اشاره رهبرانقلاب به کسانی که به نام «صرفه اقتصادی» مانع «خودکفایی» در کشور شدند/ تحقیر و «مزخرف خواندن» خودکفایی؛ از زنگنه تا کلانتری
سالها در لباس وزارت بر کشور حکومت کرده اند اما معتقدند «خودکفایی» اهمیت چندانی برای کشور ندارد، چرا که می توانیم با واردات، آن هم با قیمت تمام شده پایینتر نیازهای کشور را برطرف کنیم، غافل از اینکه این رخداد زمانی خسارت خود را بر مردم نشان میکند که تنش های سیاسی یا تحریم ها ابزاری برای تغییر مواضع سیاسی کشور می شود. افرادی که چنین خطای بزرگی را انجام داده اند برای مردم ناشناس نیستند و امروز نیز به عنوان وزیر و معاون رئیس جمهور مشغول کار هستند. رجانیوز دیدگاه ها و عملکردهای دو تن از معتقدان به سودده نبودن خودکفایی را بررسی کرده است.
به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" رهبرانقلاب در ذیل سیاست های کلی نظام در حوزه اقتصادی توجه ویژهای به اقتصاد درونزا و مولد دارند. ایشان بارها یکی از راههای در امان ماندن از تکانه های خارجی را در خودکفایی معرفی کرده اند. در همین خصوص رهبرانقلاب در 24 اردیبهشت امسال در دیدار با کاگزاران نظام به خودکفایی گندم در سالهای اخیر اشاره کرده و فرمودند: «خوشبختانه از مسئولینی که در باب کشاورزی [بودند] خواسته شد تا به خودکفایی گندم برسند. همّت کردند، الحمدلله شد. هم این یکی دو سال اخیر شده، هم قبلاً یک سال، دو سال خودکفایی گندم تأمین شد. در همهی چیزها میشود به خودکفایی رسید، میشود کار کرد، میشود تلاش کرد و عمده هم این چیزهایی است که موادّ غذایی است: گندم، جو، دانههای روغنی، یا دامداری است؛ در این چیزها باید به خودکفایی رسید.»
ایشان در ادامه به کسانی که با طرز تفکر خطرناک خود بارها سد خودکفایی کشور شده اند اشاره کرده و فرمودند: «یک فکر جدیدی، یک فکر تازهای در یک بُرههای متأسّفانه وارد شد در دستگاههای تصمیمگیری ما که ما را از خودکفایی دور کرد؛ و آن «صرفهی اقتصادی» بود. گفتند تولید گندم و خودکفایی گندم صرفهی اقتصادی ندارد؛ صرفهی اقتصادی به این است که گندم را وارد کنیم. خب، بله معلوم است، ممکن است یک وقت صرفهی اقتصادی در این باشد؛ امّا وقتی جلوی گندمِ شما را گرفتند، جلوی واردات را گرفتند، به شما گندم نفروختند، چه کار میکنید؟ کدام دولت عاقلِ دنیا این کار را میکند؟ گفتند بروید مثلاً زعفران بکارید، گندم را وارد کنید، چون زعفران گرانتر در دنیا فروش میرود؛ صرفهی اقتصادی این است.»
وزیر کشاورزی اسبق و معاون فعلی رئیس جمهور خودکفایی را مزخرف می داند
عیسی کلانتری که بیشترین سابقه وزارت کشاورزی در تاریخ جمهوری اسلامی را داشته هم اکنون در سمت معاونت رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست مشغول به فعالیت است. وی دهها و شاید صدها بار و بهصورت مستمر، صراحتاً مخالفت خود را با «خودکفایی» ابراز داشته است، با این وجود او رکورددار تصدی وزارت بوده و در دولتهای مرحوم هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی به کار گمارده شد. او چندی پیش کار را تا آنجا رساند که صراحتاً خودکفایی را «مزخرف» خواند.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در مراسم معارفه خود در این سمت، مسئولان را متهم کرد که در دهههای گذشته با سیاستهای احساسی و "به خاطر تولید چند تن گندم اضافی" منابع کشور ار دچار مشکل کرده اند!
نمونههایی از اظهارات وی در زیر نشان دهنده سطح تفکر وی در حوزه خودکفایی است:
• امروز صحبت از خودکفایی نادرست است. کشور کشاورزی نیستیم. یعنی برای توسعه اقتصادی نباید روی کشاورزی برنامه ریزی کنیم(سخنرانی در بنیاد امور ایرانیان94/02/07).
• اینکه صحبت از خودکفایی غلات و پروتئین حیوانی میشود، حرفهای غیرمنطقی و غیرعلمی است. خودکفایی در کالاهای اساسی امکانپذیر نیست. هر کسی هم بگوید من ایکس کالا را خودکفا میکنم، دروغ میگوید(خبرگزاری خبرآنلاین- 93/11/06).
• باید به دنبال راهحلی جایگزین برای تامین نیازهای غذایی کشور بود. درحال حاضر گزینه پیش رو، تجارت آزاد محصولات کشاورزی است(روزنامه دنیای اقتصاد- 93/4/9).
• اگر کشور ما روی کشاورزی متمرکز شود فقیر میشویم و منابع را از دست میدهیم چون ایران کشور کشاورزی نیست. راه توسعه کشور، راهی غیر از توسعه کشاورزی است(نشست هماندیشی بررسی بحران آب – 93/5/13).
• نویسندگان سند[چشم انداز 20ساله] توسعه کشاورزی از امکانات کشور بی خبرند(مصاحبه با سایت جماران، 92/08/06).
• ادامه تولید[کشاورزی] با وضعیت موجود یعنی نابودی کشور(مصاحبه با سایت جماران، 92/08/06).
• برای نوشتن برنامه ششم دوباره موضوع خودکفایی را به میان کشیدند که من برگشتم به آقای نوبخت گفتم تو را به دین و ایمانت بگو این «مزخرفات» را کنار بریزند( سخنرانی در بنیاد امور ایرانیان94/02/07).
• اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود 70 درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل 50 میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند. (94/02/07)
خودکفایی در حوزه پالایشگاه و بنزین و ممانعت ژنرال
رهبر انقلاب همچنین در ادامه صحبتهای خود به پروژه موفق خودکفایی در بنزین اشاره و پالایشگاه ستاره خلیج فارس را به عنوان نمونه ای موفق معرفی کردند: «در زمینهی نفت هم همین جور، بنزین هم همین جور. حالا آقای رئیسجمهور اشاره کردند؛ این پالایشگاه میعانات گازی که در بندرعبّاس به عنوان ستارهی خلیج فارس راه افتاد، یک نمونهای از خودکفایی است. الان حدود یکسوّمِ مصرف مُسرفانهی بنزین کنونی را همین تشکیلات، همین پالایشگاه دارد به ما میدهد...این [پالایشگاه] سال ۸۶ شروع شد، یک مدّتی لنگ شد، باز به همّت سپاه بحمدالله راه افتاد، الان هست؛ خودکفایی یعنی این. این را خیلی باید اهمّیّت داد. در همهی زمینهها ما بایستی به خودکفایی فکر کنیم. قدرت کشور در خودکفایی است؛ اقتدار کشور، آبروی کشور در خودکفایی است؛ باید بتوانیم ارکان لازم نیازهای خودمان را خودمان تهیّه کنیم. »
اما تمجید رهبرانقلاب از همت نیروهای سپاه برای خودکفایی در این عرصه قابل تامل است. وزیر نفت امروزِ کشور که سابقه 4دوره مدیریت این وزارت خانه مهم را در برعهده داشته است یکی از مخالفان ساخت پالایشگاه در کشور است چرا که این کار را سودده نمی داند!
هر 9 پالایشگاه نفت خام کشور تا قبل از سال 76 ساخته شده اند و با روی کار آمدن زنگنه به عنوان وزیر نفت، روند پالایشگاه سازی در ایران بالکل متوقف شده است. البته زنگنه نیز برای فرار از این اتهام، با فرار رو به جلو، وظیفهی ساخت پالایشگاه را وظیفه بخش خصوصی می داند؛ غافل از آنکه وظیفه بسترسازی، تنظیمگری و تسهیلگری این اقدام با وزارت نفت بوده است. زنگنه بارها در رسانه های عمومی و دوربین زنده تلویزیون اعلام کرده است که «من پالایشگاه سازی را امری مقدس نمی دانم» یا «(سوددهی) پالایشگاه آنقدرها هم که می گویند جذاب نیست» یا «اگرچه معتقدم پالایشگاه به صرفه نیست اما اگر نیاز کشور را تأمین کند اقدام به ساخت پالایشگاه می کنیم.»
زنگنه مدام به سودده نبودن پالایشگاهها در ایران اشاره میکند و توضیح نمیدهد که چرا پالایشگاههای کشور دقیقا از 20 سال پیش که شروع صدارتشان بر نفت بوده است رو به فرسودگی رفته و به حال خود رها شدهاند؟ چرا تنها پروژههای بهروز رسانی فرآیند و تکنولوژی که در پالایشگاههای کشور انجام شده است مربوط به پالایشگاههای اراک و آبادان و در زمان دولتهای نهم ودهم بوده است؟ بنابراین روند پالایشگاه سازی در ایران با روی کار آمدن زنگنه در سال 76 بالکل منقطع گردید مگر پالایشگاه ستاره خلیج فارس که تنها پالایشگاه ایران طی 20 سال اخیر است. 65درصد پیشرفت این کار تا سال 92انجام شده است و مابقی این پیشرفت و بهرهبرداری از ستاره خلیج فارس با فشارهای رسانه ای، همت جوانان انقلابی و مانع تراشی تکنوکرات ها پیش رفت.
زنگنه چگونه دست ایران در دوران تحریم را بست؟
ابن در حالی است یکی از راهکارهای بی اثر کردن تحریمهای نفتی ، تبدیل نفت خام به فراوردههای نفتی و صادرات آن به جای نفت خام است. پالایش و فرآورش نفت خام موجب میگردد به جای صادرات نفت خامی که امکان شناسایی آن وجود دارد، فرآوردههای نفتی که قابلیت شناسایی در آن وجود ندارد صادر گردد. یکی از ویژگیهای فراورش نفت خام و تبدیل آن به زنجیره متنوعی از فرآوردههای نفتی، این موضوع است که صادرات بخش زیادی از فرآوردهها از طریق خودروهای سنگین، خط لوله و نهایتاً کشتی به کشورهای همسایه صورت میگیرد. این نحوه از صادرات را میتوان «توزیع از طریق شبکه مویرگی» نامید.
بررسی عمکلرد بیژن زنگنه حاکی از این واقعیت است که تمامی تلاش وزارت نفت در این 6 سال متمرکز بر افزایش میزان تولید و صادرات نفت خام بوده است؛ راهبردی که نه تنها تاثیری در خنثیسازی تحریمهای نفتی نداشته بلکه نتیجه معکوس داده و اثرگذاری تحریمها را بر اقتصاد کشور افزایش داده است
بیژن زنگنه وزیر نفت در برنامه گفتگوی خبری شبکه دوم سیما 22 آبان 97 گفت: برخی فکر می کنند فراورده در تحریم نیست نفت در تحریم است. اصلا این طور نیست. فرآورده و نفت خام با یک شدت تحریم می شوند. از نظر تحریم فرقی میان نفت خام و فراوردهی نفتی وجود ندارد و حتی الان برای فشار برای صادرات فرآورده ما حتی بیشتر از صادرات نفت خام است
این در حالی است که قمصری (فروردین 90 الی تیر 91) و خطیبی(تیر 91 الی مرداد 92) مدیران امور بین الملل شرکت ملی نفت که متولیان اصلی فروش نفت و فراوردههای نفتی در دوران تحریم بودند در مصاحبههایی حرف زنگنه را نقض کردهاند. خطیبی مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت با اشاره به اینکه از آنجایی که عمده فروش ما نفت خام است و در شرایط تحریم با مشکل مواجه می شویم، افزود: در تحریم سال ۱۳۹۰، در فروش فرآورده های نفتی مشکلی نداشتیم با اینکه تحریم آن دوره بسیار سخت تر از این دوره بود. تحریم کنونی یک دهم تحریم آن زمان نیست. ولی در واردات بنزین و فروش نفت خام مشکلات زیادی داشتیم. این مساله نشان می دهد ما نیاز به سرمایه گذاری و توسعه داریم، زیرا علاوه بر اینکه می توانیم از ارزش افزوده فرآورد های نفتی استفاده کنیم، ورود به بحث پالایشگاه یک کار استراتژیک محسوب می شود و می تواند در فروش نفت خام در دوران تحریم به ما کمک کند .
همچنین آقای خطیبی معتقد است بخش خصوصی همچون پتروشیمیها به دلیل ساختار خصوصی خود قادر به بی اثر کردن تحریمها بودند. در مصاحبهای که از ایشان در کتاب ناگفتههای فروش نفت منتشر شده است، در پاسخ به سوال چگونه به بخش خصوصی در حوزه فرآورده های نفتی اعتماد کردید، گفت: یکی از مشکلات این است که بخش فروش کاملا دولتی است به نظرم این آسیب پذیری ما را بالا می برد و اگر بتوانیم تا ظرفیتی مشخص، پای بخش خصوصی سالم را به تجارت نفت باز کنیم در چنین شرایط مشابهی می تواند کمک کننده باشد، مثلا پتروشیمیها چون خصوصی شده بودند و کار صادرات آنها را شرکتهای خصوصی انجام میدادند خیلی تحریم را حس نکردند، پول جابجا می کردند حتی به ما می گفتند می خواهید پول شما را هم جابجا کنیم؟ خصوصی سازی نیم بندی که در پتروشیمی شد خیلی کمک کرد، این درسی است که ما خیلی همه چیز را دولتی نکنیم. (کتاب ناگفتههای فروش نفت – صفحهی 323)
در همین راستا قمصری در مصاحبهای که در کتاب ناگفتههای فروش نفت منتشر گردید، موضوع تحریم صادرات نفت کوره به عنوان یکی از فراوردههای نفتی را رد کرده است. ایشان در پاسخ به سوا اینکه صادرات نفت کوره در زمان تحریم با مشکل مواجه شده بود، گفت: خیلی نفت کوره روی آب نداشتیم. مقاطع کوتاهی هم که برخی محمولات نفت کوره روی آب میرفت صرفا به خاطر مسائل عملیاتی بود. هر چه نفت کوره روی آب میرفت به صورت مقطعی بود.(کتاب ناگفتههای فروش نفت – صفحهی 289)
یکی از عواملی که موجب تحریم نفت خام میشود، محدودیت صادراتی نفت خام ایران است بهنحویکه ایران در حال حاضر نفت صادراتی خود را تنها به 40 پالایشگاه در چند کشور از جمله چین، هند، کره جنوبی، ژاپن، ترکیه، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، یونان و افریقای جنوبی صادر میکند. مقاصد و خریداران محدود امکان تحریم نفتی را آسانتر میکند. این در حالی است که با فراورش نفت خام و تبدیل آن به 50 محصول نفتی، موجب تنوع مشتریهای خارجی ایران و از بین رفتن محدودیتهای فروش نفت به چند کشور خاص میشود. یکی دیگر از ویژگیهای تنوع مشتریهای خارجی در خرید فراوردههای نفتی ایران، موضوع محدود شدن امکان رهگیری درآمدهای خارجی کشور است. بهعبارتدیگر با افزایش تعداد تراکنشهای مالی با حجمهای مالی کوچک، ریسک همکاری مالی با ایران کاهش مییابد.