به گزارش پایگاه عدالت خواهان"علیرضا فقیهی راد: با بازخوانی کتاب خاطرات هسته ای آقای روحانی تحت عنوان «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» که با هدف دفاع از عملکرد دو سال دیپلماسی دولت اصلاحات در پرونده هسته ای و مذاکرات با سه کشور اروپایی نوشته شده است ، این کتاب و بیان نقض عهدهای مکرر کشورهای اروپایی در مذاکرات سالهای 82 تا 84 که خود آقای روحانی رئیس تیم مذاکره کننده بود، بهترین سندی است که امروز با خروج آمریکا از برجام و دلخوش کردن مجدد ایشان به اروپایی ها می تواند مورد توجه قرار گیرد تا مانع از تکرار یک تجربه تلخ تاریخی دیگرگردد.
1- نقض عهد اروپایی ها و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت
در این باره آقای روحانی در صفحه 599 کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» می نویسد: "اروپا در مذاکرات تهران تعهد کرده بود تا زمانی که فعالیت نطنز آغاز نشده است، از ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت جلوگیری کند ولی در بهمن 1384 در شرایطی پرونده هسته ای به شورای امنیت ارجاع شد که نطنز در تعلیق بود بنابراین اروپا تعهد خود را نقض کرده بود."
2- تعلیق غنی سازی با فشار و نقض عهد اروپایی ها
آقای روحانی در ادامه در صفحات 186 و 187 کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای به روایت تخلف البرادعی از وعده اش به ایران می پردازد و می نویسد: "در مذاکرات تهران (سعد آباد) تعلیق را در حد مجوزی که از سران نظام داشتیم و در چارچوب توافق با البرادعی قبول کردیم و لذا در بیانیه نوشته شد: در "چارچوب تفسیر آژانس" البته البرادعی بعدا تحت فشار اروپا تخلف کرد و آژانس هم با تفسیر جدیدی علاوه بر نطنز، قطعه سازی و مونتاژ را هم جزو موارد تعلیق اعلام کرد ... خطاب به البرادعی اضافه کردم که شما در تهران به من گفتید معنای تعلیق در حد گازدهی است. چرا تخلف کردید؟ گفت نظر من همان است که در تهران گفتم ولی این تفسیر گروه فنی ما است.!"
روحانی در صفحه 223 و 224 کتاب صراحتا از دور زدن ایران توسط البرادعی و سه کشور اروپایی سخن می گوید و تاکید می کند که انتظار داشته آنها با صداقت با ایران رفتار کنند: "به آنها (وزرای سه کشور) گفتم ما در مذاکرات تهران با هم توافق کردیم که بر مبنای تعریفی که مدیرکل آژانس از تعلیق داشته است اقدام کنیم ولی شما بر خلاف تعهدتان به البرادعی نامه نوشته و به او فشار آورده و گفته اید که تعلیق را به صورت وسیع تری تعریف کند. البرادعی به من گفت که سه کشور برای من نامه فرستاده و گفته اند تعلیق، این چنین تفسیر شود. قرار ما این بود که با صداقت با هم رفتار کنیم.!"
3- پیشنهادهای اروپایی ها شبیه دستورالعمل های استعماری کاپیتولاسیون بود
آقای روحانی در صفحات 596، 597 و 598 کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای ضمن اشاره به توافق پاریس، در نهایت به شکست این مذاکرات اشاره کرده و تاکید می کند بعد از نزدیک به دو سال مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی، آنها قصد به نتیجه رسیدن و حل کردن پرونده هسته ای ایران را نداشتند و با ارائه یک بسته پیشنهادی تحقیر آمیز به ایران، باعث شدند تا ایران نیز در نامه ای متقابلا پاسخ تندی به آنها بدهد.
آقای روحانی پس از تشریح جزییات پیشنهادات تحقیرآمیز اروپایی ها به ایران، می نویسد :"در مجموع پیشنهاد مذکور در زمینه تقاضاها از ایران بسیار طولانی اما در مورد پیشنهادهای ارائه شده به ایران به طور مضحکی کوتاه و نارسا می باشد. فقدان هر گونه تلاش برای ایجاد ظاهری متوازن، این پیشنهاد را به دستور استعماری کاپیتولاسیون شبیه می سازد. پیشنهاد یاد شده توهینی به تمام ملت ایران است که سه کشور اروپایی باید به خاطر آن از ملت ایران پوزش بطلبند."
توجه در این بخش از خاطرات آقای روحانی آن هم بعد از سه توافق سعدآباد، بروکسل و پاریس نشان می دهد عملا سه کشور اروپایی هدفی جز تطویل مذاکرات برای ادامه تعلیق و تعطیلی تاسیسات هسته ای ایران نداشته اند و در نهایت نیز ضمن نقض تعهدات خود، تنها با تحقیر ایران کشور را برای مدتها عقب انداختند.
4- علیرغم پذیرش پروتکل الحاقی و حضور مستمر بازرسان درتأسیسات ایران، اروپا به تعهداتش عمل نکرد
آقای روحانی در مرداد ماه ۱۳۸۴، روزهای پایانی مأموریت خود در سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی طی نامه ای تاریخی خطاب به محمد البرادعی دبیر کل سابق سازمان انرژی اتمی گزارشی از روند فراز و فرود پرونده هسته ای ایران ارائه کرده است که خلاصه آن نشان می دهد روند دو سال مذاکرات هسته ای در دولت اصلاحات با سه کشور اروپایی به طور کامل به «شکست» رسیده بود و در حالی که جمهوری اسلامی ایران تمامی تعهداتش را در این مدت اجرا کرده بود و بسیاری از تاسیسات هسته ای خود را به حالت تعطیلی و تعلیق در آورده بود، سه کشور اروپایی حتی یکی از تعهداتشان را نیز اجرایی نکردند.
آقای روحانی در کتاب " امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای" صفحات ۵۸۰ تا ۵۸۸ می نویسد: "متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبه رو شد. قولهای اکتبر ۲۰۰۳[مهر۱۳۸۲] سه کشور اروپایی دربارهی همکاری هستهای، امنیت منطقهای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشدهاند.
تعهد فوریهی ۲۰۰۴ [بهمن۱۳۸۲]سه کشور اروپایی که به عنوان مابه ازای گسترش تعلیق به مونتاژ و تولید قطعات ارائه شده بود و بر مبنای آن سه کشور متعهد شده بودند که "تلاش فعالانه به عمل آورند تا تلاشهای ایران در اجلاس ژوئن ۲۰۰۴[خرداد۱۳۸۳] شورای حکام شناسایی شده، به شکلی که شورا بعد از آن تنها بر مبنای گزارش مدیرکل، هرگاه و اگر براساس رویهی عادی اجرای قرارداد پادمان و پروتکل الحاقی ضروری دانست، عمل کند" تحقق نیافت تا اینکه ایران در نوامبر ۲۰۰۴ [آذر۱۳۸۳]موافقت نمود تعلیق داوطلبانهی خود را بیشتر گسترش دهد، به نحوی که تأسیسات تبدیل اورانیوم را که به وضوح توسط دبیرخانهی آژانس به عنوان خارج از شمول هرگونه تعریف از "فعالیتهای مربوط به غنیسازی" تعیین شده بود؛ دربرگیرد.
سه کشور اروپایی/ اتحادیهی اروپا هنوز به تعهد خود در موافقتنامهی نوامبر ۲۰۰۴[آذر۱۳۸۳] پاریس مبنی بر شناسایی "اجرای بدون تبعیض حقوق ایران براساس معاهدهی منع گسترش مطابق با تعداتش براساس این معاهده" عمل نکردهاند.
پس از گذشت بیش از سه ماه مذاکره بعد از موافقتنامهی پاریس، آشکار شد که سه کشور اروپایی/ اتحادیهی اروپا خواهان تطویل مذاکرات و احتمالاً عدم دستیابی به نتیجه مطلوب هستند و بنابراین، نمیخواهند در برابر حق غیرقابل انکار ایران برای از سرگیری فعالیت غنیسازی تسلیم شوند و انگیزه یا توانایی ارائهی طرح خود دربارهی تضمینهای عینی ماهیت صلحآمیز برنامهی هستهای ایران و نیز تضمینهای محکم دربارهی همکاریهای اقتصادی، فناوری و هستهای و تعهدات محکم دربارهی مسائل امنیتی را نیز ندارند.
اکنون مشخص است که مذاکرات، آن گونه که در توافقنامهی پاریس خواسته شده بود، در حال پیشرفت نیست و این به دلیل خط مشی سه کشور اروپایی/ اتحادیهی اروپا در طولانی نمودن مذاکرات بدون کمترین تلاش برای حرکت به سوی برآورده ساختن تعهداتشان، طبق توافقنامههای تهران و پاریس میباشد. این استمرار کشدار منحصراً معطوف به تأمین این مقصود است که تعلیق را تاجایی که امکان دارد حفظ کند، تا آن را در عمل به توقف تبدیل نماید. این، برخلاف روح و مفاد توافقنامهی پاریس میباشد و در راستای اصول مذاکرات با حسن نیت قرار ندارد.
تعلیق، برای مدت نزدیک به ۲۰ ماه با تمام عواقب اقتصادی و اجتماعی که آثار آن متوجه ملت ایران بوده، حفظ شده است. سه کشور اروپایی/ اتحادیهی اروپا در رفع هیچیک از ابعاد گوناگون محدودیتهای مربوط به دستیابی ایران به فناوری پیشرفته و هستهای موفق نبودهاند.
در حالی تمامی این اتفاقات و تجربه های تلخ تاریخی از نقض عهد اروپایی ها پیش روی ماست و جالبتر آنکه در تمامی موارد فوق آقای روحانی مسئول مذاکرات بوده است ، که ایشان مجددا در حال تکرار همان مسیرگذشته است و از برجام و ادامه مذاکرات با اروپایی ها سخن می گوید. اروپایی هایی که به قول آقای روحانی نه تنها ضمانت واقعی نمی دهند، بلکه در برابر تعلیق و بازدید از مراکز نظامی و پذیرش پروتکل الحاقی کاری جز ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت نکردند.
امروز مجددا باید ایستاد و نگریست کسانی که نقض عهد اروپا را با چشم دیده و بارها خودشان به آن اعتراف کرده اند، آیا از گذشته عبرت می گیرند یا قرار است از یک سوراخ دوبار گزیده شوند؟!(1)