چاپ صفحه

خدا و دیگر هیچ/ ما به عناوین کاری نداریم! با سید بودیم؛ با سید هستیم و با سید هم خواهیم ماند!

به گزارش پایگاه  عدالت خواهان ایران"  حرف حساب خدا با خامنه‌ای همان حرف حساب خدا با خمینی است! آن روز که بابااکبر عاشق ایمان روح‌الله به خدا شد؛ از قضا خداوند آن حد از ایمان امام را کافی نمی‌دانست! خمینی نه‌تنها سوم خرداد را کار خدا می‌خواند، بل‌که علیه شعار «ما همه سرباز توییم» هم می‌شورید، لیکن همان خدایی که دم به دم بر ایمان ابراهیم نبی می‌افزود، خمینی را نیز مؤمن‌تر می‌خواست: «گوش کن روح‌الله! می‌خواهی بهشتی را از تو بگیرم و مطهری را نیز و رجایی و باهنر را نیز و مفتح را نیز و نیز همه‌ی آن اطفال درون گهواره‌ی نیمه‌ی خرداد چهل و دو را که عجیب روی حمایت‌شان حساب باز کرده بودی؟ می‌خواهی چمرانت را از تو بگیرم و نیز دورانت را، باکری‌هایت را، زین‌الدین‌هایت را، دستواره‌هایت را، همتت را، خرازی‌ات را، باقری‌ات را، کاوه‌ات را و نیز املاکی و کشوری و شیرودی و فلاحی و فکوری‌ات را؟ و در صحنه‌ای دیگر؛ مدنی و دستغیب و اشرفی اصفهانی و صدوقی را؟ و حتی خودت را؟ ولی می‌خواهی با وجود آن جام زهر که از دست روزگار گرفتی، کاری کنم که به شهادت جانشینت خامنه‌ای، شاه‌بیت وصیتت این باشد که دلت آرام باشد و قلبت مطمئن و روحت شاد و ضمیرت امیدوار؟» و اینک: «با تو هستم سیدعلی! با حاج‌قاسمت می‌خواستی بعد از کربلا به قدس نرسی؟ بگذار پرده بردارم از رازم! من بنا دارم سلیمانی را؛ آری! سلیمانی را از تو بگیرم! هم‌چنان که آوینی را از تو گرفتم و صیاد را هم! و ستاری را هم! و کاظمی را هم! خیلی دوستش داشتی! هان؟ خیلی حسین همدانی را دوست داری؟ باشد! او را هم از تو می‌گیرم! و حتی طهرانی‌مقدم را! با وجود طهرانی‌مقدم که قطعا حیفا و تل‌آویو را روزی با خاک یکسان می‌کردی اما نه موشک، دست حاج‌حسن است و نه هسته‌ای، دست حاج‌محسن! بعد از مجید و مصطفی و مسعود و داریوش استاد همه‌شان را هم از تو می‌گیرم ولی خدا نیستم من، اگر با همه‌ی این فقدان‌ها، تو را به همه‌ی اهداف مقدست نرسانم و ایمانت را به قله‌ی ایمان ابراهیم نزدیک نکنم!» و اینک حرف ما به خدا: «هر جور که می‌خواهی، خامنه‌ای را امتحان کن! این سید، جز مهر کربلای حسین، سجده بر هیچ خاک دیگری نخواهد کرد! اما یا الله! یک رجز هم ما در پیشگاه تو بخوانیم! اگر پدران ما عاشق ایمان روح‌الله بودند، ما چنان خیال‌مان از ایمان سیدعلی به تو جمع است که خواه رهبر انقلاب بخوانندش، خواه حتی رهبر ضدانقلاب! ما به این عناوین کاری نداریم! با سید بودیم؛ با سید هستیم و با سید هم خواهیم ماند! هیهات! هرگز گمراه نخواهد شد، آن‌که در شب جور، راهش را با نور ماه هماهنگ می‌کند...