چاپ صفحه

حاکمیت تفکری با خاستگاه "لیبرالی" مانع تحقق کامل "شبکه ملی اطلاعات"

به گزارش  پایگاه  عدالت خواهان ایران" وبه نقل از خبرگزاری تسنیم ، محمد اسماعیلی؛  قائم مقام جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در قالب گفت‌وگویی به تشریح الزمات "شبکه ملی اطلاعات" پرداخت؛ وی درباره چرایی به سرانجام نرسیدن شبکه ملی اطلاعات پس از گذشت 10 سال تاکید کرد: "به نظر من مانع اصلی تفکری است که خاستگاه لیبرالی دارد و اساساً اعتقادی به شبکه ملی اطلاعات ندارد و ای کاش جرأت می‌کردند و همین مسئله را بر زبان جاری می کردند تا کسی هم پیدا شود و پاسخ مناسب ارائه کند؛ متأسفانه بخش زیادی از مسئولیت راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات نیز بر عهده کسانی قرار گرفته است که اساساً نسبت به اصل موضوع، معتقد نیستند یا حداقل فهم مشترکی ندارند."

در ادامه مشرح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

شما در جایی اشاره کردید که عدم برخورداری کامل از بین "شبکه ملی اطلاعات" می تواند با مسئله شیوع ویروس کرونا در ارتباط باشد؛ اگر ممکن است در این مورد بیشتر توضیح بیشتری ارائه کنید.

به نظر من موضوع خیلی واضح و روشن است چون مشکل اصلی در قطع زنجیره کرونا، ماندن مردم در منزل و  شناسایی افراد مبتلا است اما طی یک سال گذشته شاهد بودیم که مردم ناگزیرند که برای کارهای ضروری از منزل خارج شوند و زمانی که از منزل خارج می شوند طبیعتاً در مترو و ناوگان اتوبوسرانی داخل شهر با ازدحام جمعیت مواجه شوند و فقط کافی است یک نفر در یک محل سرپوشیده مبتلا یا ناقل باشد و به آسانی بقیه افراد را نیز درگیر می کند در حالی که بسیاری از اموری که مردم به خاطر آن از منزل خارج می شوند امکان انجام آن از طریق اینترنت وجود دارد.

این سؤال پیش می آید که مگر در حال حاضر اینترنت در کشور وجود ندارد؟

سؤال خوبیست و البته پاسخ آن نیز مثبت است اما این اینترنت موجود اولاً هزینه زیادی را بر مردم تحمیل می کند و از سوی دیگر زیرساخت های دوسویه برای انجام امور به خوبی تدارک دیده نشده است و مردم ترجیح می دهند بطور حضوری به امور خود رسیدگی کنند.

برای مثال  هنوز در کشور برای جواب یک آزمایش پزشکی حتماً بیمار باید به بیمارستان یا آزمایشگاه مراجعه کند و سامانه های اینترنی بیمارستانها آنطور که باید و شاید مجهز و پاسخگو نیستند؛ در واقع تعداد خیلی کمی از خدمات دولتی و سیستم اداری ما ساختار و زیرساخت الکترونیک مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای مردم فراهم کرده‌اند و مردم نیز اینقدر به در بسته خورده اند که ترجیح می‌دهند جانشان را به خطر بیاندازند اما حضوراً به پیگیری امور خود اقدام کنند.

شبکه ملی اطلاعات و شبکه بین المللی اطلاعات چه تفاوتی دارند؟

اگر بخواهم به این سؤال پاسخ ساده بدهم، می توانم بگویم شبکه ملی اطلاعات ارائه زیرساختهای فنی و محتوایی مورد نیاز مردم هر کشوری است که متناسب با نیازها و مقتضیات هر کشور تدارک دیده می شود و امروزه در بیشتر کشورها برای راحتی و پاسخگویی به نیازهای هر کشوری یک شبکه داخلی مهیا شده است.

به طور قطع یکی از دلایلی که "چین" با بیش از یک میلیارد جمعیت توانست بیماری کرونا را مهار کند همین در اختیار داشتن شبکه ملی اطلاعات بود و مردم نیازی به خارج شدن از منزل نداشتند به عنوان مثال، والدین بدون دغدغه خاطر می توانند فرزندان خود را با اینترنت داخلی یا شبکه ملی اطلاعات  تنها بگذارند در حالی که امروزه تقریباً هیچ خانواده ای جرأت نمیکند فرزند خود را با گوگل تنها بگذارد.

به عبارت ساده تر اینترنت جهانی، اقیانوس بدون ساحلی است که شما برای جستجوی نیازهای خود باید بتوانید از این اقیانوس بی کران با همه دشواریها و مخاطرات نیاز خود را بر طرف کنید و هزینه گزافی را هم برای جستجو در لابه لای این اقیانوس بپردازید، در حالی که مجموعه نیازهای مردم ما در حوزه های مختلف می تواند در شبکه ملی اطلاعات تجمیع و قفسه بندی شود و با کمترین هزینه و بیشترین سرعت نیاز مردم برطرف شود و دیگر لازم نیست سوپر مارکت سر کوچه خودتان را از میان ملیونها سوپرمارکتی که در دنیا هست جستجو کنید یا برای یک تحقیق علمی به صدها پایگاه اینترنتی غیرمعتبر مراجعه کنید.

چه موانعی تاکنون باعث شده است شبکه ملی اطلاعات در کشور تکمیل نشود؟

به نظر من مانع اصلی تفکری است که خاستگاه لیبرالی دارد و اساساً اعتقادی به شبکه ملی اطلاعات ندارد و ای کاش جرأت می کردند و همین مسئله را بر زبان جاری می کردند تا کسی هم پیدا شود و پاسخ مناسب ارائه کند؛ متأسفانه بخش زیادی از مسئولیت راه اندازی شبکه ملی اطلاعات نیز برعهده کسانی قرار گرفته است که اساساً نسبت به اصل موضوع، معتقد نیستند و یا حداقل فهم مشترکی ندارند.

به همین خاطر در سالهای گذشته وجه همت این طیف فکری، افزایش سرعت و گسترش پهنای باند بوده است و کمتر به تولید و سامان بخشی محتوا پرداخته شده است  و هر چقدر هم رهبر معظم انقلاب تاکید و پیگیری می کردند همین افراد گزارشهای خلاف واقع می دادند و می بینیم بعد از حدود 10 سال از کلید خوردن این طرح هنوز هم در حوزه زیرساختهای محتوایی اتفاق خاصی نیفتاده  است یعنی امروز ما یک موتور جستجوی قوی و بومی نداریم و همه مردم از گوگل اطلاعات خودشان را جستجو می کنند.

مگر این شبکه شاد که الان در حوزه آموزش مجازی دانش آموزان مورد استفاده قرار گرفته، بخشی از این شبکه ملی اطلاعات نیست؟

اولاً شما باید پای درد و دل خانواده ها بنشینید تا مشکلات این شبکه را از جهت کیفیت ارتباط و هزینه ها برای شما بازگو کنند که به دلیل پرهیز از طولانی شدن بحث ترجیح می دهم در فرصت دیگری به آن پراخته شود اما تنها به این نکته اشاره می کنم که بحث آموزش الکترونیک عمر طولانی در دنیا دارد و اگر ما این موضوع را جدی گرفته بودیم طبیعتاً الان هم با این حجم از مشکلات در حوزه آموزش مواجه نبودیم.

در حال حاضر به دلیل شرایط کرونا بسیاری از آموزشگاه ها در زمینه های مختلف فرهنگی، هنری و علمی تقریباً در کشور تعطیل شده اند و به دلیل خسارتهای ناشی از کرونا، در آستانه ورشکستگی هستند در حالی که یکی از مزایای اصلی شبکه ملی اطلاعات آماده کردن زیرساختهای مناسب برای تسهیل آموزش الکترونیک است.

یکی از دلایل مردم برای خروج از منزل بحث خرید و فروش است آیا در این زمینه هم  زیرساختهای مناسب وجود ندارد؟

در زمینه خرید و فروش به دلیل ذینفع بودن افراد و اشخاص در کشور یک جهش خوبی داشته ایم ولی همین خدماتی که در این زمینه انجام می شود به دلیل نبود نظارت و خارج بودن از نقشه شبکه ملی اطلاعات، مردم را با مشکلات زیادی مواجه کرده است و انبوهی از پرونده ها در مراجع قضایی بوجود آمده که ریشه آنها به شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام و تلگرام برمی گردد که خارج از حیطه نظارتی دستگاه های مسئول هستند و عملاً حقوق مردم در این خرید و فروش ها تضییع می شود و هیچکس هم پاسخگو نیست.

الان چه باید کنیم؟

به نظر می رسد که شاید کرونا ماه ها مهمان ناخوانده کشور ما باشد و لازم است  به جای این که مرتب از مردم بخواهیم که در خانه بمانند باید  یک نقشه راه و یک سند ملی برای سبک زندگی کرونایی را آماده کنیم و مردم یاد بگیرند که با زندگی در شرایط کرونا  آشنا شوند به طوری که کمترین خسارت را از ناحیه کسب و کار و آموزش و حتی روابط خویشاوندی ببینند و الزام اصلی این سبک زندگی، تکمیل فوری و بدون فوت وقت شبکه ملی اطلاعات است؛ همه دستگاه ها به جای فرافکنی و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت دست به دست هم بدهند و زندگی آسان و کم هزینه ای را در فضای مجازی برای مردم تعریف کنند.

رسانه ها در این بین چه وظیفه ای را برعهده دارند؟

رسانه رکن اصلی این سبک زندگی است و شاید بتوان گفت دو رسالت اصلی را برعهده دارد؛ رسانه ها باید هوشمندانه و مداوم از مسئولان و خصوصاً شورای عالی فضای مجازی و وزارت فناوری و ارتباطات، تکمیل شبکه ملی اطلاعات را مطالبه کنند تا مشکلات شفاف‌سازی شود و اگر دستگاهی قصد همکاری ندارد یا مسئولی در این زمینه کارشکنی می کند دستگاه قضا به عنوان مدعی العموم وارد شود و پیگیریهای حقوقی و کیفری را انجام دهد.

وظیفه دوم رسانه‌ها همان بحث سواد فضای مجازی است که هنوز در این زمینه راه طولانی در پیش داریم و بسیاری از مردم ما با منطق و کارکرد فضای مجازی آشنایی ندارند و لازم است رسانه ها فرصتهای منسجم و مطلوبی را به آگاهی بخشی نسبت به فضای مجازی اختصاص دهند.

خوشبختانه در این حوزه اساتید خوبی داریم که می‌توانند در رسانه‌ها و خصوصاً رسانه ملی حاضر شوند و در قالبهای مختلف سواد رسانه ای مردم را ارتقا بخشند.

کلام اخر این که تأکید می کنیم میزان تلفات و مرگ و میر در کشور نسبت مستقیم با ازدحام و تراکم جمعیت در ادارات، بانکها، مراکز خرید و وسائط نقلیه دارد و تکمیل شبکه ملی اطلاعات نیز باعث ماندن مردم در خانه و کاسته شدن از ازدحام جمعیت است بنابراین با همه تلخی، این جمله را باید بگوییم همه کسانی که تاکنون در راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات کوتاهی کرده یا کارشکنی کرده‌اند به نوعی در فوت و شیوع بیشتر بیماری در کشور شریک هستند و باید روزی در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند.