چاپ صفحه

آیت الله طاهری گرگانی و آیت الله نورمفیدی /نگاهی به عملکرد سیاسی آیت الله نورمفیدی

اول آبان ماه سال ۱۳۵۸ امام خمینی طی حکمی حجت ‏الاسلام آقای حاج سیدکاظم نورمفیدی را صرفا به تقاضای اهالی گرگان بعنوان امام جمعه گرگان منصوب کردند.

بیشتر بخوانید

آیت الله سیدکاظم نورمفیدی امام جمعه کرگان و افراد منتسب به ایشان در مجموع چند شرکت اقتصادی دارد؟+سند

 

به گزارش پایگاه  عدالت خواهان ایران "در فراز مهمی از این حکم آمده است که :" ضمن اقامۀ این فریضۀ بزرگ الهی، مردم را به وظایف خطیر و حساسی که دارند آشنا ساخته، به وحدت و اتفاق دعوت کنید و از اختلاف و تفرقه برحذر دارید."

اما به فاصله چند ماه و تحت تاثیر دو انتخابات ریاست جمهوری و بطور خاص انتخابات مجلس در بهمن و اسفند همان سال و تاثیرگذاری خاص بر فضای اداری و سیاسی شهر گرگان ،اختلافات سیاسی شکل گرفت و هر چه پیش رفت تشدید و تا جایی که در آذرماه سال ۶۱ به یک مشکل سیاسی مبدل گردید.

امام خمینی (ره) در ۱۱آذر سال ۶۱بصورت غیرمترقبه ،حجت الاسلام آقای حاج سید کاظم نورمفیدی امام جمعه گرگان را به سمت نماینده خود در منطقه گرگان منصوب نمودند و بطور خاص تصریح نمودند که :" ان شاءالله تعالی در رفع ...مشکلات سیاسی آن سامان اقدام " نمایید

خود آیت الله نورمفیدی در همین ارتباط می گوید: "حکم من به نمایندگی ولی فقیه را در رادیو و تلویزیون خواندند. البته خیلی غیر مترقبه بود و برای خود من هم غیر مترقبه بود. وقتی رادیو این حکم را خواند مرحوم حاج احمد آقا به من تلفن زد و گفت که این حکم صادر شده است."
اما در تمام این سالها کسی راجع به چرایی این حکم خیلی مترقبه و همچنین درخواست امام (ره)برای رفع مشکلات سیاسی گرگان تحلیلی تاریخی و مستند به شواهد انکار ناپذیر ارائه ننموده است؛پاسخ به این چرایی ها از این جهت مهم است که اولا شاخصی اصیل برای بررسی عملکرد سیاسی آیت الله نورمفیدی است و ثانیا در تحولات پیش رو بعنوان یک شاخص مهم و روی زمین مانده می بایست مورد عنایت ویژه قرار بگیرد بالاخص اینکه عینا از سوی امام خامنه ای مورد تاکید قرار گرفته است.

بطور کلی مقطع زمانی یاد شده تا صدور حکم خیلی مترقبه برای آیت الله نورمفیدی، جزو سخت ترین و تلخ ترین دوران نهضت اسلامی امام خمینی(ره) و یاران باوفایش در سراسر کشور و از جمله شهر گرگان است .سختی و تلخی مقطع یاد شده در شهر منافق زده و لیبرال زده گرگان از این جهت است که خاصه بعد از دو انتخابات یاد شده  اولا  عناصر نفاق و لیبرال دست در دست دولت نفوذی وقت و بعض نمایندگان آن دارد و از پشتوانه قدرت و ثروت لازم برخوردارند  ثانیا بهترین و عزیزترین نیروهای انقلاب اسلامی در این خط مبارزه با منافقین و لیبرال ها علاوه بر ترور شخصیتی ، مورد سوء قصد و ترور فیزیکی قرار می گیرند و به درجه جانبازی انقلاب اسلامی و یا شهادت نائل می گردند.

 ترور نیروهای انقلابی در خط مقدم مبارزه با جریان لیبرال و منافقین در سراسر کشور و از جمله شهر گرگان در سال ۵۸ کلید می خورد و از  ترور آیت الله سید حبیب الله طاهری پرچمدار نیروهای انقلابی آغاز می شود.
علل اصلی این هدفگذاری برای ترور توسط منافقینِ ، به سوابق مبارزاتی ارزنده آیت الله طاهری، نقش موثر در میان نیروهای انقلابی و قدرت بسیج کنندگی آنان ، مواضع انقلابی و قاطع علیه جریانات ضد انقلاب گرگان از جمله امتی ها ( طرفداران حبیب‌الله پیمان دبیر کل جنبش مسلمانان مبارز) و منافقین ، دفاع قاطع از نیروهای انقلاب و مردم متدین در برابر تعرضات عناصر نفوذی امتی و منافقین در دستگاه های اداری گرگان و دشت است.

البته موضوعات چالشی مرتبط با اقدامات هیات ۷ نفره ، نفوذ جریان امتی و نفاق در دستگاه ها و نهادهای انقلابی گرگان و دشت بالاخص کمیته انقلاب اسلامی گرگان است که موجبات اختلاف و شکاف بین جریان انقلابی را فراهم نموده بود تا جایی که منجر به خروج آیت الله طاهری و احدی دیگر از علمای گرگان از کمیته های انقلاب می گردد.

بیشتر بخوانید

سید مجتبی نور مفیدی فرزند آیت الله نورمفیدی از کوی ویلا تا دانشگاه های گلستان

 

 اولین مقام کشوری و از چهره های شاخص انقلابی که به این موضوع ورود می کند ؛ شهید آیت الله دکتر بهشتی است.
جلسه وحدت و انسجام نیروهای انقلابی با حضور علمای گرگان در یکی از مساجد مشهورِ برگزار و بعد از پایان آن به درخواست شهید بهشتی جلسه خصوصی با حضور آیات میبدی ، طاهری ، نورمفیدی و شیخ علی رییسی برگزار و تا پاسی از شب ادامه می یابد.

آیت الله دکتر بهشتی در آن جمع اعلام می کند که من حاضرم تا نماز صبح برای حل اختلافات و انسجام نیروهای انقلابی گرگان و دشت بنشینم و میانجی گری کنم.

عمده انتقادات نیز به نفوذ یکی از عناصر دو نبش وابسته به منافقین و امتی ها در اداره امور گرگان و دشت باز می گردد. تصمیم نهایی این نشست تشکیل یک کمیته مشترک ۳ نفره  با حضور آیات میبدی ، طاهری و نورمفیدی جهت تصمیم گیری راجع به امور سیاسی و اجتماعی و کمیته های انقلاب و ارایه گزارش آن به آیت الله بهشتی است.
این کمیته مشترک برای یک بار تشکیل و تحت تاثیر انتقادات و اعتراضات آیت الله طاهری نسبت به تداوم نفوذ منافقین و امتی ها در اداره امور گرگان و دشت و عدم اهتمام به مقابله با آنان ، تعطیل و با وجود رایزنی متعدد برای تشکیل جلسات و عدم حضور احدی از ۳ نفر دیگر برگزار نمی گردد.
گزارش های متعددی راجع به این موضوع به تهران مخابره می شود از جمله گزارش تلفنی اواخر خرداد سال ۶۰ به آیت الله بهشتی است که ایشان اعلام می کند که در هفته آینده این موضوع را نزد امام(ره) مطرح خواهد کرد اما شهادت ایشان پرونده جریان نفاق و لیبرال در گرگان را همچنان مفتوح و لاینحل باقی می گذارد.
با ورود به سال۶۱بر پیچیدگی این پرونده افزوده می شود و عملا شاهد ظهور یک دو قطبی می گردیم. نفوذ عناصر منافق و لیبرال در دستگاه های دولتی و بعض دستگاههای حکومتی این دو قطبی را تشدید نموده است و قدمی برای پاکسازی این دستگاه ها یعنی عامل این دو قطبی سازی برداشته نشده است

این یک روی آن است و روی دیگر آن حذف نیروهای انقلابی و منزوی کردن آنان در دستگاه ها و نهادهای یاد شده است.بعد از چند ماه جمع بندی کاملی از وضعیت و مشکلات سیاسی شهر گرگان تهیه می گردد و النهایه با تصمیم جمعی ،مقرر می گردد با هماهنگی لازم ۴نفر از چهره های انقلابی دیداری با مرحوم هاشمی رفسنجانی در تهران داشته باشند.

بیشتر بخوانید

چند سوال ازحضرت آیت ا...نور مفیدی ،فقط برای رفع شبهه

 

این گروه ۴نفره ضمن برگزاری یک نشست مشترک تمامی هماهنگی های لازم را بعمل می آورند و با یک ماشین شخصی در تاریخ ۹آذر سال ۶۱ به تهران عزیمت می نمایند.

دیدار یاد شده در تاریخ ۱۰آذر برگزار می گردد و بیش از ۱ساعت بطول می انجام و در این دیدار یکی از چهره های شاخص مبارز و انقلابی منطقه حدود ۴۰دقیقه گزارش یاد شده با محورهای صدرالاشاره را به مرحوم هاشمی رفسنجانی ارائه می نماید.

نقل می کنند که هاشمی رفسنجانی بعد از شنیدن وضعیت شهر گرگان اعلان می کند که من از وضعیت کلی منطقه اطلاع داشتم اما با این جزییات و عمق اطلاع نداشتم ! و بعد از ابراز نگرانی اعلام می کند که شرح گزارش را به اطلاع امام خواهند رساند.
از این لحظه به بعد کسی از آنچه اتفاق افتاده است؛خبری ندارد. اما یک موضوع قطعی و یقینی است و آن نقش مرحوم هاشمی رفسنجانی در اعلام وضعیت سیاسی گرگان و تاثیر در معرفی نورمفیدی به امام بعنوان نماینده ولی فقیه در گرگان است.
پیشینه ارتباطات مرحوم هاشمی با بعض جریانات سیاسی و موارد دیگر این چنینی در معرفی و حمایت از بعض انتصابات همین را نشان می دهد.
احدی از گروه ۴نفره در مورد نقش مرحوم هاشمی می گوید : "نشان به این نشان که ما فردا آن روزی(۱۱آذر) که در حال برگشت به گرگان بودیم از رادیو حکم نورمفیدی را بصورت خیلی مترقبه شنیدیم ! تعجب کردیم ! " و در پاسخ به این سوال که یعنی هاشمی نقش آفرینی در این انتصاب نمودند ؟ تاکیدا گفت : "بله بله "
قطعا این واقعه تاریخی نیاز به بررسی بیشتری دارد و می بایست اطلاعات بیشتری در این خصوص کسب نمود اما مهمترین بخش اطلاعات به دیدار چهار نفر یاد شده با هاشمی و دیدار هاشمی با امام باز می گردد.

بنابراین به استناد حکم ۱۱آذر ۶۱ برای امام مشکلات سیاسی صدرالاشاره گرگان احراز شده بوده است که اولا چنین تصمیمی اتخاذ نمودند ثانیا درخواست رفع مشکلات سیاسی یاد شده گرگان را دادند.
اما مهمترین سوال این است که آیا از سال۶۱تا ارتحال امام و از تمدید حکم یاد شده تا کنون مشکلات سیاسی یاد شده در گرگان حل شده است یا نه ؟ وضعیت و جایگاه نیروهای انقلابی در دستگاه های دولتی و حکومتی چگونه است ؟ کافی است دو مقطع زمانی پس از هفتمین و هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و مجلس ششم  ،همچنین دهمین دوره  انتخابات ریاست جمهوری و نهایتا یازدهمین و دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین خبرگان رهبری _که مرحوم هاشمی رفسنجانی میدان دار اصلی مبارزات انتخاباتی آن بود _ را بررسی کنیم تا به این پاسخ برسیم که آیا خواست اصلی امامین انقلاب اسلامی از آیت الله نورمفیدی برای "رفع مشکلات سیاسی گرگان"تحقق پیدا کرده است یا نه ؟

در مورد این موضوع حیاتی گرگان ؛قدمگاه امام حسن عسکری (ع)، شهر ۵آذر ، و شهر حبیب انقلاب و نیز مشکلات سیاسی آن بیشتر خواهم نوشت.همه با هم باید کمک کنیم که این مشکلات سیاسی در شهر گرگان یکبار برای همیشه رفع گردد .ان شاء الله