به گزارش عدالت خواهان گلستان"امان محمد خوجملی نویسنده ترکمنی که غالب افراد او را با یادداشت های سطحی و پراکنده گویی هایش می شناسند ، اخیرا در سایتی که به تریبون شبهه انگیزی های او در سال های اخیر او تبدیل شده است ، در مطلبی تحت عنوان "علل و عوامل عقب ماندگی" به بررسی یکی از موضوعات مهم کلاس های دانشگاهی یعنی مفهوم و مقوله توسعه پرداخته است .
مفهوم توسعه و تئوری های رایج در زمینه علل و عوامل موثر در توسعه و عقب ماندگی کشورها جزو گسترده ترین مباحث علوم سیاسی است . به قول یکی از اساتید این رشته ، هر اندیشمندی که حس کند در مطالعات سیاسی به بلوغ فکری رسیده است به این مفهوم ورد پیدا می کند .
بر این اساس احتمال می دهیم خوجملی هم ( با مدرک تحصیلی سیکل و اشتغال به رانندگی ) با احساس بلوغ در این موضوع مهم ورود کرده باشد . البته ما هم می دانیم که آقای خوجملی به بلوغ رسیده اند اما اینکه این بلوغ فکری و علمی باشد جای شک وجود دارد .
خوجملی در یادداشت مذکور با اشاره به اینکه پدیده پیشرفت و توسعه سیال و در حال حرکت است با ذکر برخی از آمار و ارقام خاطر نشان می کند که کشور ما یک کشور عقب مانده است . وی در تحلیل علل بروز این شرایط به بررسی دیدگاه های جناح های سیاسی کشور در زمینه مسائل اقتصادی می پردازد .
نویسنده این مطلب که خود نیز در یادداشت هایش صراحتا اعلام کرده است به گرایش اصلاح طلبی ( البته از نوع رادیکال آن ) اعتقاد دارد در بررسی دیدگاه جریان اصلاح طلبی در رابطه با توسعه ، برای این جریان سنگ تمام گذاشته و این جناح را معتقد به حاکمیت قانون می داند و این را رمز حرکت در مسیر درست بر می شمرد .
در این زمینه تا جایی که ما می دانیم خوجملی سن کمی ندارد . اما تعجب ما این است که چرا فراموش کرده است که همه تفکرات افراطی دهه اول انقلاب را همین آقایون لیبرال شده امروز داشتند !
آقای خوجملی آیا عقبه تفکرات تند برخی از بزرگترین تئوریسین های اصلاحات را می دانید . برخی از این آقایونی که امروزه در جناح اصلاح طلبان دم از حاکمیت قانون می زنند همان هایی هستند که اگر مخالفت حضرت امام خمینی (ره) نبود در همان اوایل دهه 60 می خواستند تمامی مظاهر مرم سالاری را از جامعه جمع کنند !!! پس بهتر است از اعتقاد واقعی اصلاح طلبان به قانون حرف نزنید که دم خروس شان کاملا عیان است .
خوجملی در ادامه چنین می نویسد : " اصول گرایان علت ( عقب ماندگی ) را کمرنگ شدن ارزش های اسلامی در کشور می دانند . (اصول گرایان می گویند) تا زمانی که ارزش های اسلامی احیا نشود و بی بند و باری و لا ابالی گری از بین نرود و ارزش های اسلامی در کشور حاکم نشود مشکل ما حل نخواهد شد . از نظر آنها حاکمیت ارزشها آداب ظاهری دین مانند نماز خواندن و روزه گرفتن و حج رفتن و رعایت حجاب می باشد و دوست دارند این ارزشها را با زور هم که شده اجرا کنند. "
بر ما معلوم نیست که نویسنده مقاله با مطالعه کدام کتاب و منبع به این باور رسیده است که اصول گرایان علت عقب ماندگی را تنها در کم رنگ شدن ارزش های اسلامی در جامعه می دانند .
اگر این به ظاهر اهل فضل ، به اعماق تفکر اصول گرایی واقف بود می دانست که اصول گرایی اعتقاد دارد توسعه و پیشرفت جامعه باید با حفظ اصالت های دینی و سنتی جامعه مسلمان ما صورت گیرد و دین اسلام تا حدی جامع و کامل است که با اجرای درست اصول نورانی آن در بخش های مختلف اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی می توان جامعه را در مسیر درست آن هدایت کرد .
بنابراین اصول گرایی با جذب مظاهر جدید تمدنی هیچ مشکلی ندارد . اما بر این باور است که ارزش های سنتی ما با ابتذال و لاابالی گری رایج در غرب مخالف است و نباید بنام مدرن شدن دین مان و ارزشهای دینی مان را فدا کنیم . اصول گرایی می گوید یک مسلمان توسعه یافته باشیم نه یک فرد ظاهرا مسلمان مسخ شده در فرهنگ غرب .
خوجملی مدعی تحلیلگری ارشد در الکامیز با مدرک سیکل ، در ادامه جسارت و توهین به جریان اصیل اصول گرایی را کامل تر کرده و چنین می گوید : " ( اصول گرایان ) چون حکومت را مسئول آخرت مردم هم می دانند و با ارزش های درجه یک و فرا دینی مانند انسانیت و عدالت و صداقت و حقیقت و انصاف و مکارم اخلاق که ارزش های درونی و معنوی می باشد کاری ندارند . "
در این زمینه هم این نویسنده نا آگاه ، با اطلاعات کم خود به مسیری اشتباه رفته است . جریان اصول گرایی اعتقاد دارد حکومت هم مسئول دنیا هم مسئول ، آخرت مردم است . اما خوجملی و دوستان لیبرال وی در جریان اصلاح طلبی بر این باورهستند که آخرت مردم ربطی به حکومت ندارد و حکومت باید فقط به فکر دنیای مردم باشد .
این دیدگاه برگردان همان اصل معروف سکولارها در غرب است که می گوید « کار قیصر را به قصیر واگذار کنید و کار کلیسا را به کشیش . »
نکته قابل ذکر دیگر در این قسمت آن است که خوجملی می گوید چون اصول گرایان از منظر دین به مسائل نگاه می کنند با ارزش های درجه یک و فرا دینی مانند انسانیت و عدالت و صداقت و حقیقت و انصاف و مکارم اخلاق که ارزش های درونی و معنوی می باشد بیگانه هستند . این بحث اوج بی مایگی و کم اطلاعی خوجملی در زمینه دین و باورهای دینی است .
البته مسبوق بر این نیز وی در مطالب مختلف خود برخی اصول و فروع دین ، روحانیت شریف اهل سنت و فعالان دینی این جامعه را از فیوضات خود بی نصیب نگذاشته است . نمی دانیم این انسان نا آگاه چرا به این راحتی به دین خدا هم توهین می کند !
آقای مدعی کمالات ، در کدام بقالی به شما گفتند که ارزش هایی مانند انسانیت ، عدالت ، صداقت و ... فرا دینی است . مگر دین مجموعه ای غیر از این ارزش هاست ؟ مگر دستورات شرع در باب این ارزش های به قول شما فرادینی را نمی دانی ؟ اگر نمی دانی لطفا در مورد شرع و دین صحبت نکن که اصلا شایستگی و لیاقت آن را نداری !
خوجملی در ادامه یادداشت شبهه انگیز خود می افزاید : " آنها ( اصول گرایان ) به جای حاکمیت بر قلبها ، حاکمیت بر بدن ها را ترجیح می دهند . در صورتی که انسان ها با رعایت آداب ظاهری دین می توانند دست به خلاف بزنند . "
ما نمی دانیم این نویسنده در خلوت و در لحظات قلیان تفکرات منوّر خود کدام منابع را مطالعه می کند . اما باید بگوید که کدام منبع معتبر نوشته که اصول گرایان می گویند اصل فقط حفظ ظاهر است و در پوشش ظاهر هر غلطی خواستی می توانی انجام بدهی !!!
برداشت ما این است که این سیاهه خوجملی در ادامه هجمه هایی است که در هفته های اخیر به بهانه های مختلف از طرف برخی از رسانه های زنجیره ای علیه جریانات اصیل و ارزشی انقلاب صورت گرفته است . هدف اساسی این هجمه ها هم کسب کرسی های نمایندگی مجلس و تضعیف رقیب سیاسی در چارچوب یک جریان سازی کثیف و غیر اخلاقی است .
ما نیک می دانیم که کعبه آمال افرادی مثل خوجملی تبدیل ایران به یک کشور غرب زده کامل است و به همین علت در مطالب خود همواره به مخاطب این را القاء می کنند که غرب الگوی کامل پیشرفت و توسعه است و ما باید از همان مسیری برویم که کشورهای غربی حرکت کردند . بدون توجه به تفاوت های فرهنگی ما با آنها .
در نهایت باید خاطر نشان کنیم که بی منطق و هذیان نویسی های افرادی مثل خوجملی و ... نشات گرفته از خطای استراتژیک آنها در ارزیابی از فضای کنونی کشور و حتی استان است و مشخص نیست که اینان در کدام عالم سیر می کنند .
البته ما به بعضی ها حق می دهیم این گونه بنویسند . زیرا اگر زمانی که این به ظاهر نویسنده ، برخی نشریات و سایتها و ... در مورد سایر باور های دینی و خطوط قرمز نظام نوشتند به آنها تذکر اساسی داده می شد ، امروز به همین راحتی و بی محابا ژاژخایی نمی کردند و همه نیروها و جریانات اصیل انقلاب را مورد هجمه قرار نمی دادند .
کامران شبستانی