سوال این است که
آیا واقعا گذاشتند علی (ع) در این مرتبه از اقتدار عمل کند؟
آیا دست همه دزدان قطع شد؟
آیا همه آشوبگران و فاسدان را اعدام کرد؟
آیا بیت المال را از مهریه زنان پس گرفت؟
آیا واقعا هیچ وقت کوتاه نیامد؟
# در پاسخ، نقل و نقد مهم مرحوم علامه حلی اشاره می کنیم:
- اصحاب ما روایت کرده اند که حضرت امیر (ع) بسیاری از اوقات فتوایی غیر از نظر خود می داد و او در زمان خلافت خود ، از بسیاری از اموری که اراده خود بود منع شد؛ تا جایی که قصد عزل شریح_قاضی را داشت و به او فرمود: «ذهن تو از قضاوت فاصله گرفته، سن تو بالا رفته و فرزند تو نیز رشوه خواری کرده»..
! ولی با این حال نتوانست او را عزل کند و شخص دیگری را جایگزین او کند. و چه بسیار است از این قبیل که مانع او شدند که بتواند بر اساس حقی که در آن هیچ باطلی نیست کار خود را پیش برد!
تا آنجا که به او گفتند: اگر نظر خلیفه_دوم را به نظر خود ضمیمه کنی برای ما خوشایندتر از آن است که فقط نظر خودت را اعمال کنی!
پناه بر خدا! این سخن بسیار درشت است!
حضرت امیر (ع) به عبیده سلمانی که قاضی بود فرمود: همانطور که در دوران خلفای سابق قضاوت می کردید قضاوت کنید؛ من اختلاف را خوش نمی دارم!!
- نکته اینجاست که تا وقتی مردم امام خود را اطاعت نکنند، حرف آن امام حتی اگر علی (ع) باشد، روی زمین می ماند. لذا امام معصوم برای جلوگیری از آشوب و اختلاف به سنت_غلط تن می دهد و همین است که سر در چاه می برد و درد دل می کند.
# حضرت فرمودند: لا رای لمن لا یطاع: آنکه از او اطاعت نشود اقتداری ندارد!
كشف الغمة في معرفة الأئمة (طبع قدیم)، ج1، ص: 136