چاپ صفحه

جزییات‌فسادنفتی‌آقازاده‌جنجالی‌دراستات‌اویل

به گزارش  عدالت خواهان گلستان"، در خبرها آمده بود که این شرکت برای دستیابی به هدفش، از طریق یک موسسه مشاوره نفتی به نام هورتون که مقر آن در لندن قرار دارد، این رشوه را پرداخت کرده است.

ریچارد هابرد رئیس مستعفی هیئت مدیره شرکت استات اویل نروژ در نامه ای که مخاطبش اعضای هیئت مدیره است و در رسانه های جهان نیز منتشر شده، می نویسد: طی سال ۲۰۰۱ درحالی که ارزیابی ها در خصوص ۶ یا ۷ پروژه پیشنهادی در حال انجام بود، شرکت استات اویل ایران با فردی که از او تحت عنوان جونیور یاد می شد، تماس برقرار کرد. تا اولین جلسه در دفتر استات اویل برگزار شود.

تا کنون برخی اظهارات متهمان پرونده این فساد بزرگ در نروژ توسط رسانه های دنیا منتشر شده است. اما اکنون خبرنگار ما به جزئیات بیشتری از این فساد که تنها در کشور نروژ به آن رسیدگی شده، دست یافته است که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

الف) بخش آشکار ماجرای ورود استات اویل به ایران و انعقاد قرارداد رسمی

در ارتباط با درخواست شماره ۳۲۷۷-۱۵/۱ مورخ ۱۳۷۸/۱۰/۱۹ وزیر وقت نفت، سازمان برنامه و بودجه در تاریخ ۱۳۷۸/۲/۲۴ موافقت شورای اقتصاد را با استفاده از تسهیلات بیع متقابل با مجموع سرمایه گذاری ۲.۸۷۰.۰۰۰.۰۰۰ دلار آمریکا به منظور تزریق در مخازن نفتی جنوب و بازیافت ثانویه نفت خام به میزان ۴۹۶۰ میلیون بشکه و با فرض ارزش هر بشکه یکصد دلار پیش بینی افزایش درآمد کشور اعلام کرد. این مصوبه در خرداد ۱۳۷۹ با اصلاحیه ای مبنی بر استفاده از خدمات پیمانکار عمومی با سرمایه ایرانی ابلاغ می گردد.

معاون بین الملل وقت وزارت نفت و رئیس کمیسیون معاملات ویژه طرح های بیع متقابل ـ از منسوبان عباس یزدان پناه یزدی (طرف قرارداد هورتون با استات اویل) ـ در اسفند ۱۳۷۸ موافقت این کمیسیون را با مشارکت شرکت پتروپارس به مدیریت آقای بهزاد نبوی به عنوان برنده مناقصه اعلام می کند و هیأت مدیره وقت شرکت ملی نفت ایران در جلسه ۱۲۴۰ موافقت خود را با ارجاع کار به شرکت پتروپارس منوط به استفاده از یک شرکت معتبر بین المللی در زمینه مدیریت پروژه و خلاصه ارقام زیر اعلام می دارد:

هزینه سرمایه ای ۲۶۵۰ میلیون دلار حق الزحمه سود و ریسک پیمانکار ۱۲۲۴ میلیون دلار
هزینه غیر سرمایه ای ۲۶۵ میلیون دلار هزینه بانکی، سیبور + ۷۵ درصد ۱۰۱۰ میلیون دلار
مدت بازپرداخت ۸۱ ماه نرخ بازگشت سرمایه ۱۲ درصد
 
قرارداد در قالب SERVICE CONTRACT در جولای سال ۲۰۰۰ بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت پتروپارس منعقد می گردد.

در اجرای اصلاحیه مصوب شورای اقتصاد و تحت شرایط بندهای فرعی از ماده ۱۸ قرارداد خدمت مبنی بر استفاده از خدمات شریک مهندسی، تفاهم نامه ای در جولای سال ۲۰۰۰ با شرکت انگلیسی اینترپرایز شعبه خاورمیانه با شرکت پتروپارس منعقد می شود.

اهم موارد توافقنامه

مشارکت اینترپرایز به میزان ۲۰ درصد در قرارداد خدمت با پتروپارس ۵۱ درصد و همکاری طرفین در جهت یافتن مشارکت کننده دیگر تا میزان ۲۹ درصد از منافع قرارداد خرید خدمت است. مدیریت طرح منفرداً در امر مطالعات مخازن و امر مهندسی حفاری، چاه های توصیفی و اکتشافی با اینترپرایز خواهد بود.

در ماده ۹ صراحتاً آمده است به منظور تامین مالی طرح، هر یک از طرفین می تواند تمام یا بخشی از منافع موضوع توافق را یا سهم مشارکت در قرارداد خرید خدمت را به یک شرکت تاسیس شده مشترک واگذار کند. تحقق شرایط و مفاد توافقنامه منوط به قبول واگذاری حقوق سهم مشارکت (Assignment طبق ماده ۲۷ قرارداد خرید خدمت) توسط پتروپارس به اینترپرایز است.

با توجه به خرید ابهام آمیز شرکت اینترپرایز توسط شرکت رویال داچ شل و اعلام شرکت شل مبنی بر خروج اینترپرایز از مشارکت، موضوع تشکیل شرکت مشترک و انتقال دانش فنی به ایران منتفی می شود.

نهایتا یادداشت تفاهمی در تاریخ نوامبر ۲۰۰۱ بین شرکت پتروپارس و شرکت استات اویل بمنظور واگذاری بخشی از منافع مشارکت در قرارداد خدمت فازهای ۸-۷-۶ پارس جنوبی بین رئیس اجرائی وقت استات اویل و مدیرعامل وقت پتروپارس منعقد می گردد.

در بین اسامی مذاکره کنندگان اصلی دو طرف، نام یکی از مشاوران اصلی رئیس جمهور فعلی و نیز یکی از مقامات فعلی وزارت نفت دیده می شود. همچنین در مذاکره کنندگان اصلی استات اویل افرادی چون ریچارد هوبارد، فلاتن، هاوکلند، اسلاتن، کرسنس، هاتلر، پدرسون و همچنین راسلند کارمند سابق shell و BP و عضو دستگاه جاسوسی انگلستان حضور داشتند.

نهایتاً در تاریخ ۱۵ می ۲۰۰۲ و پس از توافق پنهانی آقازاده جنجالی (همان جونیور)، عباس یزدان پناه یزدی و استات اویل در آبان ۱۳۸۰ تحت عنوان (HEADS OF Agreement) رئوس توافق بین استات اویل و پتروپارس به امضا می رسد.

در مهرماه ۱۳۸۱ مدیران پتروپارس پیش نویس موافقتنامه واگذاری در خصوص ۴۰% منافع و مسئولیتها در بخش فراساحل به استات اویل را جهت اظهار نظر مدیرعامل وقت شرکت نفت و گاز پارس ارسال می کنند.

و نهایتاً هیأت مدیره وقت شرکت ملی نفت ایران مصوبه خود را در واگذاری حقوق قراردادی مطابق خواسته شرکت استات اویل در آبان ۱۳۸۱ برابر نوامبر ۲۰۰۲ و همزمان با تسویه بخشی از رشوه ناشی از توافقنامه پنهان بین جونیور، عباس یزدان پناه یزدی و شرکت استات اویل ابلاغ می کند.

برخی از مفاد توافقنامه به شرح زیر است:

۱. توافقنامه واگذاری حقوق پتروپارس به استات اویل (برخلاف مفاد قرارداد خرید خدمت) به تاریخ اکتبر ۲۰۰۲

۲. توافقنامه مشارکت بین پتروپارس و استات اویل به تاریخ اکتبر ۲۰۰۲

۳. توافقنامه عملیات مشترک بین استات اویل و پترو پارس در دسامبر ۲۰۰۲ بین شرکت ملی نفت ایران و پتروپارس

اساساً بخش عمده ای از فساد، ناشی از عدم رعایت و اجرای بند ۴-۹-۱۸ قرارداد خرید خدمت ـ در زمان مسؤولیت مدیران وقت وزارت نفت ـ است که ترجمه آن به شرح زیر است:

* بند ۴-۹-۱۸: از آنجائی که پیمانکار (شرکت پتروپارس) در حال تشکیل (j.v) یک شرکت مهندسی و مدیریت طرح با یک شرکت کارآمد و مجاز خارجی مصوب شرکت ملی نفت ایران است، پیمانکار (پتروپارس) مجاز به واگذاری حقوق (assignment) مهندسی و مدیریت طرح و عملیات مربوط به تکمیل گامهای ۶، ۷ و ۸ طرح توسعه گامهای پارس جنوبی به شرکت مزبور (استات اویل بعد از خروج ابهام آمیز اینترپرایز با هماهنگی شل با جونیور) بدون ملاحظه تشریفات مناقصه مورد نیاز است.

* بند ۶: شرکاء (پتروپارس، شرکت ملی نفت ایران، وزارت نفت، شرکت نفت و گاز پارس و ...) موافقت می نمایند که استات اویل می بایستی بهره بردار (مدیریت طرح و عملیات) بخش دریایی قرارداد خدمت باشد... (هر آنچه که به عنوان بخشی از مذاکرات جونیور، عباس یزدان پناه یزدی و استات اویل و مبنای پرداخت حق دلالی بود.)

* در بخشی از دستور العمل مالی مورد توافق پتروپارس و استات اویل آمده است:

حساب مشارکت توسط مدیر عملیات (استات اویل) منفرداً (بخشی از مذاکرات پنهان جونیور) به منظور جبران فعالیتها و کارهای انجام شده (بخش دریا) در ارتباط با توافق است که به حساب مزبور حدود ۱۶۰۰ میلیون دلار در خارج از کشور پرداخت شده است. (که فاقد نظارت بوده است.)

ب) بخش پنهان ماجرا

به دنبال افشای مذاکرات پنهان شرکت استات اویل با جونیور از طریق عباس یزدان پناه یزدی سرپل فساد در اکثر قراردادهای نفت و گاز و توافق حق دلالی و رشوه با نام ظاهر فریب حق موفقیت (SUCCESS FEE) و هر آنچه که بدین عنوان در سایر قراردادها از جمله شرکت توتال و شل پرداخت شده است، تحقیقات گسترده ای در سال ۲۰۰۳ در دورن استات اویل و خارج از استات اویل توسط دستگاه قضائی نروژ با نام اختصاری (KOKRIM) انجام می شود. اسامی برخی از متهمین و مطلعین عبارت است از:

* ریچارد هوبارد؛ معاون وقت امور بین الملل استات اویل

* پدرسون؛ امضا کننده قرارداد به نمایندگی از استات اویل با عباس یزدان پناه از هورتن

* یونگواردوسوند؛ مدیر طرح تهران؛ مشاور طرح فازهای ۸-۷-۶ پارس جنوبی

* رئیس اجرائی برکنار شده استات اویل – اولافیل

بخشی از اظهارات و اعترافات این مقامات ارشد وقت استات اویل در این فساد عظیم نفتی به شرح ذیل است. البته ممکن است همه جزئیاتی که این افراد بیان کرده اند، صحیح نباشد اما قطعا وجود فساد در داخل ایران را تایید می کند.

۱. عباس یزدان پناه یزدی در یک مرحله جونیور را به استات اویل معرفی کرد که تمایل داشت راجع به تجارت در ایران اطلاعاتی بدهد و چهار یا پنج بار ملاقات با آقای جونیور داشتم.

۲. بر این باور بودیم که جونیور مذاکراتی با وزیر نفت وقت و سایر افراد با نفوذ دارد.

۳. جونیور حداقل دو بار از ما درخواست نمود با عباس یزدان پناه وارد قرارداد مشاوره شویم و در هنگام امضای قرارداد دلالی (مشاوره بین عباس یزدان پناه یزدی و پدرسون) جونیور درهتلی در لندن حضور داشت.

۴. جونیور در مذاکرات اعلام نمود که شرکت توتال ۶۰ میلیون دلار بابت حق موفقیت در پارس جنوبی پرداخت نمود و سؤال کرد که آیا استات اویل حاضر به پرداخت حق موفقیت است؟ پیشنهاد حق مشاوره ۵۰ میلیون دلارآقای جونیور به ۱۵/۲ میلیون دلار ختم شد و تقاضای پرداخت (عقد قرارداد) با شرکت هورتن (تحت مالکیت عباس یزدان پناه) توسط جونیور مطرح شد.

۵. امضای قرارداد در هتلی در لندن انجام شد، افرادی همچون هوبارد، عباس یزدان پناه و جونیور در لندن و هنگام امضای قرارداد حضور داشتند.

۶. هدف از ده ساله بودن قرارداد دلالی این بود که اگر در ایران نظام تغییر کرد قرارداد باقی بماند. ظاهراً جونیور پیام احتمال تغییر نظام را مطرح کرده بودند.

۷. استات اویل توانست با افراد و مؤسساتی نظیر نفت و گاز پارس، پتروپارس، شرکت ملی نفت ایران، دستگاه های بالادستی، میان دستی و پائین دستی، وزیر نفت، هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران و وزارت خارجه که ارتباط با آنها مهم بود از طریق جونیور تماس برقرار نماید.

۸. نقش جونیور در قرارداد (دلالی) مثل گوهر در تاج بود. او اطلاعات خوبی از مسائل سیاسی و صنعت نفت داشت، لیکن مستقیماً و آشکار در امور اعمال نفوذ نمی نمود.

۹. اولین پرداخت ۲۰۰ هزار دلار چند هفته بعد از امضای قرارداد و صورتحساب بعدی ۵ میلیون دلار آمریکا در اوایل سال ۲۰۰۳ میلادی رسید که به همراه گزارش محرمانه در مورد مصرف و منافع گاز در ایران بود. گزارش، نتیجه خواسته قبلی از جونیور بود.

۱۰. گزارش و صورتحساب از شرکت هورتن با مسؤولیت محدود (شرکت یزدان پناه) صادر شده بود. یکی از همکاران عباس یزدان پناه در لندن مکاتبات مربوط به پرداخت را انجام می داد.

۱۱. دلیلی که ما با جونیور قرارداد بستیم این بود که حدود دو سال و نیم قبل (از سال ۲۰۰۱) در یک جلسه سخنرانی که پتروفاینانس ترتیب داده بود کاملاً مشخص شد که نزدیکان جونیور در ایران تجارت نفت را کنترل می کنند، آنها قدرت دارند؛ آنها همه چیز را کنترل می کنند اما هویدا نیست.

۱۲. از آنجایی که تعداد زیادی افراد قصد کمک به ما را داشتند بنابراین سعی کردیم کشف کنیم، آیا جونیور می تواند به ما کمک کند؟ به او دسترسی پیدا کردیم و کمک کرد وزیر وقت نفت و مقامات کلیدی به نروژ بیایند.

۱۳. جونیور رایزن خوبی بود و با توجه به (جو) مخالفت با او می بایستی احتیاط پیرامون ملاقاتها اعمال می شد تا آنها افشا نشوند.

۱۴. او (جونیور) یک فرد واسطه بنام س. ف. (مسؤول دفترش) را به کار می گیرد تا ترتیب ملاقاتها را بدهد. مطابق مذاکرات ماهیانه یکهزار و پانصد دلار بمدت یکسال به رابط پرداخت می شد.

۱۵. تری آدامز (جاسوس انگلستان و مشاور نفتی علی اف) در ابتدا درگیر بود و او را ملاقات کردم.

۱۶. پیشنهاد حق موفقیت SUCCESS FEE توسط جونیور مطرح شد ولی من با مشاوره موافق بودم.

۱۷. پیشنهاد جونیور میزان پنج درصد از قرارداد پیشنهادی به مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار، یعنی پانزده میلیون دلار بود.

۱۸. عباس می گفت کسی که مشاور است و پرداخت را دریافت می کند جونیور است.

۱۹. شخصی که تحت عنوان MR-IN-TEHRON فاکس دستور پرداخت را به هورتن و عباس (یزدان پناه) داد، جونیور بود.

ج) اقدامات مراجع قضائی نروژ در سال ۲۰۰۳

با این که در ایران همچنان با یک طرف ماجرای فساد نفتی برخورد نشده است؛ مناسب است به بخشهایی از رای صادره و ابلاغی دادستان عمومی نروژ (KOKRIM) خطاب به شرکت استات اویل (شماره ۵۱۴/۰۳ تاریخ ۲۵ سپتامبر) توجه شود:

۱. گردش کار

* اول ژوئن ۲۰۰۲ استات اویل، موافقتنامه مشاوره با سرمایه گذاری هورتن که در جزایر ترک و کایسوز به ثبت رسیده است منعقد می نماید.

* استات اویل متعهد به پرداخت ۱۵/۲ میلیون دلار ظرف مدت پانزده سال می شود.

* تا ژانویه ۲۰۰۳ استات اویل مبلغ ۵/۲ میلیون دلار پرداخت نمود.

* هورتن دارای دفتر به آدرس لندن و به نمایندگی عباس یزدان پناه است. به گونه ای که جونیور شرکت را کنترل می نماید و یا شریک بالفعل قرارداد فوق است.

* رسیدگی ها نشان می دهد جلسات متعددی بین جونیور و کارکنان استات اویل در قبل و بعد از تفاهم نامه در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ در جهت مسؤولیت فازهای ۸-۷-۶ برقرار شده است.

* اطلاعات جمع آوری شده در مراحل رسیدگی، ارتباط آقای جونیور (فرزند یک مقام اجرایی سابق) را با هورتن به دلیل حضور وی در لندن در زمان و محل امضای قرارداد با هورتن مشخص می کند (اگر چه نام وی در قرارداد مشاوره نبوده و هیچگونه ارتباط رسمی با هورتن مشهود نیست)

* در همان زمان که جونیور به عنوان یکی از مدیران شرکت ملی نفت ایران همکاری می نموده، استات اویل اقدام به عقد قرارداد، با جمع حق الزحمه ۱۵/۲ میلیون دلار آمریکا به منظور نفوذ در خدمات عمومی با نتیجه اعطای یک یا دو مسؤولیت عملیاتی توسط NIOC نمود.

* تصمیم اعطای چنین مسؤولیت های عملیاتی ـ یعنی اقدام رسمی در اکتبر ۲۰۰۲ ـ بر اساس واگذاری مسؤولیت عملیات مجتمع گازی پارس جنوبی فازهای ۸-۷-۶ در ایران است.

* در خاتمه آمده است که به نظر می رسد مدیریت استات اویل موضوع احتمال وجود فساد در توافق با هورتن را مدنظر قرارداده، بیانیه رئیس قبلی اجرائی استات اویل به تاریخ دهم سپتامبر ۲۰۰۳ در یکی از روزنامه های بازرگانی، راهبرد این موضوع است.

ضمناً در تاریخ ۹ دسامبر ۲۰۰۳ نامه Lso-mto-۵۱۴/۰۳ خطاب به مقامات ذیصلاح جمهوری اسلامی ایران (وزیر وقت نفت آقای زنگنه و وزارت امور خارجه) ارسال می شود و تقاضای مساعدت قانونی در ارتباط با سیر بررسی کیفری استات اویل و دیگران به منظور تشخیص هدایت و نقش آقای جونیور توسط رئیس دادستان عمومی نروژ مطرح می شود که اقدامی در ایران انجام نمی شود.

۲. گردش وجوه:

کل واریزی به حساب شرکت دیلینجر ۵.۲۰۰.۰۰۰ دلار آمریکا متعلق به عباس یزدان پناه یزدی به جای هورتن (فساد در درون استات اویل) است.

شرح مبلغ تاریخ پرداخت
انتقالی به حساب عباس یزدان پناه یزدی ۴۰۰.۰۰۰ دلار  
انتقالی به حساب م. ی. ۱۲۰.۰۰۰ دلار ۲۰۰۳/۱/۲۹
انتقالی به شعبه یک شرکت خارجی ۵۷۰.۰۰۰ دلار  
انتقالی و پولشوئی و تقسیم به حساب م. ی. ۳۵۰.۰۰۰ دلار ۲۰۰۳/۲/۲۰
انتقال به ایران به بانک ت ۱ ۸۵۰.۰۰۰ دلار ۲۰۰۳/۳/۶
انتقال به ایران به بانک ت ۲ آقای رضا. پ. ۵۴۴.۰۰۰ دلار ۲۰۰۳/۶/۱۷
انتقال به شرکت ایرانی پ. به سفارش جونیور ۶۰.۰۰۰ دلار ۲۰۰۳/۷/۱
واریز به حساب دیگر عباس یزدان پناه یزدی ۱۹۹.۰۰۰ دلار ۲۰۰۳/۷/۲
واریز به کارت اعتباری جونیور در اروپا ۱.۰۵۸.۰۰۰ دلار ۲۰۰۳/۷/۱
انتقال به حساب اکبر ص. از نزدیکان جونیور ۲۰۰.۰۰۰ یورو ۲۰۰۳/۷/۳۰


نکته مهم:

متعاقب افشای فساد، بورس نیویورک اقدام به تهیه گزارش فساد در ارتباط با سهام شرکت استات اویل می نماید و این شرکت نیز با امضای نامه تایید فساد و پرداخت حدود ۱۰ میلیون دلار جریمه، پیگیری آن را مختومه می کند.

۳. اقدامات ناقص و جانبدارانه دولت اصلاحات:

۳.۱. براساس گزارش مورخ ۱۳۸۲/۱۰/۲ سازمان بازرسی کل کشور، رئیس دفتر وقت رئیس جمهور طی یادداشتی خطاب به وزرای وقت نفت و اطلاعات چنین می نویسد:

«آیا رواست که این همه مدت بگذرد و نسبت به ادعائی به این بزرگی (فساد در استات اویل) از سوی دولت و خود ما تعیین تکلیف نشود؟ آیا همین تاخیرها به حق سبب بدبینی ها نمی شود؟ لازم است طی کوتاه ترین مدت ممکن مساله روشن، گزارش امر تهیه تا نسبت به پیگیری اقدام شود.»

۳.۲. وزیر وقت نفت در گزارش فروردین سال ۱۳۸۳ خطاب به رئیس جمهور وقت با فرافکنی و سعی بر حمایت از مجرمین و واقعه استات اویل و همچنین سرپوش نهادن بر مقوله قراردادهای هورتن و سینتف و با به کارگیری کلماتی همچون از خداوند متعال توفیق و... خواهانم اقدام به بستن پرونده های فساد و حمایت از متهمین و مجرمین می نماید.

۳.۳. ترجمه نامه ریچارد هوبارد؛ عامل رابط استات اویل و معاون بین الملل آن شرکت با شرکت های پتروپارس، نفت وگاز پارس، شرکت ملی نفت ایران و خصوصاً سرپل فساد درون استات اویل با سرپل فساد خارج از استات اویل آقای عباس یزدان پناه یزدی و جونیور در اختیار وزیر وقت نفت قرار می گیرد که نامبرده در ادامه تلاش قبلی مبنی بر سرپوش نهادن به فساد، متن را در آبان ۸۲ جهت فردی بنام پ. ارسال می کند.

۳.۴. وزیر وقت نفت ناچاراً طی یادداشتی در آبان ماه ۸۲ خطاب به آقای ط. م. ـ که ظاهراً به دلیل حضور در کمیته بیع متقابل و امضاکننده مصوبه فازهای ۸-۷-۶ نگران وضعیت خود بوده است ـ صریحاً اقرار به نقش روشن آقای جونیور در قرارداد بین شرکت استات اویل و هورتن می نماید ولی با فرافکنی و واگذاری موضوع به وزارت اطلاعات در جهت اهداف سیاسی خود، موضوع را مسکوت نگه می دارد... و آقای ط. م. نیز از پیگیری آن منصرف می شود.

۳.۵. وزارت اطلاعات و وزیر وقت اطلاعات (دولت اصلاحات) نیز با گزارش مبهم و فاقد پایه و اساس اطلاعاتی و علمی موضوع را منتفی اعلام می کنند.