درباره پایبندی ایران و اروپا به برجام علیرغم خروج آمریکا از برجام نادرست است. زیرا در اتحادیه اروپا هیچ زیر بنای قانونی برای اینکه دولتها بتوانند این اقدام را عملی کنند وجود ندارد».
در مجموع «حفظ برجام به هر قیمت» نه تنها هیچ دستاوردی برای ایران نخواهد داشت بلکه بستری برای تعمیم خسارت محض به دیگر مولفههای قدرت ایران خواهد بود و موجب هرز رفتن ظرفیتهای عظیم داخلی خواهد شد.
گستاخی فراهستهای
هیلی در بخش دیگری از سخنان خود وارد مباحثی شد که نشان میدهد نظر منتقدان درباره مقاصد آمریکا از توافق هستهای درست بوده است. هیلی در این سخنان به روشنی مشکل کشورش با جمهوری اسلامی را بنیادین و مربوط به ماهیت جمهوری اسلامی خواند.
وی گفت: ما به چه دلیل نیاز داشتیم مانع دستیابی حکومت ایران به سلاحهای هستهای شویم؟ پاسخ این سؤال، کاملاً به ماهیت حکومت ایران و عزم سپاه پاسداران ایران برای تهدید همسایگانش و پیشبرد انقلابش بستگی دارد.
هیلی گفت: «همه امید داشتند که این توافق حکام ایران را مردمان بهتری کند اما هیچکس به سابقه رفتار تهاجمی ایران دقت نکرد. حتی متحدان ما هم این روزها میگویند که همه رفتارهای ایران در نتیجه توافق تغییر نکردهاما فعلاً از ما درخواستی برای خروج از توافق نداشتهاند. مسئله مهم این است که آیا ما باید مراقب متحدانمان و در پی تضمین راحتی آنها باشیم یا اینکه در پی تأمین منافع آمریکا باشیم. این مسئله به امنیت ملی آمریکا ارتباط دارد نه امنیت اروپا.»
وی اضافه کرد: «باید بدانیم که نمیتوان برای خوک رژلب کشید، پس هر کاری که بکنیم، نمیتوانیم این توافق را بهتر از آنچه هست، نشان دهیم. باید به این واقعیت دقت کنیم که این توافق یک توافق معیوب است. آیا میتوانیم به خود اجازه دهیم که به این توافق معیوب بیاعتنا باشیم یا اینکه میتوانیم برای جلوگیری از رخ دادن یک اتفاق در 10 سال آینده، حالا کاری کنیم. این مسئله برای کودکان و نوههای ما خیلی مهم خواهد بود.»
وی سپس به تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال 1358 توسط عدهای از دانشجویاناشاره کرد و گفت: «با گذشت 38 سال از آن زمان، حکومت ایران هنوز در خارج از جامعه کشورهای پایبند به قانون به موجودیت خود ادامه داده است. هنری کیسینجر، در نقل قولی مشهور گفت که ایران نتوانسته تصمیم بگیرد که ملت است یا آرمان.»
نماینده آمریکا در سازمان ملل، در ادامه این ادعاها گفت: «حکومت ایران از سال 1979، همانند یک آرمان رفتار کرده است- آرمان گسترش اسلام شیعی و انقلابی با توسل به زور. دشمن ایران و محوری که ایران از آن برای فراخوان به تظاهرات استفاده میکند کماکان چیزی است که ایران نامش را شیطان بزرگ مینهد: ایالات متحده آمریکا.»
وی در ادامه به تکرار ادعاهای اثباتنشده خود درخصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخت و گفت که این نهاد انقلابی، به فاصله کوتاهی بعد از تشکیلش، حزبالله را با هدف گسترش نفوذ و انقلاب خود در خارج از کشور راهاندازی کرد.
هیلی مدعی شد: «دشوار بتوان درگیری یا رنج انسانیای در خاورمیانه را یافت که ردپایی از حکومت ایران، سپاه یا نائبانش در آن دیده نشود!»