به گزارش پایگاه عدالت خواهان"به نقل از راه اترک، مشهد محمد قرناسی سرایدار اداره آموزش و پرورش مراوه تپه است.
با روی باز به استقبال همه می رود . لبخند از روی لبانش دور نمی شود . با همان لبخند همیشگی از ما هم استقبال کرد .
وقتی از او خواستیم در خصوص نحوه ی اسارتش برایمان بگوید ، تا آخر مصاحبه با صدایی آرام برایمان صحبت نمود.
شاید زجرهای کشیده شده در دوران اسارت و یادآوری آنها قوت لبخند و نای صدا را از روی لبان مشهد محمد برداشتند.
او گفت : در سال 66 به جبهه اعزام شدیم و محل خدمت ما جبهه کردستان بود . دره ی شیلر جایی بود که ما در آن خدمت می کردیم .
در یک روز که مورد حمله ی منافقین و گروهک ها قرار گرفتیم ، تا غروب بچه ها دفاع کردند و جنگیدند ، اما آخرهای غروب اونها به ما غلبه کردند و بچه ها رو به اسارت گرفتند .
از مشهد محمد پرسیدیم : وقتی شما رو گرفتند چه برخوردی با شما داشتند؟
مشهد محمد با همان صدایی که انگار از اولش هم آرامتر شده بود ، گفت : خیلی مودبانه نوازشمون کردند و تا جایی که جا داشت ، کتکمون زدند .
دیده که توی اداره ی آموزش و پرورش ، لقب مشهد محمد است گفت : تا اون موقع ما فکر می کردیم توسط عراقیها دستگیر شدیم ؛ اما توی اون کتک خوردنها تازه متوجه شدیم که اونها از منافقین هستند ، چرا که با خودشون فارسی حرف می زدند .
دیده گفت که منافقین بعد از شکنجه و آزار و اذیت بچه ها ، ما را ابتدا به سلیمانیه ی عراق و بعد هم به زندانی در کرکوک بردند .
از دیده پرسیدیم که از دوستانش که با اون دستگیر شدند کسی را به خاطر دارد ؟
دیده گفت : آره یکیش عبدالجلیل طاقانی از روستای قرانکی جنگل از توابع شهرستان کلاله است و دیگری هم قربان محمد تکه از گنبد کاوس.
قربان محمد تکه را هر وقت گنبد می روم می بینمش و یادی از گذشته هم با هم می کنیم.
از بندر ترکمن هم با ما بودند ولی اسم و فامیلشون یادم نیست .
دیده جزو آزاده هایی هست که قبل از سال 69 به میهن بازگشتند.
انتهای پیام/