چاپ صفحه

پایداری مردم شریف گرگان در هشت سال دفاع مقدس

به گزارش عدالت خواهان گلستان"پایداری مردم شریف گرگان در هشت سال دفاع مقدس که سرشار از تجلیات دل انگیز کرامات و فضایل اخلاقی و از خودگذشتگی و ایثار و شجاعت مردان و زنان این دیار و حضور آن‌ها در روزگار خود به عنوان رزمنده گرگانی در کشمکش جنگ و رویدادهایی ماندنی و تاریخی و تثبیت هویت آن دوران نسبت به سهم خود و الگوگیری و اطاعت پذیری از حضرت امام خمینی(ره) و ماندگاری آن‌ها در راه اصول و ارزش‌های انقلاب و دوره هشت سال دفاع جانانه ملت سرفراز ایران از اسلام عزیز و انقلاب اسلامی و از آب و خاک و مرز و بوم و میهن آباء و اجدادی خود و از کشوری با هزاران سال تاریخ که تمام قاره آبی امریکا و سبز اروپا و سیاه آفریقا از نظر فرهنگ و تمدن به این سرزمین نخواهد رسید و از سرزمین ایران که با فریاد هر ایرانی، صدایی به بلندی فریادهای دلیران تنگستان و صدایی به وسعت جنگل میرزا کوچک‌خان و نگاه سرخ ستارخان و باقرخان، صدایی به سرخی خون شهیدان چمران، همت، باکری، بابایی و هزاران شهید دیگر، صدایی به اندازه سال‌های دوری حاج احمد متوسلیان از خاک کشور و از کشوری که گرگ‌های انسان‌نما به کمینش بودند و برایش قصه‌ها و نقشه‌ها کشیده بودند تا ایران را تجزیه کنند و شهدای دوران دفاع مقدس که با خون خودشان، نهال انقلاب را تنومند و بقاء و دوام نظام را استحکام بخشیدند و نهاد حکومت و مدیریت گذشته و حال را نهادینه نمودند و هم‌رزمان دوران جنگ، ایثار و فداکاری، دوری از ثروت، شهرت، ریاست، قدرت، فرزند، همسر، پدر، مادر و... دوران اطاعت، تکلیف، حضور، مقاومت، شجاعت، شهامت، عشق، صبر، تحمل و... و به واسطه‌ی آشنایی از آن دوران، شاهد واقعیاتی بودم. در حافظه ذهنم یک آلبوم مجسم است، پر از التهاب و هجوم دشمن که اسنادش حضور و تشخیصش از روی تعقل بود، تماشایش تماشا‌چی بود، اطاعتش تکلیف بود، یکرنگی‌اش عملی بود، جلسات محفلی‌اش برای اسلام و دفاع از سرزمین ایران بود، نگرش و عملکرد مسئولینش، تقویت رزمندگانش و رضایت مردمش بود، اخوت و برادری و صفا و صمیمیت، سیاه و سفیدش برای انقلاب اسلامی و ایران بود. تجمعات سیاسی و اجتماعی‌اش هم لازم و هم برای بقای انقلاب بود، نهادهای مدنی‌اش زمینه ساز روحیه فداکاری و ایثار بود، مساجدش محل تشکیل بسیج به فرمان امام و راه اندازی ستادهای جذب کمک‌های مردمی بود، کوچه‌ها وخیابان‌های شهر، محل بدرقه و استقبال از رزمندگان و تشییع جنازه شهدای آن دوران بود. حضور مردان و زنان میانسال و بزرگسال، اقشار مختلف برای پشتیبانی و حمایت‌های بی‌دریغ خود در طول دوران دفاع مقدس، بدون هیچ چشم داشتی برای حفظ نظام و میهن بود. دورانی که جوانانش اغلب از غرور و غیرت ملی خاصی برخوردار بودند. ایفای نقش آن‌ها در هشت سال دفاع مقدس، برای اولین بار در تاریخ مانند دیگر شهرهای ایران ثبت شد و آن‌ها در طول جنگ ثابت کردند که می‌توان هدایت و عزت و شرف یک کشور را بر دوش آن‌ها گذاشت. حضورشان در میادین نبرد به امر رهبرشان حضرت امام خمینی(ره) بود، با لباس‌های معنویت و هویت و هیبت و تقوای بسیجی که لرزه بر دل دشمن می‌انداخت، از میان شهرهای شرق مازندران آن روزگار، گرگان مرکزیتش با وجود آن دلیران هویداست، که نام این نیک مردان شهر گرگان را برای همیشه بر تارک کشور به نیکی حک کرده است
نویسنده ی کتاب تلخ و شیرین
رزمنده ی دوران دفاع مقدس علی اصغر مقسمی

مگر آن دوران چفیه و سربند به رزمندگان معنویت،هویت و هیبت می داد:
 
جنگ مقوله خوشایند و زیبایی نیست که آدم را دلخوش کند، ولی شرایط جنگ طوری بود که اتفاقات زیبا و ظریف مستند در آن، مقوله فیزیکی جنگ را تحت الشعاع قرار می‌دهد، اما در صحنه‌های دفاع، مواردی را می‌دیدیم که شاید نمی‌شد در زندگی عادی آن‌ها را دید. مثلاً در عملیات‌ها، تجلی حضور خدا زیباترین پدیده‌ای بود که با آن سر و کار داشتند. عظمت و سختی جنگ، دوری از پدر و مادر، همسر و فرزندان را برای آن‌ها قابل تحمل می‌کرد. قرآن خواندن‌های شبانه، خواندن اشعار حافظ و دعاها، همه و همه به گونه‌ای دیگر بود که در شهر این اتفاق نمی‌افتد. واژه‌ها نیز در آن روزها معنای دیگری داشتند، واژه‌هایی همچون شجاعت، عشق، اخلاص، وفاداری و ... را در زندگی روزانه می‌شنیدند، اما معنای این واژه‌ها را در هنگام حضور در جبهه‌ها با گوشت و پوست درک می‌کردند و به عینه می‌دیدند. به اعتقاد من نگارنده، هرکه در آن دوران در جبهه‌ها حضور پیدا کرد، چه یک روز، چه سال‌ها، برداشت متفاوتی از دوران دفاع مقدس داشت. در میان آن‌ها یک نکته مشترک وجود داشت و آن، احساس وظیفه برای حضور در دفاع بود. آن‌ها در آن روزگار به جبهه‌ها رفتند، مصلحت اندیشی نکردند، عقل را بر احساس ترجیح دادند و مبنای تصمیمشان عقلایی بود که پا به عرصه نبرد آن روزگار گذاشتند و الگوگیری از تفکر امام حسین(ع) برای حضور در کربلا را سرلوحه حضور خود به جبهه در مقابل صدام قرار دادند، اما متأسفانه امروز کوتاهی‌های بسیاری در تحلیل‌ها، برداشت‌ها، مقاومت‌ها، برخوردها، سلیقه‌ها، نگاه‌ها و سوءاستفاده‌های متفاوتی صورت گرفته که باعث آزرده خاطری فرزندان امام در دوران دفاع مقدس شد که در این روزگار در محاصره دود و گرد و غبار بی‌مهری قرار گرفتند. اگر روایت ما از جنگ صاف، شفاف، صادقانه، هنرمندانه و صد البته واقع‌بینانه باشد، مخاطب مخالف خود را هم مجاب خواهد کرد، در صورتی که ما نتوانیم روایتی شفاف و صادقانه و منصفانه در مورد دفاع مقدس ارائه کنیم و آن را به عنوان غرض ورزی‌های مقطعی، شخصی و...آلوده‌اش کنیم و غیر هنرمندانه باشد، مخاطبان اصلی جنگ را هم دچار سردر گمی می‌کنیم. باید به این نکته توجه داشته باشیم که یکی از مهم‌ترین از ارزش‌های جنگ، پاسداری از ارزش‌های جنگ است. این روزها افراد فراوانی هستند که به دنبال این ارزش‌ها می‌گردند، اما انگار دارند به بیراهه می‌روند و شاید هم آن راه را قبول نداشته باشند و ظاهرش را گرفتند. شاید افرادی بتوانند همان چفیه و لباس و ظاهر یک رزمنده دوران دفاع مقدس را برای خود رقم بزنند، اما تا زمانی که این ظاهر با خصلت‌ها، اعتقادات و روحیات یک رزمنده همراه نباشد، بی‌معنی خواهد بود. مگر در آن دوران سربند بود که برای بسیجیان و پاسداران، جهادیان و رزمندگان دفاع مقدس هویت می‌آورد؟ خیر، این بسیجیان و رزمندگان بودند که به نماد سربند و لباس‌ها، معنویت و هویت و هیبت می‌دادند. نورانیت، معنویت، تقوای بسیجی بود که به ظواهر بار معنایی و ارزشی می‌داد. بنابراین باید از این داشته‌ها و میراثی که از رزمندگان واقعی جبهه و جنگ باقی مانده، دفاع شود و از مهجور ماندن آن جلوگیری کرد. نباید گذاشت نادیده‌ها برای نادیده‌های جنگ، روایت غیر واقعی را مطرح کنند، باید با روایت‌هایی که گاهی اوقات با انحراف همراه است و عده‌ای هم عامدانه آن را به انحراف می‌کشند، مقابله کنیم. اگر غیر از این باشد، دفاع مقدس بسیاری از داشته‌های خود را از دست خواهد داد. همان کسانی که در دوران دفاع مقدس ایفای نقش داشتند، از نظر انتقال تاریخ وقایع آن دوران مسئولیت سنگینی بر دوش دارند. باید به نسل امروز بگویند در جنگ دروغ نبود، صداقت بود، دعوای سیاسی نبود، وحدت، اخوت و همدلی بود، در جنگ از میدان به در کردن نبود، میدان دادن و اعتماد کردن بود، تهمت زدن نبود، خوش بین بودن ملاک بود، دورویی نبود، یکرنگی بود، در جنگ سرپیچی از دستور نبود، از خود گذشتگی بود، ایثار، صفا و صمیمیت حاکم بود، در جنگ همه یک استراتژی واحدی را دنبال می‌کردند، چه در درون جبهه و چه پشت جبهه، افراد میان خودشان و دشمن‌شان و خودشان و خدایشان یک اصول داشتند.
نویسنده ی کتاب تلخ و شیرین
رزمنده ی دوران دفاع مقدس علی اصغر مقسمی