چاپ صفحه

باید گفت مطالبه عدالت نه فقط به نظام ضربه نمى‌زند، بلکه نظام را تقویت مى‌کند

امام فرمودند دانشجویان باید در مقابل انحرافات، شجاعانه بایستند. اگر ایستادگى دانشجو باعث اصلاح مسؤولان نشد، تکلیف چیست؟
* چرا، عاملِ اصلاح خواهد شد. البته ایستادگى دانشجو معنایش این نیست که مبارزه مسلّحانه کند. انسان به مسؤول باید بگوید، تذکّر بدهد و بخواهد؛ این خواستن باید در روش، برخورد و انتخاب او اثر بگذارد، که بلاشک اثر مى‌کند؛ ممکن نیست اثر نکند؛ بنده این را به‌صورت یک امر قطعى عرض مى‌کنم. اگر روى این نکته دقّت کنید، خواهید دید امکان ندارد یک مجموعه چیزى را بخواهد و در نظامى مثل نظام ما – که نظام مردم‌سالارى و انتخاب است – تحقّق پیدا نکند؛ بالاخره تحقّق پیدا خواهد کرد.
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى‌ ۸۲/۰۲/۲۲)

* اگر اشکالى در سیاستها و عملکردها باشد، آیا باید آن را ابراز کرد؟ چگونه مى‌توان این کار را کرد که متّهم به مخالفت با فرمایش شما در حمایت از دولت نشویم؟
* من البته هیچ‌وقت جلوِ انتقاد را نگرفته‌ام و کسى را منع نکرده‌ام. انتقاد صحیح و دلسوزانه ضررى ندارد؛ اما این انتقاد بایستى به تخریب نینجامد. بعضیها طورى انتقاد مى‌کنند که تخریب است؛ این مصلحت نیست. کسى که مسؤولیت سنگینى در کشور بر دوشش هست و از او توقّع داریم که فلان کار را بکند – اقتصاد را درست کند و… – اگر ما او را تقویت نکنیم؛ اگر یک وقت ضعفى هم پیدا شد، آن را نپوشانیم؛ آیا مى‌توانیم چنین توقّعى داشته باشیم؟ باز هم مى‌توانیم امیدوار باشیم که آنچه که ما مى‌خواهیم، انجام خواهد گرفت و آنچه که وظیفه اوست، انجام مى‌گیرد؟ به نظر من، وظیفه همه است که به مسؤولان کشور کمک کنند و آنها را یارى نمایند؛ البته تا وقتى که در خطّ مستقیم اسلام و امام حرکت مى‌کنند. اگر کسى از خط مستقیم اسلام و امام منحرف شود – هر کسى باشد – او درخور حمایت نیست. این فرق هم نمى‌کند؛ از بالا تا پایین همه یکسان هستند؛ خود من هم همین‌طور هستم. اگر خداى نکرده من هم از آن خطّ صحیحِ اسلام تخطّى کنم، بر مردم واجب نیست که از من حمایت یا تبعیت کنند. البته احیاناً یک وقت اشتباه و اختلاف سلیقه‌اى وجود دارد. این اختلاف سلیقه نباید موجب شود که ما مسؤولان کشور و مسؤولان بخشهاى گوناگون را از حمایت خودمان محروم کنیم؛ نه، باید آنها را حمایت کنیم.

 

شما هم بدانید عزیزان من! امروز این کشور اقتدارش به همین است که دولت و ملت به هم وصلند. هیچ جاى دنیا هم این‌گونه نیست. این را که عرض مى‌کنم، با علم و اطّلاع مى‌گویم؛ یعنى حتّى در کشورهاى دمکراتیک، این حالتى را که شما در این‌جا مشاهده مى‌کنید – و خوشبختانه نظایر آن در این کشور زیاد است که یک مسؤول بنشیند و با مردم، صمیمى و خودمانى حرف بزند؛ نه آنها از او احساس وحشت کنند، نه او از آنها احساس وحشت و بیگانگى کند – وجود ندارد. این هم به برکت دین و به برکت اسلام است، والاّ آن حکومتهاى به خیال و به ادّعاى خودشان مردمى – که بى‌دین و ملحد بودند – حجابهایشان از مردمشان، خیلى خیلى قطورتر از دیگران هم بود! بنابراین، این اتّصال دولت و ملت، به برکت دین و اسلام است. این را نباید از دست داد؛ این چیز خیلى مغتنمى است. این ارتباط بین مسؤولان دولتى و مردم، حمایت اینها از آنها، علاقه و دلسوزى آنها به اینها، چیز بسیار با ارزشى است.
(پاسخهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى به پرسشهاى دانشجویان در دانشگاه صنعتى شریف ۷۸/۹/۱)

 

* حدود و خطوط قرمزِ ما در جنبش عدالتخواهى چیست؟ چون گاهى برخى مسؤولان رده پایین در سخنرانیهاى خود، رفتار ما را تخریبى و مغایر با منافع نظام تفسیر مى‌کنند. نظر حضرت‌عالى چیست؟
* اى کاش مى‌گفتند عملى که به عنوان رفتار تخریبى تعریف مى‌شود، چیست، تا بنده بگویم تخریبى است یا نه. بنده نمى‌دانم چطور رفتارى بوده که آنها آن را تخریبى دانسته‌اند. به هرحال، جنبش عدالتخواهى هنگامى‌که در جمع دانشجویان و خطاب به آنها گفته مى‌شود، مقصود این است که این طلب و خواسته و خواهش به عنوان یک خواسته عمده مطرح شود. نباید بگذارید این مطالبه مهم از ذهنها دور شود؛ یعنى بایستى عدالت آن‌چنان از طرف مردم، قشرها و بخصوص جوانان مطالبه شود که هر مسؤولى – چه بنده و چه هر کس دیگرى که در جایى مسؤول است – ناچار باشد به مقوله عدالت، ولو برخلاف میلش هم باشد، بپردازد. یک وقت است که ما مثلاً به وزارت اقتصاد و دارایى مى‌گوییم عدالت را رعایت کن، یا به قوّه قضاییّه مى‌گوییم عدالت را رعایت کن؛ اما یک وقت به جوانان مى‌گوییم شما عدالت را مطالبه کنید. هر کدام معناى خاصّى دارد. مطالبه عدالت به معناى این است که عدالت، گفتمان غالب در محیطهاى جوان و دانشجویى شود؛ عدالت را مطالبه کنند و آن را از هر مسؤولى بخواهند. اگر غیر از این کارى صورت گیرد، ممکن است درست و یا غلط باشد، که بنده چون نمى‌دانم، نظرى نمى‌دهم.
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى ۸۲/۰۲/۲۲)

 

* برخى از مسؤولان فرهنگى و حتّى روحانیون و افراد موجّه و دلسوز، ما را نصیحت مى‌کنند که اعتراض به مسائل ضدّعدالت، به نظام و انقلاب ضربه مى‌زند و این کارها تندروى است. در پاسخ به این افراد چه باید گفت؟
* باید گفت مطالبه عدالت نه فقط به نظام ضربه نمى‌زند، بلکه نظام را تقویت مى‌کند. البته من نمى‌دانم شما آن را چگونه مطالبه کرده‌اید که آنها گفته‌اند ضربه مى‌زند. ممکن است روش مطالبه، تند یا خشن یا نامناسب بوده، که من در این باره قضاوتى ندارم؛ اما اصل مطالبه عدالت، هیچ ضربه‌اى به انقلاب نمى‌زند؛ کاملاً هم در جهت تقویت انقلاب است.
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى‌ ۸۲/۰۲/۲۲)

 

* بعضى میگویند اگر چنانچه صدا و سیما را نقد کنیم، بر خلاف رهبرى مطلبى گفته‌ایم چون رهبرى رئیس صدا و سیما را معین میکند! نظر شما چیست؟
* اگر واقعاً ملاک این باشد، که آدم باید به هیچ‌کس اعتراض نکند؛ چون رئیس قوه‌ى قضائیه را هم رهبرى انتخاب میکند، رئیس جمهور هم بعد از انتخابات، تنفیذ رهبرى دارد؛ میگوید نصب کردم. پس باید به هیچ‌کس اعتراض نکرد. نه آقا، اولاً صدا و سیما را رهبرى اداره نمیکند؛ این معلوم باشد. صدا و سیما را رئیس صدا و سیما اداره میکند. و رهبرى هم در موارد زیادى اعتراضهائى دارد. همین اعتراضهائى که شما دارید، بعضى‌هایش یا خیلى‌هایش، اعتراضهاى ما هم هست. احتمالاً اعتراضهاى دیگرى هم هست که چون براى من از جوانب مختلف گزارش مى‌آورند – با اینکه خود من ممکن است به قدر شما تماشاچى تلویزیون یا گوش‌کننده‌ى رادیو نباشم – اطلاعاتم زیاد است. از وضع صدا و سیما اعتراضهائى هم میکنیم، اشکالاتى هم میکنیم، گاهى با آنها دعوا هم میکنیم. بالاخره آنها هم یک ضرورتهائى دارند و جواب میدهند؛ گاهى جوابشان درست است، گاهى هم نادرست است. به هر حال اعتراض هست و انتقاد شما از صدا و سیما مطلقاً به رهبرى منتقل نمیشود. شما حق دارید انتقاد کنید؛ هیچ اشکالى ندارد.
(دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب ۸۷/۷/۷)

 

* آیا در مواردی که شائبه‌ای در سطح جامعه به وجود آمده و نحوه عملکرد دستگاه قضا یا هر نهاد دیگری، غیرشفاف و یا خدای نکرده سوال‌برانگیز به نظر می‌رسد طرح پرسش و درخواست پاسخگویی نمی‌تواند به حرکت عدالت‌خواهانه نظام کمک کند؟
* یک سؤال این بود که آیا جریان دانشجوئى میتواند آنجائى که ایرادى به نظرش مى‌آید، سؤال کند؟ پاسخ این است که بله، باید سؤال کنید. ایرادى ندارد که سؤال کنید؛ به شرط اینکه همان طور که خود این برادر هم گفت، قضاوت نکنید؛ اما سؤال کنید. بهترین روش سؤال و پاسخ هم این است که مسئولین بیایند توى مجموعه‌هاى دانشجوئى. من همین جا از مسئولین درخواست میکنم که دیدارهاى دانشجوئى‌شان را زیاد کنند. امروز بهترین قشرهاى کشور اینهایند؛ هم جوانند، هم باسوادند، هم تحصیلکرده‌اند، داراى فهمند، داراى انگیزه‌اند؛ مسئولین بروند شرکت کنند. این سؤالات مطرح بشود، احتمالاً پاسخهاى قانع کننده‌اى هم خواهید شنید. کمااینکه خود من در برخورد با بعضى از مسئولین، احیاناً بعضى از همین سؤالهاى شما یا سؤالاتى از این قبیل را از آنها دارم. خوب، یک جوابى میدهند، انسان احیاناً قانع میشود؛ ممکن هم هست جواب قانع کننده‌اى نداشته باشند. به هر حال طرح سؤال، خوب است. مراقبت کنید طرح سؤال را مخلوط نکنید و اشتباه گرفته نشود با معارضه. آن چیزى که من قبلها هم گفته‌ام، بارها هم گفته‌ام، الان هم میگویم، این است که جریان دانشجوئى یا جنبش دانشجوئى یا هر چیز دیگر که اسمش هست، تصور نکند که وظیفه‌اش این است که با دستگاه متولى امر و متصدى اداره‌ى کشور معارضه کند؛ نه، این خطاست؛ چه لزومى دارد؟ معارضه کردن که کارِ همیشه درستى نیست؛ ممکن است یک جا درست باشد، یک جا درست نباشد. مهم این است که شما حرفتان را مطرح کنید، استدلالتان را مطرح کنید، پاسخ قانع کننده‌اى بخواهید؛ مسئولین هم باید پاسخ بدهند.
(بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان ۸۹/۶/۱)

 

* آیا حرکتهایى همچون تجمّع مقابل قوّه قضاییّه و مطالبه شدید از آنها در جهت مبارزه با مفاسد اقتصادى، تضعیف نظام است؟
* فرق مى‌کند. گاهى اوقات قوّه قضاییّه مایل است واقعاً کارى انجام دهد، که اگر پشتوانه این‌طورى هم ببیند، حتماً انجام خواهد داد. بعضى از امواج سیاسى جلوِ قوّه قضاییّه را در بعضى از کارها مى‌گیرد؛ بنابراین تصوّر نمى‌کنم این کار تضعیف نظام باشد. البته گاهى ممکن است در شرایطى تضعیف باشد، اما در شرایطى هم تقویت است؛ یعنى در واقع کمک به آنهاست تا کارى را که مى‌خواهند، بتوانند بکنند و در برابر بعضى از جریانهاى سیاسى که مزاحمت ایجاد مى‌کنند، حربه قویترى داشته باشند.
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى ۸۲/۰۲/۲۲)

 

* چرا برخی از دستگاه های مسئول با دانشجویان به جرم مطالبه ی عدالت برخورد می کنند در حالی که بعضا از برخورد با مفسدین و دشمنان عدالت شانه خالی می کنند؟
* شما میگوئید که ما شعار عدالت میدهیم؛ دانشجو را میگیرند، اما آن کسى را که به عدالت صدمه زده، نمیگیرند. قوه‌ى قضائیه چنین، یا دستگاه مسئول چنان. خوب، اینجا شما باید زرنگى کنید؛ یک لحظه از درخواست و مطالبه‌ى عدالت کوتاهى نکنید؛ این شأن شماست. جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد. پشتوانه‌ى این فکر هم با همه‌ى وجود، خودم هستم و امروز بحمداللَّه نظام هست. البته تخلفاتى هم ممکن است انجام بگیرد؛ شما زرنگى‌تان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصى و مصداق‌سازى نکنید. وقتى شما روى یک مصداق تکیه میکنید، اولاً احتمال دارد اشتباه کرده باشید؛ من مى‌بینم دیگر. من مواردى را مشاهده میکنم – نه در دانشگاه، در گروه‌هاى اجتماعى گوناگون – که روى یک مصداق خاصى تکیه میکنند؛ یا به‌عنوان فساد، یا به عنوان کجروى سیاسى، یا به‌عنوان خط و خطوط غلط. بنده مثلاً اتفاقاً از جریان اطلاع دارم و مى‌بینم اینجورى نیست و آن کسى که این حرف را زده، از قضیه اطلاع نداشته است.

 

بنابراین وقتى شما روى شخص و مصداق تکیه میکنید، هم احتمال اشتباه هست، هم وسیله‌اى به دست میدهید براى اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانون شکن – که من گفته‌ام قانوندانهاى قانون شکن خطرناکند – بتواند علیه شما استفاده کند. شما از دادستان چه گله‌اى میتوانید بکنید؟ اگر یک نفرى به‌عنوان مفترى یک شخصى را معرفى کند و بگوید آقا او این افتراء را به من زده. خوب، شأن آن قاضى این نیست که برود دنبال ماهیت قضیه. اگر این افتراء گفته شده باشد، زده شده باشد، ماده‌ى قانونى آن قاضى را ملزم به انجام یک کارى میکند؛ لذا نمیتوانیم از او گله کنیم. شما زرنگى کنید، شما اسم نیاورید، شما روى مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید. وقتى پرچم را بلند کردید، آن کسى که مجرى است، آن کسى که در محیط اجراء میخواهد کار انجام دهد، همه حساب کار خودشان را میکنند. آن کسى هم که فریاد مربوط به محتواى این پرچم را بلند کرده، احساس دلگرمى میکند و کار پیش خواهد رفت. بنابراین به نظر من مشکلى در کار شما نیست؛ شما جوانهاى مؤمنى هستید که انتظار هم از شما همین است. هر شعار خوبى که داده میشود، بعد از اتکال به خداى بزرگ که همه‌ى دلها و زبانها و اراده‌ها دست اوست، تکیه به شما جوانهاست، امید به شما جوانهاست؛ این را بدانید. بالاخره همشهرى شما که از او شعر هم خواندید، میگوید:
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافرى است رنجیدن‌
نرنجید؛ دنبال کار بروید.
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز ۱۳۸۷/۲/۱۴)

 

* بزرگترین آسیب و اشکال محتمل برای محیط دانشجوئی چیست؟
* بدترین اشکال و اشکال وارد بر محیط دانشجوئى این است که دانشجو دچار محافظه‌کارى شود و حرفش را با ملاحظه‌ى موقع و مصلحت خیالى بیان کند؛ نه، دانشجو باید حرفش را صریح بزند. البته در کنار این صراحتِ در بیان، صداقت در نیت هم باید وجود داشته باشد و در کنار او، سرعت در پذیرش خطا؛ اگر ثابت شد که خطاست. فرق شماى جوان و دانشجو و صادق و پاکیزه‌دل، با یک آدم سیاسى‌کار باید در همین باشد؛ حرفتان را صریح بزنید؛ آنچه را که میزنید، از دل بزنید؛ و اگر چنانچه معلوم شد که اشتباه است، سریع پس بگیرید؛ راحت. این، به نظر من یکى از بهترین شاخصه‌هاى دانشجوئى است.
(دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب ۱۳۸۷/۷/۷)

 

* امام فرمودند دانشجویان باید در مقابل انحرافات، شجاعانه بایستند. اگر ایستادگى دانشجو باعث اصلاح مسؤولان نشد، تکلیف چیست؟
* چرا، عاملِ اصلاح خواهد شد. البته ایستادگى دانشجو معنایش این نیست که مبارزه مسلّحانه کند. انسان به مسؤول باید بگوید، تذکّر بدهد و بخواهد؛ این خواستن باید در روش، برخورد و انتخاب او اثر بگذارد، که بلاشک اثر مى‌کند؛ ممکن نیست اثر نکند؛ بنده این را به‌صورت یک امر قطعى عرض مى‌کنم. اگر روى این نکته دقّت کنید، خواهید دید امکان ندارد یک مجموعه چیزى را بخواهد و در نظامى مثل نظام ما – که نظام مردم‌سالارى و انتخاب است – تحقّق پیدا نکند؛ بالاخره تحقّق پیدا خواهد کرد.
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى‌ ۸۲/۰۲/۲۲)

 

* اگر اشکالى در سیاستها و عملکردها باشد، آیا باید آن را ابراز کرد؟ چگونه مى‌توان این کار را کرد که متّهم به مخالفت با فرمایش شما در حمایت از دولت نشویم؟
* من البته هیچ‌وقت جلوِ انتقاد را نگرفته‌ام و کسى را منع نکرده‌ام. انتقاد صحیح و دلسوزانه ضررى ندارد؛ اما این انتقاد بایستى به تخریب نینجامد. بعضیها طورى انتقاد مى‌کنند که تخریب است؛ این مصلحت نیست. کسى که مسؤولیت سنگینى در کشور بر دوشش هست و از او توقّع داریم که فلان کار را بکند – اقتصاد را درست کند و… – اگر ما او را تقویت نکنیم؛ اگر یک وقت ضعفى هم پیدا شد، آن را نپوشانیم؛ آیا مى‌توانیم چنین توقّعى داشته باشیم؟ باز هم مى‌توانیم امیدوار باشیم که آنچه که ما مى‌خواهیم، انجام خواهد گرفت و آنچه که وظیفه اوست، انجام مى‌گیرد؟ به نظر من، وظیفه همه است که به مسؤولان کشور کمک کنند و آنها را یارى نمایند؛ البته تا وقتى که در خطّ مستقیم اسلام و امام حرکت مى‌کنند. اگر کسى از خط مستقیم اسلام و امام منحرف شود – هر کسى باشد – او درخور حمایت نیست. این فرق هم نمى‌کند؛ از بالا تا پایین همه یکسان هستند؛ خود من هم همین‌طور هستم. اگر خداى نکرده من هم از آن خطّ صحیحِ اسلام تخطّى کنم، بر مردم واجب نیست که از من حمایت یا تبعیت کنند. البته احیاناً یک وقت اشتباه و اختلاف سلیقه‌اى وجود دارد. این اختلاف سلیقه نباید موجب شود که ما مسؤولان کشور و مسؤولان بخشهاى گوناگون را از حمایت خودمان محروم کنیم؛ نه، باید آنها را حمایت کنیم.

 

شما هم بدانید عزیزان من! امروز این کشور اقتدارش به همین است که دولت و ملت به هم وصلند. هیچ جاى دنیا هم این‌گونه نیست. این را که عرض مى‌کنم، با علم و اطّلاع مى‌گویم؛ یعنى حتّى در کشورهاى دمکراتیک، این حالتى را که شما در این‌جا مشاهده مى‌کنید – و خوشبختانه نظایر آن در این کشور زیاد است که یک مسؤول بنشیند و با مردم، صمیمى و خودمانى حرف بزند؛ نه آنها از او احساس وحشت کنند، نه او از آنها احساس وحشت و بیگانگى کند – وجود ندارد. این هم به برکت دین و به برکت اسلام است، والاّ آن حکومتهاى به خیال و به ادّعاى خودشان مردمى – که بى‌دین و ملحد بودند – حجابهایشان از مردمشان، خیلى خیلى قطورتر از دیگران هم بود! بنابراین، این اتّصال دولت و ملت، به برکت دین و اسلام است. این را نباید از دست داد؛ این چیز خیلى مغتنمى است. این ارتباط بین مسؤولان دولتى و مردم، حمایت اینها از آنها، علاقه و دلسوزى آنها به اینها، چیز بسیار با ارزشى است.
(پاسخهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى به پرسشهاى دانشجویان در دانشگاه صنعتى شریف ۷۸/۹/۱)

 

* حدود و خطوط قرمزِ ما در جنبش عدالتخواهى چیست؟ چون گاهى برخى مسؤولان رده پایین در سخنرانیهاى خود، رفتار ما را تخریبى و مغایر با منافع نظام تفسیر مى‌کنند. نظر حضرت‌عالى چیست؟
* اى کاش مى‌گفتند عملى که به عنوان رفتار تخریبى تعریف مى‌شود، چیست، تا بنده بگویم تخریبى است یا نه. بنده نمى‌دانم چطور رفتارى بوده که آنها آن را تخریبى دانسته‌اند. به هرحال، جنبش عدالتخواهى هنگامى‌که در جمع دانشجویان و خطاب به آنها گفته مى‌شود، مقصود این است که این طلب و خواسته و خواهش به عنوان یک خواسته عمده مطرح شود. نباید بگذارید این مطالبه مهم از ذهنها دور شود؛ یعنى بایستى عدالت آن‌چنان از طرف مردم، قشرها و بخصوص جوانان مطالبه شود که هر مسؤولى – چه بنده و چه هر کس دیگرى که در جایى مسؤول است – ناچار باشد به مقوله عدالت، ولو برخلاف میلش هم باشد، بپردازد. یک وقت است که ما مثلاً به وزارت اقتصاد و دارایى مى‌گوییم عدالت را رعایت کن، یا به قوّه قضاییّه مى‌گوییم عدالت را رعایت کن؛ اما یک وقت به جوانان مى‌گوییم شما عدالت را مطالبه کنید. هر کدام معناى خاصّى دارد. مطالبه عدالت به معناى این است که عدالت، گفتمان غالب در محیطهاى جوان و دانشجویى شود؛ عدالت را مطالبه کنند و آن را از هر مسؤولى بخواهند. اگر غیر از این کارى صورت گیرد، ممکن است درست و یا غلط باشد، که بنده چون نمى‌دانم، نظرى نمى‌دهم.
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى ۸۲/۰۲/۲۲)

 

* برخى از مسؤولان فرهنگى و حتّى روحانیون و افراد موجّه و دلسوز، ما را نصیحت مى‌کنند که اعتراض به مسائل ضدّعدالت، به نظام و انقلاب ضربه مى‌زند و این کارها تندروى است. در پاسخ به این افراد چه باید گفت؟
* باید گفت مطالبه عدالت نه فقط به نظام ضربه نمى‌زند، بلکه نظام را تقویت مى‌کند. البته من نمى‌دانم شما آن را چگونه مطالبه کرده‌اید که آنها گفته‌اند ضربه مى‌زند. ممکن است روش مطالبه، تند یا خشن یا نامناسب بوده، که من در این باره قضاوتى ندارم؛ اما اصل مطالبه عدالت، هیچ ضربه‌اى به انقلاب نمى‌زند؛ کاملاً هم در جهت تقویت انقلاب است.
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى‌ ۸۲/۰۲/۲۲)

 

* بعضى میگویند اگر چنانچه صدا و سیما را نقد کنیم، بر خلاف رهبرى مطلبى گفته‌ایم چون رهبرى رئیس صدا و سیما را معین میکند! نظر شما چیست؟
* اگر واقعاً ملاک این باشد، که آدم باید به هیچ‌کس اعتراض نکند؛ چون رئیس قوه‌ى قضائیه را هم رهبرى انتخاب میکند، رئیس جمهور هم بعد از انتخابات، تنفیذ رهبرى دارد؛ میگوید نصب کردم. پس باید به هیچ‌کس اعتراض نکرد. نه آقا، اولاً صدا و سیما را رهبرى اداره نمیکند؛ این معلوم باشد. صدا و سیما را رئیس صدا و سیما اداره میکند. و رهبرى هم در موارد زیادى اعتراضهائى دارد. همین اعتراضهائى که شما دارید، بعضى‌هایش یا خیلى‌هایش، اعتراضهاى ما هم هست. احتمالاً اعتراضهاى دیگرى هم هست که چون براى من از جوانب مختلف گزارش مى‌آورند – با اینکه خود من ممکن است به قدر شما تماشاچى تلویزیون یا گوش‌کننده‌ى رادیو نباشم – اطلاعاتم زیاد است. از وضع صدا و سیما اعتراضهائى هم میکنیم، اشکالاتى هم میکنیم، گاهى با آنها دعوا هم میکنیم. بالاخره آنها هم یک ضرورتهائى دارند و جواب میدهند؛ گاهى جوابشان درست است، گاهى هم نادرست است. به هر حال اعتراض هست و انتقاد شما از صدا و سیما مطلقاً به رهبرى منتقل نمیشود. شما حق دارید انتقاد کنید؛ هیچ اشکالى ندارد.
(دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب ۸۷/۷/۷)

 

* آیا در مواردی که شائبه‌ای در سطح جامعه به وجود آمده و نحوه عملکرد دستگاه قضا یا هر نهاد دیگری، غیرشفاف و یا خدای نکرده سوال‌برانگیز به نظر می‌رسد طرح پرسش و درخواست پاسخگویی نمی‌تواند به حرکت عدالت‌خواهانه نظام کمک کند؟
* یک سؤال این بود که آیا جریان دانشجوئى میتواند آنجائى که ایرادى به نظرش مى‌آید، سؤال کند؟ پاسخ این است که بله، باید سؤال کنید. ایرادى ندارد که سؤال کنید؛ به شرط اینکه همان طور که خود این برادر هم گفت، قضاوت نکنید؛ اما سؤال کنید. بهترین روش سؤال و پاسخ هم این است که مسئولین بیایند توى مجموعه‌هاى دانشجوئى. من همین جا از مسئولین درخواست میکنم که دیدارهاى دانشجوئى‌شان را زیاد کنند. امروز بهترین قشرهاى کشور اینهایند؛ هم جوانند، هم باسوادند، هم تحصیلکرده‌اند، داراى فهمند، داراى انگیزه‌اند؛ مسئولین بروند شرکت کنند. این سؤالات مطرح بشود، احتمالاً پاسخهاى قانع کننده‌اى هم خواهید شنید. کمااینکه خود من در برخورد با بعضى از مسئولین، احیاناً بعضى از همین سؤالهاى شما یا سؤالاتى از این قبیل را از آنها دارم. خوب، یک جوابى میدهند، انسان احیاناً قانع میشود؛ ممکن هم هست جواب قانع کننده‌اى نداشته باشند. به هر حال طرح سؤال، خوب است. مراقبت کنید طرح سؤال را مخلوط نکنید و اشتباه گرفته نشود با معارضه. آن چیزى که من قبلها هم گفته‌ام، بارها هم گفته‌ام، الان هم میگویم، این است که جریان دانشجوئى یا جنبش دانشجوئى یا هر چیز دیگر که اسمش هست، تصور نکند که وظیفه‌اش این است که با دستگاه متولى امر و متصدى اداره‌ى کشور معارضه کند؛ نه، این خطاست؛ چه لزومى دارد؟ معارضه کردن که کارِ همیشه درستى نیست؛ ممکن است یک جا درست باشد، یک جا درست نباشد. مهم این است که شما حرفتان را مطرح کنید، استدلالتان را مطرح کنید، پاسخ قانع کننده‌اى بخواهید؛ مسئولین هم باید پاسخ بدهند.
(بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان ۸۹/۶/۱)

 

* آیا حرکتهایى همچون تجمّع مقابل قوّه قضاییّه و مطالبه شدید از آنها در جهت مبارزه با مفاسد اقتصادى، تضعیف نظام است؟
* فرق مى‌کند. گاهى اوقات قوّه قضاییّه مایل است واقعاً کارى انجام دهد، که اگر پشتوانه این‌طورى هم ببیند، حتماً انجام خواهد داد. بعضى از امواج سیاسى جلوِ قوّه قضاییّه را در بعضى از کارها مى‌گیرد؛ بنابراین تصوّر نمى‌کنم این کار تضعیف نظام باشد. البته گاهى ممکن است در شرایطى تضعیف باشد، اما در شرایطى هم تقویت است؛ یعنى در واقع کمک به آنهاست تا کارى را که مى‌خواهند، بتوانند بکنند و در برابر بعضى از جریانهاى سیاسى که مزاحمت ایجاد مى‌کنند، حربه قویترى داشته باشند.
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى ۸۲/۰۲/۲۲)

 

* چرا برخی از دستگاه های مسئول با دانشجویان به جرم مطالبه ی عدالت برخورد می کنند در حالی که بعضا از برخورد با مفسدین و دشمنان عدالت شانه خالی می کنند؟
* شما میگوئید که ما شعار عدالت میدهیم؛ دانشجو را میگیرند، اما آن کسى را که به عدالت صدمه زده، نمیگیرند. قوه‌ى قضائیه چنین، یا دستگاه مسئول چنان. خوب، اینجا شما باید زرنگى کنید؛ یک لحظه از درخواست و مطالبه‌ى عدالت کوتاهى نکنید؛ این شأن شماست. جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد. پشتوانه‌ى این فکر هم با همه‌ى وجود، خودم هستم و امروز بحمداللَّه نظام هست. البته تخلفاتى هم ممکن است انجام بگیرد؛ شما زرنگى‌تان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصى و مصداق‌سازى نکنید. وقتى شما روى یک مصداق تکیه میکنید، اولاً احتمال دارد اشتباه کرده باشید؛ من مى‌بینم دیگر. من مواردى را مشاهده میکنم – نه در دانشگاه، در گروه‌هاى اجتماعى گوناگون – که روى یک مصداق خاصى تکیه میکنند؛ یا به‌عنوان فساد، یا به عنوان کجروى سیاسى، یا به‌عنوان خط و خطوط غلط. بنده مثلاً اتفاقاً از جریان اطلاع دارم و مى‌بینم اینجورى نیست و آن کسى که این حرف را زده، از قضیه اطلاع نداشته است.

 

بنابراین وقتى شما روى شخص و مصداق تکیه میکنید، هم احتمال اشتباه هست، هم وسیله‌اى به دست میدهید براى اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانون شکن – که من گفته‌ام قانوندانهاى قانون شکن خطرناکند – بتواند علیه شما استفاده کند. شما از دادستان چه گله‌اى میتوانید بکنید؟ اگر یک نفرى به‌عنوان مفترى یک شخصى را معرفى کند و بگوید آقا او این افتراء را به من زده. خوب، شأن آن قاضى این نیست که برود دنبال ماهیت قضیه. اگر این افتراء گفته شده باشد، زده شده باشد، ماده‌ى قانونى آن قاضى را ملزم به انجام یک کارى میکند؛ لذا نمیتوانیم از او گله کنیم. شما زرنگى کنید، شما اسم نیاورید، شما روى مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید. وقتى پرچم را بلند کردید، آن کسى که مجرى است، آن کسى که در محیط اجراء میخواهد کار انجام دهد، همه حساب کار خودشان را میکنند. آن کسى هم که فریاد مربوط به محتواى این پرچم را بلند کرده، احساس دلگرمى میکند و کار پیش خواهد رفت. بنابراین به نظر من مشکلى در کار شما نیست؛ شما جوانهاى مؤمنى هستید که انتظار هم از شما همین است. هر شعار خوبى که داده میشود، بعد از اتکال به خداى بزرگ که همه‌ى دلها و زبانها و اراده‌ها دست اوست، تکیه به شما جوانهاست، امید به شما جوانهاست؛ این را بدانید. بالاخره همشهرى شما که از او شعر هم خواندید، میگوید:
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافرى است رنجیدن‌
نرنجید؛ دنبال کار بروید.
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز ۱۳۸۷/۲/۱۴)

 

* بزرگترین آسیب و اشکال محتمل برای محیط دانشجوئی چیست؟
* بدترین اشکال و اشکال وارد بر محیط دانشجوئى این است که دانشجو دچار محافظه‌کارى شود و حرفش را با ملاحظه‌ى موقع و مصلحت خیالى بیان کند؛ نه، دانشجو باید حرفش را صریح بزند. البته در کنار این صراحتِ در بیان، صداقت در نیت هم باید وجود داشته باشد و در کنار او، سرعت در پذیرش خطا؛ اگر ثابت شد که خطاست. فرق شماى جوان و دانشجو و صادق و پاکیزه‌دل، با یک آدم سیاسى‌کار باید در همین باشد؛ حرفتان را صریح بزنید؛ آنچه را که میزنید، از دل بزنید؛ و اگر چنانچه معلوم شد که اشتباه است، سریع پس بگیرید؛ راحت. این، به نظر من یکى از بهترین شاخصه‌هاى دانشجوئى است.
(دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب ۱۳۸۷/۷/۷)