چاپ صفحه

عکسی از ظریف که سفیر کره‌جنوبی را تکان داد+عکس

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"«کیم سئونگ هو» سفیر کره‌جنوبی در تهران در یادداشتی با عنوان «آخرین شب در تهران» درباره دوران کارش در ایران نوشته است:زمانی که این متن چاپ می شود، شاید من بعد از پایان دوره سفارتم در ایران، در هواپیمایی باشم که به سوی کره‌ پرواز می‌کند، یا به احتمال قوی‌تر به شهر پر هیاهوی سئول رسیده باشم.

آخرین روزم در تهران با دیدار تاریخی رهبران دو کره‌ مصادف شد. تنها یک سال قبل، دو کره‌ برای نمایش توانمندی خود و اثبات عزمشان در نابودی یکدیگر، مشغول پرتاب موشک بودند.

بعد از هر شلیک، اظهارات تهدید آمیز دو طرف زخمی عمیق بر جای می‌گذاشت و دشمنی شان نسبت به هم را بیشتر می‌نمود. عکسی که از دیدار رهبران دو کره ‌دیدم، مرا یاد عکسی انداخت که فورا بعد از انتصابم به عنوان سفیر کره‌جنوبی در ایران دیدم؛ عکسی مربوط به مراسم امضای برجام که در آن وزرای خارجه قدرتمندترین کشورها در کنار هم بودند در حالی که دکتر ظریف در وسط این صف ایستاده بود.

عکسی از ظریف که سفیر کره‌جنوبی را تکان داد+عکس

آن عکس مرا تکان داد. به عنوان یک دیپلمات، به خوبی می‌دانم که چقدر برای یک کشور سخت است که حتی یک به یک با ابر قدرت‌ها مذاکره‌کند. به خودم گفتم این ایرانیانی که با موفقیت کشورهای قدرتمند را متقاعد کردند، همتایان من خواهند بود. احساس ضعف کردم. همچنین با حسادت نه تنها آنچه به‌دست آورده بودند را، بلکه چگونگی رسیدن به آن را تحسین کردم. ایران از طریق تعامل به این موفقیت دست پیدا کرد.

در آخرین روزم در تهران، به‌خاطر اجلاس مشترک دو کره، بالاخره دوباره احساس غرور می‌کنم. در عین حال حس می‌کنم که این احساس را مدیون ایرانی‌ها نیز هستم چرا که به نظرم تعامل ایران با قدرت‌های جهانی برای حل مساله هسته‌ای به نوعی در تعامل بین دو کره‌ نیز نقش داشته است.

تعامل مهم‌ترین هدفی بود که من به‌عنوان سفیر کره ‌در ایران بر خود واجب دیدم. من خواهان این نبودم که رابطه بین دو کشور عمدتا با اولویت قرار دادن اهداف اقتصادی و تجاری در جریان باشد. تعامل لزوما محدود به گفتار صرف نیست بلکه نوعی ارتباط معنوی برای به‌دست آوردن قلب و روح دوستانت است.

رابطه ایران و کره‌ اغلب در قالب اعداد بزرگ مربوط به حجم تجارت بین دو کشور خلاصه می‌شود که این در بهترین حالت برداشتی است که با نوعی سطحی‌نگری و خودخواهی همراه است و چشم به جیبتان دارد نه به قلبتان.

رابطه‌ای با‌ثبات و متعادل چراغی بود که من در طول اقامتم در ایران به سمتش رهسپار شدم. مطمئن نیستم که آیا تلاش‌هایم به قدر کافی برای پر کردن فاصله جغرافیایی و فرهنگی بین دو کشور موثر بود یا خیر. با این وجود در حال ترک ایران می‌توانم به چندین مورد از نشانه‌های نتیجه بخش بودن تعاملاتمان اشاره کنم.

اخیرا در کتابخانه ملی ایران بخشی مخصوص به کشور کره‌جنوبی اختصاص داده شده است.

چند نمایشگاه صنایع‌دستی ملی به صورت دو طرفه در تهران و سئول برگزار شده است. گروه‌های ارکستر سمفونیک دو کشور قطعات خود را برای هم اجرا کردند.

هیات‌های فرهنگی بزرگی نه تنها از تهران بلکه از اصفهان دیدار کردند. محل اقامتم بارها میزبان هنرمندان ایرانی بوده تا آثارشان را به نمایش در‌آورند. سفارت کره‌ هر پنجشنبه به روی عموم برای نمایش فیلم‌های کره‌ای باز است. حتی در زمینه‌های اقتصادی، مکانیزمی تعریف شده تا شرکت‌های کوچک و متوسط بتوانند با هم تعاملات فناورانه داشته باشند.

با چارچوب قراردادی موافقت شد که به سبب آن هشت میلیارد دلار به پروژه‌های بزرگ ایرانی که شرکت‌های کره‌ای اجازه شرکت در آنها را دارند داده شود. هیچ‌کدام از این موارد بدون حمایت متعهدانه نهاد‌های مرتبط ایرانی میسر نمی‌شد.

در طول ماموریتم در اینجا، با ایرانیان دلسوزی همراه بوده ام که مشتاقانه در هر امری که به کره ‌مربوط بوده مشارکت داشته و از هیچ کمکی دریغ نکردند. از آنها قدردانی می‌کنم.

سه سال پیش وقتی وارد این کشور شدم، این ایرانی‌ها را پر از اعتماد به نفس و غرور و انتظار برای آینده‌ای دیدم که به دست خودشان از طریق توافق هسته‌ای رقم می‌خورد. حال که در حال ترک این کشورم، حس می‌کنم دوستان ایرانی ام برای آینده‌ای که ممکن است از بیرون بر آنان تحمیل شود، مضطرب و نگرانند؛ اما من خوشبینم.

مذاکرات بین دو کره‌ شاید موجب اشتیاق بیشتر برای مذاکرات در امور بین‌المللی شود.

من به ظرفیت دیپلماسی ایرانی که سه سال پیش دنیا را متحیر کرد ایمان دارم.

محافظت از قرارداد با دوستان همدل می‌توانست راحت‌تر از قراردادی باشد که در فضایی متشنج و پر فشار به‌دست بیاید.

ایران از بیرون، با دیپلماتی که تجربه ۳۰ سال را با خود به دوش می‌کشد به‌ عنوان کشوری با نفوذ تر دیده می‌شود در مقایسه با آنچه خود ایرانی‌ها تصور می‌کنند.

وسایلم قبلا به کشورم فرستاده شده و آنچه با خود به همراه دارم لمس کردنی نیست.

قلبم آکنده از دین عمیق به ایرانیان، تحسین بلوغ و تفکرشان و مهمان نوازی بی‌مثال و مهربانی‌شان است. اگر قلوب مردمان کشورهایمان مانند قلب من این‌گونه شیفته شود، تعامل صمیمانه در بینمان گسترش می‌یابد و یک رابطه تمام عیار بین ایران و کره‌ به وجود خواهد آم