به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" احمدرضا هدایتی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: این روزها کافی است که واژههایی مثل؛ پارتیبازی اختلاس، رشوه و رانت در ایران را در اینترنت جست وجو کنیم تا با انبوهی از اخبار راست و دروغ و ضدونقیض در مورد فساد حاکم بر سیستم اداری کشور مواجه شویم.بیتردید بخشی از این اخبار و اطلاعات مخصوصا گزارشاتی که از سوی رسانههای معاند منتشر میشود، تکراری و حاصل اتهامات و شایعات غیرواقعی و یا بزرگنمایی و سیاهنمایی خواسته و ناخواسته رسانههای مختلف داخلی و خارجی است، اما قطعانمیشود بهطور کامل منکر آلودگی جامعه به این پدیده شوم شد.
نکته قابلتأمل دیگر در این رابطه این است که با توجه به اخبار رسانهها و براساس گزارش نهادهای ذیربط بینالمللی، همه کشورهای جهان به اَشکال مختلف آشکار یا پنهان، سازمانیافته یا غیرسازمان یافته، گسترده یا محدود و محسوس یا نامحسوس با این معضل خطرناک دستوپنجه نرم میکنند و همانطور که گفته شد، متأسفانه کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست.
در این رابطه اگرچه معمولاً گزارش رسانههای خارجی و نهادهای مذکور در مورد جمهوری اسلامی ایران مغرضانه و هدفمند است، اما حتی اگر این گزارشها مغرضانه تهیه شده باشد، نمیشود آنها را کاملاً مردود دانست و لذا نباید مورد کمتوجهی قرار گیرد.
بهعنوان مثال؛ بر اساس گزارش سالانه سازمان شفافیت بینالمللی در سال ۲۰۲۰، جمهوری اسلامی ایران از لحاظ فساد مالی در میان ۱۸۰ کشور، رتبه ۱۴۶ را به خود اختصاص داده است که نسبت به سال گذشته ۸ پله سقوط کرده است، که باید با توجه به شرایط خاص کشور، دلایل آن موردبررسی قرار گیرد.
البته همانگونه که رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۷/۳/۹۶ در جریان دیدار دانشجویان با ایشان فرمودند؛ «فساد در ایران سیستمی نیست»، چراکه ساختار و ماهیت حکومت اسلامی نهتنها در تعارض کامل با فساد قرار دارد بلکه اگر الگوهای اسلامی بهدرستی و در چارچوب اصول و ارزشهای اسلامی طراحی و اجرا شوند، ساختار و سیستم عاری از هرگونه عامل مفسدهانگیز است.
درواقع فساد سیستماتیک زمانی عینیت پیدا میکند که همانند دوران طاغوت، ساختار حکومت فسادزا و مسئولین آن از صدر تا ذیل همه فاسد باشند و فساد به یک هنجار در جامعه تبدیل شده باشد که بهرغم تبلیغات منفی رسانههای معاند، این نکته بههیچوجه در مورد جمهوری اسلامی ایران مصداق ندارد و اکثریت قاطع مسئولین و مدیران که از بدنه همین ملت انقلابی و مؤمن بهکار گرفته شدهاند، افرادی پاکدست و صالح هستند.
درعینحال به علل مختلف موجه و غیرموجه که در ادامه مورداشاره قرار خواهد گرفت، در حال حاضر همین مقدار مفاسدی که در کشور رخ میدهد، متعدد و متنوع است.
با توجه به توضیحات فوق، حال این سؤالات مطرح میشود که پس علت بروز فساد بهخصوص در بخش اقتصادی چیست و علل مورداشاره کدامند؟ چگونه رسانههایی مثل صداوسیما میتوانند، با انجام کار میدانی این مفاسد را شناسایی کنند، اما دستگاههای نظارتی و کنترلی نمیتوانند؟ اصولاً جایگاه پیشگیری در این رابطه کجاست و چرا تاکنون در این زمینه کار اساسی و جدی صورت نگرفته است؟
مهمترین علل بروز فساد در کشور:
همانگونه که قبلاً گفته شد، تردیدی وجود ندارد که بخش قابلتوجهی از نابسامانیها و ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری کنونی جامعه حاصل توطئههای خارجی و داخلی مثل؛ جنگ تحمیلی، تخریب، تحریم، ترور و شبیخون فرهنگی دشمنان این مرزوبوم و رسانههای وابسته به آنهاست، اما عوامل متعدد دیگری نیز وجود دارند که جنبه داخلی دارند و کلید رفع آنها در دست دولتمردان کشور قرار دارد.
غفلت از اصلاح نظام تعلیم و تربیت و اجرای اصولی آن در بخشها و سطوح مختلف و کادرسازی و تربیت نیروی انسانی تراز انقلاب یکی از مهمترین این عوامل محسوب میشود.
این مشکل نهتنها سبب عدم شکلگیری کامل دولت و جامعه اسلامی و درنتیجه عدم طراحی و اجرای الگوهای اسلامی شده است، بلکه بهتبع آن باعث شده تا ساختار، سازمان و سیستمهای اداری و اجرایی حکومت، تهی از ارزشهای دینی در حد مطلوب آن و درنتیجه فاقد کارآمدی لازم در حد نظام اسلامی باشند.
بخش دیگری از فساد موجود نیز ناشی از ضعف سیستم بسیار مهم کنترل و نظارت و بهخصوص ناکامی در پیشگیری از بروز ناهنجاریهایی مانند؛ رشوه، رانت، اختلاس و دلالی و واسطهگری غیرقانونی و همچنین بهروز نبودن قوانین و مقررات و نیز فقدان اراده واقعی برای رفع مشکلات مذکور و شفافسازی امور است.
بنابراین اگر فساد وجود دارد و دستاوردهای عظیم انقلاب تحتالشعاع این شرایط قرار گرفته، یا ناشی از نفوذ و حضور افراد خائن و زالوصفت در نظام اداری است، یا حاصل بهکارگیری افراد ناتوان و ناکارآمدی است که یا باید عزل و محاکمه شوند و یا باید کنارهگیری کنند و کار را به افراد متعهد و متخصص واگذار نمایند.
مسئولین محترم دستگاههای اجرایی باید توجه داشته باشند که تداوم حضور اینگونه افراد در نظام اداری و اجرایی کشور نهتنها میتواند اعتبار و آبروی خود آنها را خدشهدار سازد، بلکه میتواند لطمات جبرانناپذیری را به جایگاه و منافع ایران اسلامی وارد نموده و به سلب اعتماد عمومی از مسئولین نظام منجر شود.
برخی از نمونههای قابلذکر فساد در نظام اداری عبارتند از:
ذکر این نکته ضروری است که بررسی اخبار نیز نشان میدهد، نظام اداری در هر سه قوه مدتهاست که کم یا زیاد، گرفتار معضل فساد در بخشها و زمینههای مختلف شدهاند، بااینحال قوه مجریه با توجه به گستردگی ردههای تحت پوشش و تعاملات و تبادلات اجتماعی بیشتر، بیش از سایر قوا درگیر این مشکل است.
موارد ذیل بخشی از مراکز و موضوعاتی هستند که اخبار آن در رسانههای مختلف منتشر شده و متأسفانه به ادعای کارشناسان ذیربط، گاهی این مفاسد در حد فاجعه ملی تلقی شده و در مواردی مثل اختلاسها، زیان و خسارت آن حتی بیشتر از بودجه یکسال کشور بوده است.
فساد در بخش تولید و تجارت ازجمله؛ فساد در گمرکات و مناطق آزاد، فساد در بخش واردات و صادرات و رانتهای وارداتی و صادراتی و یا فساد در شیلات، فساد در برخی از صنایع مثل؛ خودروسازی، پتروشیمی و فولاد و فرار مالیاتی واردکنندگان و بعضاً صادرکنندگان و تولیدکنندگان.
قاچاق انواع کالا ازجمله؛ ورود یا خروج طلا، سکه و ارز، خودرو، لوازمخانگی، محصولات پتروشیمی، محصولات کشاورزی، مواد غذایی، شکر، آرد، گندم و دام و حتی خاک.
فساد در بخش مسکن و امور زیربنایی ازجمله؛ کمکاری و برآوردهای غیرواقعی در پروژههای عمرانی، کمکاری و تقلب در فعالیتهای عمرانی، زمینخواری، سندسازی برای املاک بلاصاحب، اختلاس در برخی از تعاونیها مثل تعاونی فرهنگیان، فرار از رعایت قوانین فنی و مهندسی و فرار مالیاتی.
فساد و تخلف در بخش خدمات عمومی ازجمله؛ تخلف و رانتخواری در دریافت و پرداخت مالیات، تخلف در ارائه خدمات شهری (مثل اشتراک آب و برق از پشت کنتور و دریافت رشوه برای انتقال انشعابات آب، برق، گاز و تلفن به مناطق فاقد مجوز ساختوساز)، تقلب و تبانی در خدمات نظارتی (مثل؛ نظارت فنی مهندسی در ساختوسازها و همچنین فعالیتهای کارشناسی در امور مختلف)، اختلاس و رانتخواری در شهرداریها و تخلف و اختلاس حتی در بخشهای امدادی و محرومیتزدایی مثل؛ هلالاحمر، بهزیستی و کمیته امداد، حتی دزدی از کمکهای مردمی.
فساد در بانکها و مؤسسات مالی ازجمله؛ اختلاس، پولشویی، رانت و تخلف در بانکها مثل بانک گردشگری، موسسه ثامن و سایر بانکها و مؤسسات و پرداخت وامهای بیضابطه و یا اختلاس و تخلف در صندوقهای بازنشستگی و بیمهها، یا رانت و سوءاستفاده در تخصیص ارز دولتی و حراج بیضابطه سکه.
فساد در بخش نفت و گاز و پتروشیمی ازجمله؛ فروش نامتعارف نفت، گمشدن دکل نفتی، عقد قراردادهای غیرقانونی و خیانتکار نفتی و گازی مانند؛ قرارداد توتال و کرسنت یا رانت و سوءاستفاده در واگذاری پتروشیمیها.فساد در تعلیم و تربیت شامل؛ خریدوفروش و اخذ مدارک تحصیلی جعلی، خریدوفروش پایاننامه و رساله دانشجویی، سرقت علمی، عضویت رابطهای در هیئتعلمی دانشگاهها، تخلفات متعدد در امور تحقیقاتی و پژوهشی، ستمخواهی برخی از عناصر دولتی از نتیجه کار مخترعین، مبتکرین و کارآفرینان.فساد مالی و اخلاقی در بخش فرهنگی و ورزشی ازجمله؛ در سینما ، فساد مالی و اخلاقی در ورزش بهویژه در فوتبال، اختلاس و فساد اخلاقی در رسانه ملی و حتی میراث فرهنگی.فساد در خصوصیسازی ازجمله؛ واگذاریهای رانتی و بیحسابوکتاب پتروشیمیها، کارخانجات و مراکز تولیدی مختلف و همچنین درزمینهٔ فروش اموال و املاک مازاد دستگاههای دولتی.فساد در بهداشت و درمان ازجمله؛ در بخش حیاتی دارو و تجهیزات پزشکی و حق ویزیت و دستمزد عمل پزشکان و توریست درمانی و امثال آن.
فساد در مجلس شامل؛ رانتخواری و اخذ رشوه توسط برخی نمایندگان، سوءاستفاده از ریاست و بعضاً عضویت در کمیسیونها برای تأمین نامتعارف منافع حوزه انتخابیه و حتی منافع شخصی و حزبی ازجمله تخصیص اعتبار اختصاصی خارج از برنامه (مشابه آنچه آقای تاجگردون انجام داده است)، ضعف نظارت و درنتیجه فساد در شوراهای اسلامی شهر و روستا.
فساد در قوه قضائیه ازجمله؛ رانتخواری و اخذ رشوه توسط برخی از قضات و مدیران و یا اخذ رشوه و تبانی و استفاده از شاهد جعلی توسط برخی از وکلا درگذشته.
راهکار برونرفت از این مشکل چیست؟
منویات و رهنمودهای مختلف و مکرر ولایت بهویژه فرمان هشت مادهای رهبر معظم انقلاب که در تاریخ ۱۰/۲/۱۳۸۰ در جهت جلوگیری از بروز جرم و مقابله با مفاسد و اجرای عدالت خطاب به روسای قوای سهگانه صادر فرمودند، ناظر بر همین بحث (راهکارهای پیشگیری از بروز فساد و برونرفت از آن) است و اگر در همان زمان بهطور جدی در دستور کار مسئولین ذیربط قرار میگرفت، اکنون با این حجم از ناهنجاریها مواجه نبودیم.
به همین دلیل در شرایط فعلی، اصلیترین و مهمترین اقدام زیربنایی لازمالاجرا، فرهنگسازی با تمرکز بر تقویت و بهینهسازی نظام تعلیم و تربیت است، این مفهوم بدان معنا است که اصولاً تعلیم و تربیت در جامعه اسلامی باید بهگونهای اجرا گردد که به ایجاد نظام خودکنترلی منتهی شود و کسی شرعاً و قانونا به خود اجازه ندهد که مرتکب جرم و تخلف و خیانت در امانت شود.
همزمان با برنامهریزی و انجام سایر اقدامات در این زمینه، باید اصلاحات ساختاری و سیستمی و به عبارت بهتر، طراحی و اجرای الگوهای بومی کاملاً اسلامی که مهمترین بخش کار محسوب میشود، نیز با سرعت و دقت فراوان در دستور کار قرار گیرد.
بااینحال ازآنجاکه انجام امور فوق زمانبر است، باید علاوه بر انجام اقدامات فوق، تقویت و بهینهسازی سیستمهای کنترلی و نظارتی، پاکسازی نظام اداری از عناصر فاسد، خائن و ناکارآمد، بهروزرسانی قوانین و مقررات و رفع خلأهای قانونی و بهخصوص اجرای بند نوزدهم سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که همه ارکان نظام را ملزم به شفافسازی اقتصاد و سالمسازی آن و جلوگیری از اقدامات و فعالیتها فسادزا در حوزههای تولید و تجارت و مبادلات پولی و مالی مینماید، نیز موردتوجه جدی و فوری قرار گیرد.
طبیعی است مانند همیشه مردم، مسئولین و رسانهها نیز میتوانند در تعامل با یکدیگر نقش مهمی را در دستیابی به این هدف و رفع موانع و اجرای طرحها و برنامهها ایفا نمایند و مسلماً اقداماتی نظیر اقدامات اخیر قوه قضائیه در این زمینه، اعتمادسازی بیشازپیش مردم و افکار عمومی جامعه را به همراه خواهد داشت.
نتایج کار کشورهای موفق اروپایی مثل؛ سوئد، دانمارک و نروژ و یا حتی کشورهایی مانند؛ مالزی و سنگاپور نیز حکایت از آن دارد که همراهی مردم در شفافسازی فعالیتهای اقتصادی و استفاده از نرمافزارهای رایانهای برای ثبت و ضبط و آزادسازی جریان اطلاعات، نقش اساسی در موفقیت آنها داشته است.
به همین دلیل اکنون شرایط بهگونهای رقم خورده است که همه نگاهها به اقدامات مسئولین برای مقابله با مفاسد معطوف شده است و لذا کوچکترین کمکاری و خطا، بیشترین واکنش منفی را در پی دارد.
کلام آخر اینکه؛ مردم ایران بارها ثابت کردهاند که حاضرند شرایط سخت را تحمل کنند، مشروط بر آنکه عدالت برقرار باشد و با مفسدین با شدت و قاطعیت برخورد شود.
انتهای پیام/