چاپ صفحه

آیا مجتمع های میگوی گمیشان مورد حمله ی بیو ترورسیتی قرار گرفتند؟/ چرا مدیرکل پرحاشیه و بی کفایت شیلات گلستان سکوت اختیار کرد/ استانداری باید سریعا ستاد بحران تشکیل دهد

به گزارش پایگاه  عدالت خواهان ایران" پس از تلفات گسترده ی ماهیان خاویاری در مرکز مرجانی،تلفات ماهیان استخوانی،از بین رفتن۲۰هزار میگو مولد در مرکز آموزش میگو گمیشان،عملکرد تقریبا هیچ در پرورش قفس و طرح های اقتصاد مقاومتی و بسیاری از حواشی دیگر نظیر واگذاری های سیاسی در مجتمع میگو که تماما موجودیت شیلات گلستان را نشانه رفته بود حالا نوبت به ویروس تهاجمی و فوق العاده خطرناک لکه ی سفید رسید تا تیر خلاصی بر پیکره ی نیمه جان شیلات گلستان باشد.
اما این ویروس که در جنوب نفس پرورش میگو را حبس کرده بود چگونه از گلستان سردرآورد؟آیا حمله ی بیو ترورسیتی در کار بوده و یا رشک و حسد برخی در رابطه با برند میگو شمال این فاجعه را باعث شده و یا فقد تخصص مدیریت شیلات گلستان با مدرک غیر مرتبط لیسانس خاکشناسی عامل اصلی این فاجعه بوده است؟
سوالاتی که البته در نهایت انگشت اتهام را به سمت مدیرکل پرحاشیه و بی کفایت شیلات نشانه می گیرد,مدیری که با سیاسی کاری و استفاده از مدیران غیر متخصص و سیاسی و روابط خاص موجودیت شیلات گلستان را به مخاطره انداخته تا جاییکه همه روزه اخبار تاسف باری را در رابطه با حیف و میل بیت المال و نابودی ذخایر ملی شاهد بوده ایم اگرچه همواره دستگاه های نظارتی دولتی در قبال این خسارات هنگفت راه تعامل و چشم پوشی را برگزیدند و راه خسارت بیشتر به منابع آبزی پروری را هموار کرده اند!
در خصوص بیماری خطرناک لکه ی سفید هم باید به بررسی چرایی این موضوع پرداخت.
وقتی همه ی تخم مرغ های مدیرکل سیاسی در سبد میگو و گرگیج و میگلی نژاد بعنوان یک متحد استراتژیک گذاشته شد و از نظر همه ی متخصصین شیلاتی غفلت شد و به موازات عملا سایر ظرفیت های شیلاتی رها گردید و خساراتی بی سابقه را تحمل کرد باید امروز کار هم توسط مسیولین استان و شیلاتی و بویژه دستگاه های نظارتی مد نظر قرار می گرفت و با مدیرکلی که اقدامات وی شایبه ی نفوذ اقتصادی را نیز تداعی می کرد برخوردی قاطع صورت می پذیرفت.
یکی از مطلعین در این خصوص عنوان کرد مدیرکل شیلات هرگز به استانداردهای زیست محیطی توجه نداشته و ورودی مجتمع هرگز از سامان و نظمی مهندسی برخوردار نبوده است.وی همچنین گفت مجتمع با این وسعت فقط دارای یک حوضچه ی ضد عفونی بوده که در برخی موارد هم خشک بوده است علاوه بر آن هیچ نیروی حراست فیزیکی از سوی شیلات برای حفاظت از مجتمع درکار نبوده است!با اینکه در خصوص همه ی این موارد با مدیرکل شیلات مکاتبه هم از سوی کارشناسان صورت گرفته بود ولی مدیرکل کمترین اعتنایی به موارد گزارش شده انجام نداده و زمینه ساز این خسارت بزرگ به اقتصاد استان و سرمایه گذاران شده است!
جالب اینکه در این فاجعه ی تلخ همچنان نیز مدیرکل و حراست و روابط عمومی شیلات از رفتار صادقانه و آگاهی بخشی به منظور کمک به جمع کردن این حاشیه طفره رفته و از شفاف سازی خودداری نموده اند.
این در حالیست که می بایست فورا ضمن اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و دعوت از چهره های علمی و مجرب شیلاتی ستاد بحران را تشکیل می داد تا لاقل شاهد نباشیم که این ویروس تهاجمی روز به روز مزارع بیشتری را به نابودی با کلر بکشاند!
گفتنیست تعداد مزارع آلوده در مقایسه با روزهای قبل به شدت افزایش یافته و مزارع زیادی می بایست با آهک معدوم شوند.
حال این فاجعه که خسارت دیگری از سوی مدیریت شیلات گلستان به سرمایه ی ملی و اقتصاد ملی ارزیابی می شود باید هر چه سریعتر از سوی دستگاه قضایی استان و بویژه دادستانی مرکز استان گلستان مورد پیگیری قضایی قرار گیرد و همینطور استاندار نیست می بایست در اسرع وقت ستاد بحران استان را تشکیل دهد تا لاقل امورات به نحو احسن سامان یابد.
ضمنا یک کارشناس با سابقه ی شیلاتی نیز در تماس با این پایگاه خبری عنوان کرد این ویروس به شدت تهاجمی قطعا به دریاچه ی خزر نیز سرایت کرده و آب این دریاچه بعنوان محل تامین آب مجتمع را تا سالیان سال برای زیست و پرورش میگو نا امن می کند و به این منظور محیط زیست کل کشور و دامپزشکی نیز می بایست سریعا به ایفای نقش نظارتی و کنترلی بپردازند.