چاپ صفحه

شعار «ما همه سپاهی هستیم» و آزمون مبارزه با نقشه نرمالیزاسون

به گزارش پایگاه جنبش عدالت خواهان ایران" واکنش طیف مورد‌اشاره چه بود؟ سعید حجاریان (مشاور خاتمی و عضو حزب منحله مشارکت) اوایل شهریور 94 (دو ماه پس از نهایی شدن برجام) مقاله‌ای مدعی شد «دو سال و نیم از روی کار آمدن دولت اعتدال می‌گذرد... می‌خواهم گفتمانی برای دولت اعتدال که آن را نُرمالیزاسیون تعریف کنم. ما سال‌ها از دموکراتیزاسیون صحبت می‌کردیم اما پروژه دولت اعتدال، نه دموکراتیزاسیون که نرمالیزاسیون است... چه کسی تصور می‌کرد وزیر خارجه فرانسه که در مخالفت با ایران در مذاکرات از همه جلو‌تر بود سرمقاله روزنامه ایران را بنویسد؟».
چرا وزیر خارجه تندرو فرانسه در روزنامه دولت سرمقاله نوشت؟ سخنان ریچارد هاویت (تهیه‌کننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره ایران) در اوایل آبان 95 را به یاد بیاوریم که گفت: «توافق هسته‌ای، یک نقطه عطف بود؛ هرچند که همه مشکلات ما با ایران حل نشده ... ما باید دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا را در تهران افتتاح کنیم و گفت‌وگو درباره حقوق بشر در ایران را از سر بگیریم. نیروهایی در داخل ایران، در حال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود. اکنون اروپا در ایران نفوذ دارد ولی آمریکا از این نفوذ برخوردار نیست. ما می‌خواهیم از این اهرم استفاده کنیم و به سوی ساختار جدید امنیتی در خاورمیانه حرکت کنیم»!
این همان موضوعی است که «جینا هاسپل» رئیس سازمان سیا چند ماه قبل گفت؛ «سیا فعالیت‌های ایران را زیر نظر دارد و امیدوار است بتواند نفوذ منطقه‌ای ایران را کاهش دهد». پیش از هاسپل، مایک پمپئو به هنگام ریاست سیا به «MSNBC» گفت «نفوذ ایران در منطقه در مقایسه با ۷سال گذشته بسیار بیشتر شده. امروز، این کشور، با نفوذ بسیار زیاد در همه‌جای خاورمیانه حضور دارد». به دلیل همین نفوذ که موجب سرشکستگی آمریکا در منطقه و هزینه هفت هزار میلیارد دلاری او شده، پمپئو آبان 97 از لزوم نرمال شدن ایران گفت و اظهار داشت «ایران باید به کشور نرمال تبدیل شود و از نیروهای نیابتی برای ایجاد بی‌ثباتی استفاده نکند. در این صورت ما از بازگشت آنها به جمع کشورها استقبال خواهیم کرد».
مقامات آمریکایی نظیر برایان هوک (رئیس‌میز ایران) همین حالا هم- در ادامه پروژه چهل ساله فشار و مذاکره- می‌گویند دنبال مذاکره برای برجام جدید هستیم. بعد از برجام منطقه‌ای چه؟ آن گاه که ایران از خود در منطقه خلع قدرت کرد، طبعا راحت‌تر می‌شود بر او فشار آورد و جنگ و بی‌ثباتی و فروپاشی ایران بزرگ (و نه فقط جمهوری اسلامی) را به داخل ایران کشاند.
فقط، اقتدار برآمده از انقلاب اسلامی است که سد راه «صهیونیسم مسیحی» برای سلاخی غرب آسیا، تجزیه کشورها و تغییر نقشه منطقه) است.
بار دیگر سخنان پمپئو را در جمع عناصر ضد انقلاب مرور کنید: «ماموريت و بهترين نفع ما اين است كه رهبران ايران، غير انقلابي باشند». مدعیان اصلاح‌طلبی و اعتدال دقیقا همین جا باید در قول و فعل با آمریکا مرزبندی کنند تا صداقت حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آشکار شود و سوء‌سابقه گذشته برخی اعضای طیف‌های مذکور پاک گردد.
«نُرمالیزاسیون» ، اسم رمز عملیات چند لایه در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دیپلماتیک است که برجام و FATF و CFT و پالرمو و سند فرهنگی 2030 و معاهده MTCR و... ذیل آن تعریف می‌شود. بدون درک آنچه در اتاق فرماندهی دشمن می‌گذرد، دقیقا همان خوش‌بینی بلاوجه که سال 94 نسبت به برجام در میان طیفی از نخبگان دلسوز اما سهل‌اندیش اتفاق افتاد، پدید می‌آید و نقشه عملیات سنگین دشمن، دعوت به صلح و ترک مخاصمه پنداشته می‌شود. در این میان یک ارزیابی کلان کاملا دقیق و راهبردی در منظومه بیانات رهبر انقلاب وجود دارد.
رهبر انقلاب 21 اسفند 93 در دیدار خبرگان فرمودند «این نظام، وقتی اسلامی است که در آن همه اجزای اسلام محفوظ باشد و صورت و سیرت اسلام حفظ بشود. صورت اسلام، همین حرف‌ها و اظهارات ما و کارهایی است که می‌کنیم و این ظواهر امر است. سیرت اسلام این است که  یک هدفی را، یک آرمانی را یک، سرمنزلی را در نظر بگیریم و تعریف کنیم و برای رسیدن به آن سرمنزل برنامه‌ریزی کامل کنیم و عمل کنیم و حرکت کنیم، با همه وجود راه بیفتیم. آنچه امروز در زبان مستکبرین و مخالفین نظام اسلامی و مشخصاً جمهوری اسلامی مشاهده می‌کنیم که با «تغییر رفتار» از آن یاد می‌کنند- گاهی می‌گویند ما تغییر نظام را نمی‌خواهیم، تغییر رفتار را می‌خواهیم- همین است. تغییر رفتار با تغییر نظام هیچ تفاوتی ندارد؛ درست همان است. یعنی تغییر آن سیرت اسلامی، یعنی از آن چیزهایی که از لوازم قطعی و حتمی حرکت به آن سرمنزل است، دست بردارید و کوتاه بیایید.. این همان است که در برخی نوشته‌ها تعبیر می‌شود به دین حداقلی».

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بارها تصریح کردند مهم‌تر از مسائل گذرا و جاری مانند برجام، مسئله نفوذ جریانی و فرهنگی دشمن است. ایشان 4 شهریور 94 در دیدار دولتمردان فرمودند «جزو نگرانی‌ها و دغدغه‌های من این است که دشمنان هدف‌هایی را در ذهن می‌پرورانند... دشمنی‌ها کاسته نشده، این را نباید از نظر دور داشت. همه دستگاه‌ها مطلقاً توجه داشته باشند که ما در داخل نقشه طراحی شده دشمن قرار نگیریم و بازی نکنیم؛ که فلان تصمیم سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی کمک بکند به آن بسته دشمن». همچنین 24 شهریور 94 در دیدار فرماندهان سپاه خاطرنشان کردند «یکی از راه‌های نفوذ، ایجاد خلل در باورهای انقلابی و دینی است... دشمنان ما مکرر می‌گویند شما کشور قدرتمند و با نفوذ و اثرگذاری هستید [اما]... این مسئله انقلاب و روحیه انقلابی را کنار بگذارید و دنبال نکنید! اگر روحیه و عملکرد انقلابی نبود، این نفوذ هم وجود نداشت. معنایش این است که انقلاب را بگذارید کنار تا از این قدرت بیفتید تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. این را صریحاً به افرادی از جمهوری اسلامی می‌گویند و توجه نمی‌شود به معنا و مفهوم واقعی این حرف».
مقتدای انقلاب 20 آبان 94، بُعد دیگری از ماجرا را در دیدار رئیس‌ و مدیران سازمان صدا و سیما بازگو کردند. «جنگ‌های سخت معمولاً موجب برانگیخته شدن احساسات مردم، ایجاد وحدت و انسجام ملی می‌شود در حالی که جنگ نرم، انگیزه‌های مقابله را از بین می‌برد و زمینه‌ساز ایجاد اختلاف می‌شود... در موضوع ایران، هدف اصلی جنگ نرمِ فکر شده و حساب شده، استحاله جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیرت، با حفظ صورت و ظاهر آن است. تغییر باطن و سیرت به معنای تغییر انگیزه‌ها، شعارها، معارف انقلابی و اهداف بزرگ است. در چارچوب اهداف جنگ نرم دشمن، باقی ماندن نام جمهوری اسلامی و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمین‌کننده اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکه قدرت جهانی باشد».
نوبت بعدی، 11 بهمن ماه 94 بود که مقتدای انقلاب در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، از هدف هویت‌زدایی و مسخ انقلاب رازگشایی کردند. «نباید گذاشت خاطره انقلاب کهنه شود. انقلاب زنده است و ما در نیمه راه انقلابیم. عزیزان من! توجه دارید که انقلاب یک حادثه دفعی نیست، یک دگرگونی است که باید به تدریج انجام شود... بعضی انقلاب‌ها در نطفه خفه شد، بعضی هم پس از به دنیا آمدن جوانمرگ شدند؛ علت انحراف از هدف‌هایی بود که اعلام شده بود. هدف‌های انقلاب بایستی باقی بمانند؛ ما هنوز به این هدف‌ها نرسیده‌ایم و در نیمه راهیم. بایستی حادثه و حقیقت انقلاب، دائم در ذهن و دل ما زنده باشد. جبهه دشمن اتفاقاً روی همین نقطه تکیه دارد. اینکه در خبرهای خارجی می‌بینید که فلان سیاستمدار آمریکایی گفته است که ما نظام جمهوری اسلامی را تغییر رژیم نمی‌خواهیم بدهیم، تغییر رفتار می‌خواهیم بدهیم؛ یعنی همین. تا حالا رفتار جمهوری اسلامی، انقلابی و در خدمت انقلاب بود، می‌خواهیم ایران را تغییر بدهیم. من به دیپلمات‌های خودمان هم که چند ماه قبل از این، اینجا آمده بودند گفتم که اینها از اسم جمهوری اسلامی خیلی باکی ندارند؛ حتی از اینکه یک عمامه به سری در رأس جمهوری اسلامی باشد، هم باکی ندارند. اگر چنانچه جمهوری اسلامی محتوای خود را از دست بدهد، اسلامی و انقلابی بودن را از دست بدهد، اینها با آن کنار می‌آیند. آنچه با آن دشمنی دارند عبارت است از محتوای جمهوری اسلامی. همه تلاش آنها این است که حرکت جمهوری اسلامی به سمت هدف‌های عزت‌آفرین و قدرت‌آفرین را از بین ببرند و سلطه خود را بر این کشور دوباره تجدید کنند».
 مقتدای حکیم انقلاب 4 آذر 94 در دیدار فرماندهان بسیج گفتند «در شیوه نفوذ فردی، عناصر نفوذی با زدن ماسکِ رفتاری یا گفتاری و در چهره دوست، در خانه افراد مورد نظر یا دستگاه و تشکیلات فرد مسئول ورود می‌کنند. هدف مهم‌تر از جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی که در نفوذ موردی تعقیب می‌شود، تصمیم‌سازی است... نفوذ جریانی و شبکه‌ای، خطرناک‌تر از روش‌های دیگر است. در این روش، دشمن در درون ملّت و در داخل کشور شبکه‌سازی می‌کند تا آرمانه‌ا، باورها، و در نتیجه سبک زندگی را تغییر دهد. در نفوذ بسیار خطرناک جریانی، مجموعه‌ای از افراد با هدفی دروغین، با روش‌های متفاوت با هم مرتبط می‌شوند تا نگاه آنها به مسائل مختلف به تدریج تغییر کند و شبیه نگاه دشمن شود. این زمینه‌ساز تغییر باورها و ارزش‌ها است. به این ترتیب، بدون شناخته شدن و به خطر افتادن، اهداف خود را محقق می‌کنند. مدیران، نخبگان و افراد مؤثر در تصمیمات کلان، هدف‌های مشخص پروژه نفوذ هستند».
(این یادداشت در روزنامه کیهان منتشر شده است.)