چاپ صفحه

این همان چیزی است که اصلاح‌طلبان دوست ندارند در مورد آن حرف بزنند./اکنون آن پایگاه رأی کجاست؟

به گزارش پایگاه عدالت خواهان و مطالبه گران ایران به نقل از روزنامه جوان، ابوالفضل فاتح روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب کاهش مشارکت در انتخابات روز جمعه گذشته را مربوط به کاستی‌هایی در حاکمیت دانسته و آن را به «بیگانگی اکثریت مردم با حاکمیت» تعبیر کرده است. او در عین حال در اظهار نظری عجیب آرای پزشکیان را افزایشی و آرای جناح مقابل را کاهشی دانست!

بیشتربخوانید

عدالت خواه و مطالبه گر گلستانی جانباز محمد خادملو+عکس و فیلم


فاتح در یادداشتی نوشته که «از مهم‌ترین موانع مشارکت، معنابخشی خاص به رأی مردم است. رأی آزاد است و مفهوم آن هم آزاد و متکثر. دلیلی ندارد که رأی متنوع مردم را ذیل مفهومی واحد قرار داد. در انتخابات اخیر بمباران تکست‌ها و پیام‌ها و مصادره‌ها، بسیاری از مردم را منصرف ساخت. بلا موضوع دانستن رأی، فرونشست کیفیت و تراز انتخابات و رئیس‌جمهور و نمایش بی‌عدالتی مدعیان عدالتخواهی با کاندیدا‌های چند درصدی، در کنار ناامیدی از هرگونه تغییر و تحول و کژتابی‌ها و کارشکنی‌ها نسبت به رأی مردم آنگاه که مخالف حاکمان بوده است، از دیگر عوامل انصراف مردم‌اند.»

مواردی که فاتح برشمرده الزاماً نادرست نیست و قابل بررسی هم است، اما مطابق معمول تحلیل‌های آسیب‌شناسانه اصلاح‌طلبان، فرافکنانه و خالی از پذیرش مسئولیت خود در موضوع است.

بسیاری از مردم به دو دلیل که از قضا هر دو هم به اصلاح‌طلبان برمی‌گردد، به صندوق‌های رأی ناامید شدند:

اول، ناکارآمدی دولت و مجلس و شورایی که هر سه دست اصلاح‌طلبان بود و از صندوق رأی بیرون آمد. دو دولت روحانی و بعد مجلس دهم و شورای شهر پنجم، چنان مردم را از حل مشکلات‌شان از طریق انتخابات ناامید کردند که پس از آن‌ها انتخابات‌ها با کاهش مشارکت محسوس همراه شد.

دوم، تبلیغات منفی اصلاح‌طلبان علیه سازوکار انتخابات در ایران، دمیدن بر بی‌اعتمادی به صندوق رأی با فتنه تقلب و شبهه دروغین مهندسی انتخابات و زیر سؤال بردن روند تأیید صلاحیت‌ها و همه و همه از دهان و قلم اصلاح‌طلبان بیرون آمد تا شکست‌های متعدد آنان در دوره‌های مختلف و انتخابات‌های مختلف را بپوشاند. در واقع آن‌ها برای اعاده حیثیت خود پس از هر شکست، سازوکار دموکراسی و جمهوریت نظام را به مسلخ منافع خود بردند. حالا هم مسئولیت آن را برعهده نمی‌گیرند.

درباره انتخابات اخیر هم آن‌ها باوجود به میدان آوردن همه ظرفیت خود، نتوانستند بدنه خاموش جامعه را با خود همراه کنند و حتی پزشکیان، کاندیدای اصلاح‌طلبان بار‌ها تأکید کرد من اصولگرا هستم و ذوب در رهبری هستم و... تا بتواند رأی جامعه سنتی و مذهبی ایران را که اغلب با اصولگرایان است، از آن خود کند. چه آنکه امیدی به اینکه بتوانند رأی بدنه خاکستری را جذب کنند، نداشت. ابوالفضل فاتح هم در مورد آرای ۱۰ میلیونی پزشکیان اذعان دارد که «آرای قومی، بدنه سنتی، طبقات محروم و حتی جناح رقیب به سوی او روان شده است.» و می‌بینیم که هیچ خبری از آرای پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان نیست!

روحانی در انتخابات ۹۲ حدود ۱۶/۵ میلیون رأی و در انتخابات ۹۶ حدود ۲۳/۵ میلیون رأی آورده بود. اکنون آن پایگاه رأی کجاست؟ در انتخابات ۱۴۰۰ که کاندیدای اصلاح‌طلبان ۲/۵ میلیون رأی آورد، اصلاح‌طلبان معتقد بودند که کاندیدای اصلی ما تأیید صلاحیت نشده و لذا ما در انتخابات حضور نداشتیم، اما اکنون که همه ظرفیت خود را تا حد داد و فریاد وزیر خارجه سابق بر سر مردم به میدان آوردند، چرا نتوانستند رأی خود را حتی به ۱۱ میلیون رأی هم برسانند؟ این همان چیزی است که اصلاح‌طلبان دوست ندارند در مورد آن حرف بزنند.