چاپ صفحه

گستاخی روحانی فعال سیاسی اصلاح‌طلب با چاشنی نفهمیدن حقایق/ وقاحت برخی اصلاح طلبان تا کجا!/ مقایسه حکومت جمهوری اسلامی را با حکومت قذافی در لیبی و مبارک در مصر

به گزارش پایگاه  عدالت خواهان ایران" ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در شرایطی که بسیاری از تریبون داران برجسته جریان اصلاحات به نقد درون گفتمانی خودشان مشغول شده اند، بحث تغییر قانون اساسی را مطرح کرده است و بی شرمانه تلویحا حکومت جمهوری اسلامی را با حکومت قذافی در لیبی و مبارک در مصر مقایسه کرده است!

البته که این بخش از اصلاح طلبان هر وقت قانون اساسی را مانع خود ببینند بحث اصلاح پیش می کشند اما هر وقت اصول قانون اساسی به نفعشان باشد مدافع می شوند. اصالت منافع جناحی برای برخی افراد این جریان یک اصل تغییر ناپذیر است.

وقاحت برخی اصلاح طلبان آنجاست که حاضر به عذرخواهی نیستند و همواره طلبکار هستند. البته طور دیگری که میشود به اظهارات قوامی نگریست آن است که این روحانی اصلاح طلب اصرار دارد که حقایق را نفهمد و همان تکراری های همیشگی که نخ نما شده اند را بیان کند؛ امریکه بسیاری از اصلاح طلبان از آن دست کشیده اند و دیگر حاضر نیستند با بیان آنها به شعور خود و حامیانشان توهین کنند.

بخش هایی از اظهارات قوامی را در ادامه خواهید خواند:
 

*به نظر من هشتاد درصد مردم ایران تفکر اصلاح‌طلبی دارند. ممکن است این افراد با ما یعنی اصلاح‌طلبانی که در راس امور هستند و خود را نماینده یک جریان سیاسی می‌دانند، مشکل داشته باشند اما تفکرشان تفکر اصلاح‌طلبی است. همین‌هایی که در انتخابات اخیر شرکت نکردند، تفکر اصلاح‌طلبی دارند. البته ممکن است درصد اندکی از آنان هم نگاه براندازانه داشته باشند.


*الان مطالبه ما اصلاح‌طلبان باید اصلاح قانون اساسی و پیش از آن اصلاح نحوه اصلاح قانون اساسی باشد. باید اساتید، علما و شخصیت‌ها بیایند و این را بخواهند. چون اصلاحات در دست کسی است که قدرت دارد نه ما. ما اصلاح‌طلب هستیم و مطالبه داریم اما فرمان انجام اصلاح‌ را کسانی می‌توانند صادر کنند که قدرت دارند. مثلا اگر قذافی 10 سال زودتر اصلاحات می‌کرد شاید الان بود یا حسنی مبارک در مصر اگر اصلاحات کرده بود شاید الان پسرش حکومت می‌کرد.

*همه مردم باید به میدان آمده و بخواهند. باید گفت که این قانون اساسی حقوق مردم را تامین نمی‌کند و ... این باید راهبردی شود.

*اگر به دعوت آقای خاتمی بی‌توجهی شد، دلیلش بی‌توجهی او به تفکر اصلاح‌طلبان مردم بود. در این انتخابات 52 درصد مشارکت نکردند و 4 میلیون هم رای باطله دادند، یعنی 55 درصد مردم شرکت نکردند! این یعنی آقای خاتمی اشتباه کرد. به هرحال او که مصون از اشتباه نیست. باید از آقای خاتمی انتقاد کرده و بگوییم که چرا خلاف تفکر اصلاح‌طلبانه مردم عملکردید منتها نباید او را کنار بگذاریم.

*در همین استان قزوین از من سوال می‌شد که به چه کسی رای بدهیم و می‌گفتم که هیچ یک از این‌ها را قبول ندارم. نه اینکه تحریم انتخابات را تبلیغ کنم اما می‌گفتم به هرکسی خودتان می‌دانید رای بدهید. آقای خاتمی نیز بهتر بود چنین رویکردی را پیش می‌گرفتند. 

*من از ارادتمندان خاتمی و کروبی هستم و چوبش را هم خورده‌ام و نوش جانم. اما به اینها اعتراض دارم، چرای چنین کاری کردند؟ همتی که اصلا اصلاح‌طلب نبود. یا روحانی که اصلاح اصلاح‌طلب نبود، نباید از این ها حمایت می‌کردند.