سید مناف هاشمی پس از بروز سیل استان گلستان به خاطر غیبت و سفر خارجیاش توسط اسحاق جهانگیری برکنار شد. موافقان برکناری او گفتهاند جهانگیری افکار عمومی را با خود همراه کرده است. مخالفان گفتهاند دولت تنها صورت مسئله را پاک کرده است.
به گزارش "پایگاه عدالت خواهان ایران" اسحاق جهانگیری در بدو سفر به استان گلستان، سیدمناف هاشمی که تازه از سفر خارج از کشور به ایران بازگشته بود را برکنار کرد. وزارت کشور اعلام کرد مناف هاشمی برای حل مشکلات خانوادگی به سفر خارجی رفته است؛ این در حالی است در خبری کذب به نقل از او آمده بود که برای درمان بیماری شیمیایی مربوط به جنگ به خارج رفته است. دلیل سفر هرچه بود، غیبت استاندار در بحرانیترین اتفاق چند دهه اخیر برای مردم خوشایند نبود و کاربران تویئتر درباره این سفر نوشته بودند ایران تنها کشوری است که مسئولان آن برای حل مشکلات خانوادگی به خارج کشور سفر میکنند.
فارغ از دلیل سفر مناف هاشمی و اینکه میتوان به این سفر، لقب انتخاب بدترین مکان در بدترین زمان را داد، تصمیم برکناری استاندار گلستان را میتوان از زوایای مختلف بررسی کرد:
برکناری مناف هاشمی از منظر افکار عمومی
تصمیم برکناری استاندار گلستان برای افکار عمومی بسیار خوشایند بود، این را میشد از حجم پیامها و کامنتها در شبکههای اجتماعی دریافت. گویا افکار عمومی پیش از بازگشت هاشمی به ایران و رسیدن او به گلستان منتظر برکناری او بودند. پس از برکناری مناف هاشمی، بار دیگر توسط برخی از رسانه های سیاسی اصلاح طلب این سخن گفته شد که هاشمی، مدیر قالیبافی بوده و نامش در ماجرای املاک نجومی قرار داشته و سایتهای محلی حتی از ادبیات «منافیسم» استفاده کردند و برخی منابع خبری نیز از موضوع دوتابعیتی بودن او خبر دادهاند.
این روزها که بیشترین فشار اقتصادی بر مردم وارد شده، شبکههای اجتماعی بر برخورد با مدیران و مسئولان کمترین مسامحهای از خود نشان میدهند و با کوچکترین سوءمدیریتی، به شدت برخورد میکنند.
افکار عمومی چنان رضایتی از برکناری مناف هاشمی داشت که به سرعت از اخبار بعدی درباره او و سابقهاش استقبال کرد. بنابراین اگر بنا باشد تصمیم جهانگیری را بررسی کنیم، اقدامی با همراهی افکار عمومی بوده است.
اگر بپذیریم که بخش مهمی از مدیریت بحران، کنترل افکار عمومی همراه کردن آنها با تصمیمات دولت و همچنین کاهش فشار روانی از روی دوش مدیران اجرایی است، از این جهت دستور برکناری مناف هاشمی؛ آنهم در شرایطی که دولت روحانی متهم به انفعال بوده، قابل فهم است. اما کنترل افکار عمومی، تنها یک وجه ماجراست و وجه مهمتر ماجرا مدیریت بحران و عملکرد مناسب برای خدمت رسانی است.
برکناری مناف هاشمی به لحاظ مدیریت بحران اقدامی درست بود؟
مخالفان برکناری مناف هاشمی معتقدند تصمیم جهانگیری تنها پاک کردن صورت مسئله بوده است. روز گذشته غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی به رویداد۲۴ خبر داده بود که پیش از وقوع سیل ۱۶ گزارش درباره احتمال بروز این حادثه به دولت فرستاده شده است؛ این یعنی سازمان مدیریت بحران و ستاد حوادث غیرمترقبه عملا به شانزده گزارش بیاعتنا بودهاند. وزارت نیرو هیچ توجهی به وضعیت دو سد بزرگ گلستان و وشمگیر نداشته است و البته مکاتبات مکرر استاندار به وزارت نیرو، کشور و حتی معاون اول در خصوص تامین اعتبار برای لایروبی دو سد استان نیز بی پاسخ مانده بود.
در این میان برکناری مناف هاشمی تنها حکم قربانی کردن او را داشت تا فشار روانی به خاطر سوءمدیریت های ستاد بحران کشور، جمعیت هلال احمر و دیگر دستگاه های مرتبط را از دوش دولت بردارد. از این جهت منقدان تصمیم جهانگیری معتقدند اگرچه اقدام مناف هاشمی به خاطر تاخیر در بازگشت به ایران درست نبود، اما عملکرد جهانگیری نیز به لحاظ مدیریتی اشتباه و شتابزده بود. زیرا جابجایی استاندار در شرایط بحرانی، به خودی خود تصمیمی بحرانزاست. بنابراین بهتر بود که تغییر یا عزل بعد از طی بحران انجام میشد نه در میانه بحران؛ زیرا بدنه مدیریتی استان بر اساس نگاه و تصمیم استاندار چیدمان شده است و این موضوع باعث عدم هماهنگی مدیران استانی خواهد شد. این موضوع البته در روزهای آینده بیشتر مشخص میشود. زیرا تا پیش از آمدن استاندار، معاون عمرانی او مسئولیت دار اداره استان بود و عزل هاشمی و سرپرستی غراوی این سوال را ایجاد می کند که اگر او می توانست کاری کند خوب چرا نکرد؟
سوال دیگری که در این میان مطرح شده، این بوده که آیا وضعیت استان مازندران که استاندار آن به سفر نرفته، بهتر از وضعیت استان گلستان بوده است؟ این در حالی است که شدت بارندگی طی روزهای گذشته در گلستان دو تا سه برابر مازندران بود و از طرفی استان مازندران نسبت به استان گلستان نزدیکی بیشتری به دریای خزر برای خروج سیل به دریا را داشت. در واقع منتقدان جهانگیری با طرح این سوال، کل اقدامات دولت را زیر سوال بردهاند و گفتهاند: ساختار ایجاد شده برای زمان بحران به شدت با مشکل مواجه است و ربطی به استاندار این استان و آن استان ندارد. بنابراین بهتر بود اگر لازم به عزل بود در بدو امر، رئیس سازمان مدیریت بحران که عملکرد ضعیفش شهره خاص و عام است و از طرفی خویشاوند نزدیک روحانی است، برکنار میشد.
برکناری مناف هاشمی چه تاثیر خواهد داشت؟
نام مناف هاشمی بیش از هر سازمانی با نام شهرداری تهران در دوره قالیباف گره خورده است. اصلاح طلبان خاطره خوبی از مدیریت قالیباف بر شهرداری ندارند و به همین جهت هر مدیری که با قالیباف پیوند داشته باشد، خواسته و ناخواسته در مقام نقد قرار میگیرد. تفاوتی نمیکند آن مقام عیسی شریفی باشد یا مناف هاشمی.
مناف هاشمی از این جهت راه سختی پیش رو داشت و کوچکترین اشتباه او، بسیار به چشم خواهد آمد. در ماجرای سیل گلستان هاشمی به لحاظ شخصی بزرگترین اشتباه مدیریتی خود را انجام داده بود؛ هنگامی که تمام شبکههای اجتماعی و رسانهها و افکار عمومی درباره مهمترین اتفاق ایران صحبت میکنند، مدیر ارشد استان گلستان در خارج از کشور به سر میبرد به نحویکه روحانی برای پیگیری این حادثه مجبور بود با معاون استاندار صحبت کند!
برکناری استاندار توسط مردی که نمیتوانست منشیاش را برکنار کند!
اسحاق جهانگیری پیش از این مدعی بود که حتی نمیتوانست منشیاش را برکنار کند. این سخن از سوی تحلیلگران اینگونه تفسیر شد که جهانگیری خواسته نامش در کنار تصمیمات نادرست دولت روحانی نباشد و مسئولیت عملکرد دولت به پای او نوشته نشود؛ برکناری استاندار گلستان اما نشان داد که اسحاق جهانگیری آنقدر هم در دولت خنثی نیست و به وقتش میتواند تصمیمات مهم و حساسی بگیرد.
در میانه بحران سیل استان گلستان این تحلیل عجیب هم در میان تحلیلها دیده شد که بهتر است جهانگیری تصمیم بگیرد و کار خود را پیش ببرد. این تحلیل از این جهت عجیب بود که هنگام بروز یکی از سختترین مشکلات ملی، عدهای در این فکر بودند که قدرت جهانگیری و اصلاحطلبان چگونه میتواند در دولت بسط یابد! احتمالا این آخرین دغدغهای بود که میشد مطرح کرد؛ آنهم ماهها بعد از بروز حادثه و ساماندهی کامل وضعیت آسیب دیدگان.