به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران"مشرق" آنچه بیش و پیش از مشخص شدن نتایج رد و تایید صلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس شوری اسلامی که دوم اسفندماه در سراسر کشور برگزار می شود، به چشم می خورد دوگانگی ظاهری و باطنی اصلاح طلبان برای حضور آشکار در این رقابت است، چراکه ناکارآمدی لیست های بدون کارنامه (چه قبل از ورود به انتخابات و چه در ایام حضور در خانه ملت) معضل بزرگی را رقم زده که از یک سو، ژست و تبلیغ عدم شرکت در انتخابات بهترین راهکار برای سرپوش گذاشتن بر آن است، اما فشار و اصرار تعداد قابل توجهی از نمایندگان فعلی اصلاح طلب در مجلس که اکنون نیز تایید صلاحیت شده اند، این واقعیت را در جلوی چشم بزرگان و تصمیم گیرندگان پشت پرده این جریان عیان کرده که با عدم شرکت، احتمالا معدود کرسی های مجلس بعدی را نیز از دست خواهند داد و دیگر جایی برای عرض اندام و نطق های جنجالی و مصاحبه های رایگان برای دوگانه سازی نخواهند داشت.
درست است که شوک اول و اصلی به اصلاحطلبان در زمان ثبت نام یازدهمین دوره انتخابات وارد شد که آنها با مشکل عدم رغبت برای نامنویسی از سوی چهره های شاخص خود رو به رو شد که دقیقا هیچ ارتباطی هم به احتمال رد صلاحیت شان نداشت، بلکه انگیزه ها و واقعیت های درونی و بیرونی که نشان می داد حضورشان در بهارستان، نه باعث رونق مجلس شده و نه مردم با تصمیمات و رویه هایشان موافقند. به گونهای که به دلایل متنوعی که مهمترین آنها ناکارآمدی و کم تحرکی بود، چهره هایی شاخص همچون محمدرضا عارف و عبدالواحد موسوی لاری را از ثبت نام باز داشت.
مردم به رونق اقتصادی رای دادند اما نمایندگان اصلاح طلب تهران دنبال کمیته رفع حصر بودند
اما غیر از حدود ۱۰ نفری که از میان نمایندگان تهران برای انتخابات هفته های آینده ثبت نام نکردند و برخی از آنها که در لیست دوره گذشته بودند - همانند کاظم جلالی- با داشتن مسوولیت جدید، عذر موجهی برای این کار داشت، اما بررسی ها نشان می دهد حدود ۶۰ درصد نمایندگان فعلی، مجددا تایید صلاحیت شده اند که چهره های اصلی لیست امید در دوره قبل را شکل داده بودند؛ افرادی چون محمد علی وکیلی، سهیلا جلودارزاده، علیرضا محجوب، مصطفی کواکبیان، پروانه مافی، احمد مازنی و سید فرید موسوی که اگر نام محمدرضا عارف ثبت نام نکرده را هم به آن اضافه کنیم، شاکله لیست دوره گذشته را شکل می دهند.
با چنین برآیندی، حداقل بدون در نظر گرفتن افراد مشهوری چون مجید انصاری که علی الظاهر آمده تا سرلیست اصلاح طلبان در تهران باشد و جای سکوت مداوم محمدرضا عارف را به سرعت و با کنایه ها و مصاحبه های نیش دار روزهای اخیر پر کند، اصلاح طلبان در تهران ۱۵ نماینده فعلی مجلس را در اختیار دارند که اگر کارنامه و فعالیت ۴ ساله شان را می پسندند -که مصاحبه و سخنرانی در رد این موضوع فراوان است- فقط لازم است برای پر کردن نیمی دیگر از لیست زحمت بکشند که آن هم با فرمول دوره فعلی مجلس یعنی استفاده از برخی آقازاده ها و افراد گمنام سفارش شده و شایعات مربوط به فروش سهمیه، کار سختی نخواهد بود چراکه در حال حاضر نیز عمده مردم و حتی رسانه ها، تعدادی از افراد حاضر در لیست اصلاح طلبان تهران و برخی شهرهای مهم و اصلی را نمی شناسند که حالا این جناح نگران ورود افراد ناشناس و بدون کارنامه به لیست خود باشد.
با این اوصاف، علی رغم آنکه حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر با ۳۰ نماینده، عنوان حساس ترین، پرنماینده ترین و مهمترین حوزه انتخابیه مجلس را یدک می کشد و طی روزهای اخیر اصلاح طلبان با مصاحبه های متعدد خود، رقابت در این حوزه را بعضا منتفی یا نامتوازن می دانند، اما بررسی جزئی و دقیق این ادعا نشان می دهد مشکل اصلی این مویه و گلایه، ترس از عدم اقبال مردم و بی تاثیر ماندن فرمول های «تَکراری» و سابق است که می تواند ادعاهای روزهای اخیر آنها را درباره غیررقابتی بودن فضای فعلی انتخابات جداً به چالش بکشد.
کدام واقعیت سیاسی و اجتماعی، تایید می کند محمود صادقی دروغ نگفته است؟
نمی توان از مردم پایتخت که عمدتا اهل سیاست و بررسی اخبار آنهم خبرها و وعده های مربوط به فقط ۴ سال پیش توقع داشت که شعار معروف و پر تکرار لیست امید یعنی: «آرامش، رونق اقتصادی» را فراموش کرده و در دوم اسفندماه امسال به یاد نداشته باشند. ای کاش فراکسیون امید بویژه نمایندگان تهران صریحا در روزهای آینده پاسخ دهند که آیا ماحصل عملکرد لیست امید در مجلس دهم، آرامش و رونق اقتصادی بود!؟ طبیعی است که با فرار و شانه خالی کردن از پاسخ به این سوال مهم، این تصور تقویت شود که هدف طیف اصلاح طلب از هجمه روزهای اخیر به شورای نگهبان و فریاد درباره نداشتن کاندیدای تایید صلاحیت شده در انتخابات پیش رو، سرپوش گذاشتن بر کارنامه لیست امید در مجلس دهم است.
همان لیستی که در اوج مشکلات مردم بویژه اهالی پایتخت، به دنبال کمیته رفع حصر بود که باید به آن، شاهکارهایی چون سلفی حقارت، طرح دوفوریتی بستن دهان مردم، سیاه نمایی و تشویق مردم به آشوب و اغتشاش را هم اضافه کرد، اما نتوان در هر سال، حداقل ۵ مورد طرح و پیشنهاد موثر و کارشناسی را یافت که کمی بر زندگی و وضع اقتصادی و رفاهی و حتی روانی مردم تاثیر مثبت گذاشته باشد.
تاکید بر پیروزی امید در زمان اعلام نتایج اما گردن نگرفتن ناکارآمدی مجلس و حتی فراکسیون امید در ماهها و سالهای بعد
البته همانطور که خبرگزاری فارس روایت کرده، اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان قرار است امشب درباره نظر نهایی اصلاحطلبان برای ارائه لیست انتخاباتی در تهران اعلام رای گیری و به تبع آن اعلام نظر کنند که پیگیری ها حکایت از این دارد که حزب اتحاد ملت ایران و احزاب اقماری آن یعنی سازمان عدالت و آزادی، زنان نواندیش و ... و همچنین برخی اعضای حقیقی نزدیک به حزب اتحاد همچون مرتضی مبلغ، شهیندخت ملاوردی، سرمدی و عماد بهاور تلاش دارند تا اصلاحطلبان را مجاب کنند تا لیست انتخاباتی ارائه ندهند. از آن سو احزابی همچون حزب مردم سالاری، حزب کارگزاران سازندگی، حزب ندای ایرانیان، انجمن اسلامی معلمان، حزب جوانان ایران اسلامی، خانه کارگر، حزب پیشرو اصلاحات و شخص محمدرضا عارف موافق ارائه لیست از سوی اصلاح طلبان در تهران هستند.
طبیعتا با توجه به اینکه مجلسی که با انتخابات اسفندماه امسال ترکیب کلی آن مشخص می شود (احتمالا در برخی حوزه ها به دور دوم و اردیبهشت ماه کشیده خواهد شد) تاثیر زیادی بر انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ خواهد داشت و نشان می دهد کدام تفکر و طیف، مورد توجه میلیون ها شهروند ایرانی قرار دارد، لذا اصلاح طلبان به خوبی درک کرده اند خالی کردن سنگر تهران یعنی وا دادن بخش زیادی از اعتبار و سرمایه اجتماعی خود، که به راحتی نیز واخواهی نخواهد شد. هرچند که آنها یدطولایی در فرار از مسئولیت و عوض کردن جای شاکی و متشاکی دارند و ترجیح می دهند بدون پاسخ به سوالات و گاف های قبلی، در کنکور جدید برنده شوند.