به گزارش پایگاه عدالت خواهان" به نقل از مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
«معشوقه انتخاباتی کارگزاران کیست؟!» لکنت چپ‌ها در مقابل اسم لاریجانی
یدا... طاهرنژاد، از فعالان اصلاح‌طلب و عضو حزب کارگزاران سازندگی، به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با خبرگزاری ایلنا در پاسخ به سوالی با این محتوا که شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه قرار است حزب کارگزاران از علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری (آینده) حمایت کند، اظهار کرده است:
«این مساله صحت ندارد. انتشار چنین اخباری برای ایجاد اختلاف و شکاف بین اصلاح‌طلبان است!»[۱]
*مسئله‌ای که خبرنگار ایلنا تحت عنوان شایعه به آن اشاره کرده است، به نظر جدی‌تر از این حرف‌هاست و کارگزارانی‌ها بر خلاف آنچه که آقای طاهرنژاد می‌گوید، در سودای ادامه دولت روحانی در سال ۱۴۰۰ با تجمیع نیروهایی از میان اصولگرایان و اصلاح‌طلبان هستند.
تحلیلی که با انتشار عکس علی لاریجانی در کنار لیدر اصلاح‌طلبان قوت بیشتری هم گرفته است.
از دیگر اماره‌های موجود برای این تحلیل نیز صحبت‌هایی است که محمد عطریانفر، چند روز قبل در گفت‌وگو با خبرآنلاین آنها را بیان کرد.
او گفته بود:
«اگر هم قرار بر یک کار –انتخاباتی- ائتلافی، تشکیلاتی و منحصر در احزاب اصلاح طلب باشد باید به گونه ای فراگیر و اصولی عمل کرد و اگر هم قرار است بنا به اقتضائات و شرایط خاص با بخش معتدلین اصولگرایان همکاری سیاسی صورت بگیرد باید آن را به زمان خود موکول کرد.»[۲]
در همین حال، علی صوفی، از فعالان اصلاح‌طلب و از وزرای دولت اصلاحات هم چند ماه قبل درباره ماجرای حمایت احتمالی کارگزارانی‌ها از دکتر لاریجانی، به روزنامه آفتاب یزد گفته بود:
«کارگزاران نماینده اصلاح‌طلبان نیست...اگر تصمیم با یک حزب باشد و یا تصمیم با شخص آقای کرباسچی باشد می‌توان پیش‌بینی کرد که در انتخابات ۱۴۰۰ گزینه اصلاح‌طلبان آقای لاریجانی است. اما قطعا اصلاح‌طلبان فراتر از کارگزارانی‌ها هستند و جامعه اصلاح‌طلبی، هم فراگیر است و هم بالنده و تحت تاثیر نظرات شخصی قرار نمی‌گیرد.»
نظر دریافت‌کننده پول از کاخ سفید درباره «برجام منهای آمریکا»!
«حسین موسویان» از چهره‌های اصلاح‌طلب و از دیپلمات‌های سابق هسته‌ای که چند سالی است عمدتاً در خارج از کشور به سر می‌برد، به تازگی با یک رسانه آمریکایی درباره برجام گفت‌وگویی انجام داده که خبرگزاری دولتی ایرنا آنرا منتشر کرده است.
«ریل‌نیوز» در بخشی از این گفتگو از موسویان می‌پرسد: خروج آمریکا از برجام چه معنایی دارد؟ و اگر ترامپ، آن دسته از تحریم های آمریکا که بر اثر برجام برداشته شده را مجددا اعمال کند، آیا سایر کشورهایی که با ایران روابط اقتصادی را آغاز کرده اند، را هدف قرار خواهد داد؟
و موسویان پاسخ می‌دهد: «نمی دانیم تصمیم ترامپ چه خواهد بود. منتهی بنظر می رسد در صورتیکه آمریکا از برجام خارج شود، برجام نخواهد مرد اما قدرتهای جهانی قاطعانه پای برجام بایستند و آن را بطور جامع و کامل اجرا کنند!»
مجری برنامه اما در ادامه به موسویان می‌گوید: اگر آمریکا طبق مقررات داخلی خود از برجام خارج شود، آنگاه طبق مقررات خود، مجبورخواهد بود روابط اقتصادی ایران و سایر کشورها با ایران را مورد هدف قرار دهد.
و دیپلمات سابق اظهار می‌کند: این یک بحث حقوقی است که آیا قوانین داخلی آمریکا می تواند بر قوانین بین المللی ارجحیت پیدا کند. آمریکا قوانین داخلی خود را دارد اما همزمان باید به قوانین بین الملل متعهد باشد.
گفتنیست، موسویان در بخش دیگری از این مصاحبه نیز تصریح کرده است: اگر سایر قدرتها تسلیم آمریکا شوند و ایران نتواند از منافع اقتصادی برجام بهره مند شود، برجام خواهد مرد.[۳]
*موسویان شخصی است که تلاش زیادی را برای انعقاد برجام انجام داد، به این واسطه از کاخ سفید مبلغ ۷۰ هزار دلار پول دریافت کرد، با مقامات کاخ سفید دیدار کرد و سخنگوی قوه قضائیه نیز سال گذشته در یک مصاحبه تصریح کرد که او از کسانی است که قرار است درباره برجام، برخی سؤالات امنیتی از وی پرسیده شود!
سیاست برجام منهای آمریکا که چندی قبل از سوی علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی اعلام شد ایران به آن متعهد می‌ماند! نیز رفتاری است که به نظر نمی‌رسد معقول باشد و از طرفی امکان آن هم با تردید عقلانی مواجه است.
کما اینکه مصاحبه‌گر آمریکایی نیز در صحبت‌های خود در بالا به آن اشاره می‌کند.
با این وصف به نظر می‌رسد موسویان به عنوان یکی از مروّجین توافقی که تحلیلگران از ابتدا بی‌دستاوردی و حتی شکست رسمی آنرا هشدار داده بودند، در حال دفاع از یک استراتژی مورد نظر آمریکا و با اهداف خاص است.
مسئله‌ای که به نظر می‌رسد باید در پیشگاه نخبگان، تحلیلگران و رسانه‌ها، اقتراح بیشتری درباره آن صورت پذیرد.
پر واضح آنکه برجام منهای آمریکا توافقی خواهد بود که در فرایند آن، آمریکا به یک منتفع محض بدل خواهد شد بدون آنکه هزینه خاصی را پرداخت کند.
از طرفی تصور اروپا و چین بدون آمریکا هم یک فرض کودکانه است. چه اینکه بانک‌های کشور چین نیز از همکاری با ایران در پسابرجام امتناع می‌کنند! و دکتر لاریجانی هم به این مسئله اشاره کرده است.[۴]
***
«بازجوهای خشن» از کینه‌توزی اصولگرایان می‌گویند!
تقی آزادارمکی، از جامعه‌شناسان اصلاح‌طلب به تازگی در بخشی از گفت‌وگوی خود با سایت نامه‌نیوز در پاسخ به این اظهار نظر خبرنگار که «اینطور که به نظر می‌رسد که این جریان سیاسی(اصولگرایان) برای انتخابات‌های بعد امید زیادی به لاریجانی دارد» گفته است:
«به نظرم بعید است. چون راست کینه توز است و انتقام می‌گیرد. مطمئن باشید این کار را نمی‌کنند. به همین دلیل هم است که آقای قالیباف را قربانی کرد. در جمنا، لاریجانی و خیلی‌ها را قربانی کردند و یک نیروی ناشناخته را بالا بردند. به خاطر اینکه می‌خواهند انتقام بگیرند حتی از خودشان هم می‌خواهند انتقام بگیرند»![۵]
*یکی از مشکلات عمده جریان سیاسی خاص و چهره‌های آن، ادبیات نامناسب و هتّاکی نسبت به مردم و رقبای سیاسی است...
مسئله‌ای که یک زدگی عمومی نسبت به این جریان پدید آورده و برخی معتقدند همین بی‌ادبی نسبت به مردم و رقیب است که سبب‌ساز ۱۶ سال شکست اکثریتی اصلاح‌طلبان در تمام انتخابات‌های کشور شده است.
مجلس نهم عقل ندارد، اصولگرایان افراطی هستند، هرکس به روحانی رأی نداده بی‌عقل است، مردم لشکر قابلمه بدست‌هایی هستند که برای توزیع مرگ موش و جارو هم صف می‌کشند، انرژی هسته‌ای به لبو فروش‌ها و راننده تاکسی‌ها ربطی ندارد و اصولگرایان متحجّر هستند تنها بخشی از توهین‌های روزمرّه‌ای است که در پرونده اصلاح‌طلبان خطاب به مردم و رقبا به چشم می‌خورد.
این توهین‌ها و ادعای روشنفکری و التزام به قانون البته در حالیست که سابقه خشونت، بی‌قانونی و رفتارهای پارادوکسیکال فقط در طیف چپ و در میان چهره‌های اصلاح‌طلب دیده می‌شود.
کما اینکه رسانه‌ها گزارش داده‌اند که چهره‌هایی همچون فیض‌ا... عرب‌سرخی و محسن آرمین، بازجو بوده‌اند و در دهه شصت رفتارهای خشنی با دستگیرشدگان داشته‌اند.[۶]
بازجویی‌های سعید حجاریان با نقاب در دهه شصت، فرو کردن پونز در پیشانی بانوان بدحجاب توسط اکبر گنجی، ضدیت با آمریکا در دهه ۶۰ و تأکید بر رابطه با آمریکا در دهه‌های بعدی، عدم تمکین به رأی مردم در انتخابات ۸۸، تحریم انتخابات مجلس نهم در سال ۹۰، استعفای دسته‌جمعی نمایندگان اصلاح‌طلب در مجلس ششم، توهین‌های روزمره به مردم و... تنها بخشی از رفتارهای آشکاری است که در پرونده فعالیت طیف چپ وجود دارد ولی طنز تلخ روزگار آنست که معاریف اصلاح‌طلب همواره تلاش می‌کنند این رفتارها را به مردم و رقیب نسبت دهند...
غیر از این حقایق، صحبت‌های آقای ارمکی نیز واقعیت ندارد و کسی این تصور را ندارد که در ساز و کار جمنا کسی قربانی شده است! همچنین درباره کینه‌توزی و انتقام‌جویی در اردوگاه نیروهای ارزشی و حزب‌اللهی نیز سندی وجود ندارد و معلوم نیست این چهره اصلاح‌طلب غیر از برخورداری از ژنتیک توهین‌گر جریان چپ، بر چه اساس دیگری مدعی وجود چنین رفتارهایی در میان اصولگرایان شده است؟!
گفتنیست، علیرضا علوی‌تبار، فعال سیاسی اصلاح‌طلب به تازگی در توجیه کنایه اصلاح‌طلبان به مردم درباره صف کشیدن برای دریافت جارو اینطور گفته است که صف کشیدن یک امر اقتصادی است و هنگامی که کالایی ارزان شود، مردم برای دریافت آن صف می‌کشند. حتی اگر سمّ باشد![۷]
***
1_ https://khabarfarsi.com/u/45032273
2_ http://www.khabaronline.ir/detail/708618/Politics/parties
3_ http://www.irna.ir/fa/News/82674183
4_mshrgh.ir/746433
5_http://namehnews.ir/fa/news/428440
6_mshrgh.ir/771387
7_http://www.farsnews.com/MediaDisplay.aspx?nn=13960625000573
