چاپ صفحه

فاجعه اي که در پي هوسبازي رخ داد

به گزارش عدالت خواهان گلستان"اين مرد گفت: «صبح خانه را ترک کردم و براي کار، بيرون رفته ‌بودم. شب که برگشتم در را باز کردم و ديدم جسد همسرم روي زمين افتاده و بچه‌هايم هم کنار جسد مادرشان نشسته‌اند و گريه مي‌کنند. من دو فرزند دارم که بچه بزرگم سه‌ساله ‌است. او نمي‌تواند چيزي به ياد بياورد يا حرفي بزند.» وقتي ماموران جسد را به پزشکي‌قانوني انتقال دادند و تحقيقات خود را براي شناسايي عاملان قتل آغاز کردند اولين فرضيه آنها قتل با انگيزه سرقت بود چراکه همه جواهرات زن جوان، پولي که در خانه بود و تلفن همراه او سرقت شده‌ بود.
همچنين مشخص شد عاملان قتل آشنا بودند چراکه در خانه شکسته نشده بود و آثاري که نشان دهد آنها به زور وارد شده‌اند در خانه وجود نداشت. چندروز بعد روشن‌شدن گوشي تلفن‌همراه مقتول راز اين جنايت را فاش کرد و ماموران موفق شدند مردي افغان به‌نام رسول را که گوشي دستش بود بازداشت کنند.
او به دست داشتن در قتل لاله اعتراف کرد و گفت: «من با زني به‌نام ريحانه رابطه داشتم. او که از اقوام دور من است، گفت زني جوان به نام لاله را مي‌شناسد که شوهرش قمارباز است و طلاهاي زيادي دارد. من هم تصميم گرفتم با کمک شوهرخواهرم سرقت از خانه لاله را انجام دهم. مطابق نقشه ريحانه به‌عنوان ميهمان به خانه لاله رفتيم البته در را باز گذاشت تا من و فريد شوهرخواهرم وارد منزل شويم. ما با چاقو وارد شديم. اول به سمت ريحانه حمله کرديم تا لاله به او شک نکند. بعد او بچه‌ها را برداشت و بيرون رفت. فريد ضربه‌اي به گردن لاله زد و بعد من ضربات بعدي را زدم و او را کشتيم و هرچه طلا و جواهر داشت، برداشتيم. بچه‌ها را در خانه گذاشتيم و رفتيم.»
با اعتراف رسول، متهمان ديگر نيز دستگير شدند و به جرم خود اعتراف کردند. ماموران همچنين طلافروش‌هايي که جواهرات سرقتي را خريداري کرده ‌بودند شناسايي و بازداشت کردند. با پايان تحقيقات در دادسرا کيفرخواست عليه متهمان صادر و روز گذشته جلسه رسيدگي به اين پرونده در شعبه 74 دادگاه کيفري ‌استان تهران به رياست قاضي عبد‌الهي برگزار شد. بعد از اينکه نماينده دادستان در جايگاه قرار گرفت و کيفرخواست را خواند وکيل اولياي‌دم نيز شکايت خود را مطرح و اعلام کرد با توجه به اينکه مشارکت در قتل براي رسول و فريد در نظرگرفته‌ شده ‌است اولياي‌ دم از رسول اعلام گذشت کردند و درخواست قصاص فريد را دارند.
سپس فريد در جايگاه حاضر شد. او همه اتهامات را رد کرد و گفت: من در قتل و سرقت نقش نداشتم؛ اينکه گفته مي‌شود با نوجواني به‌نام مژگان که دختر ريحانه است رابطه داشتم، دروغ است. واقعيت اين است که من قرباني شده‌ام چون پسر ريحانه همسر من مينا را دوست داشت و مينا با او ازدواج نکرد. آنها ناراحت هستند و اين‌ طوري از من انتقام گرفتند. متهم در ادامه گفت: رسول برادرزنم هم ريحانه را دوست داشت و آنها سال‌ها بود که با هم رابطه داشتند به همين خاطر هم دلش مي‌خواست خواهرش با پسر ريحانه ازدواج کند اما مينا قبول نکرد و اينها من را به‌ عنوان متهم معرفي کردند.
هرچه در اداره آگاهي و دادسرا در مورد قتل و سرقت گفته‌ام تحت فشار بوده و هيچ‌کدام را قبول ندارم، من مقتول را نمي‌شناختم. سپس رسول در جايگاه حاضر شد. او انگشت اتهام را همچنان به سمت شوهرخواهرش گرفت و مدعي‌ شد قاتل اصلي اوست اما به دفاع از ريحانه پرداخت و گفت. او در اين قتل نقشي نداشت و ماموران به اشتباه بازداشتش کردند. ريحانه نيز همه اتهامات را انکار و گفته‌هايش در اداره آگاهي را هم رد کرد. با پايان جلسه رسيدگي هيات قضات براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.