حجه الاسلام والمسلمین سیدمحسن طاهری مسئول مدرسه علمیه امام صادق(ع) گرگان با ارسال یاداشتی نوشت:
مقدمه :
بحمدالله انتخابات یازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی در روز دوم اسفند با سلامت و آرامش در سطح کشور برگزار شد و جا دارد که از همه‌ی دست‌اندرکاران برگزاری آن اعم از مسئولان اجرایی، نظارتی و امنیتی و نیز از همه‌ی نامزدها با هر گرایشی و هواداران آن‌ها و بالاخص از عموم ملت شریف ایران سپاس‌گزاری نماییم.
باید آفرین گفت به این مردم صبور و بصیر که با وجود همه‌ی نابسامانی‌های اقتصادی و ناکارآمدی‌هایی که از دولت و مجلس فعلی مشاهده کردند و نیز با همه‌ی تلاش‌هایی که دشمن توسط امپراتوری رسانه‌ای و ایادی داخلی خود انجام داد، با حضور گسترده‌ی خود در پای صندوق‌های رای، مشت محکمی بر دهان دشمن زدند و موجبات شادی روح مطهر امام خمینی(ره) و ارواح طیبه‌ی شهدا و خوشنودی قلب مقدس امام زمان(عج) و رهبر معظم انقلاب اسلامی و خانواده‌های معظم شهدا و همه‌ی دلبستگان به انقلاب اسلامی را در سراسر جهان فراهم کردند.
این انتخابات نیازمند بررسی‌ها و تحلیل‌های دقیقی است و نگارنده در این نوشتار در حد بضاعت ناچیز خود نکاتی را متذکر خواهم شد.
نکته‌ی اول :
با توجه به برگزاری انتخابات در شرایطی که عوامل متعددی برای عدم حضور مردم در انتخابات وجود داشت، می‌توان ادعا کرد مشارکت مردم بسیار خوب بود.
با یک نگاه به منتخبان سراسر کشور می‌توان به درستی حدس زد که کاهش رای‌دهندگان مربوط به آن بخشی از مردم است که در دوره‌ی گذشته جزو حامیان دولت و مجلس کنونی بوده‌اند و عدم پایبندی دولتمردان و نمایندگان اصلاح‌طلب به وعده‌هایشان، باعث سرخوردگی آنان شده است.
البته عوامل دیگری نیز در این زمینه مؤثر بوده است که به دلیل مطرح‌شدن آن‌ها در رسانه‌ها از تکرار آن‌ها خودداری می‌کنم.
ضمناً توجه داشته باشیم که میانگین مشارکت مردمی در انتخابات در کشورهایی که خود را مهد دموکراسی می‌دانند، بسیار پایین‌تر از مشارکتی است که مردم ما در این انتخابات داشتند.
نکته‌ی دوم :
مردم در این انتخابات بسیار هوشمندانه رای داده‌اند؛ نگاهی به آراء حوزه‌ی انتخابیه تهران می‌تواند گویای بسیاری از مطالب باشد؛ فاصله‌ی بین آخرین نفر از منتخبان تهران که همگی از لیست وحدت جریان انقلابی هستند با اولین نفر از لیست اصلاح‌طلبان شگفت‌انگیز است (رای آقای انصاری تقریباً یک‌دهم رای آقای تالارپشتی است!!)
این رای بسیار پایین چه حاصل سرخوردگی حامیان اصلاحات باشد و چه نتیجه‌ی توجه مردم به جریان انقلابی، نشان‌دهنده‌ی کاهش چشم‌گیر محبوبیت اصلاح‌طلبان است.
شعارزدگی دولت و مجلس فعلی، رویکرد غرب‌گرایانه‌ی آنان، توخالی بودن و بلکه خسارت‌بار بودن برجام و عدم توجه به اقتصاد مقاومتی و درون‌زا، همگی باعث روی‌گردانی مردم از آنان شده است.
نمونه‌ی دیگر آن، اتفاقی است که در حوزه‌ی انتخابیه‌ی گرگان و آق‌قلا شاهد آن هستیم.
گرگان در طول چهار دهه‌ی گذشته یکی از پایگاه‌های اصلی جریان لیبرال و اصلاح‌طلب بوده است؛ هرچند در غالب موارد نامزدهای این جریان موفق به اخذ اکثریت آراء نشده‌اند ولی همواره دارای پایگاه رای مناسبی بوده‌اند (و این موضوع البته ناشی از برخی اهرم‌های قدرت است که فعلاً درصدد بیان آن نیستم)؛ لیکن در این انتخابات، چهره‌ی شاخص نامزد این جریان نتوانست بیش از یک‌پنجم رای دومین منتخب این حوزه‌ی انتخابیه را به‌دست آورد!!
نکته‌ی سوم :
یکی از اتفاقات مبارکی که در این انتخابات صورت گرفت، حرکت نیروهای انقلابی در کشور و استان به سمت وحدت حداکثری و کار تشکیلاتی بود.
حرکت حول محور تشکیلات، در انتخابات برکات فراوانی داشت؛ رصد مستمر اتفاقات، هم‌اندیشی در خصوص مباحث گوناگون، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیریِ جمعی، تقسیم کار، تجمیع نامزدهای انقلابی، اخذ امضای میثاق‌نامه، نظارت بر اقدامات نامزدهای نهایی و ستادهایشان، مطالبه‌ی انصراف نامزدهای دیگر، هماهنگی با مرکزیت شورا، توجه هوشمندانه به سراسر استان و ... از جمله‌ی برکات این امر مبارک بود.
این تجربه با ترمیم و تصحیح نواقصش می‌تواند در ادامه‌ی مسیر و سایر اتفاقات سیاسی و نیز در انتخابات‌های آینده مورد توجه قرار گیرد.
نکته‌ی چهارم :
برخی از افراد در اثر ناآشنایی با کار تشکیلاتی و نیز عدم اطلاع از اقدامات گوناگون شورای ائتلاف، نسبت به تأثیرات شورای ائتلاف در پیروزی جریان انقلابی تشکیک می‌کنند؛ مثلاً گفته می‌شود: اگر شورای ائتلاف تاثیرگذار بوده است، پس چرا برخی از نامزدهای مورد حمایت آن، نتوانستند مورد اقبال مردم قرار گیرند!؟
هرچند پاسخ این تشکیکات برای کسانی که پختگی سیاسی داشته باشند روشن است ولی لازم است جهت تنویر اذهان عمومی، اشاره‌ی مختصری به آن داشته باشم :
رای‌گرفتن از مردم ناشی از تجمیع عواملی است که هرکدام از آن‌ها به تنهایی نمی‌تواند علت تامه‌ی رای‌آوری باشد.
در شرایطی که عوامل متعددی مانند قومیت‌ها، گرایش‌های سیاسی، تعدد نامزدهای متعلق به یک گفتمان، سرگردانی نیروهای یک گفتمان در حمایت از نامزد واجد شرایط و ... باعث سخت‌شدن انتخاب و پراکندگی نیروها می‌شود، وجود یک تشکیلات مقتدر و باتجربه می‌تواند بستر مناسبی را در جهت تسهیل انتخاب مردم فراهم نماید.
اما این پایان کار نیست؛ تشکیلات بسترسازی می‌کند؛ اما این خود نامزد و ستاد اوست که بتواند هنر به خرج دهد و از این بستر حسن استفاده را بنماید.
شخصیت فردی نامزد و گزینش افراد توانمند در ستاد و تصمیم‌گیری‌های به‌موقع و ... عواملی است که می‌تواند در جلب توجه مردم تأثیرگذار باشد؛ ولی این عوامل از حیطه‌ی کار تشکیلات -خصوصاً یک تشکیلات نوپا- بیرون است.
در همین انتخابات انصراف حداقل چهارده نامزد و حمایت آنان از نامزدهای انقلابی یکی از برکات این تشکیلات بود و اگر این اتفاق نمی‌افتاد، یقیناً نتیجه غیر از این بود. و این تنها یک نمونه از اقدامات مؤثر این شورا بود.
البته به مرور زمان با رفع نواقص کار و دست‌یافتن به تجارب بیشتر و گسترش نفوذ تشکیلات، تاثیرگذاری آن بیشتر می‌شود و این مستلزم صبر تشکیلاتی و تداوم کار و متوقف نشدن آن است.
نکته‌ی پایانی :
دوستان انقلابی توجه داشته باشند که ما در استان با جریانی رودررو هستیم که برای تضعیف نیروهای جبهه‌ی انقلاب و ایجاد اختلاف در بین آنان از هر وسیله‌ای بهره می‌گیرد.
نفوذ در اطراف شخصیت‌ها و تحریک احساسات افراد علیه مرکزیت جریان انقلابی و تشکیک در تصمیمات در جهت اعتمادزدایی نیروها نسبت به این مرکزیت، مهم‌ترین هدفی است که دنبال می‌کنند چراکه اگر اقتدار مرکزیت فرو بریزد پراکندگی نیروها موجب شکست خواهد شد؛ البته کارهای انسانی خالی از اشکال نیست؛ ولی ایراد اتهام و نگاه بدبینانه نسبت به تصمیمات بدون اطلاع کافی از پشتوانه‌ی منطقی آن، همان چیزی است که رقیب می‌خواهد، رقیبی که سابقه‌ی چهل ساله‌ی او نشان دهنده‌ی آن است که از این شیوه‌های غیر اخلاقی نهایت بهره‌برداری را می‌کند و شرط عقل و احتیاط آن است که به محوریت جریان انقلابی اعتماد کنیم و با انتقاد سازنده در محافل صمیمی، درصدد رفع نواقص آن باشیم.
سید محسن طاهری
مسئول مدرسه علمیه امام صادق(ع) گرگان
۹۸/۱۲/۶