چاپ صفحه

وظایف اصلی نمایندگان مجلس شورای اسلامی قانونگذاری و نظارت است

به گزارش پایگاه  عدالت خواهان ایران"واقعیت این است که وظایف حوزه بومی نمایندگی یک نماینده به صورت قوانینی نانوشته و فاقد چارجوب مشخص و خارج از محدوده تعیین شده در قانون است. از این رو، هر نماینده به تشخیص خود در ایفای نقش در حوزه انتخابی اش، اقدام می کند. نماینده مجلس اختیار اجرایی ندارد و در حوزه انتخابیه نیز وظیفه اش نظارتی است مثل نظارت بر نحوه اجرای قانون و مصوبات و بودجه در حوزه انتخابیه که می تواند ضعف مسئولین بومی را به مقامات عالی گزارش دهد.
 
مردمان یک منطقه به نمایندگی از خودشان یک نفر را انتخاب میکنند تا حرف، مشکلات، کاستی ها را  به عنوان منتخب مردم و امین مردم به گوش مراجع بالاتر برسانند و در کنار آن پیگیر خواسته های بر حق مردم و منطقه باشد.
 
نماینده مجلس باید بی عدالتی های احتمالی را در سطح منطقه پیگیری کند و از حق و حقوق مردم در حوزه انتخابیه خود با هدف اجرای هر چه بیشتر عدالت، دفاع و با تلاش و کوشش مضاعف از بی عدالتی و حق کشی نسبت به حقوق حقه مردم جلوگیری نماید.
 
معرفی شاخص ها، توانمندی ها، ظرفیت موجود از نظر کمی و کیفی به مسؤلان عالی کشوری و استانی، توسط نماینده می تواند یکی از مصداق های بارز نظارت بر اجرای قانون باشد.
 
نماینده مجلس در مقام وکیل مردم موظف به نظارت بر اجرای این امور در منطقه و کشور است و حق دخالت در اجرا را ندارد.
 
سرمایه گذاری، ایجاد کارخانجات تولیدی، تعویض و نصب مدیران دستگاه های دولتی، ایجاد اشتغال، رفع معضل بیکاری، دادن وام، ارایه خدمات از قبیل آب، جاده، برق، گاز، تلفن و غیره از وظایف قوه مجریه و نماینده عالی دولت در شهرستان یا استان است.
 
نماینده حق سفارش خودی ها و اهالی ستاد برای انتصابات ندارد مگر اینکه از وی استعلام کنند و ایشان فردی را نه بخاطر ستادی بودن بلکه بخاطر لایق بودن (چه بسا ستادی هم باشد) سفارش کند اما نباید تاکید یا تحمیل کند.
 
شاید تصور و نیت برخی نمایندگان کمک به مجموعه برای برخورداری از مدیری شایسته و توانمند است، در حالی که به لحاظ محدودیت دایره دید و شناخت از افراد به ستاد و پیرامون، خود به خود انتصابات جناحی را دامن زده و همین نوع انتصاب دلیلی می شود که نماینده نتواند مدیر انتصابی را مورد بازخواست جدی قرار دهد. عملکرد منفی مدیر نیز به وجهه نماینده آسیب خواهد زد.
 
اما در صورتی که در انتصابات شایسته سالاری و نظرات داخل مجموعه ای یا نهاد مافوق آن مدنظر باشد. بازخواست و نظارت از سوی نماینده با سهولت امکان پذیر شده و در برکناری ها و عزل های احتمالی هم ملاحظه ای در کار نخواهد بود. ضمن این که نماینده به این شکل قدرت خود را نیز به رخ کشیده و در اذهان عمومی نه به عنوان یک دخالتگر بلکه به عنوان یک نجاتگر تصور خواهد شد.