اعلام خبر مرگ ریچارد فرای، جاسوس سازمان سیای آمریکا در آستانه 100 سالگی موجبات غم و اندوه برخی افراد را برانگیخته است.
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دولت یازدهم، به سرعت نامه تسلیتی با این مضمون صادر کرد: "درگذشت پرفسور ریچارد فرای عمیقا اندهگینام ساخت؛ یک دوست واقعی و محقق مسائل ایران. میراث عظیم وی برای همیشه جاودان خواهد ماند. خداوند روحش را قرین رحمت کند"!
در ادامه، عده ای دیگر از بنفش ها(!) با اضطراب و نگرانی ماجرای وصیت مبدع مکتب ایرانی (همان عبارتی که مخالفان احمدی نژاد، تبلیغ این مکتب توسط مشایی را با عنوان جریان انحرافی معرفی کرده و به دولت دهم هجوم آورده بودند) را برای خود یک واجب عینی تلقی کرده و فریاد برآوردند که او را باید در اصفهان و در جوار زاینده رود دفن کنند!
براساس خبر خبرگزاری مهر (اینجا) موسوی بجنوردی، رییس مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، پیگیر ماجرای انتقال جسد این جاسوس صهیونیستی به اصفهان بوده و ظاهرا مسئولیت تشییع و تدفین وی را نیز برعهده گرفته بود.
در ادامه همین خبر، به نامه ظریف خطاب به رییس دفتر روحانی اشاره شده و متن آن نامه بدین شرح منتشر شده است:
"جناب آقای دکتر نهاوندیان
رئیس دفتر محترم ریاست جمهوری
با سلام، احتراماً به پیوست تصویر نامه واصله از جناب آقای موسوی بجنوردی رئیس محترم مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی به شماره 12050 مورخ 19/01/1393 جهت استحضار و صدور دستور جنابعالی ایفاد میگردد.
در نامه یاد شده درخواست شده است پیکر شادروان ریچارد نلسون فرای استاد ایرانشناسی آمریکائی که اخیراً درگذشته است، از بیمارستانی در بوستون آمریکا به ایران منتقل شده و در اصفهان کنار مزار آرتورپوپ دفن گردد. ضمناً مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی اعلام داشته است بقیه امور، از تحویل پیکر در فرودگاه تا خاکسپاری مشارالیه در اصفهان را برعهده خواهد گرفت.
خواهشمند است دستور فرمائید از اقدامی که معمول میگردد این وزارت نیز مطلع نمائید.
محمد جواد ظریف"
این نامه که البته پس از انتشار، در یک خبرگزاری دولتی به نقل از منبعی آگاه(!) به صورت نصف و نیمه تکذیب شد اما از تکذیب ماجرای پیگیری مراسم تشییع و تدفین(!) ریچارد فرای توسط موسوی بجنوردی خبری منتشر نشد.
همه اینها در شرایطی اتفاق افتاده است که همسر "فرای" طی روزهای گذشته به صراحت نسبت به جاسوسی شوهرش برای سازمان سیا اعتراف کرده است و این همه دست و پا زدن های جماعت بنفش(!) برای یک جاسوس در نوع خود جالب توجه است.
نکته قابل تامل دیگر، رسیدن به یک اشتراک نظر میان اینان و طیف موسوم به انحرافی است به نحوی که آنان نیز از "ریچارد فرای" به عنوان یک ایران شناس(!) تجلیل کرده بودند و البته آن جریان، توسط همین بنفش ها مورد تهاجم و تخریب قرار داشتند.
در مطلبی که چندی قبل در همین پایگاه خبری راجع به دوست واقعی آقای ظریف(!) منتشر شد (اینجا) اسناد قطعی جاسوسی وی و نقش مخرب او در تاریخ نویسی جعلی برای ایران قدیم موردتوجه قرار گرفت و اینک، این همه سوگواری و عزاداری برای یک جاسوس رسمی جای تامل و البته تاسف بسیار دارد.
جالب اینجاست که تکاپو برای یک جاسوس مرده صهیونیستی- آمریکایی در برهه ای اتفاق افتاده است که یانکی ها برای زنده ما (حمید ابوطالبی) اجازه ورود به خاک این کشور و حضور در سازمان ملل به عنوان نماینده جمهوری اسلامی را صادر نمی کنند.
به نظر شما عزیزان مخاطب، در این باره چه باید گفت و چه باید نوشت که قلم و زبان از بیان این همه ذلت در برابر دشمن قسم خورده عاجز است؟
