چاپ صفحه

نیمه شب زنم را کنار مردان غریبه دیدم در حالی که می خندید و ....

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"به نقل از رکنا، ساعت دو بامداد را نشان می‌داد که مردی میان‌سال با مرکز فوریت‌های اورژانس تماس گرفت و بیان کرد دامادش از سوی دو مرد ناشناس هدف اسیدپاشی و ضربات چاقو قرار گرفته است. با اعلام این گزارش بلافاصله گروهی از تکنسین‌های اورژانس راهی محل حادثه واقع در منطقه مصلی مشهد شدند.
با حضور مأموران امدادی در محل مشاهده شد که فرد زخمی مردی جوان است که از ناحیه صورت در معرض پاشیدن مواد‌شیمیایی قرار گرفته و یکی از چشمانش دچار آسیب دیدگی سطحی شده است. علاوه‌بر‌این آثار ضرب و جرح شدید ناشی از ضربات چاقو روی دستان مرد جوان مشهود بود. با توجه به این وضعیت، مصدوم توسط اورژانس به یکی از مراکز درمانی منتقل شد.
دفاع خونین با چشمان بسته
ظهر روز گذشته درحالی که مرد جوان اقدامات درمانی را انجام داده بود با سر و دستی باند‌پیچی شده راهی کلانتری مصلی شد و از دو مرد ناشناسی که به وی حمله کرده بودند شکایت کرد.
شاکی در اظهارات خود به افسر تحقیق پرونده‌اش گفت: «شامگاه جمعه هجدهم خرداد، برای ضیافت افطار با همسرم به خانه پدرش رفتیم. پس از افطار به درخواست پدر زنم شب را هما‌ن‌جا خوابیدیم که این واقعه تلخ برایم پیش آمد. نزدیک سحر بود که صدای خنده همسرم با دو مرد غریبه به گوشم خورد. از خواب بیدار شدم و دیدم مژگان میان دو مرد جوان نشسته و همراه آن‌ها مشغول استعمال موادمخدر است.»
این مرد جوان در پاسخ به اینکه آیا از اعتیاد همسرش مطلع بوده است، بیان کرد: «چند سال پیش متوجه شدم که همسرم به مواد‌مخدر اعتیاد دارد. می‌خواستم او را طلاق بدهم اما از طرفی علاقه‌ای که به مژگان داشتم نمی‌گذاشت تن به این خواسته بدهم و از سویی نمی‌خواستم فرزندانم قربانی این ماجرا بشوند، برای همین تصمیم گرفتم تا او را ترک بدهم. در این راه موفق شدم و سرانجام مژگان از مواد جدا شد و بعد از آن زندگی‌مان به روال عادی بازگشت.»
شاکی ادامه داد: «‌آن شب (شب حادثه) وقتی مژگان را وسط آن دو مرد ناشناس در خانه پدر زنم دیدم به طرفش رفتم و گفتم که بلند شود و به خانه برگردیم. اما سرش گرم بود و به غیر از شعله پیک‌نیک و مواد، به چیز دیگری توجه نمی‌کرد. بعد از آن سراغ پدرزنم در طبقه پایین رفتم و اعتراض کردم که این چه بساطی است در خانه‌اش راه انداخته. صحبتمان بالا گرفت. پدر زنم می‌خواست صبر کنم تا ماجرا با سیاست پیش برود ولی من دیگر آن حرف‌ها برایم جایی نداشت و می‌خواستم از آن خانه بیرون بزنم. هنگامی که به طبقه دوم برگشتم دیدم همسرم همراه با دو مرد ناشناس از نشئگی بر روی زمین افتاده‌اند. دستش را گرفتم و از او خواستم تا با من به خانه بیاید که شروع به سر و صدا کرد و در این میان دو مرد غریبه به طرفم حمله کردند. یکی از آن‌ها محلول اسیدی را بر روی صورتم پاشید. در حالی که چشم‌هایم به دلیل پاشیده‌شدن اسید کم‌سو شده بود و جایی را نمی‌دیدم، ‌مرد دیگر با چاقو به من حمله‌ کرد. دستانم را بالا آوردم تا جلو ضربه چاقو به سر و صورتم را بگیرم. من دفاع می‌کردم و مرد جوان مدام به من ضربه می‌زد. خون جاری از دستانم موجب شد تا آن دو نفر دست از کتک‌زدن بردارند و فرار کنند.»
تبدیل خانه پدری به پاتوق
با تشکیل پرونده در کلانتری و تکمیل تحقیقات ابتدایی، پرونده در اختیار محکمه قضایی قرار گرفت و قاضی مقنی‌باشی، دادیار دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه٧ ‌مشهد رسیدگی به‌ پرونده را آغاز کرد.
بررسی‌های قضایی انجام شده حاکی از آن بود که دو متهم پرونده به درخواست همسر شاکی برای استعمال مواد‌مخدر در آن ساعت از شب به خانه پدرش آمده‌اند. علاوه‌بر‌این طبق ادعای پدر‌زن شاکی، مژگان ‌به دلیل اعتیادش قبلا طبقه دوم خانه‌ پدر را تبدیل به پاتوق کرده بود و هر‌از‌گاهی با دوستانش در آن محل مواد‌ مصرف می‌کردند.
با مشخص‌شدن ماجرا پرونده برای ادامه تحقیقات و جلب متهمان در اختیار شعبه ٧٧٢دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ٧مشهد قرار گرفت و قاضی غلامی مسئول رسیدگی به دیگر ابعاد این پرونده شد.
مهدی قرآنی

 

#رابطه #رابطه نامشروع #ارتباط #ارتباط نامشروع #رابطه پنهانی #ارتباط پنهانی #تجاوز #عکس تجاوز #فیلم تجاوز #قتل #آدم کشی #قتل عمد #قتل غیر عمد #دفاع #دفاع از خود #قتل و تجاوز #تجاوز و قتل #قصاص نفس #دستگیری #کلانتری #طلاق #دادگاه #دادگاه خانواده #مجازات #اعتراف #حکم #اعدام #حکم اعدام #نیمه شب زنم را کنار مردان غریبه دیدم در حالی که می خندید و