به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در گفتگو با اندیتیوی، نقش طالبان را در افغانستان پررنگ توصیف کرده گفت که طالبان باید در آینده افغانستان نقش خود را ایفا کند.
به گزارش رویترز، وی افزود: تلاش برای حل و فصل اختلافات و درگیریهای افغانستان و پایان جنگ هیجده ساله در افغانستان در سالهای اخیر به سرعت در حال افزایش است. حتی همانطور که گزارش میدهند دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، قصد دارد هزاران نیروی آمریکایی را برای ایجاد امنیت دراین منطقه از افغانستان خارج کند.
محمد جواد ظریف، با اشاره به ارتباط دیرینه ایران با طالبان، اضافه کرد که ایران ارتباطاتی با طالبان داشته است، زیرا لازم است امنیت مناطق مرزی تحت اختیار طالبان تضمین شود.
ظریف، خود را در موضع یک تصمیم گیرنده موثر در حیطه سیاست افغانستان پنداشته گفت: من فکر میکنم غیر ممکن است که در آینده افغانستان هیچ نقشی برای طالبان متصور نشویم.
این سخنان ظریف در حالی گفته شد که حامد کرزی، برادر بزرگ طالبان، بر تماس با ایران تاکید کرده و گفته است که تماس ایران با طالبان به نفع افغانستان است.
رییس جمهور پیشین در ارزیابی خود از گفتگوهای ایران با طالبان بیان داشت: ایران با طالبان در تماس است و این تماس ایران با طالبان بدون شک به نفع افغانستان تمام می شود.
طی هفته های اخیر، موضوع گفتگوی ایران با طالبان پس از سفر دبیر شورای امنیت ملی ایران به کابل مطرح شد و پس از آن نیز نمایندگانی از طالبان به تهران سفر کردند و با عراقچی معاون وزیر امور خارجه ایران دیدار و گفتگو داشتند.
طالبان نیز در واکنش به حضور در تهران عنوان کردند: با ایرانیها درباره افغانستان «پس از اشغال» گفتگو کردیم.
از آنجا که نقش کشورهای همسایه به خصوص پاکستان و ایران در تحولات سیاسی و نظامی افغانستان موثر بوده و تاکنون نتایج مثبت و منفی فراوانی به همراه داشته است، نمی توان اذعان داشت که چرا سردمداران و مسوولان کشورهای پاکستان و ایران درباره افغانستان صراحتا اظهار نظر می کنند. اما آنچه در این روند قابل تذکر به نظر می رسد، سهیم پنداشته شدن این دو کشور در سرنوشت و آینده افغانستان است که تا کنون نتایج مخربی برای مردم ما به همراه داشته است.
نقش تخریبی پاکستان در افغانستان بر هیچکسی پوشیده نیست اما از نقش تخریبی ایران در افغانستان، حرف زیادی به میان نمی آید و اینگونه تصور می شود که ایران تا کنون در فعالیت های تخریبی در افغانستان نقش قابل توجهی نداشته است ولی در عوض تمامی مشکلات امنیتی و نظامی به پاکستان نسبت داده می شود. علت اصلی این مساله در وابستگی پاکستان به غرب و به خصوص آمریکا است که با نیات شوم و غارتگرانه خود از پاکستان به عنوان وسیله برای چپاول افغانستان استفاده کرده است.
تا دیروز مسوولان ایرانی از تماس با طالبان انکار می کردند و هرگونه هماهنگی با طالبان را مردود می دانستند، اما امروز وزیر خارجه ایران صراحتا اظهار می دارد که باید طالبان در آینده افغانستان نقش فعال داشته باشند و مذاکره با طالبان را علنی کرده با غرور ابراز می دارد که ما با طالبان در تهران گفتگو کردیم.
ما به هماهنگی مسوولان ایرانی با طالبان کاری نداریم، شاید بخاطر صیانت مرزی بوده باشد، اما از اظهار نظرهای بدون پشتوانه سیاسی و نظامی وزیر خارجه ایران تاسف می خوریم که نه تنها جمهوری اسلامی را به زودفراموشی جنایات طالبان متهم می کند که یک گروه تروریستی با پشتوانه آمریکایی و انگلیسی را به عنوان ناجی صلح افغانستان قلمداد کرده و از نشست با سران درجه سوم این گروه در تهران اظهار مباهات می کند، بدون اینکه به آینده رابطه با این گروه و جامعه تشیع افغانستان که در مقابل این گروه ایستاده است، توجه کند.
از پاکستان گله ای نیست، زیرا این کشور ناچار است با سیاست های آمریکایی همراه باشد، اما از جمهوری اسلامی ایران که منادی حق طلبی و عدالت خواهی و مبارزه با آمریکا است، بعید بنظر می رسد که از مواضع قبلی اش صرفنظر کرده و با سیاست های آمریکایی در افغانستان همراه گردد.
نکند آقای ظریف نیز به فراموشی و از خود بیگانگی سیاستمداران افغانستان دچار گردیده و در تشخیص خوب از بد، متوهم شده است و یا آنقدر بزرگ شده که خود را غول سیاست منطقه می پندارد و هرآنچه به ذهنش می رسد عملی می کند بدون اینکه به گذشته و آینده کشور خود و کشور همسایه خود اندیشیده باشد!
در تعجب از اینکه جناب ظریف تا اکنون ندانسته است، که طالبان ساخته و پرداخته آمریکا هستند و هرنوع نشست و مذاکره علنی با آنان به معنای نشست با نمایندگان آمریکا در منطقه می باشد.
امروز دیگر برهمگان واضح شده است که آمریکا افغانستان را ترک نمی کند، طالبان هم به عنوان نیروی دوم آمریکا در افغانستان حضور فعال خواهند داشت تا در پناه ناامنی های ایجاده شده، اهداف آمریکا که همانا غارت و سلطه است، تحقق یابد. حالا شما قضاوت کنید که آقای ظریف در این میان چکاره است؟
به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" یک ایرانی از شهر کاشان استان اصفهان در کامنت خبر فوق که در شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) درج شده است چنین نوشت:
اولا آن روز ها تا قبل از صد و پنجاه سال پیش به هیچ وجه نام افغانستان وجود نداشت بلکه بر این ناحیه نام خراسان اطلاق میشد. اما برخلاف دروغ ها و تبلیغات ضد ایرانی دشمنان ایران، نام ایران از قبل دوره ساسانی تا همین امروز وجود داشت و در بین آثار متعدد تاریخ نگاران قبل و بعد اسلام به زبان های مختلف از جمله فارسی و عربی به طور فراوان ذکر شده است که بارها بخشی از آنها در این سایت و سایت های دیگر توسط دوستان ایرانی یا فارسی زبانان افغانستان مکتوب شده است و برخی را هم با توجه به کثرت بسیار زیاد اسناد افغان پیپر نشر ننموده است دوم) در دوره اسلامی یعنی هزاره اخیر پیوسته شاعران بسیار زیادی از غرب تا شرق ایران زمین در سده های مختلف نام این سرزمین به طور فراوان با نام ایران و ایرانشهر مدح و ستایش شده است که باز هم برخی این اشعار نشر شده و برخی نشر نشده است این ابیات از شاعران بلاد مختلف ایران زمین (یعنی ولایات مختلف خراسان بزرگ-آذربایجان-فارس-سیستان-کرمان-مکران-طبرستان-اراک(عراق) بوده و مربوط به یک منطقه جغرافیایی و یک قرن خاص نمیباشد سوم) نام آریانا فقط و فقط در منابع یونانی و رومی ذکر شده و معادل همان ایران میباشد که به لحاظ فونتیک و زبانشناسی آوایی در زبانهای رومانیک این طور تلفظ میشود و نمونه های بسیاری دیگر از برخی زبانشناسان ذکر گردیده است و این نام اعم از ناحیه خراسان بوده است مثلا در مواردی بر آذربایجان هم اطلاق شده است ۴)این را همه قبول داریم که خراسان بزرگ ترین و اعظم ولایات ایران زمین بوده است و در بین مورخین مشهور است پس در این مورد بحثی نداریم بعلاوه این که خراسان نه تنها در بین شعرای اهل خراسان زمین و ماوراءالنهر و خوارزم بلکه توسط شعرای فارس و آذربایجان و سیستان و نواحی دیگر هم مدح شده است ۵)سالهایی که مکتوب کردید صحیح و دقیق نمیباشد و میتوانید به منابع دقیق تاریخی مراجعه کنید تا صحت گفتار من را دریابید اما چون من قصد مجادله و جر و بحث بیهوده ندارم( که نه فایده دنیوی دارد و نه فایده اخروی و نه چیزی را اثبات میکند) بنابراین از جدال پرهیز میکنم.
پنجم) بجای این که تفرقه و اختلاف و کینه افروزی کنید سعی کنید بذر محبت و دوستی بکارید به قول حافظ:( درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آید)
ششم نه تنها این مرز فعلی ایران و افغانستان بلکه بسیاری از مرزهای متعین شده دیگر بین منطقه ما بر اساس نقشه انگلیس بوده است همان طور که شما پشتو زبان ها از مرز دیورند ناراضی هستید که میان شما پشتونها را جدا کرده و آن را از توطیه انگلیس میدانید ما فارسی زبانها هم ناراضی هستیم که مرزهای جعلی بین ما فاصله انداخته است و همین طور این نارضایتی بین مردمان بلوچ و کرد و آذری و در کل بین جمیع مسلمانانی که احساس برادری با یکدیگر دارند وجود دارد اگر خوب دقت کنید میفهمید در قرون اخیر اقوام و طوایف روم قدیم امروز با هم متحد شده و مرزهای سیاسی و فرهنگی خود را از میان برداشته اند واحد پول یکسان انتخاب نموده همینطور ویزای واحد برنامه های اقتصادی و تجاری یکسان و... اما ما میان مردمان ایران زمین که همه مسلمان میباشیم و همه در محدوده زبانها و اقوام ایرانی میشویم بیشترین سعی و کوشش را در ایجاد اختلاف بین ما نموده اند و برای این هدف از هر ابزاری استفاده کرده اند چون میدانند اگر همه با هم متحد باشیم نمیتوانند بر ما سلطه و ریاست یابند نه این که فکر کنید مخصوص ماست بلکه در بین عرب ها هم همین است روزی همین رومیها (اعم از فرانسه و انگلیس و ایتالیا و..) به عربهایی که تحت سلطنت عثمانی بودند گفتند شما خودتان بر ترک ها در اسلام برتری دارید و نباید زیر دست ترک ها باشید و به آنها وعده دادند اگر با امپراطوری عثمانی بجنگید یک سرزمین عربی بزرگ از شبه جزیره حجاز تا مغرب و صحرای آفریقا به شما میدهیم و مناطق اروپایی عثمانی سهم ما باشد اما بعد از آن که عربها را فریب دادند و از چهار سو بر امپراطوری عثمانی حمله کردند و شیرازه آن را از هم پاشیدند نه تنها به وعده خود عمل نکردند بلکه شروع به استعمار در سرزمین های عربی کردند و هر کدام یک ناحیه آن را اشغال کرده و حتی به نام کشور خود زدند مثلا مصر و سودان و حجاز و عراق را به انگلیس و سوریه و لبنان و الجزایر را به فرانسه فلسطین را به یهود و لیبیا را به ایتالیا و مغرب را به پرتغال و اسپانیا بخشیدند که بعد ها هر کدام هزاران قربانی دادند تا اروپاییها را از سرمین های عربی بیرون کنند فقط الجزایر بیش از یک میلیون قربانی داد. همین طور سرزمین هند را به چند قسمت تقسیم کردند و بین اقوام هندی و حتی بین خود مسلمانان هندی اختلاف اندازی کردند تا بتوانند استعمار خود را بر آنها تداوم بدهند که نتیجه آن ابتدا تجزیه بوتان و نپال و پاکستان و بعد تجزیه بنگلادش از پاکستان بود. برادر عزیز ای برادر مسلمان امروز روز اختلاف و تفرقه نیست امروز روزی است که ما مسلمانان خوب باید نقشه دشمن را بشناسیم و هوشیار باشیم و متحد شویم شما ببین هر کشوری را که غرب به آن داخل شد از همان وقت جنایات و جنگ داخلی تروریزم و خشونت طایفه ای و تجزیه شروع شد و کشورهایی که جرات ورود به آنها پیدا نکرد در صلح و امنیت و آرامش با یکدیگر زندگی میکنند. آیا این سزاوار است که دشمنان امت پیامبر این طور مرزبندی ها و اختلافات خود را برداشتند و بر علیه ما متحد شده اند ولی ما امت پیامبر بین خود این گونه تفرقه و اختلاف بیندازیم؟!.
یک ایرانی هستم از شهر کاشان استان اصفهان