چاپ صفحه

شورش زندانیان امنیتی علیه انتخابات اسفند/ یک آخوند بر سر دوراهی؟

به گزارش پایگاه  عدالت خواهان ایران" شورش زندانیان امنیتی علیه انتخابات اسفند

محسن صفایی‌فراهانی، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد ضمن بیان انتقادات گسترده از نظارت‌های قانونی شورای نگهبان گفته است:

«چرا بعد از دور سوم مجلس به بعد نظارت استصوابی را مبنای کار قرار دادند؟ شاید احساس کردند که آنروز کشور نیاز دارد. اما امروز چهل سال از شروع جمهوریت گذشته است اگر قبول نکنند که در جامعه فقط بایستی قانون حاکم گردد مشکلات‌مان حل نخواهد شد. از آن طرف می گویند «این مردم» آیا مفهوم این مردم را می دانند؟ وقتی می گویند مردم کشور بالغ اند؛ وقتی توقع دارند آنها در رویدادهای مختلف سیاسی مشارکت داشته باشند باید این نگاه را در همه حوزه‌ها به آنها داشته باشند؛ اگر بلوغ آنها قابل قبول است پس نیاز به قیم ندارند.»

او همچنین اظهار می‌کند: اگر واقعاً شرایط تغییر نکند و انتخابات کماکان دو مرحله‌ای باقی بماند بنده خودم رای نخواهم داد. حاضر نیستم بین بد و بدتر انتخاب کنم. یا باید بتوانیم نیروی توانا و آگاه با شرایط مناسب روانه مجلس کنیم.

صفایی‌فراهانی در بخش دیگری از صحبت‌های خود در همین رابطه می‌افزاید:

«چطور موقع انتخابات که می شود احساس می کنید که این ملت این توانایی را ندارد که خودش می تواند در چارچوب قانون انتخاب اصلح نماید، یک نهاد واسط به جای مفاد قانون این نقش را ایفا می کند و باید صلاحیت کاندیداها را تائید نماید! قانون است که سن، تحصیلات، اهلیت و… را مشخص می کند نه اینکه برای مردم قیم بگذارند. این نوع نگاه کردن‌ها را بعد از ۴۰ سال باید تغییر داد. نمی‌شود با نگاه گذشته امروز برخورد کرد [۳]

 

*ایما و اشاره‌های این روزهای اصلاح‌طلبان مبنی بر احتمال تحریم انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۹۸؛ بر اساس تئوری گازانبری تاجزاده و حجاریان، که آنها هم از زندانیان امنیتی سال ۸۸ هستند، صورت می‌گیرد.

تئوری دوگانه‌ای که از یکسو می‌گوید کشور در شرایط «عام‌البلوی» قرار دارد و احتمال برخورد مردم و نیروهای امنیتی در آستانه انتخابات می‌رود و از سوی دیگر قصد دارد با اعلام محقق نشدن شرایطش از سوی شورای نگهبان، بر طبل تحریم انتخابات بکوبد و با به خیابان آمدگان احتمالی همراه شود .[۴]

وگرنه آنها خود بهتر از همه می‌دانند که انتخابات بی‌نظارت! عملی غیر عقلانی است که در هیچ کشوری و حتی در قبایل بدوی هم انجام نمی‌شود.

نکته جالب دیگر نیز اینست که مثلاً بر انتخابات شورای شهر هیچ نظارتی صورت نگرفته است که مردم تهران، شاهد یک اسم و فامیل بازی صرف از سوی اعضای شورا و حتی ناتوانی آنها برای انتخاب یک شهردار کارآمد هستند.

و یا ایضا این مسئله چه ربطی به نظارت استصوابی دارد که آقای روحانی با تشویق اصلاح‌طلبان حاضر به نظارت بر قیمت‌ها نیست [۵] و این مسئله موجب شده است تا گوشت ۵۵ هزار تومانی با قیمت ۱۰۰ هزار تومان به دست مردم برسد و قیمت شیر نیز در یک مورد ظرف یک ۲۴ ساعت تا هزار تومان گران‌تر عرضه شود!

قبل از صفایی‌فراهانی، رسول منتجب‌نیا نیز در اظهاراتی مدعی شد که باید برای نظارت استصوابی شورای نگهبان رفراندوم برگزار شود .[۶]

لازم به توضیح است که طرح موضوع «عدم شرکت در انتخابات و تحریم آن» در تمام دموکراسی‌های دنیا یک رفتار خائنانه و مستوجب اشدّ مجازات شناخته می‌شود زیرا به منزله مخالفت با نظام سیاسی کشور است.

آگاهان سیاسی معتقدند اگر فضای کشور به همین سمپاشی‌ها محدود بماند و خواص به مردم نگویند که راه ناگزیر خروج از مشکلات فعلی و روی کار آمدن یک مجلس و دولت کارآمد «صندوق رأی» است؛ بر دامنه مشکلات فعلی افزوده خواهد شد.

در این زمینه ذکر خاطره نوستالژیک مجلس هفتم و اکثریت اصولگرای آن ضروریست...

مجلسی که پس از روی کارآمدن با رأی مردم، جلوی برخی طرح‌های دولت اصلاحات که منجر به گرانی می‌شد را با «طرح تثبیت قیمت‌ها» گرفت و کام مردم را با کارآمدی و مدیریت اصولگرای خود شیرین کرد.

***

حجاب بهتر، به اقتصاد بهتر ربط دارد

محمدتقی فاضل میبدی، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز درباره "حجاب" گفته است: در مرحله نخست باید مشخص شود که ریشه بدحجابی در جامعه اقتصادی است و یا فرهنگی؟

او سپس تصریح می‌کند: بنده معتقدم اگر مشکلات اقتصادی مردم حل شود مسائل دیگر نیز بهتر بر روال بهتری قرار خواهد گرفت. در چنین شرایطی مردم به متولیان و مسئولان اعتماد می‌کنند و در نهایت درباره مسائلی مانند حجاب اهتمام جدی‌تری خواهند داشت!

میبدی همچنین اظهار کرده است: در جامعه‌ای که روزبه‌روز فقیرتر می‌شود نمی‌توان انتظار رعایت همه مسائل شرعی را داشت. [۱]

 

*پیش‌فرض‌های میبدی در باب بی‌اعتمادی مردم و یا روز به روز فقیرتر شدن جامعه ایرانی پیش فرض‌های مدقّانه‌ای نیستند.

چه اینکه نشانه‌هایی مثل رعایت شدن قوانین کشور، پرداخت عوارض و مالیات، مراجعات گسترده مردم به قوه قضائیه و حضور مردم در انتخابات و راهپیمایی‌ها اتفاقاً نشان می‌دهد که مردم به نظام اسلامی اعتماد دارند.

در بحث فقیر شدن جامعه ایرانی نیز اگرچه به دلیل مشکلاتی که دولت اصلاح‌طلبان و لیست تَکرار می‌کنم پدید آورده؛ از قدرت خرید مردم طی ۶ ماه اخیر کاسته شده است اما وضعیت عمومی کاهش فقر مطلق در ایران رو به بهبود فزاینده است و از طرفی نمی‌توان منکر افزایش قدرت خرید مردم نسبت به دهه‌های شصت و ۷۰ شد.

اشاره‌های میبدی و دوستان او به این شبهه که «در جامعه‌ای که روزبه‌روز فقیرتر می‌شود نمی‌توان انتظار رعایت همه مسائل شرعی را داشت» هم در حالیست که اگر در یک جامعه مسائل شرعی در همه چارچوب‌های خود اعم از مسائل اقتصادی و اخلاقی و … رعایت شود اتفاقاً آن جامعه می‌تواند ضعف‌های اقتصادی خود را نیز مرتفع کند و به پیشرفت‌های چشمگیری برسد.

ضمن اینکه مشخص نیست با منطق میبدی چرا مسلمانان دوران پیامبر (ص) در شرایط حکومت کفّار در مکه و یا در شرایط شعب ابی‌طالب، شرعیات را رعایت می‌کردند! و یا همینطور مردم ایران چگونه در دوران سخت ۸ سال دفاع مقدس نیز مثل امروز اهل رعایت شرعیات بودند...

نظریات جالب دیگری مثل «اصولگرایان به درد قرن ۲۱ نمی‌خورند»، «مراجع بزرگ قم و بدنه حوزه حامی روحانی‌اند!» و «تنها کار سیاسی امام پنجم (ع) تغییر شکل سکّه‌ها بود !»[۲] نیز از جمله سایر ثمرات فکری این فرد هستند.

***

«جمهوری اسلامی» به جهل میدان می‌دهد!

یک آخوند بر سر دوراهی؛ شهید بهشتی یا میرحسین موسوی؟

حجت‌الاسلام مسیح مهاجری، فعال اصلاح‌طلب، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی و از جانبازان حادثه تروریستی هفتم تیر، اخیراً در یادداشتی که سایت جماران آنرا منتشر کرد با ذکر خاطراتی از شهید مظلوم، آیت‌الله دکتر بهشتی، نوشته است:

«جنگ عقل و جهل از صدر بشریت که خلقت انسان بوده تا اسلام و از صدر اسلام هم بوده تا حالا و در تمام این دوران که بنده به اشاره از آن گذشتم، عقل و جهل با هم نبرد کرده‌اند. اما هنوز هم به جهل میدان می‌دهیم. هنوز هم هفتم تیرهای مکرری داریم. ولو شهادت نباشد اما ترور شخصیت داریم، بدتر از شهادت جسمی و بدنی است. اینکه یک انسان را بی‌آبرو بکنند و از میدان به در بکنند و نگذارند خدمت کند به این نظام، این بدتر از کشتن اوست .»[۷]

 

*همانطور که آشکار است، کنایه آقای مهاجری درباره حصر موسوی و انزوای خاتمی مطرح می‌شود.

دو چهره‌ای که علیرغم سوابق گسترده در سمت‌های نظام اسلامی اما در سال ۸۸ مرتکب فتنه‌گری‌های آشکار شدند و به همین دلیل هم‌اکنون در حصر و انزوا قرار گرفته‌اند.

البته قضاوت در این باره کار سختی نیست که «هفتم تیرهای مکرر»! هلهله کشیدن فتنه‌گران در روز عاشورای سال ۸۸، «تَکرار می‌کنم» منجر به گرانی، کشته شدن ۲۱ نفر در فتنه اقتصادی دیماه ۹۶ و عمل نکردن عده‌ای از خواص به تواصی و وصایای شهید بهشتی در حمایت از نظام اسلامی بود یا حصر و انزوای دو عنصری که عامل تمام این وقایع هستند!

مسئله «خواص» و اهمیت اشتباهات یا بصیرتهای آنها، مقوله مهمی است که مقام معظم رهبری در دهه ۷۰ (و پس از آن) بیانات مهمی را پیرامون آن ایراد فرموده‌اند.

بسا خواصی که در صفین در رکاب امیرالمؤمنین (ع) مجروح شدند اما در روز عاشورا در مقابل امام زمانه خویش ایستادند و در طرفداری از یزید، شمشیر زدند.

 

***

 

1_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/261802

2_ http://tabyin.ir/node/45954

3_ https://etemadonline.com/content/316731

4_ mshrgh.ir/938200

5_ mshrgh.ir/967886

6_ mshrgh.ir/963401

7_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1203858