چاپ صفحه

ماجرای انصراف «عارف» اصلاحات چیست؟

به گزارش پایگاه  عدالت خواهان ایران" تازه انتخابات مجلس دهم تمام شده بود که می‌گفت «وقتی نتیجه انتخابات را دیدم شوکه شدم»؛ به نظر می‌رسید تصورش از مجلس دهم خیلی آرمانی بود چراکه وقتی اولین انتخابات هیئت رئیسه مجلس برگزار شد آب سردی روی او و هم‌طیفانش ریخته شد و شاید باز هم می‌توانست بگوید: «وقتی نتیجه انتخابات را دیدم شوکه شدم»

این روزها خیلی‌ها از «محمدرضا عارف» و تصمیمش برای عدم ثبت‌نام در انتخابات مجلس یازدهم سخن می‌گویند اما هیچ‌کس ابراز تاسف نمی‌کند. او چهار سال پیش، وقتی انتخابات ۷ اسفند تمام شد، گلایه‌های زیادی از هم‌کیشان سیاسی‌اش داشت؛ می‌گفت: «به من گفتند اصلاح‌طلب بدلی‌ام. گفتند با دستور امنیتی‌ها وارد انتخابات [ریاست‌جمهوری ۹۲] شده‌ام. هزار و یک حرف زدند اما به هیچکدام پاسخ ندادم.»

پروژه شکست اصلاحات به رهبری محمدرضا عارف از ۹ خرداد ۹۵، توسط خود اصلاح‌طلبان، آغاز شد. روزی که عارف انتظار نداشت در رقابت با علی لاریجانی، برای کسب کرسی ریاست، تنها ۱۰۳ رای بیاورد، درحالی که ۱۰ روز قبل از آن، در پاسخ به رقبای خود گفته بود: «فراکسیون ما ۱۰۵ نفر نیست و در هر جلسه‌ای [اشاره به جلسه منتخبین فراکسیون امید] معمولا۲۰ تا ۳۰ درصد غایب، طبیعی است»، سپس با لحنی خط و نشان‌دار تاکید کرده بود: «رقبا این چند روز را تحلیل نکنند تا روز اول مجلس نشان دهیم قدرت فراکسیون امید چقدر است»

ساز ناکوک کارگزاران برای عارف و انتقاداتی که به تمسخر کشید

هدف عارف از ورود به کارزار انتخاباتی مجلس، خوانده شدن با نام رئیس مجلس بود نه اینکه از سوی هم‌طیفانش «مرد بایگانی‌ها» نام بگیرد، شاید او به همین دلیل حاضر به قمار مجدد در انتخابات مجلس یازدهم نشد چراکه دیگر نمی‌خواست در بازی از پیش باخته شرکت کند.

ابوالفضل سروش عضو شورای مرکزی فراکسیون امید می‌گوید: «عارف اگر احتمال می‌داد به عنوان رئیس مجلس دهم انتخاب نمی‌شود، هیچ وقت برای نشستن روی صندلی یک نماینده معمولی به مجلس وارد نمی‌شد.»

مدت‌ها پس از آغاز به کار مجلس دهم، وقتی دلیل ضعف فراکسیون امید را از فعالان اصلاح‌طلب می‌پرسیدند، آنها انگشت تقصیر را به سمت طرفداران لاریجانی می‌بردند اما پس پرده اتفاقات دیگری در جریان بود؛ خطی در جریان اصلاحات، شامل بدنه اجتماعی این جریان و حتی برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب، با کلیدواژه «سکوت عارف» منتقد رئیس فراکسیون امید شده بودند که گاهی گلایه‌های خود را با تمسخر وی مطرح می‌کردند.

از سوی دیگر حزب کارگزاران از ابتدای تشکیل مجلس دهم زاویه سیاسی خود با عارف را آشکار ساخت و تلویحا از ریاست لاریجانی بر مجلس حمایت کرد، آن جایی که محمد عطریانفر علت سیاست کارگزاران در قبال عارف را اینگونه توجیه کرد: «اگر لاریجانی در کرسی ریاست مجلس قرار نمی‌گرفت و می‌آمد پایین، ناخواسته محور پایداری‌ها می‌شد و این به مصلحت پارلمان نبود»، روزنامه سازندگی ارگان رسمی این حزب نیز بعدها در مطلبی نوشت: «عملکرد ضعیف عارف در فراکسیون امید باعث ریزش آراء اصلاح­‌طلبان می‌شود» و غلامحسین کرباسچی هم در آخرین اظهاراتش گفته است: «عارف نمی‌تواند رهبر خوبی برای اصلاح‌طلبان باشد»

فرمانده بی‌سرباز اصلاحات

در این میان، اصلاح‌طلبانی مانند عبدالله ناصری، از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، هم در زمره افرادی بودند که به مرور منتقد جدی عارف شدند و گفتند «آقای عارف به‌رغم همه ویژگی‌های مثبتی که دارد، کمتر عمق سیاسی تحولات را می‌بیند و مدیریتش هم نشان داد نمی‌تواند یک مجموعه درون پارلمان را پویا و فعال نگه دارد»

علی صوفی، یکی دیگر از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان معتقد است: «عارف رای اول تهران شد و باید فعال‌تر می‌بود»، از نگاه این دسته از اصلاح‌طلبان منشاء ضعف فراکسیون امید تنها و تنها مدیریت ضعیف محمدرضا عارف است تا جایی که صوفی می‌گوید: «عارف قطعا هزینه مدیریت ضعیف در فراکسیون امید و ناکارآمدی در مجلس دهم را پرداخت خواهد کرد» اما دسته دیگری از فعالان جریان اصلاحات نظر دیگری دارند.

«بهروز بنیادی» عضو شورای مرکزی فراکسیون امید بی‌تعهدی یاران عارف نسبت به او را عامل ضعف فراکسیون متبوعش می‌داند و می‌گوید «آقای عارف فرمانده لیست امید بود اما از ۱۷۶ سرباز لیست امید به تدریج ۷۰ سرباز از فرمانده جدا شدند و ۱۰۰ سرباز باقی ماندند، قول‌هایی که در میثاق‌نامه داده بودیم بر این مبنا بود که فراکسیون امید ۱۷۶ نفره است اما وقتی سربازان خط مقدم را از دست دادیم، هر فرمانده دیگری بود نمی‌توانست کارها را پیش ببرد»

بی‌اعتنایی اصلاح‌طلبان به عدم کاندیداتوری عارف

از سوی دیگر «علی بختیار» عضو دیگر فراکسیون امید می‌گوید: «اصلاح طلبان تند می‌خواستند فراکسیون امید اپوزیسیون نظام شود اما ما از ابتدا اعلام کردیم اگر فراکسیون امید قصد دارد اپوزیسیون نظام شود ما در این فراکسیون عضو نخواهیم شد چراکه تبعیت از رهبری انقلاب و فعالیت زیر پرچم جمهوری اسلامی برای ما یک اصل اساسی بود»

بی‌تفاوتی برخی اعضای فراکسیون امید نسبت به عدم ثبت‌نام محمدرضا عارف، حاکی از عمق اختلاف دیدگاه‌ و شکاف در میان اعضای این فراکسیون است، اختلافی که شاید طی چهار سال کتمان شد اما روز به روز شدیدتر گشت تا جایی که «سید فرید موسوی» عضو این فراکسیون در واکنش به عدم نامزدی عارف می‌گوید: «صلاح مملکت خویش خسروان دانند»

شاید بی‌اعتنایی اصلاح‌طلبان به عدم کاندیداتوری عارف برای انتخابات مجلس یازدهم همان هزینه‌ای بود که، به گفته علی صوفی، عارف باید پرداخت می‌کرد.

تابش، انصراف عارف را گردن ناامیدی در جامعه انداخت

اما در این میان، «محمدرضا تابش» نایب رئیس فراکسیون امید برای بی‌اعتنایی اصلاح‌طلبان و حامیان اصلاحات به عدم ورود عارف به عرصه انتخابات دلایل عجیبی می‌آورد، او می‌گوید: «فضای یأس، ناامیدی و بی‌تفاوتی در کشور افزایش یافته است و همین امر موجب شده کسی نسبت به عدم ثبت‌نام شخصیت‌هایی همچون عارف و لاریجانی واکنش نشان ندهد.»

تابش به توصیه شورای عالی اصلاح‌طلبان و سران اصلاحات اشاره می‌کند که تاکید کرده‌اند «کسانی که می‌توانند منشأ خیر باشند شرایط فعلی را تحمل کرده و خود را در معرض کاندیداتوری قرار دهند»

ادعای دو نماینده اصلاح‌طلب: روحیه عارف با فضای مجلس سازگار نیست

شاید اظهارت تند و تیز اصلاح‌طلبان علیه عارف یکی از عوامل انصراف وی از حضور در رقابت‌ها باشد. «محمدعلی وکیلی» نماینده اصلاح‌طلب تهران  انتقادات اصلاح‌طلبان به عملکرد محمدرضا عارف را در عدم کاندیداتوری‌اش برای انتخابات مجلس موثر می‌داند، از سوی دیگر بهروز بنیادی نیزمی‌گوید: «رویه عارف با اقتضائات مجلس سازگار نیست و محیط مجلس آزارش می‌دهد»

به اعتقاد بنیادی «آقای عارف در فراکسیون مشی اعتدالی داشت تا اعضای فراکسیون امید بتوانند هم وظایف منطقه‌ای خود را انجام دهند و هم در حاکمیت حضور داشته باشند و حذف نشوند.» او تاکید می‌کند: «عارف نجابت و صداقت دارد و نمی‌خواهد کسی از وی ناراحت شود بنابراین تلاش می‌کند رضایت همه را جلب کند به همین دلیل محیط مجلس برایش آزار دهنده است»

وکیلی و بنیادی یک ادعای مشترک دارند، اینکه چون در مجلس فضای اخلاق حاکم نیست، به همین دلیل عارف دیگر نخواست کاندیدای مجلس شود، این دو عضو فراکسیون امید می‌گویند: «پارلمانیسم به معنای امروزی آن با روحیات عارف ناسازگار است چراکه وی شخصیتی اخلاق‌گرا و فضیلت‌گرا است در حالی که روابط حاکم بر مجلس با تعهدات اخلاقی سازگار نیست.»

بهانه‌ای به نام «انتخابات ۱۴۰۰»

در این میان برخی کارشناسان سیاسی، خودداری محمدرضا عارف از ورود به رقابت‌های انتخاباتی مجلس یازدهم را به دلیل تصمیم وی جهت حضور در ماراتن سیاسی ۱۴۰۰ می‌دانند.

بختیار عضو فراکسیون امید معتقد است: «عارف نیم نگاهی نیز به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دارد»، وی می‌گوید: «عارف در زمان معاون اولی رئیس‌جمهور در دولت اصلاحات فرد موفقی بود و گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ است.»

اما کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران آب پاکی را روی دست همه کسانی که عدم ثبت نام عارف برای مجلس یازدهم را با انگیزه ریاست‌جمهوری دوازدهم توجیه می کردند می‌ریزد و اعلام می‌کند: «در مورد کاندیداتوری دکتر عارف برای ۱۴۰۰ هیچ بحث تشکیلاتی نشده است.»

چند عضو فراکسیون امید: بزرگان اصلاحات شکست در انتخابات را پذیرفته‌اند

اما آنچه اکثر ناظران سیاسی به خصوص فعالان اصلاح‌طلب می‌گویند و تحلیل می‌کنند، خلاف ادعای بنیادی و وکیلی است.  

یکی از اعضای فراکسیون امید، که تمایلی ندارد نامش منتشر شود، تحلیل متفاوتی ارائه می‌کند. او ترس از شکست را دلیل اصلی عدم ثبت‌نام عارف در انتخابات می‌داند و می‌گوید: «ارزیابی بسیاری از بزرگان اصلاح‌طلب و عارف این است که در انتخابات آینده به دلیل عملکرد دولت مشارکت مردم پایین خواهد بود و اصلاح‌طلبان عرصه را به رقیب واگذار خواهند کرد لذا عارف تصمیم گرفت از ورود به عرصه انتخابات خودداری کند.»

آنچه از برآیند سخنان فعالان اصلاح‌طلب مشخص است، اینکه عمده بزرگان جریان اصلاحات شکست در این دوره از رقابت‌ها را پذیرفته‌اند و هیچکدام از جمله عارف حاضر نیستند هزینه بدهند. یک عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان با اشاره به عدم ثبت‌نام عارف در انتخابات مجلس می‌گوید: «بزرگان اصلاح‌طلب در گام اول اجرای استراتژی انتخاباتی در کوس شکست دمیدند، یعنی با عدم ورود به رقابت‌ها، پیش‌پیش اعلام شکست کردند»

در این میان، محمدرضا تابش نیز تلویحا ترس بزرگان اصلاحات از شکست در انتخابات را تائید می‌کند و می‌گوید: «ژنرال‌های اصلاح‌طلب نگران بودند که نتوانند در کشور حرکت اصلاحی انجام دهند و از بن بست خارج کنند اما بنده معتقدم باید در این مقاطع حتی اگر متحمل شکست شویم، در انتخابات شرکت کنیم تا مشارکت مردم افزایش یابد.»

به اعتقاد بسیاری از سیاسیون، ذکر دلایلی همچون کاندیداتوری عارف در انتخابات ۱۴۰۰، ناسازگاری او با فضای مجلس، عدم همراهی یاران اصلاحات، ناامیدی در جامعه و ... تنها بهانه‌هایی است تا اصلاح‌طلبان بتوانند ضعف عملکردی و شکست تئوری‌ گفتمان اصلاحات در مجلس دهم را کتمان کنند.