به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" چند روز پیش آیت الله سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و از اساتید حوزه علمیه گفته بود: «ما افتخار می کنیم سرباز نائب امام زمان(عج) و آخوند حکومتی هستیم چرا که تنها گذاشتن نائب امام زمان تنها گذاشتن امام زمان (عج) است. صلابت امام خامنه ای در دیدار با نخست وزیر ژاپن اوج عزت تشیع بود ما افتخار می کنیم سرباز این آقا باشیم.» این موضوع بهانه ای شد تا فاضل میبدی، روحانی اصلاح طلب و عنصر فعال در فتنه 88 که به بیان نظریات شاذی مانند «عزاداریها یک سال تعطیل شوند بهتر است» و «وجود سکولاریسم در حوزه هیچ عیبی ندارد» و دیگر نظریات مزخرفی از این دست شهره شده در گفتگو با یک روزنامه اصلاح طلب در پوشش دلسوزی برای علما به اظهارات خاتمی حمله کند.
به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" ، بخش های مهم این گفتگو را خواهید خواند:
*اینکه یک آخوند وابسته به حکومت باشد یا خودش را به نوعی وامدار حکومت بداند، با هیچ دلیل و توجیهی نمیتواند اتفاقی مثبت و تاثیرگذار باشد. مگر اینکه فعالیتهایش در راستای منافع ملی، احیای ارزشهای دینی، احقاق حق و کاهش دغدغههای مردم باشد. والا صرف اینکه یک آخوندی به حاکمیت نزدیک باشد، هیچ ارزشی نمیتواند داشته باشد.
*در روایات هم به کرات توصیه شده است که به ارباب و سلاطین نزدیک نشوید. در واقع نزدیکی به حکومت افراد را به سوی تملق و همچنین چشمپوشی روی ایرادها سوق میدهد. خب! چه کسی است که از چنین حالتی آنهم از کسی که ملبس به لباس روحانیت است، راضی باشد و این موضوع را موجب هتک حرکت روحانیت نمیداند؟
*افتخار روحانیت شیعه، همیشه به استقلال و اقتدارش بوده است که معلوم است، حکومتی بودن، استقلال رای را میگیرد. یک روحانی برای اینکه بتواند صحبتها و دغدغههایش را آزادانه طرح کند، نباید قرابتی با حاکمیت و حاکمان داشته باشد.
*عدهای از روحانیون عادت و اصرار به این دارند که از نظام فقط تعریف و تمجید کنند و به همین دلیل، هرگونه نقدی را سیاهنمایی میدانند.
*بالاخره حکومت که حکومتی معصوم نیست. دقیقا به همین دلیل، حمایتهای شبانهروزی و چشمپوشی نسبت به کاستی و کمکاریها، رفتاری است که ریشه در تملق دارد. با این توضیح که تملقگرایی اصلا و ابدا در شان روحانیت نیست. پس، شاهدیم که برخی از روحانیون با نادیده گرفتن اشتباههای نظام، مرتکب اشتباهی بزرگ میشوند.
*غالب امامان جمعه آن استقلال لازم را ندارند و به همین دلیل نمیتوانند خودشان بیندیشند و آزادانه سخن بگویند و باطبع از مطرح کردن مشکلات مردم غافل میشوند.
*دنیای امروز، صحبتهایی بر اساس دغدغههایش را میطلبد و دیگر بعضی از خطبهها، با هیچ شکلی مورد توجه مردم قرار نمیگیرد و نخواهد گرفت و همچنین هیچ گرهی از گرههای مردم را باز نمیکند، تا بتوانیم اینطور بگوییم که معلوم است، کسی برای حضور در نماز جمعه رغبتی از خود نشان ندهد. یعنی اعتماد مردم کمتر و مشکلات بیشتر شده است.
*شاید مدنظرشان این است، روحانیونی را برای نماز جمعه مدنظر قرار بدهند که به توصیهها درباره گفتن یا نگفتن حرفهایی سراپا گوش باشد. ین حالت که خیلی مشکلزا است.
درباره اظهارات میبدی چند نکته قابل بیان است:
1. شاید علت عصبانیت این روحانی اصلاح طلب که در موضوع دیگری بروز کرده، دست خالی نخست وزیر ژاپن در برگشت از ایران باشد. چرا که اصلاح طلبان از چند روز قبل ذوق زده در انتظار سفر «آبه» به تهران بودند تا با پیام رئیس جمهور ابله و قلدر آمریکا گشایش(!) حاصل شود که این موضع حاصل نشد.
2. هرچند به ظاهر میبدی لباس روحانیت به تن کرده و در تشکل حوزوی اصلاح طلب مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم عضویت دارد اما همچون برخی معممین دیگر در جریان اصلاحات کم سوادیشان در امور دینی و فقهی واضح است. در نگاه خوش بینانه همین کم سوادی باعث شده که تفاوت بین استقلال، وابستگی و تعلق خاطر را هنوز متوجه نشوند و امروز روحانیون انقلابی، نماز جمعه و ائمه آن را مورد حمله «عدم استقلال» و تهمت «تملق» قرار دهند.
3. آرزوی مسلمانان در طول صدها سال گذشته وجود چنین حکومتی بوده است که بتواند عزت و اقتدار اسلام عزیز و پیشرفت مسمانان را حفظ و تضمین کند. بدون شک افتخار هر فرد عادی بلکه هر عالمی، وابستگی به این حکومت به معنای تعلق خاطر و سربازی برای رهبری این حکومت مقتدر است که نه اهل ظلم است و نه پذیرش ظلم.
4. باید برای این روحانی اصلاح طلب متاسف شد که دوری از جمهوری اسلامی را برای خود استقلال معنا می کند و به آن نیز مفتخر هستند اما در برابر بیان جملات سران رژیم صهیونیستی که «اصلاح طلبان خط مقدم ما در مبارزه با جمهوری اسلامی هستند» و «به نمایندگی از ما با این نظام در حال مبارزه هستند» و یا دیگر حمایت های علنی این رژیم منحوس سخنی در رد آن بر زبان نیاورند.